به گزارش ایمنا، چشم امید نیست به هیچ آستان مرا، الا به آستانه فرخنده بتول
روز مادر که از راه میرسد نام مبارک حضرت زهرا (س) بیش از همه نام و نشانها خودنمایی میکند. او نه فقط یک نام که یک گوهر بیهمتاست. گوهری که قرنها است میدرخشد و روز به روز درخشانتر شده است.
حضرت مادر را میگویم. هم او که زندگی و عمر کوتاهش سرآمد و سرمشق زندگیها است.
او در کنار مولاعلی (ع) زیست و فرزندانی از جنس نور تربیت کرد. منش و روش زندگی او خدایی بود و دل نبستنش به دنیای فانی، درس امروز زندگی برای همه ما است.
فاطمه (س) روشنترین مصداق کوثر و شب قدر است و ما در گفتوگوی پیش رو با «راحله کاردوانی»، دکترای مطالعات زنان، عضو هیئت علمی پژوهشگاه مهرستان و همچنین دبیر اندیشکده خانواده درباره این شخصیت بی نظیر به بحث نشستهایم.
حضرت آیتالله خامنهای در بهمن ماه سال ۶۳ در یک سخنرانی فرمودند: «حضرت زهرا سلاماللهعلیها سرمشقی است برای زن ایرانی که میخواهد علیرغم تمام بدآموزیها، موجودی دنبالهرو ایشان، یعنی دیندار، طیب و طاهر، شجاع، مبارز و وفادار باشد و در عین حال در میدانهای دشوار زندگی با تمام وجود سرمایهگذاری کند». به نظر شما ملزومات رسیدن به سرمشق بودن زن در دنیای امروز چیست؟
الگوها نقش بسیار حیاتی در شکلگیری جامعه انسانی و چگونگی خط سیر آنها در آینده دارند. اینکه رفتارها و نگرشهای جامعه چگونه باشد بهطور عمده با پیروی و تبعیت از الگوها و مدلهای رفتاری خاص شکل میگیرد و هر چقدر این الگوها، فرهیختهتر و متعالیتر باشند، جامعه میتواند مسیر بهتری از این منظر که ویژگیهای خودش را در ارتباط با آن الگوها شکل بدهد، طی کند. بهویژه خصوصیت کمالگرایی در انسانها موجب میشود که انسانها تمایل به الگوپذیری داشته باشند. اما مهمترین موضوع در همین رابطه این است که آنها چه مدل الگویی را برای خودشان انتخاب میکنند؟ طبیعی است، الگویی که آنها را به تحسین و تعظیم وا میدارد و حالت جذب در آنها ایجاد میکند. دلیل آن این است که تا وقتی فرد احساس تکریم و کرنش نسبت به آن فرد در خودش ایجاد نکند و در او ایجاد نشود، نوعی تمایل به پیروی و نزدیک کردن شخصیت خود را به آن الگو پیدا نمیکند.
حضرت صدیقه طاهره (س) فراتر از زن مسلمان برای یک جامعه به دلیل عظمت اخلاقی و عرفانی که دارند، در جایگاه یک الگوی بالنده و بسیار مترقی هستند. اینکه برای زن مسلمان، غیر مسلمان و همه انسانها درتمام گستره هستی در نظر بگیریم که چطور یک شخصیت میتواند سرمشق قرار بگیرد و چه الزامات و ملزوماتی وجود دارد که زنان از این شخصیت والامقام الگوپذیری داشته باشند؟ همچنین او را بپذیرند و شخصیتشان را به حضرت زهرا (س) نزدیک کنند ابتدا به این بر میگردد که دیدگاهشان را نسبت به جایگاه الگو در زندگی متوجه باشند؛ یعنی جامعه و زنان جامعه متوجه باشند که مدلهای رفتاری مطلوب که در ذهن و فکر افراد شکل میگیرد، بر مدل زندگی آنها تأثیرگذار است.
