به گزارش خبرنگار ایمنا و براساس چکیده یک مقاله، یکی از مسائل ناراحت کننده در شکلگیری سیمای شهرهای امروز کشورمان تغییرات چشمگیر در سبک و شیوه زندگی و پیدایش نیازهای جدید در حوزه زیباییشناسی است، توجه نکردن به معیارها و ضوابط کیفی زیباییشناسی سیمای بی هویت شهرهای کنونی ما را به وجود آورده است، در صورتی که زیباییشناسی یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین ارکان هویتساز در همه ابعاد فرهنگی جامعه انسانی به شمار میرود.
نبود تجانس بین ابعاد و ارتفاع (تناسب) در ساختمانهای مسکونی، استفاده از الگوهای مختلف و ناهماهنگ ریتم، رنگ و نماهای ساختمانی مغشوش و ناهمخوان بناها در ارتباط با یکدیگر و نبود سنخیت نمای بیرونی مجتمعهای ساخته شده با محیط قرارگیری آنها از عوامل تشدید این آشفتگیها و نابسامانیها در سیمای شهر است.
زمانی یک سیمای شهری مطلوب خواهیم داشت که منظر شهری ارتباط بصری و وحدت یکپارچه را در کلیت برای ادارک به بیننده هدیه کند، به نحوی که شهروندان از بودن در آن احساس لذت و تعلق خاطر کنند و هویت تاریخی و مذهبی خود را بازیابند.
یکی از تأثیرات مخرب فرسودگی بافت مرکزی بر نواحی دیگر و ساختار شهر، تأثیر منفی وضعیت نابسامان کالبدی و اجتماعی بر روان و ذهن ساکنان شهر است، همانگونه که ساکنان و عابران از مشاهده یک منطقه مسکونی زیبا احساس آرامش و لذت پیدا میکنند، از دیدن سیمای شهری نامطلوب و زشت و خانههای فرسوده احساس ناخوشایند و منزجز کنندهای خواهند داشت، زیرا ساخت و سازهای جدید که در جای جای محدوده به چشم میخورد به تهدیدی جدی برای مختل کردن زیبایی سیمای شهری تبدیل شده است.
تمرکز شرایط فرسودگی کالبدی و ضعف حیات اجتماعی محلات فرسوده به نحوی است که در ظاهر امر مداخله حداکثری بدون توجه به حفظ هویت ارزشهای محلهای موجود را توجیه میکند، اما تجربه نوسازی چند سال گذشته نشان میدهد توجه نکردن به کیفیتهای موجود در شهر میتواند شکست اهداف اصلی را در پی داشته باشد.
نما نیز مسئله دیگری است، توجه به نمای ساختمان به این دلیل که نما ویژگیهای منحصر به فرد هر بنا را تعریف میکند و ماسکی بین داخل و بیرون ساختمان است. جداره بیرونی بناها علاوه بر ارزش عملکردی یکی از پایههای اساسی زیباشناختی سیمای هر شهر را تشکیل میدهد. در عصر حاضر استفاده نادرست و بی رویه از تکنیک بتن و فولاد و سایر مواد و مصالح نو نماهایی به وجود آورده که موجب بی نظمی و اغتشاشات بصری در بدنه گذرها شده و منجر به بی هویتی در شهر و محلات شده است، در این میان میتوان به آلودگی ناشی از رنگها در بافت اشاره کرد.
محیط اطراف بشر توسط رنگها احاطه شده است، به نحوی که دنیای اطراف از دو عنصر مهم تشکیل شده است. این دو عنصر عبارت از فرم و رنگ است که هرکدام لازم و ملزوم یکدیگر هستند. استفاده از مصالح با رنگهای تند و بدون هماهنگی با محیط و ابنیه پیرامون و رواج نوعی معماری دور از هویت ایرانی از مهمترین عوامل افزایش آلودگی، اغتشاشات بصری و آشفتگی منظر ذهنی است.
خط آسمان نیز بر زیبایی شهر مؤثر است و باید در طراحیها مورد توجه قرار بگیرد. خط آسمان در شکلدهی به نماهای شهری هم از حیث خوانایی و هم از حیث معنا قابل توجه است. در شهر معاصر بر اثر شباهت بیش از حد بناها، توجه نکردن به موضوع رابطه میان کالبد و فعالیت موجب ایجاد سیمای بی معنا و ناخوانا در شهر شده است.
معماران و شهرسازان میتوانند برای ایجاد یک سیمای شهری مطلوب در تمام گونههای بافتهای شهری از جمله بافت فرسوده شخصیت شهر را شکل دهند و بافتهای قدیمی را که نشانی از هویت یک شهر است از کل مجموعه جدا نبینند تا شهرهای ما به یک سیمای مطلوب شهری هویتمند برسد.
نظر شما