به گزارش خبرنگار ایمنا، مطبوعات و رسانههای آزاد و شفاف در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی به شمار میآید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا مرور بر بخشی از عناوین مطبوعات کشور را به صورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «بازار در تب و تاب شب یلدا» نوشت: بررسیهای میدانی خبرنگاران و گزارشگران از بازارهای سراسر کشور از شکست سنگین پروژه اعتصاب اجباری و اتفاقاً رونق بازارها در آستانه شب یلدا حکایت دارد.
روز گذشته اکثر قریب به اتفاق کسبه و مغازهداران سر کار خود حاضر شدند، کرکرهها را بالا زدند و در مغازههای خود پاسخگوی مشتریانی بودند که مانند روزهای قبل برای تأمین نیازهای خود به آنان مراجعه میکردند.
در بازارهای تهران، شهرری، تبریز، ارومیه، اردبیل، مشهد، یاسوج، بجنورد، اصفهان، بوشهر و کرمانشاه، آنچه دیده نمیشد، اعتصاب به اصطلاح سراسری بود. حتی در زاهدان که در اغتشاشات اخیر چند جمعه ناآرام را از سر گذراند، بازار رسولی این شهر فعال و کسبه و مردم مشغول داد و ستد بودند.
با وجود تبلیغات گسترده رسانههای خارج از کشور برای اعتصاب سراسری در روزهای ۱۴، ۱۵ و ۱۶ آذرماه، روز گذشته خیابانهای مرکزی شهر تهران از جمله میدان انقلاب تا چهارراه ولیعصر تا عصر شرایطی آرام را پشت سر گذاشتند.
عموم مغازهها باز بود و رفت و آمد مردم به شکل معمول یک روز بارانی جریان داشت، دانشگاه تهران با وجود بسته بودن در اصلیاش و رفت و آمد دانشجویان از دربهای جانبی در آرامش ۱۴ آذر را سپری کرد.
کسبه چهارراه امیراکرم، خیابان جمهوری و میدان بهارستان تهران نیز در مسیری مخالف با فراخوانهای اعلامی باز بوده و به کسبوکار معمولشان مشغول بودند.
رونق روز گذشته بازارهای شهرهای مختلف کشور در حالی بود که ضدانقلاب در چند روز پیش، جریان رسانهای گستردهای به راه انداخته و فراخوانهای خود را در سطحی وسیع منتشر کرده بود.
مطابق این فراخوانها، قرار بود جریان اعتصابات به اصطلاح سراسری، از روز گذشته، یعنی ۱۴ آذرماه آغاز شود و تا ۱۶ آذرماه ادامه داشته باشد. اما درست در همان روز نخست این فراخوان و چه بسا حتی در ساعات اولیه صبح دیروز، شکست این برنامه ضدملی و به بادرفتن سرمایه گذاریهای رسانهای همراه با آن روشن شد.
این درحالی است که این جریانها، برای به کرسی نشاندن اقدام ضدمردمی خود از هیچ کوشش ضدامنیتی و ضداخلاقی فروگذار نکردند. تهدید مغازهداران و کسبه و فراخوان برای آتش زدن یا تخریب مغازههایی که به فراخوان آنها بی اعتنایی کردند، از جمله راهکارهای این جریان برای جلب همراهی اجباری و زورکی کسبه بود.
در یک نمونه، اغتشاشگران در بجنورد داخل قفل مغازهها چسب ریختند تا مردم نتوانند مغازهها را باز کنند. یکی از کسبه بازار بجنورد در این باره گفت: تهدیدمان کردند که اگر مغازهمان را باز کنیم، آن را آتش خواهند زد.
البته تهدید مغازهداران به آتش زدن، امر غریبی نیست. در سفر پنجشنبه گذشته رئیسجمهور به سنندج، استقبال یک مغازهدار از رئیسجمهور و تعارف شکلات به آیتالله رئیسی، سبب حمله، توهین و تهدید ضدانقلاب علیه این شهروند کرد سنندجی شد که در نهایت ناچار شد با انتشار یک ویدئو و عذرخواهی از این اقدام، خطر را از خود، خانواده و کسبوکار خود دور کند.
روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «کسبه به توهم براندازها خندیدند!» نوشت: گزارشهای اعتصاب در رسانههای فارسیزبان از آن نمونههایی است که دروغش برای خود مردم و کسبه زودتر و بهتر از بقیه روشن میشود. مردم مشغول کسبوکارند، اما میشنوند که بیبیسی و اینترنشنال آنها را در اعتصاب به حساب آوردهاند!
