به گزارش ایمنا، امروز _شنبه نوزدهم آذرماه_ همزمان با سالروز تولد و درگذشت بزرگان فرهنگ و هنر ایران است.
زادروز حیدر رقابی
حیدر رقابی (زاده نوزدهم آذر ۱۳۱۰ تهران – درگذشته بیستوسوم آذر ۱۳۶۶ تهران) و شاعر ایرانی است.
وی شاعر و فعال سیاسی و متخلص به «هاله» بود. پدرش باجناق محمدحسن شمشیری از هواداران محمد مصدق و مادرش با مادر بیژن ترقی، ترانهسرای معروف، دخترعمو، پسرعمو بودند.
این شاعر ارجمند از نظر گرایش و بینش سیاسی، فردی ملیگرا و فعال بود. مهمترین شناختی که از وی در ایران وجود دارد، این است که سراینده شعر ترانه "مرا ببوس" با صدای حسن گلنراقی است.
ناصر انقطاع، سردبیر سابق روزنامه صبح ایران، وی که پیش از ۲۸ مرداد، سازمان «سربازان جبهه ملی» را رهبری میکرد و ملیگرایی تندرو بود، به سمت مسئول کمیته نهضت مقاومت ملی دانشگاه تهران برگزیده شد و در اثر فعالیتهایش در نهضت مقاومت ملی به زندان افتاد.
رقابی که مسئول کمیته تشکیلات نهضت مقاومت ملی دانشگاه تهران در سالهای ۳۲ تا ۳۴ بود، با وساطت شمشیری از زندان آزاد شد، با این شرط که ایران را ترک کند.
شاعر و فعال سیاسی پس از آزادی از زندان در سال ۱۳۳۴ از ایران رفت و در آمریکا سرگرم تحصیل در دانشگاه کلمبیا شد و در رشته حقوق بینالملل لیسانس و فوقلیسانس گرفت اما چون دست از مبارزه برنمیداشت، با سفارت ایران در آمریکا درگیر شد و بهناچار به آلمان رفت.
حیدر رقابی در آنجا دکترای فلسفه را در دانشگاه برلین گذراند و همانجا هم خاموش نماند و «سازمان دانشجویان ملی» را پایهریزی و هفتهنامهای چهارصفحهای بهنام «پیشوا» را منتشر کرد. (این پیشنامی بود که دکتر فاطمی به مصدق داده بود.)
وی از دوستان نزدیک خسرو قشقایی، عضو جبهه ملی ایران بود و در سالهای آغازین دهه ۴۰ که قشقایی نشریه باختر امروز را در آلمان منتشر میکرد، رقابی نیز همراه او بود. "باختر امروز نشریه دکتر فاطمی در دوران ملی شدن نفت بود" پایاننامهای که رقابی برای گذراندن آزمایش دکتری خود نوشت عنوان «مکتب انقلابی ملتها» داشت و در آن پیشبینی کرده بود که سرانجام دو آلمان خاوری و باختری دوباره به هم خواهند پیوست.
«ویلی برانت» صدر اعظم آلمان، این پایاننامه را بهصورت کتابی با هزینه خود چاپ کرد. این شاعر و استاد فلسفه سپس از آلمان، دوباره به آمریکا بازگشت و در دانشگاههای این کشور با سمت استادی به تدریس «حقوق بینالملل» پرداخت.
وی پس از انقلاب، و بعد از ۲۴ سال دوری از میهن، به ایران بازگشت و به تدریس در دانشگاه مشغول شد اما پس از انقلاب فرهنگی، مانع از ادامه کار او در دانشگاه شدند.
"هاله" ۱۰ سال پس از این بازگشت، بهدلیل بیماری در کالیفرنیا بستری شد و با وخامت حالش و با توسل به برادرش جهانگیر رقابی، در آخرین روزهای زندگی دوباره به ایران بازگشت و در ۵۶ سالگی درگذشت و در گورستان «ابن بابویه» بهخاک سپرده شد. او از آنجا که هرگز ازدواج نکرد، بازماندهای نداشت.
سالروز درگذشت غلامحسین صالحیار
غلامحسین صالحیار (زاده بیستوچهارم اردیبهشت ۱۳۱۱ تهران - درگذشته نوزدهم آذر ۱۳۸۲ تهران) نویسنده، مترجم، روزنامهنگار و هنرمند ایرانی است.
