به گزارش خبرنگار ایمنا، مطبوعات و رسانههای آزاد و شفاف در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی به شمار میآید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا مرور بر بخشی از عناوین مطبوعات کشور را به صورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «تغییر فاز از فشار حداکثری به جنگ ترکیبی» نوشت: شورای امنیت کشور (شاک) با انتشار بیانیهای درباره رخدادهای اخیر کشور و با اعلام آمار شهروندانی که به هر ترتیب جان خود را در جریان اغتشاشات سازماندهی شده از دست دادهاند، مسیر را پیش روی کمیته حقیقتیاب وقایع اخیر گشود.
این بیانیه که به تصریح این شورا پاسخی به خواست عمومی مردم جهت ارتقای سطح امنیت اجتماعی است، با تأکید بر اینکه «آغاز و تداوم اغتشاشات با هدف تضعیف همبستگی ملی بوده و مطالبات واقعی مردم را به انحراف میکشاند» به تفصیل به تبیین «دلایل دشمن از تغییر راهبرد فشار حداکثری به جنگ ترکیبی»، «طراحی انجام شده از سوی ایرانستیزان برای کشاندن موضوع اعتراضات به نزاع قومی و مذهبی و سو استفاده گروهکهای تجزیهطلب و تروریسم داعشی»، «هدف قرار گرفتن دانشگاهها و مدارس در جریان جنگ ترکیبی دشمن» و نیز «طراحی دشمن برای تداوم اغتشاشات و دلایل صبر راهبردی نظام در فضای عمومی کشور» پرداخت.
شورای امنیت کشور در مقدمه بیانیه خود با یادآوری اینکه جمهوری اسلامی ایران با نظام مردمسالاری دینی در طول چهار دهه اخیر، لنگرگاه ثبات و امنیت منطقهای بوده است و ناکامی کودتا، اقدامات تروریستی گروههای ضدانقلاب و تجزیهطلب در دهه نخست انقلاب اسلامی، دفع تجاوز رژیم بعث عراق در دوران دفاع مقدس تا حفظ امنیت ملی در محیط پرآشوب غرب آسیا با تجاوزهای مکرر نظامی آمریکا و تروریسم داعش، همگی نشان دهنده توان امنیتی بالا مبتنی بر الگوی امنیت مردم پایه بوده است، تصریح کرد: اقتدار ملی در جمهوری اسلامی ایران بر مشارکت حداکثری مردم در نظام مردم سالاری دینی استوار است، به همین جهت نیز نقطه تمرکز دشمن، «مردم و ولایت فقیه» است.
این بیانیه افزود: انباشته شدن حجم زیادی درخواستهای صنفی و مطالبات اقتصادی میان مردم عزیز کشور، اصلیترین دغدغه بوده که همت اصلی دولت نیز به رفع آنان مصروف گشته است.
رویکرد دولت بدون درگیر شدن به مسائل حاشیهای بر اصلاح فرایندها و ساختارها جهت پیشرفت جهادی متمرکز شده تا کشور در آستانه جهش اقتصادی پس از سالها تحریم داخلی و خارجی قرار گیرد.
در شرایطی که کشور به آرامش سیاسی، خنثیسازی تحریمها و ثبات اقتصادی پس از طرح بزرگ هدفمندسازی ارز ترجیحی رسیده و دولت برای رویارویی با ریشههای نارضایتیهای اجتماعی-اقتصادی در حوزههای مسکن، اشتغال، حاشیهنشینی و آسیبهای اجتماعی ناشی از سیاستگذاریهای غلط توسعه در دهههای گذشته آماده میشد، دشمن با ناامیدی از راهبرد فشار حداکثری به جنگ ترکیبی روی آورد.
در این بیانیه با اشاره به اینکه فوت تأثربرانگیز خانم «مهسا امینی» پس از حضور در واحد پلیس امنیت اخلاقی تهران مورخ بیستوپنجم شهریورماه باعث شد تا دشمن، طراحی پیچیده خود در جنگ ترکیبی که بنا بود به بهانههای مختلف آغاز شود را تسریع و با شتاب اجرایی کند.
هرچند گزارشهای رسمی سازمان پزشکی قانونی، مجلس شورای اسلامی، فراجا و همچنین نظرات کارشناسی پزشکان متعهد کشور نشان میداد که هیچ اقدام مستقیمی از سوی عوامل انتظامی منجر به فوت خانم امینی نگردیده است، اما اغتشاش به این بهانه آغاز و اساساً موضوع متوفی به فراموشی سپرده شد، آمده است: اعتراضات مسالمتآمیز، بهسرعت با فضاسازی منفی رسانههای تروریستی (بیبیسی و سعودی اینترنشنال) به سمت روند غیرقانونی و آشوبهای خیابانی سوق داده شد.
