به گزارش خبرنگار ایمنا، یوزپلنگ، پستاندار از راسته گوشتخواران و خانواده گربهسانان است که محل زندگی یوزها در زمانهای گذشته بیشتر در مناطق آفریقایی بوده و در گستره وسیعی از آسیای مرکزی و شبه قاره هند نیز گونههایی از آن یافت میشد که با توجه به اهمیت حفظ اینگونه ارزشمند از انقراض، هر ساله چهار دسامبر همزمان با ۱۳ آذرماه به عنوان "روز جهانی یوزپلنگ" شناخته شده است.
یوزپلنگها در هر دو نوع آفریقایی و آسیایی، سریعترین حیواناتی هستند که روی زمین حرکت میکنند. یوز آسیایی نسبت به نوع آفریقایی کمی کوچکتر و تیرهتر است و دارای پوشش نخودی رنگ با خالهای سیاه در سر و کمر بدن این جاندار است. ویژگی دقیق یوز آسیایی، نوار سیاه رنگ اشک مانندی است که از گوشه چشمها شروع شده و تا کنار بینی ادامه مییابد.
از میان یوزها در سراسر جهان یوزهایی که در آفریقا هستند وضعیت بهتری دارند، چرا که تعداد بیشماری از اینگونه در این قاره باقی ماندهاند، اما عوامل متعددی که بشر در تمام آنها دخیل است جمعیت این گونههای ارزشمند را در معرض تهدید انقراض قرار داده است. از این رو برای حفظ و نگهداری یوزپلنگها، سازمانهای بینالمللی حفاظت از محیط زیست و جانداران ۱۰ سال پیش روز چهارم دسامبر مصادف با ۱۳ آذرماه را به عنوان روز جهانی یوزپلنگ نامگذاری کردند تا اهمیت حفاظت از اینگونه ارزشمند را به همه جهان نشان دهند.
انقراض گونه آسیایی این جاندار به اندازهای جدی است که در سال ۱۳۷۵ پروژهای بینالمللی با همکاری سازمان حفاظت از محیط زیست پایهگذاری شد و مرحله نخست آن در سال ۱۳۷۷ در سطح کشور به مرحله اجرا در آمد و نتیجه آن تدوین "پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی" با اعتباری به اندازه ۷۲۵ هزار دلار از سوی صندوق محیط زیست جهانی و معادل آن توسط سازمان حفاظت از محیط زیست در شهریور ماه ۱۳۸۰ شد.
روایت تلخ مرگ یوزها در سه دهه اخیر
بدیهی است طی سالهای اخیر تلاشهای مسئولان پروژه بینالمللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی برای این بوده تا با همکاری طیف گستردهای از نهادهای شناخته شده بینالمللی و داخلی مانند IUCN، سمنها، علاقهمندان و متخصصان، جوامع محلی، ذینفعان و مسئولان اجرایی، قضائی هر چه بیشتر به بقای یوزهای کشور اهتمام ورزند، چرا که یوزپلنگ تنها یک میراث طبیعی متعلق به یک منطقه خاص نیست، بلکه هدف از حفاظت آنها پاسداشت یک میراث ملی و جهانی است، اما روایت مرگ یوزها در جادهها و طبیعت آنقدر تلخ است که دوستداران حیاتوحش را نگران میکند.
نگاهی به آخرین آمار اعلام تلفات یوزها از سوی مراجع رسمی دولتی نشان میدهد که در سه دهه اخیر ۵۱ یوز در کشور تلف شده است که تصادف، سگهای گله و انسان عوامل اصلی این آسیب هستند. طبق آمار ارائه شده از سوی دستاندرکاران و رسانهها، در دهه ۷۰ خورشیدی ۱۲ یوز در منطقه حفاظت شده بافق، پناهگاه حیات وحش درّه انجیر یزد و دیگر مناطق کشور از بین رفتند، در دهه ۸۰ نیز ۲۴ یوز از جمله سه یوزپلنگ در تصادف جادهای شاهرود _ مشهد (ابتدا دو توله، سپس یوز مادر در تاریخ هشتم و نهم مرداد ۸۹) و نیز دو یوزپلنگ در تصادفات جادهای استان یزد تلف شدند.