نویسنده ایرانی در نوجوانی به مطالعه تئاتر پرداخت و بهعنوان نمایشنامهنویس، کارگردان و بازیگر در دهه ۱۳۲۰ در تئاتر فعالیت کرد و از دانشکده حقوق دانشگاه تهران لیسانس حقوق قضائی و سپس فوق لیسانس علوم سیاسی و روابط بینالملل گرفت.
شروع دوران روزنامهنگاری غلامحسین صالحیار در سال ۱۳۳۵ و با حضور در آزمون کلاس آموزش روزنامهنگاری مؤسسه اطلاعات آغاز شد و در طول دوران آموزش با سرویس خارجه روزنامه اطلاعات نیز همکاری داشت.
وی به تدریج در اطلاعات رشد کرد و دبیری سرویس خارجه روزنامه اطلاعات را برعهده گرفت.
این روزنامهنگار برجسته در سال ۱۳۴۶ از اطلاعات رفت و پس از مدتی به دعوت داریوش همایون سردبیری روزنامه آیندگان را برعهده گرفت که این مسئولیت سه سال به طول انجامید.
وی در سال ۱۳۴۹ به دنبال چاپ نامهای انتقادی از خوانندگان روزنامه درباره فساد اجتماعی و تهدید نهاد خانواده، به شهربانی فراخوانده شد اما با وساطت امیرعباس هویدا، نخستوزیر، آزاد شد و از روزنامه آیندگان کنارهگیری کرد.
صالحیار یکسال پس از کنارهگیری از آیندگان با حمایت رضا قطبی، مدیر تلویزیون ایران راهی پاریس و لندن شد و دورههای آموزشی خبری برای رادیو و تلویزیون را فراگرفت و در بازگشت به تهران با همراهی قطبی خبرگزاری رادیو تلویزیون ملی ایران را تأسیس کرد.
مترجم و هنرمند ایرانی، یکسال بعد با دعوت ناصر عامری دبیرکل حزب مردم به دیدار شاه رفت و حمایت وی را برای تأسیس روزنامه خبری تحلیل با رویکرد انتقادی جلب کرد.
غلامحسین صالحیار کمی بعد "روزنامه مردم" را بهعنوان ارگان رسانهای حزب مردم منتشر کرد که انتشار این روزنامه تا زمان تشکیل حزب رستاخیز ادامه یافت.
وی در سال ۱۳۵۶ با دعوت فرهاد مسعودی، نخست در روزنامه انگلیسی زبان تهران ژورنال مستقر شد و سپس سردبیری روزنامه اطلاعات را بهعهده گرفت. دوره سردبیری اطلاعات تا نزدیکی آغاز انقلاب ادامه داشت. بسیاری از مردم ایران پس از گذشت سالها هنوز خاطره تیتر «شاه رفت، امام آمد» او را در روزنامه اطلاعات سال ۱۳۵۷ به یاد دارند.
سردبیر مشهور، در سالهای پس از انقلاب، علاوه بر ادامه همکاری با اطلاعات بهعنوان کارشناس مسائل سیاست خارجی، با نشریات فرهنگی و ادبی مانند مجله آدینه و نشریه دنیای سخن همکاری داشت.
وی از مؤسسان سندیکای خبرنگاران و نویسندگان و مؤلف چند کتاب از جمله «چهره مطبوعات معاصر» بود.
آثار:
چهره مطبوعات معاصر (تألیف)
ترجمه جنگجهانی در ایران (سر کلارمونت اسکرین)
طاعون قرن (ترجمه)
ترجمه زندگی خصوصی استالین (جک فیش من، جن برنارد موتن)
ترجمه زندگی من (چارلی چاپلین)
ترجمه نفت، قدرت، اصول: ملی شدن نفت ایران و پیامدهای آن (مصطفی علم)
کسوف، آخرین روزهای سیا دخالت مستقیم آمریکا به نفع عراق در جنگ با ایران (ماکسپری)
تاریخ جهانی نفت (دانیل برگین).
