از دفن بدون مجوز جسد حلق‌آویزشده تا افشای راز یک قتل در تصادف عمدی

دفن بدون مجوز جسد حلق‌آویزشده، کشف جسد یک مرد در رودخانه، قتل دوست صمیمی برای سرقت، قتل با ضربات سخت به سر و افشای راز یک قتل در تصادف عمدی را در بسته خبری حوادث ایمنا بخوانید.

به گزارش خبرنگار ایمنا، مدتی پیش به قاضی محمد وهابی، بازپرس جنایی تهران، خبر رسید که جسد حلق‌آویزشده مرد ۶۵ساله‌ای در خانه‌اش پیدا شده است. هر چند ماجرا در ظاهر خودکشی به‌نظر می‌رسید، اما قاضی دستور انتقال جسد را به پزشکی قانونی صادر کرد تا علت اصلی مرگ مشخص شود. وی همچنین خانواده متوفی را هم احضار کرد تا درباره این حادثه از آنها تحقیق کند؛ اما با گذشت مدت‌ها از ماجرا، نه کسی مراجعه کرد و نه نظریه پزشکی قانونی درباره علت مرگ متوفی به دادسرا فرستاده شد.

با گذشت زمان، وقتی بازپرس جنایی تهران متوجه شد که این پرونده همچنان راکد مانده است، مشکوک شد و با پزشکی قانونی تماس گرفت. او درباره نتیجه آزمایش‌های متخصصان درباره مرگ مرد مسن پرسید، اما در کمال تعجب متوجه شد که هیچ جسدی به پزشکی قانونی فرستاده نشده است.

در چنین شرایطی، گروهی از کارآگاهان جنایی به دستور بازپرس تحقیقات خود را آغاز کردند و متوجه شدند که پس از فوت مرد مسن، خانواده وی با در دست داشتن جواز دفن که از سوی پزشک عمومی صادر شده بود، جسد را دفن کرده‌اند. پرسشی که ذهن بازپرس جنایی را به خود مشغول کرد، این بود که چرا خانواده متوفی پیش از انتقال جسد به پزشکی قانونی و با در دست داشتن جواز دفن از سوی پزشک عمومی، مرد میانسال را دفن کرده‌اند.

از کلانتری محل استعلام شد و افسر پرونده گفت که روز حادثه به خانه متوفی اعلام شده که جسد به پزشکی قانونی منتقل شود، اما آنها بدون هماهنگی با کلانتری، جواز دفن گرفته و جسد را به خاک سپرده‌اند. در ادامه و برای کشف حقیقت، خانواده متوفی به دادسرا احضار شدند و یکی از بستگان وی با حضور در دادسرا گفت: محمد (متوفی) مدتی بود که دچار بیماری افسردگی شده بود و مدام از مرگ و خودکشی صحبت می‌کرد.

روز حادثه وقتی در خانه تنها بود، خودش را حلق‌آویز کرد و وقتی به خانه برگشتیم، با دیدن این صحنه به‌سرعت طناب را باز کردیم، اما او نفس نمی‌کشید. ما می‌ترسیدیم اگر فامیل و بستگانمان بفهمند که او خودکشی کرده، آبرویمان برود. از یکی از آشنایانمان که پزشک بود، کمک گرفتیم و او جواز دفن صادر کرد و به همه گفتیم که او سکته کرده تا کسی متوجه ماجرای خودکشی نشود و نمی‌دانستیم این مسئله برایمان دردسرساز می‌شود. با این اظهارات، به دستور بازپرس جنایی، پزشک عمومی که جواز دفن صادر کرده بود برای تحقیقات به دادسرا احضار شد.

کشف جسد یک مرد در رودخانه

محمد باقر خلفی، مدیر عامل جمعیت هلال احمر البرز، اظهار کرد: ظهر امروز با دریافت گزارشی مبنی بر مشاهده شدن یک جسد روی آب رودخانه کرج در محدوده روستای آدران در جاده کرج - چالوس، دو تیم تخصصی سیلاب از کرج و پایگاه جاده‌ای هلال احمر به محل مدنظر اعزام شدند. پس از یک ساعت تلاش بی‌وقفه، جسد مردی حدودا ۵۰ساله از آب گرفته و برای شناسایی هویت، به نیروی انتظامی تحویل داده شد.

قتل دوست صمیمی برای سرقت

رسیدگی به این پرونده از آبان سال ۹۹ با کشف جسد مرد میانسالی به نام اکبر در بیابان‌های پاکدشت آغاز شد. بررسی‌های اولیه ماموران پلیس نشان می‌داد قربانی پیش از مرگ، شکنجه سختی شده و پس از آن به قتل رسیده است. در ادامه، جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و شناسایی عامل یا عاملان جنایت در دستورکار پلیس قرار گرفت.

ماموران در نخستین گام، به‌سراغ آخرین تماس‌های تلفنی مقتول رفتند و معلوم شد که وی با مرد جوانی به نام شهرام در تماس بوده است. شهرام که از دوستان قربانی بود، بازداشت و بازجویی شد، اما مدعی بود که از چگونگی مرگ دوستش اکبر بی‌خبر است و نقشی در این حادثه نداشته است.

پس از آن ماموران به دو نفر از دوستان مقتول مشکوک شدند و آنها را نیز بازداشت کردند. یکی از آنها در بازجویی‌ها شهرام را عامل قتل اکبر معرفی کرد و گفت: اکبر اعتیاد داشت و فکر می‌کنم چند روز قبل دستگاه فرز شهرام را سرقت کرده بود و شهرام می‌خواست اکبر را ادب کند. به همین دلیل از او خواست تا به باغش بیاید تا با هم مواد مصرف کنند.

