از قتل هولناک در اتاق خواب تا قتل یک کودک ۵ساله پس از قتل همسر

قتل هولناک در اتاق خواب، قتل یک دختر برای ۲۸ میلیون تومان، سرقت از طلافروشی‌ها با شگردی زنانه، غافلگیری مرد مسلح با محموله کلت‌های کمری قاچاق و قتل یک کودک پنج‌ساله پس از قتل همسر را در بسته خبری حوادث ایمنا بخوانید.

به گزارش خبرنگار ایمنا، مرد ۴۰ ساله‌ای که روز گذشته همسرش را با ضربات قفل و زنجیر موتورسیکلت در اتاق خواب به قتل رسانده بود، پس از صرف ناهار در کنار پنج فرزند خود، ماجرا را به پلیس و امدادگران اورژانس اطلاع داد. این جنایت وحشتناک در منطقه پنجتن مشهد هنگامی رخ داد که اختلافات خانوادگی بین زوج جوان شدت گرفت.

آنها که در یک منزل ویلایی نقلی و در کنار پنج فرزند دختر و پسر خود زندگی می‌کردند، از چند سال قبل در مسیری قدم گذاشتند که فرجامی جز مشاجره و کتک‌کاری‌های دلخراش نداشت. علیرضا (مرد ۴۰ ساله) که مدعی بود رفتار همسرش پس از طلاق صوری برای دریافت مستمری از سازمان تأمین اجتماعی به‌کلی تغییر کرده است، به کنکاش در پیامک‌ها و معاشرت‌های همسرش پرداخت تا جایی که دیگر نمی‌توانست نوع پوشش و رفت‌وآمدهای او را تحمل کند.

آتش خشم و عصبانیت مرد ۴۰ ساله هر روز شعله‌ورتر می‌شد، تا اینکه حدود ظهر روز گذشته دوباره مشاجره‌ای توهین‌آمیز بین آنها رنگ وحشت به خود گرفت. پنج دختر و پسر حنیفه در پذیرایی منزل اجاره‌ای یک طبقه نشسته بودند که ناگهان علیرضا با چهره خشم‌آلود از پذیرایی بیرون زد و به داخل حیاط رفت.

او با عصبانیت، قفل زنجیر موتورسیکلت را گشود که در کنار دیوار روی جک گذاشته بود. مرد ۴۰ ساله بخشی از زنجیر قطور را به دور دستش حلقه زد و فریادکشان به سوی همسر ۳۵ ساله خود هجوم برد. او با نفرتی عجیب، دست حنیفه را گرفت و در حالی که خشم سراسر وجودش را احاطه کرده بود، او را به داخل تنها اتاق منزل نقلی کشید که از آن به‌عنوان اتاق خواب استفاده می‌کردند.

لحظاتی بعد مرد جوان کلید را چرخاند و در اتاق را از داخل قفل کرد. فریادهای دلخراش زن در فضای منزل می‌پیچید، اما هیچ‌کدام از فرزندانش اهمیتی به این حادثه تلخ نمی‌دادند. صدای وحشتناک زنجیر همچنان به گوش می‌رسید که بی‌رحمانه بر پیکر زن ۳۵ ساله فرود می‌آمد. دقایقی بعد علیرضا از اتاق بیرون آمد و در کنار فرزندانش قرار گرفت. اگرچه هیچ‌کس از وضعیت هولناک او سخنی بر زبان نمی‌راند، اما پدر مدعی بود که حنیفه بیهوش شده است.

طولی نکشید که مرد ۴۰ ساله بساط ناهار را آماده کرد و از فرزندانش خواست سر سفره بنشینند. پس از صرف ناهار، هنوز خبری از زن ۳۵ ساله نبود و پیکر او همچنان بی‌حرکت در کف اتاق قرار داشت. هرکدام از آنها گاهی نیم‌نگاهی به اتاق خواب می‌انداختند، اما چیزی جز سایه مرگ نمی‌دیدند. چند ساعت بعد، علیرضا با خواهرش تماس گرفت و ماجرا را بازگو کرد.