در دهه ۹۰، شش یوز در تصادفات جاده مهریز _ انار (در منطقه کالمند و بهادران یزد) از دست رفتند و در این دهه در سال ۹۱ یک یوز ماده توسط سگهای گله در جنوب غربی توران شاهرود (آذر ۹۱) و در سال ۹۲ یک یوز ماده نابالغ توسط سگهای گله در جنوب شرقی توران شاهرود (اردیبهشت ۹۲) تلف شدند.
در سال ۹۳ دو یوز در ضلع شمالی توران، جاده شاهرود-مشهد در روزهای ۲۶ و ۳۰ آذر ۹۳ تلف شدند؛ در سال ۹۴ یک یوز نر توسط چوب و چماق افراد محلی در توران شاهرود تلف شد و در همان سال یوز مادهای با نام دلدار در توران تلف شد که گزارش آن پس از دو سال مخفی کاری سازمان و پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی با فاش شدن آن یک گزارش از مؤسسه حیات وحش میراث پارسیان ۱۷ آبان ۹۶ منتشر شد.
مرگ و میرهایی که در آمار نیامده است
در سال ۹۵ یک یوز مادر در ضلع شمالی توران، جاده شاهرود - مشهد در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۹۵ تلف شد، طی سال ۹۷ نیز یک توله یوز در همان منطقه در تاریخ ۱۶ مرداد ۹۷ از بین رفت و طی سالهای ۹۸ تا ۱۴۰۰ یعنی پس از گذشت یک سال از تصدی پست ریاست محیط زیست توسط عیسی کلانتری که یوزها را مسئلهای فرعی دانسته و گفته بود یوزپلنگ ایرانی را باید منقرض شده دانست هیچگونه تلفاتی ثبت نشده است! در سال جاری نیز یک یوز ماده نابالغ، نزدیک به ضلع شمالی توران، جاده شاهرود-مشهد در مورخ ۱۵ مرداد ۱۴۰۱ تلف شد، لذا با جمعبندی آمار ذکر شده به عدد ۵۱ یوزپلنگ تلف شده در نزدیک به سه دهه اخیر میرسیم.
یوز ایرانی و خطر انقراض
مدتها است ماجرای یوزپلنگ برای مردم ایران مهم شده است. از همان زمانی که در جامجهانی ٢٠١٨ عکس یوزپلنگ ایرانی روی لباس فوتبالیستها نقش بست، بحث یوزپلنگ برای مردم جذاب شد. در حالی اسم یوزپلنگ آسیایی سر زبانها افتاد که خیلیها حتی نمیدانستند که فلسفه این کار چیست و حتی نمیدانستند که کمتر از ۴۰ فرد یوزپلنگ در کشور وجود دارد و تمام برنامهها و صحبتها برای این است که از این گونه نادر نگهداری شود.
یوزپلنگ گربهسانی ارزشمند است که خطر انقراض آن را تهدید میکند، امروزه یوزپلنگ آسیایی تنها در ایران زیست میکند، از این رو به آن یوزپلنگ ایرانی گفته میشود، شرایط خوبی ندارد و خطر انقراض آنها را تهدید میکند، به اعتقاد کارشناسان باید دست جنباند و شیب انقراض را کم کرد، در غیر این صورت این حیوان زیبا را برای همیشه از دست خواهیم داد.
نکته این است که همین تعداد یوز را باید حفظ کنیم، زیرا در دنیا دو نوع یوزپلنگ وجود دارد که یک نوع آن آفریقایی و یک نوع دیگر آسیایی است. نوع آسیایی تنها در ایران وجود دارد و در صورتی که فکری اساسی برای آن نشود، نمیتوان امید به حفظ اینگونه داشت.