مدل زندگی من متأثر از این است که من چه فردی را سرمشق و سرلوحه خود و خانوادهام در زندگی قرار میدهم، بنابراین اولین ملزومات این مسئله آگاهی و شناخت جایگاه الگوها در سرنوشت و مسیر زندگی افراد است. اینکه فرد بداند که به چه سمتو سویی در حرکت است.
بهطور خاص در رابطه با الگوگرفتن از حضرت زهرا (س) توسط بانوان، سه رکن اساسی را باید مورد توجه قرار داد.
نخست خودسازی فردی و جایگاه عبودیت در شخصیت و زندگی انسان است. امروزه همه دنیا به موضوع «سلامت معنوی» متمایل شده و توجه دارند. کلینیکهای زیادی در کشورهای مختلف برای ترغیب و تشویق افراد به سلامت روحی و معنوی راه اندازی شده است. سلامت معنوی همان مفهوم عبودیت و خودسازی فردی است که مسلمانان آن را در دین اسلام مورد توجه قرار دادهاند وما مدل بسیار متعالی آن را در شخصیت حضرت زهرا (س) میبینیم.
دوم نکته الگوی معاشرت آن حضرت با خانواده است. یکی از الزاماتی که زنان باید مورد توجه قرار دهند تا مسیری که حضرت در زندگی کوتاه اما متعالی خود طی کردند قرار بگیرند، این بوده که متوجه شوند ایشان چه نوع سبک زندگی را لحاظ کرده بودند؟ نحوه ارتباط ایشان با همسر، فرزندان و با سایر افرد جامعه چگونه بوده است؟
سومین مورد بحث شناخت وظایف، حدود و اقتضائات اجتماعی است. اینکه فرد متوجه باشد در چه سیستم اجتماعی و به چه شکلی باید نقشآفرین باشد که در عین حال که مفید و مؤثر است، آن شخصیت خودش را به نوعی از بین نبرد؛ چرا که برای زنان و مردان به تناسب شخصیت، تفاوتها و اقتضائاتی که دارند اولویتهای متفاوتی در انجام نقش میتوان تعریف کرد. لذا اینکه من مدلی نقش آفرین باشم این نقش آفرینی سایر حوزههای زندگی من را مورد آسیب قرار ندهد، بسیار باید مورد توجه قرار گیرد.
نقش حضرت زهرا (س) در ارتقا جایگاه زن بهویژه زن مسلمان چیست؟
مهمترین محوری که نقش حضرت در ارتقا جایگاه زن، بهویژه بانوی مسلمان رامیتواند شکل بدهد، رویکرد تاریخی، تمدنی و نقش فراتر از زمان و مکان بودن ایشان است. حضرت صدیقه طاهره (س) یک شخصیت فرامکانی و فرازمانی است چرا که امروز پس از قرنها هنوز میتوانیم به چنین شخصیت بزرگواری بهعنوان الگو فکر کنیم. مهمترین خط سیری که حضرت زهرا (س) میتواند ایجاد کند این است که به خودتان به عنوان فردی که امروز در یک منطقه کوچک و خانواده خودتان فکر نکنید و نقشتان را در ابعاد تمدنی و تاریخی تعریف کنید؛ این میتواند آثار بلند مدت و گستردهای داشته باشد.
چهرهها و افرادی داشتهایم که در این مسیر قرار گرفتهاند و به این الگو نزدیک شدهاند و در همین دوران معاصر زندگی و زیست داشتهاند.
پس آنچه نخستین و مؤثرترین نقش حضرت فاطمه زهرا (س) در ارتقا جایگاه امروز است این است که زن امروز متوجه باشد، این شخصیت، شخصیتی تاریخی و تمدنی است و میتواند برای من هم این افق را ایجاد کند که به فراتر از امروز، این لحظه و مسائل خودم نگاه کنم.