سالروز درگذشت احمدرضا دالوند
احمدرضا دالوند (زاده سال ۱۳۳۶ خرمآباد - در گذشته نوزدهم آذر ۱۳۹۷ تهران) نویسنده، پژوهشگر و منتقد هنری و تصویرگر و طراح گرافیک بود و با پرتال جامع علوم انسانی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و روزنامه شرق نیز همکاری داشت.
احمدرضا دالوند، یکی از چهرههای سرشناس فرهنگی هنری ایران و از شاگردان مرتضی ممیز، صادق بریرانی و هانیبال الخاص بود و در رشته گرافیک از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران فارغالتحصیل شد.
وی نویسنده چند جلد کتاب برای انتشارات دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها، نشر شهر و دانشگاه تهران بود و صدها مقاله و نقد از وی منتشر شدهاست و نخستین منتقد هنر تجسمی بعد از انقلاب محسوب میشود.
صدها اثر تصویرسازی در سالهای پس از انقلاب از این تصویرگر برجسته در مطبوعات مستقل و معتبر بهچاپ رسیدهاست.
توکا نیستانی معمار، طراح و کاریکاتوریست، درباره وی در سایت" توکای مقدس" چنین نوشته است: دالوند طراح بینظیری است و قلمی عالی در نوشتن دارد که به همراه دانشش از هنر، منتقدی تیزبین از او ساختهاست.
مسعود خیام، نویسنده، درباره تصویر سازیهای دالوند و همکاری در ماهنامه آدینه در دهه ۶۰ در بروشور گالری سیحون چنین نوشت: "اکنون ما هردو از آدینه بیرون آمدهایم. مقالات تو، خوانده شد یا نشد، تاریخ مصرف خود را داشت و تمام شد. ایلوستراسیونهای دالوند اما، با خلاصی از شر "داستان" مفاهیم هنری خود را یافته و زندگی مستقل خود را آغاز کردهاست".
علی اصغر قره. باغی نویسنده، مترجم و منتقد هنر، در ماهنامه گلستانه (شماره ۲۲–۲۳ آبان و آذر ۱۳۷۹) در مقالهای باعنوان " تک گفتاریهای رندانه" درباره او نوشت: "دالوند یک جا طراح و نقاش است و جای دیگر گرافیست و تصویرساز، یکجا معمار صدا و گفتار است و جایی دیگر تصویرکننده بازتابهای فلسفی و باز در ادامه میافزاید: اکثر طرحهای دالوند، به سبب ماهیت پرتوانی که دارند مستقل از ادبیات جلوه میکنند، در نهایت شکل قرائتی فردی از یک متن را دارند و آن قدر قائم به ذات هستند که بدون تاریخ مصرف در یک نگارخانه بهعنوان آثار هنری مستقل به تماشا گذاشته شوند."
فعالیتها و آثار:
فعالیتهای بینالمللی
سال ۱۹۹۲، طراح برگزیده کتاب سال گرافیک اروپا.
طراح ممتاز سمپوزیوم بینالمللی طراحی ژاپن ۱۹۸۹.
طراح برگزیده روزنامه «یومییوری شیمبون ژاپن» ۱۹۹۰.
همکاری با مجله «ویتی ورلد» آمریکا بهعنوان طراح ۱۹۸۸–۱۹۸۹.
فعالیتهای داخلی:
سالها تدریس در دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها و برخی دانشگاههای کشور.
برپایی دورههای آموزش پیشرفته زیباییشناسی مانند سلسله درسهای - چشم متفکر در فرهنگستان هنر و همچنین در سایر مراکز هنری و فرهنگی.
برپایی ورکشاپهای تخصصی:
اقتصاد هنر، بررسیهای تخصصی در موضوعات متنوع هنر
آرمها و لوگوها:
آرم مؤسسه اعتباری توسعه - آرم نشر ثالث - نشر نکته - نشر برتر، نشر شهریار.
لوگوها: ماهنامه گلستانه، ماهنامه مدیریت ارتباطات، ماهنامه وب، روزنامه وقایع اتفاقیه "دوره نخست" روزنامه حیاتنو، روزنامه اقتصاد پویا، روزنامه شهروند، هفتهنامه آتیه، هفتهنامه جوان.