یوزپلنگ نیازمند زیستگاههای بسیار وسیع برای زندگی
یوزپلنگ به زیستگاههای بسیار وسیعی برای زندگی نیاز دارد. در گذشته در محدودههای شمالی پس از حوالی گرمسار، کل مجموعه پارک ملی کویر، دو طرف جاده تا سمنان و از ادامه آن تا میامی تمام دشتها و کوهپایهها دستخوردگی کمی داشتند و در بیشتر دشتها آهو و در کوهپایهها قوچ و میش زندگی میکردند و مانند امروز تعداد رفتوآمدها و ساختوسازها در قلمرو یوز زیاد نبود، اما امروزه طعمهها از بین رفتهاند، قلمروی مناسب آنها نیز تنها به مناطق تحت مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست محدود شده است و به علت تعارضات بیش از اندازه مانند جادهکشیها حیوان دوام نمیآورد.
وقتی توله یوزهای ماده بالغ شوند، پراکنده و از مادر جدا میشوند. مادر آنها را به زیستگاه دورتری میبرد و مستقر میکند و خود گاهی به زیستگاه اصلیاش بازمیگردد. در واقع پراکنش را برای زندگی توله بالغ در خارج از قلمرو خود انجام میدهند. به نظر میرسد که توله یوز ماده تلف شده در جاده عباسآباد به همراه یوز مادر در فرایند پراکنش و استقرار در زیستگاه جدید دچار سانحه شده است.
در مرحله پراکنش این اتفاق بسیار رخ میدهد، چرا که حیوان با رفتن به زیستگاه جدید با مشکلات جدیدی نیز مواجه میشود و احتمال دارد در منطقه پراکنش او معدنکاری گستردهای انجام شود، سگهای گله زیاد باشند یا طعمه کافی وجود نداشته باشد یا فردی باعث آسیب به آنها شود، اما در نهایت بیشترین تعارضی که دیده میشود، تلفات جادهای است. بر اساس بررسیهای انجام شده در سایت توران درباره پراکنش یوزها، بارها دیده شده پس از بالغ شدن تولهها و پراکنش آنها دیگر تولههای بالغ دیده نشدهاند، چرا که یا در نقاطی مستقر شدهاند که دسترسی نداریم یا در روند پراکنش و استقرار در زیستگاه جدید تلف شدهاند.
راهکارهای حفاظت از یوزپلنگها
نورپردازی جاده کمهزینهترین راهکار است، چرا که فنسکشی بسیار هزینهبر است، ضمن اینکه باید شرایط مناسبی برای عبور یوز فراهم شود. در غیر این صورت یوز مسیر خود را تغییر میدهد و با عبور از نقطهای دیگر مشکلات دیگری نیز برایش به وجود میآید. کنترل سرعت خودروها و عدم تجاوز از سرعت مجاز موضوعی فرهنگی است. راننده باید به هشدارها و تابلوهایی که نشاندهنده حضور گونه در معرض خطر انقراض در محدوده است، توجه کند.
در دنیا برای گونه در معرض خطر انقراض از قلاده و دستگاه ردیاب استفاده میکنند. با ردیابی حیوان اطلاعات بسیار دقیق و کاملی از کریدورها، مسیرهای حرکت، مهاجرت و رفتوآمد او به دست میآورند، این در حالی است که در ایران تنها زمان تلف شدن حیوان در جاده مطلع میشویم که در حال عبور از این مسیر بوده و سایر نظرات تمام حدس و گمانهایی است که تناقضات بسیاری دارد و تصمیمگیری بر اساس این تناقضات بسیار کار دشواری است.
تعداد یوزها زیاد نیست، به همین دلیل اگر ردیاب داشتیم میتوانستیم بسیار سریعتر و با اطلاعات دقیقتر تصمیم درستی خواهیم گرفت، اکنون یک توله یوز ماده را که خود در آینده ظرفیت بسیار بالایی برای جمعیت یوز کشور بود از دست دادهایم. به علت تحریمها و محدودیت در استفاده از ابزارهایی مانند قلاده و ردیاب نمیتوانیم به اندازه کافی پایشهای درستی در کشور انجام دهیم.
با توجه به وسعت، گستردگی و تعدد جادهها کنترل تمام آنها بسیار سخت است و خواهناخواه تلفات جادهای را خواهیم داشت، اما باید دید چطور میتوانیم در مناطقی که ارزش حفاظتی بالایی دارند و زیستگاه گونههای خاص هستند، تلفات را کاهش دهیم چراکه بهطور قطع نمیتوانیم تلفات را به صفر برسانیم.
نظر شما