ظرف مدت کوتاهی با ورود شبکه آشوبگران حرفهای و سازمان یافته با رهبری فضای رسانهای انگلیسی-سعودی تبدیل به اغتشاش و اقدامات تروریستی گردید و حمله مستقیم به مراکز امنیتی، نظامی و انتظامی، کشتهسازی در میان جمعیت معترض، تخریب مراکز درمانی و آمبولانسها و همچنین تخریب گسترده اماکن عمومی مانند شهرداریها، خودروهای آتشنشانی، مساجد، بانکها و اموال خصوصی مردم در دستور کار قرار گرفت.
روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «برای این اعتراف اجباری!» نوشت: کاسب سنندجی که هنگام رد شدن رئیسجمهور از مقابل مغازهاش، با ذوق و احترام و کاملاً دلی و از سر ادب یک شهروند به رئیسی شکلات تعارف کرد، مورد تهدید ضدانقلاب قرار گرفت و مجبور شد از میهماننوازی خود عذرخواهی کند!
روز پنجشنبه گذشته تصاویر قدمزدن سیدابراهیم رئیسی در بازار سنندج از صداوسیما پخش شد و در فضای مجازی هم مورد توجه قرار گرفت. در این تصاویر کسبه بازار با خوشرویی از رئیسجمهور که به طور سرزده به محل کارشان آمده بود، استقبال میکنند و یکی از کسبه هم با دیدن رئیسی خوشحال میشود، داخل مغازهاش میرود، مشتی شکلات میآورد و تعارف میکند.
این مراوده صمیمانه به مذاق ضدانقلاب خوش نیامد، آنها چند هفته است که میگویند سنندج اوضاع عادی ندارد، مردمش مقابل نظام ایستادهاند و بازار هم در اعتصاب است.
حالا حضور رئیسجمهور و امنیت بازار، باز بودن مغازهها و روی گشاده کسبه نشان داد همه آن ادعاها دروغ بوده است. گرچه پیش از این هم، بارها دروغ بودن این ادعاها حتی با نشان دادن فیلم و با استدلال بیان شده بود، اما این بار حضور یک مقام عالیرتبه جایی برای انکار و رد نمیگذاشت.
از آنجا که حضور رئیسی دروغهای این جماعت را برملا کرده بود، دنبال راه دیگری برای خنثی کردن پاتکی که خورده بودند، گشتند و با خوی دیکتاتوری و خشونتی که همواره داشتهاند، آن را یافتند.
عوامل ضدانقلاب ابتدا در فضای مجازی با انتشار عکس این مغازهدار و معرفی هویت و آدرس مغازه او از هموطنان خواستند با او برخورد کنند.
شاید برخی تصور میکردند ماجرا به جنجال و تهدید مجازی ختم میشود و اتفاق بیشتری نخواهد افتاد، اما ساعاتی بعد فیلمی از این کاسب بازار سنندج منتشر شد که او در منزلش نشسته است و با زبان کردی خودش را اهل یکی از روستاهای سنندج معرفی میکند و تأکید دارد که وابسته به هیچ ارگانی نیست و تاکنون هزار تومانی از دولت دریافت نکرده است و توضیح میدهد که: «آن اتفاق ناگهانی پیش آمد و به هیچوجه برنامهریزی قبلی نبوده است.»
تا اینجای سخنان او نشان میدهد که برنامه حضور رئیسجمهور در بازار سنندج، سرزده و بدون برنامهریزی قبلی و رفتار مردم با او در بازار هم تصمیم عادی خود مردم بوده است؛ بدون برنامهریزی، بدون اجبار و بدون هیچ ترس و واهمهای.
در ادامه، او میگوید: «یک کاسب هستم و مغازهام اجارهای است. اگر با اقدام خودم باعث ناراحتی مردم شدم، از همه مردم کردستان عذر میخواهم.» این سخنان او یعنی به من رحم کنید، کاسبی مستأجر هستم و...