همچنین دیزاینر صفحات بیشماری در روزنامهها و ماهنامههای متعدد در طی بیش از ۲۵ سال گذشته.
دالوند در سهدهه گذشته با نشریات متعددی به تناوب بهعنوان تصویرگر، مدیر هنری، نویسنده و گاه بهعنوان سردبیر همکاری داشته است.
سالروز درگذشت جهانگیر ملک
جهانگیر ملک (زاده بیستونهم بهمن ۱۳۱۱ تهران -- درگذشته نوزدهم آذر ۱۳۸۱ تهران) نوازنده تنبک و ایرانی است.
این نوازنده و هنرمند پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی، وارد دبیرستان دارالفنون شد و دیپلم گرفت. علاقهمندی او به نوازندگی تنبک از همان دوران تحصیل در دبیرستان شروع شد. حسین تهرانی نوازنده بزرگ تنبک در همسایگی آنها بود و چون از استعداد و علاقه جهانگیر مطلع شد، تدریس تنبک به او را آغاز کرد.
جهانگیر ملک در سال ۱۳۳۲ در جمع دوستانهای با علی تجویدی آشنا شد و به درخواست وی قطعهای را اجرا کرد. تجویدی که تحت تأثیر شیوه نوازندگی او قرار گرفت، وی را به رئیس وقت رادیو، مشیر همایون شهردار معرفی کرد. پس از این جریان بود که وی به ارکسترهای شماره یک به رهبری حسینعلی ملاح و مهدی مفتاح، ارکستر شماره دو به رهبری مجید وفادار و علی تجویدی، ارکستر شماره سه به رهبری پرویز یاحقی و همایون خرم ارکستر شماره چهار به رهبری عباس شاپوری، ارکستر شماره پنج به سرپرستی بزرگ لشکری و ارکستر شماره شش به رهبری حبیباله بدیعی دعوت به همکاری و نوازندگی شد.
نوازنده و هنرمند شهیر ایرانی پس از تشکیل ارکستر گلها به دعوت حبیباله بدیعی، همزمان با امیر ناصر افتتاح به نوازندگی در این ارکستر پرداخت تا سال ۱۳۵۷ که با وقوع انقلاب، کار و فعالیت او بهمدت ۱۰ سال به تأخیر افتاد. پس از آن بهدلیل شرایط بهوجود آمده و خانهنشینی، به صورت خصوصی به شاگردانش آموزش میداد.
فعالیتها:
از همکاریهای وی با رادیو میتوان به برنامههای گلهای جاویدان، گلهای تازه، گلهای رنگارنگ، یک شاخهگل، برگ سبز و شاعران قصه میگویند و نیز برنامه تکنوازان اشاره کرد. برنامه تکنوازان که زیر نظر میرنقیبی اداره میشد از شماره ۱۰۱ شروع و تا برنامه ۷۷۸ اجرا و ضبط شد.
در این میان ملک بهعنوان نوازنده در حدود ۵۵۰ برنامه شرکت داشت.
همکاری این نوازنده پرآوازه با رادیو تا آخرین روزهای زندگیاش ادامه داشت. وی علاوه بر اجراهای رادیویی، در جشنوارههای موسیقی و برنامههای مختلفی در تهران و شهرستانها به اجرای برنامه پرداخت و کنسرتهایی را به نفع معلولین بیمارستان ابوحسین، بیماران امینآباد، ندامتگاه دادگستری و دانشگاه تبریز به اتفاق هنرمندانی چون علی تجویدی و حسین تهرانی بپا داشت و کنسرتهایی را در کشورهای آمریکا، انگلستان، آلمان، شوروی، ایتالیا، ژاپن، مکزیک، افغانستان، کویت، عربستان و یمن برگزار کرد.
جهانگیر ملک همچنین با شرکت در جشنهای نوروزی دانشجویان ایرانی مقیم اروپا و آمریکا برای شناساندن موسیقی کشورش با همکاری دیگر دوستان هنرمند خود تلاش فراوان کرد.
وی سرانجام در ۷۰ سالگی درگذشت. شب هفت این هنرمند و نوازنده خاطرهساز با چاپ مصاحبه وی که سه روز قبل از فوت با فروغ بهمن پور در مجله مقام موسیقی انجام داده بود، مصادف شد.
نظر شما