معدودی ویدئو از اعتصاب هم که منتشر میکنند، بدون هیچ نشانه زمانی و موقعیتی است. شخصی با دوربین موبایل از راسته مغازهداران یک صنف فیلم میگیرد و میگوید ببینید بستهاند همه! اما عجیب آنکه هیچکس هم در پیادهروها نیست!
درواقع مشخص نیست که این ویدئوها در چه روز و در برخی دیگر، چه مکانی گرفته شده است، اما مشخص است که این ویدئوها در ساعات اولیه صبح که هوا روشن است، اما مردم حتی از خانه بیرون نیامدهاند، گرفته شده است و این واقعیت پوشانده میشود که بسیاری از صنوف اصولاً کار خود را خیلی دیرتر از امثال بانکها و ادارات شروع میکنند، مانند صنف مانتوفروشی یا نقرهجات و صنایع دستی و مانند آن، زیرا در ساعات اولیه صبح مشتری ندارند و بیشتر فعالیت آنها در ساعات عصر است.
در یکی از این ویدئوها که در بیبیسی فارسی منتشر شده مردی با حالت بهاصطلاح دزدکی از یکی از میادین شهر فیلم گرفته و سعی میکند صدای خود را نیز تغییر دهد و به اصطلاح تودلی کند، آنگاه از «شجاعت» کسبه در اعتصاب سخن میگوید! آقای مأمور بیبیسی که خودت با هراس از شجاعت کسبه میگویی، کسبه در این بخش از بازار تا ساعت ۱۰ صبح مغازه باز نمیکنند، چون کسی برای خرید نقرهجات و جهاز عروس ساعت هفت صبح خرید نمیکند!
با وجود آن که اغتشاشات با اسم رمز «مهسا امینی» در عمل در کشور به پایان رسیده و همهچیز به روال عادی برگشته است، اما شبکههای فارسیزبان و معاندان نظام، برای دنبالهدار کردن اغتشاشات و ناآرامیها در حال دست و پا زدن هستند و میکوشند به انحای مختلف توهم براندازیشان را ادامه دهند. به همین خاطر هم فراخوان اعتصابات سراسری یک بار دیگر تکرار شدهاست؛ فراخوانی که با گشتی در شهر متوجه خواهید شد، هیچکس به آن وقعی ننهاده است.
اینکه سرمنشأ این فراخوانها کجا است و رهبران این فراخوانها چه کسانی هستند، اما معلوم نیست!
اکانتهای فیک فعال در توئیتر یا اینستاگرام هر ازچندگاه فراخوان میدهند؛ فراخوانهایی که معلوم نیست سرمنشأشان کجا است و هیچکس هم به این فراخوانها گوش نمیکند، چراکه اصلاً معلوم نیست پشت پرده این ماجرا چه شخص یا اشخاصی قرار دارند.
ریشههای این اغتشاشات، اما هر کجا باشد، داخل مرزهای ایران نیست؛ اغتشاشاتی که رهبر ندارند و در نهایت رهبرانش مجریهای شبکههای فارسیزبان ماهوارهای هستند! همان افرادی که هر ازچندگاه تشت رسواییهای اخلاقی و حرفهایشان از بام فرو میافتد و شخصیت مضحکشان مایه تمسخر خاص و عام میشود! وقتی برف و باران هم مزدور نظام میشود! این دومین باری است که فراخوان اعتصاب سراسری صادر میشود. در نخستین فراخوان در بیستوچهارم تا بیستوششم آبانماه شبکه سعودی ایران اینترنشنال که حالا به رهبر اغتشاشات ایران تبدیل شده برای نمایش پیوستن مردم به اعتراضات سراسری در ساعات تعطیلی به سراغ بازارها و خیابانها رفتند تا تصاویر مغازههای بسته را به عنوان همراهی با اعتصاب سراسری به مخاطب القا کنند.
بگذریم از اینکه بخشی از کسبه و بازاریان هم با ارعاب و تهدید قمه و چاقو به دستها و عربدهکشها کرکرههایشان را پایین کشیدند و گروهی دیگر هم با کرکرههای نیمهباز به کسبوکار روزانه پرداختند تا در صورت تعرض و حمله اراذل و اوباش بتوانند جان سالم به در ببرند. با تمام اینها در اغلب مناطق کشور زندگی عادی در جریان داشت. درست مانند همین حالا که با وجود فراخوان اعتصاب سراسری در توئیتر و اینستاگرام با اکانتهای فیک و نامشخص، زندگی جریان دارد و مردم به کارهای روزانهشان میرسند.