برخی از بانوان در اجتماع نقشی را برعهده دارند. این دسته از زنان چگونه باید در جامعه فعالیت کنند و مؤثر باشند؟
یکی از حوزههای شخصیت و فعالیت حضرت زهرا (س) که میبینیم نقش پررنگی در زندگی آن حضرت داشته نقش اجتماعی آن حضرت است.
زندگی حماسی، مبارزاتی و جهادگری ایشان که در کنار حوزه خودسازی فردی و خانوادگی در اولویتهای زندگی آن بانوی فرزانه است و میبینیم خود آن حضرت اذعان میکنند که اولویت من خانواده است، اما به نقشهای اجتماعی هم توجه دارند.
طبیعی است که ما وقتی الگویی همچون حضرت زهرای مرضیه (س) را تصویر میکنیم، نمیتوانیم حوزه اجتماعی را از زندگی و منش ایشان حذف کنیم. اما این نقشآفرینی در اجتماع با چه اقتضائاتی باید همراه باشد تا بتواند تاثیربخشی داشته باشد و زن را در جایگاه مؤثری قرار دهد؟
به نظرم مهمترین مسئلهای که اینجا میتواند مؤثر باشد این است که فرد بفهمد قرار است چه کاری برای جامعه انجام دهد و وارد هر مسیری نشود. البته این بستگی دارد که جامعه هم یک فرآیند صحیح را برای این نقشآفرینی اجتماعی یعنی آن حالت کلان حاکمیتی تعریف کرده و دیده باشد. بخشی در کنار آن زمینههای اجتماعی و سیاست گذاری که باید ایجاد شود و بخش مهمی از این موضوع به این بر میگردد که نگرش زنان به فعالیتها و اولویتهای زندگی خودشان و اینکه نقش خودشان را درجامعه چگونه میتوانند تعریف کنند.
یکی از مهمترین ملزومات این است که زنان فعالیتهای اجتماعی را در مسیر صحیح خودش یاد بگیرند. فعالیت اجتماعی نیاز به یادگیری، تدبیر و تعقل دارد و چه زن و چه مرد، وقتی بهعنوان انسان اجتماعی در جامعه حضور مییابد به مرور زمان در فرآیند جامعهپذیری، برخی موارد را یاد میگیرد اما امروز با وجود مسائل متعدد و سردرگمیهایی که وجود دارد، بتوانند نقش درستی در جامعه ایفا کنند، مطالعات متعددی داشته باشد. نخستین حلقه این مطالعات این است که فرد متوجه باشد باید با چه منش و رفتار و الگویی در جامعه حاضر شود؟ قرار است با شخصیت، اطلاعات و فکر خودش در جامعه حضور یابد یا اینکه به صورت جنسیت زده بهعنوان یک زن و ویژگیهای زنانه و لطافتی که به خانواده تعلق دارد حوزه اجتماع را هم به همان شکل ببیند و در اجتماع حضور پیدا کند؟
حضور در اجتماع تدبیر، تعقل و سرسختی نیاز دارد که میتواند در زن وجود داشته باشد اما باید متوجه باشد هر کدام از ویژگیهایی که خداوند در وجود او به عاریت گذاشته است چطور، با چه کیفیتی و کجا باید از آنها استفاده کند.
برای اعتلای شخصیت زن چه اقداماتی را در زمان حاضر ضروریتر میدانید؟
زنان میتوانند نقش بسیار مؤثری در جامعه داشته باشد از این حیث که میتوانند دو نقش مستقیم و غیرمستقیم برای آنها در نظر بگیریم.
نقش مستقیم او میتواند در جاهایی باشد که فعالیتی دارد و میتواند اقداماتی را انجام دهد و نقش غیر مستقیم او در تربیت و پرورش افرادی است که میتواند آینده جامعه را بسازند و این هر دو از اهمیت زیادی برخوردار هستند.