من و شاهین هم دعوت شده بودیم. یک ساعت پس از آنکه مواد مصرف کرده بودیم، شهرام از او پرسید که دستگاه فرز مرا چرا دزدیدی. اکبر هم خیلی راحت گفت پول نیاز داشتم و آن را فروختم. وقتی شهرام دید اکبر از سرقتی که انجام داده، پشیمان نیست و عذرخواهی نمی‌کند، عصبانی شد و دست و پاهای او را بست و با قلابی از سقف آویزان کرد. بعد با یک میله آهنی به جانش افتاد.

آنقدر او را زد که بیهوش شد و پس از دقایقی هم فوت کرد. پس از آن، جسد اکبر را پایین آورد و با کمک من و شاهین آن را به داخل ماشین گذاشتیم و در بیابان‌های پاکدشت رها کردیم و رفتیم. با اظهارات مرد جوان، دوستش هم دستگیر شد و ضمن تایید حرف‌های دوستش گفت: ما شاهد شکنجه و قتل اکبر بودیم، اما خودمان نقشی در قتل نداشتیم. فقط جسد را به بیابان انتقال دادیم.

پس از تکمیل تحقیقات و گزارش پلیس برای شهرام به اتهام قتل عمد و دو نفر دیگر به اتهام معاونت در قتل، کیفرخواست صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد. در ابتدای جلسه، دختران مقتول به‌عنوان اولیای دم درخواست قصاص کردند و گفتند: پدر ما را بی‌رحمانه کشته‌اند و ما به هیچ عنوان حاضر به مصالحه نیستیم و قاتلش باید قصاص شود.

پس از آن متهم ردیف اول به جایگاه رفت و ضمن رد اتهامش گفت: همان‌طور که در بازجویی‌ها هم گفتم، من نقشی در قتل اکبر نداشتم و نمی‌دانم او چگونه به قتل رسیده است. مگر با پیدا شدن یک چسب پهن در خانه‌ام باید قاتل باشم. چسب پهن در هر خانه‌ای وجود دارد.

پس از آن قاضی از متهم پرسید: گزارش پلیس نشان می‌دهد که شما آخرین تماس را با قربانی داشته‌اید و دوستانتان هم اعتراف کرده‌اند که شما او را به قتل رسانده‌ای. در این مورد چه دفاعی داری؟ و متهم جواب داد: من پس از دستگیری متوجه شدم که آخرین تماس‌گیرنده با مقتول بوده‌ام. این هم دلیل نمی‌شود که چون من آخرین نفری بودم که تماس گرفته‌ام، پس قاتلم. در مورد دوستانم هم تعجب می‌کنم که چرا چنین اظهاراتی را مطرح کرده‌اند. من بی‌گناهم و هیچ ارتباطی هم با مرگ دوستم نداشته‌ام.

سپس دو متهم دیگر پرونده که راز جنایت را فاش کرده بودند، به جایگاه رفتند و با تکرار اظهاراتشان تاکید کردند که شهرام قاتل است و با ابراز پشیمانی گفتند ما هم اشتباه کردیم که به او در انتقال جسد کمک کردیم. پس از اظهارات متهمان، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.

قتل با ضربات جسم سخت به سر

مهدی کلامی‌مقدم، دادستان دامغان، با بیان اینکه یک فقره درگیری منجر به قتل در دامغان رخ داده است، اظهار کرد: درگیری بین دو فرد مظنون به قتل و یکی از شهروندان دامغانی به فوت مجروح انجامید. علت فوت، وارد کردن ضربه با جسم سخت بر سر اعلام شده است و به‌دنبال وقوع این حادثه در دامغان، مضروب به بیمارستان منتقل شد، اما تلاش‌ها برای احیای وی بی‌فایده بود و این فرد فوت کرد.

وی با بیان اینکه در تحقیقات اولیه مشخص شد که قاتلان دو نفر هستند، گفت: هویت این دو فرد در دست بررسی است و تلاش برای دستگیری دو قاتل ادامه دارد. بلافاصله پس از وقوع این حادثه، پرونده در مجموعه دستگاه قضایی و نیروی انتظامی مطرح شد و تحقیقات از سوی کارآگاهان ادامه یافت.

افشای راز یک قتل در تصادف عمدی

سرهنگ ابوالفضل وزیری، فرمانده انتظامی رامیان، اظهار کرد: در پی اعلام مرکز فوریت‌های پلیسی مبنی بر تصادف منجر به فوت در یکی از خیابان‌های شهر، بلافاصله ماموران کلانتری ۱۱ و پلیس راهور رامیان به محل حادثه اعزام شدند. شواهد موجود و بررسی‌ها از صحنه تصادف نشان می‌داد این تصادف ساختگی بوده است. بنابراین بررسی موضوع در دستورکار ماموران پلیس آگاهی شهرستان قرار گرفت.

وی ادامه داد: در بررسی‌های انجام‌شده و بازدید تصاویر دوربین‌های شهری محل حادثه و اظهارات حاضران در محل تصادف، مشخص شد تصادف عمدی و ساختگی و به‌نوعی مشکوک به قتل است. در نهایت با رصد و بازبینی دوربین‌های مداربسته مسیرهای ورودی و خروجی و مخدوش بودن پلاک، خودرو پراید به همراه راننده شناسایی و برابر هماهنگی قضایی متهم در دستگیر شد و به عمدی بودن تصادف اقرار کرد.

فرمانده انتظامی رامیان با بیان اینکه متهم علت این سانحه منجر به قتل را درگیری و اختلاف مقتول با برادرش اعلام کرده است، اضافه کرد: متهم پس از تشکیل پرونده به مراجع قضایی تحویل داده شد.

کد خبر 623807

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.