روزنامه خراسان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «شاهکار ایرانی در پیوند عضو» نوشت: متخصصان ایرانی توانستهاند اعضای فرد فوت شده را به بیمار نیازمند عضو پیوند بزنند، اهمیت و عظمت این اتفاق بزرگ در حوزه پزشکی را درک میکنیم که متخصصان ایرانی توانستهاند، اعضای فرد فوتشده را به فرد زنده پیوند بزنند یعنی از این به بعد و با فراهم شدن مقدمات قانونی و فنی این اتفاق بزرگ، بخش قابل توجهی از افرادی که در نوبت پیوند هستند، با امکان پیوند اعضا از افراد فوتشده، در زمان بسیار کوتاهتری به یک «عضو سالم» و موردنیازشان میرسند و این یعنی بازیابی سلامت و چشیدن بیشتر طعم زندگی.
دیروز دانشگاه علوم پزشکی ایران در خبری مهم اعلام کرد: «فرایند احیا و اهدای اعضای حیاتی بدن پس از تأیید فوت فرد اهداکننده برای اولینبار در خاورمیانه و در دانشگاه علوم پزشکی ایران در بیمارستان حضرت رسولاکرم (ص) انجام شد.»
سام زراعتیان نژاددوانی، سرپرست واحد پیوند و فراهمآوری دانشگاه علوم پزشکی ایران در توضیحات بیشتر در اینباره گفته بود: با دریافت مجوز از وزارت بهداشت و همکاری شرکت دانش بنیان دانشگاهی نیسپا موفق به انجام عمل اهدا از فرد دهنده با مرگ حتمی شدیم این عمل برای سه متوفی انجام و اعضای حیاتی بدن آنها از جمله کلیه، کبد، پانکراس، روده و بافتهای دریچه قلب جدا و به افراد گیرنده اهدا شد.
وی ادامه داد: این روش، بینظیر در کشور و مورد تأیید انجمن پیوند خاورمیانه بوده و مقاله علمی آن هم در ژورنال بینالمللی پیوند قلب و ریه به چاپ رسیده است.
این فوق تخصص جراحی قلب و عروق خاطرنشان کرد: سابقه انجام عمل پیوند پس از مرگ مغزی و مرگ قلبی از سالیان گذشته وجود داشته است ولی عمل اهدا پس از مرگ حتمی فرد دهنده برای اولینبار در کشور انجام میشود.
سرپرست واحد پیوند و فراهمآوری دانشگاه علوم پزشکی ایران و جراح این عمل گفت: هماکنون دو نوع پیوند در جهان و در کشور داریم، یک روش آن شایعترین نوع پیوند یعنی مرگ مغزی است که بعد از تأیید مرگ مغزی بیمار انجام میشود و اهدای عضو صورت میگیرد که در کشور ما هم سالهاست انجام میشود.
وی افزود: دومین نوع پیوند، پیوند پس از مرگ قلبی است که مربوط به بیماری است که دچار ایست قلبی شده و با دستگاه و روشهای مربوط، قلب برگشت داده میشود که برای ۲۴ یا ۴۸ ساعت بیمار زنده میماند و سپس اهدای عضو از این بیمار انجام میشود، این پیوند در دنیا سابقه ندارد اما نوع سوم پیوند که ما انجام دادیم، این است که بیمار دهنده دچار ایست کامل قلبی شده و بیمار گیرنده هم نیازمند کبد، کلیه و بافتهای قلب بوده است.
سرپرست واحد پیوند و فراهمآوری دانشگاه علوم پزشکی ایران خاطرنشان کرد: این نوع پیوند با توجه به استناد ژورنال بینالمللی پیوند قلب و ریه در دنیا تاکنون گزارش نشده است یعنی اولینبار است که پس از حدود ۶۰ دقیقه از مرگ کامل که عملیات احیا هم انجام شده و قلب برنگشته، این بیمار به اتاق عمل منتقل و با استفاده از پمپ قلبی ریوی و فیلترهای خاص، خون به بدن بیمار برگردانده شده و در واقع اعضای بدن بیمار قابل پیوند و اهدا شده است.
وی گفت: قبل از جراحی روزهای اخیر، در شش ماه گذشته نیز برای سه مورد دیگر به همین شیوه عمل پیوند انجام دادیم و در واقع این نوع جدید پیوند، تعداد دهندگان بالقوه را به مقدار بسیار زیادی افزایش میدهد. علت آن هم این است که ممکن است به دلایل مختلف، تعداد مرگهای مغزی یا رضایتدهندگان پیوند از فرد مرگ مغزی شده کم شود؛ اما در موارد مرگ قطعی این گونه نیست و تعداد اهداکنندگان بالقوه آن و رضایت خانوادههای متوفی بسیار زیاد میشود.
نظر شما