در اسلام پرورش نسل سالم و خوب برای زنان در اولویت است اما اینکه شخصیت او با ابعاد و تاثیرگذاریهای مختلف را چگونه میتواند اعتلا بدهد و این شخصیت را تا جایگاهی بالا بیاورد که تأثیرگذاری خوبی در جامعه داشته باشد در درجه اول منوط به همان بحث عبودیت و خودسازی است.
فرد خود را در هر مسیری که هست و هر جایی که قرار گرفت؛ اول از همه ارتباط خود را با موضوع توحید، عبودیت را حل کند. این را در خودش حل کند و بداند قرار است نخ تسبیح همه فعالیتهای او توحید باشد و هر جایی در نقش مستقیم یا غیرمستقیم هست قرار است چه فردی در پیشگاه الهی باشد؟
وقتی حدود و مسئولیتهای خود را میشناسد میتواند شخصیت خود را در سطحی قرار بدهد که هر علمی که از او در جامعه یا خانواده صادر میشود در مسیر رشد و اعتلای او باشد، اما میتواند فردی فعال باشد اما چون بنیان عبودیت و توحید را در وجودش حل نکرده، این در اعتلای شخصیتی خودش مؤثر نیست.
گاهی درباره الگوی زندگی فاطمی و سبک زندگی فاطمی سخنانی میشنویم. در این رابطه نظر و دیگاه شما چیست؟
در رابطه با سبک زندگی فاطمی، مطالعات، احادیث و روایتهایی وجود دارند که چند محور در آنها پررنگتر هستند.
اولین مورد عاطفهمداری در کنار زمان شناسی، تعقل و فعالیتهای سیاسی و اجتماعی حضرت است. حضرت زهرا (س) یک زن به همان معنای لطیف، ظریف و مهربان است که حتی به ایشان به خاطر ارتباط عاطفی که با پدرشان دارند ام ابیها (س) میگویند؛ همین ارتباط عاطفی را در ارتباط با خانواده و فرزندان میبینیم.
سبک زندگی حضرت زهرا (س) به دور از تجملات و تشریفات است. یک از حسرتهایی که امروزه بسیاری از افرادی که در خارج از کشور زندگی میکنند و مدتی زندگی در ایران را تجربه کردهاند میگویند: زندگی در کشورهای توسعه یافته از ایران سادهتر و بیآلایشتر است. اشرافیت و تجملگرایی در سبک زندگی ایرانی نهفته است که باید با توجه به سبک زندگی فاطمی با این رویه غلط مقابله و آن را حل کنیم. چیزی که مانع ازدواج و از دلایل اختلاف و طلاق در زندگیهای امروزی است. بنابراین سطح جامعه باید به این مهم برسد که تجمل و اشرافیت در سبک زندگی دینی جایگاهی ندارد.
وقتی میبینیم حضرت فاطمه زهرا (س) لباس عروسی خود را هدیه میکنند یعنی اینکه آن حضرت در بند تجملات و لوازم دنیایی نیستند، هر چند از این لوازم و ابزار استفاده میکنند اما اینکه سبک زندگی آن حضرت به تجملات گره بخورد و دچار مصرف زدگی شود در زندگی آنحضرت جایی ندارد.
سومین مورد، معرفت و عبادات ایشان است. فردی که خود را در پیشگاه خداوند متعال میبینید، نسبت به فرزندان دچار ظلم، بیادبی و خشونت نمیشود یا کمتر میشود. همچنین میتواند جایگاه خود در اجتماع را بداند و بفهمد.
زمانشناسی، امام شناسی و شناخت جامعه در عصر خودشان از جمله ویژگیهای بارز آن بانوی نمونه است.
مقالهای با عنوان «حماسه سیاسی حضرت فاطمه (س)» نوشتهام که در آنجا به تفصیل گفتهام که چطور حماسه در زندگی حضرت نه در حد شناخت بلکه در حد حماسه سیاسی اجتماعی بهروز کرده است.
نظر شما