روشن است که این مغازهدار تحت تهدید قرار گرفته و به خاطر صیانت از حریم خانواده و جان و مالش مجبور شده است تن به خواسته دیکتاتورهای ضدانقلاب بدهد، چون دیده که در همان مناطق کردنشین، تجزیهطلبان به خانه فرد طرفدار نظام کوکتل مولوتف انداختهاند، خانه را در حالی که زن و بچه در آن است، آتش زدهاند یا به منزل فرد دیگری از حامیان نظام رفتهاند و حتی لباسهای اهل خانواده را سر دست گرفتهاند و طبیعی است که او بترسد و تن به خواسته آنان بدهد.
روزنامه خراسان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «ردپای ترک فعل در سرقت جهانی آثار فرهنگی ایران!» نوشت: سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد (یونسکو) هر سال در اجلاس کمیته بینالمللی پاسداری از میراث ناملموس، آثار فرهنگی و معنوی کشورهای مختلف جهان را در قالب پرونده بررسی میکند و طبق رأی نمایندگان کشورهای حاضر در جلسه، یک اثر معنوی یا میراث ناملموس را رد میکند یا به نام یک یا چند کشور به ثبت میرساند.
کشور ما هم با پیشینه تمدن چند هزارساله و میراث فرهنگی پرباری که دارد، توانسته است در سالهای اخیر، تعدادی از میراث فرهنگی ناملموس را به نام خود یا در قالب پرونده چند ملیتی و مشترک با چند کشور دیگر در اجلاس یونسکو ثبت کند.
در این میان، تعدادی از آثار فرهنگی و معنوی هم در پی غفلت و بیتوجهی مسئولان میراث فرهنگی، از سوی کشورهای همسایه مصادره و به نام آنها ثبت شدهاست.
هفدهمین دوره اجلاس کمیته بینالمللی پاسداری از میراث ناملموس یونسکو چند روز پیش در شهر رباط کشور مراکش برگزار شد و هر چند ایران توانست چهار پرونده «ساختن و نواختن ساز عود»، «ابریشمبافی»، «شب چله» و «سوزندوزی ترکمن یا ترکمندوزی» را به طور مشترک با چند کشور دیگر ثبت کند، اما در کمال ناباوری، ثبت جهانی چند پرونده دیگر را از دست داد و به کشورهای دیگر تقدیم کرد! در این مطلب پروندههای از دست رفته ایران در اجلاس اخیر یونسکو و دورههای قبل را بررسی کردهایم.
در چند روز گذشته، ثبت پرونده «فرهنگ پهلوانی؛ بازیهای سنتی زورخانهای و ورزش باستانی کشتی» به نام کشور آذربایجان در اجلاس اخیر یونسکو، اعتراض استادان و کارشناسان میراث فرهنگی را در پی داشته است.
ثبت جهانی فرهنگ پهلوانی و ورزشهای زورخانهای به نام آذربایجان در حالی است که در سال ۲۰۱۰، پرونده «ورزشهای باستانی و زورخانهای» به نام ایران در فهرست یونسکو ثبت شده بود!
سوال اینجا است که چرا وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی و نمایندگان آن در برابر اقدام جمهوری آذربایجان موضع نگرفتهاند؟ چرا زمانی که این پرونده در وبسایت یونسکو قرار گرفته بود، وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی با توجه به ریشه ایرانی ورزشهای باستانی و زورخانهای و فرهنگ پهلوانی و همچنین ثبت پرونده آن در یونسکو، معترض نشده و موضوع آن را مسکوت گذاشته است؟
البته این پایان ماجرا نیست و علاوه بر این پرونده، آثار دیگری هم بدون مشارکت ایران در هفدهمین اجلاس کمیته بینالمللی یونسکو به ثبت رسید که از این قرار است: «فرهنگ چای، نماد هویت، مهماننوازی و تعامل اجتماعی» به نام ترکیه و جمهوری آذربایجان، «روایت ملانصرالدین» به نام آذربایجان، قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ترکیه، ترکمنستان و ازبکستان و پرونده «نخل خرما، دانش، مهارت، سنت و شیوه تهیه آن» به نام امارات متحده عربی، بحرین، مصر، عراق، اردن، کویت، موریتانی، مراکش، عمان، فلسطین، قطر، عربستان سعودی، سودان، تونس و یمن!
این سه پرونده هم ثبت جهانی شدهاند بدون اینکه به ریشه ایرانی آنها اشارهای شود و وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی به ثبت آنها واکنش خاصی نشان دهد. در حالی که نمایندههای ایرانی حاضر در جلسه میتوانستند حداقل در برابر ثبت این پروندهها بدون حضور ایران اعتراض کنند.
نظر شما