طولی نکشید که عمه فرزندان سراسیمه خود را به محل رساند و ترس و وحشتی عجیب در منزل اجاره‌ای حکم‌فرما شد. احتمال مرگ حنیفه قوت گرفته بود و تلفن امدادگران اورژانس و پلیس به صدا درآمد. وقتی نیروهای اورژانس ۱۱۵ به محل حادثه رسیدند و نگاهی به پیکر زن جوان انداختند، مشخص شد که او هیچ علائم حیاتی‌ای ندارد و چند ساعت قبل جان خود را از دست داده است.

این‌گونه بود که حلقه‌های قانون بر دستان مرد ۴۰ ساله گره خورد و در حالی که عنوان اتهامی قاتل را یدک می‌کشید، بازداشت شد. عقربه‌های ساعت از ۱۶ عصر گذشته بود که ماجرای این جنایت وحشتناک به قاضی ویژه قتل عمد مشهد گزارش شد و بلافاصله قاضی دکتر صادق صفری به همراه گروهی از کارآگاهان ورزیده اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی به طرف خیابان پنجتن ۳۱ حرکت کرد.

با آنکه فرزندان مقتول از لحظه وقوع جنایت در منزل حضور داشتند و غمی در چهره آنان دیده نمی‌شد، به دستور مقام قضایی به داخل حیاط هدایت شدند و بدین ترتیب واکاوی این حادثه هولناک زیر ذره‌بین تحقیقات قضایی قرار گرفت. متهم به قتل که در صحنه جنایت به دیوار تکیه زده بود، مقابل قاضی شعبه ۲۰۸ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد (شعبه ویژه جنایی) ایستاد و در تشریح این جنایت تکان‌دهنده گفت: از حدود سه سال قبل اختلافات من و حنیفه زمانی شروع شد که او اصرار داشت برای آنکه بتواند حقوق مستمری پدر فوت‌شده‌اش را از سازمان تأمین اجتماعی دریافت کند، از یکدیگر به‌طور صوری طلاق بگیریم.

اگرچه مراحل طلاق را طی کردیم و مهر طلاق هم در شناسنامه همسرم ثبت شد، اما طولی نکشید که رفتارها و نوع پوشش او به‌طرز عجیبی تغییر کرد. با آنکه در کنار یکدیگر و با صیغه محرمیت زندگی می‌کردیم، اما از وضعیت ظاهری همسرم به‌شدت رنج می‌کشیدم. سوءظن همه وجودم را فراگرفته بود، به‌طوری که اختلافات ما به همین دلیل روزبه‌روز افزایش می‌یافت. از سوی دیگر با کنکاش در معاشرت‌ها و گوشی حنیفه متوجه شدم که او مبلغی از پس‌اندازهایمان را به مرد دیگری داده است تا خودرو ثبت‌نام کند.

دیگر تحمل این شرایط برایم امکان نداشت و هر روز مشاجره‌های ما به کتک‌کاری و درگیری می‌رسید، تا اینکه بالاخره امروز هنگامی که به‌شدت عصبانی بودم قفل و زنجیر موتورسیکلت را باز کردم و آنقدر همسرم را زدم تا اینکه بیهوش کف اتاق خواب افتاد و بعد هم وقتی احتمال مرگ او را دادم، با پلیس و اورژانس تماس گرفتم، اما قصد کشتن او را نداشتم.

متهم این پرونده جنایی، پس از رازگشایی از قتل وحشتناک همسر ۳۵ ساله‌اش، در حالی درون خودروی پلیس نشست که نگاهش به چشمان فرزندانش خیره مانده بود و حالا پنج فرزند او نه‌تنها مادری نداشتند، بلکه پدر خود را نیز پشت میله‌های زندان می‌دیدند. بررسی‌های تخصصی درباره ابعاد و زوایای دیگر ادعاهای متهم به قتل با دستورات محرمانه قاضی ویژه قتل عمد مشهد و توسط گروهی از کارآگاهان پلیس جنایی به سرپرستی سروان آرمین منفرد (افسر پرونده) همچنان ادامه دارد.

قتل یک دختر برای ۲۸ میلیون تومان

پاییز سال ۹۶ با کشف جسد خونین دختری جوان در یک ساختمان نیمه‌کاره در شهرری پرونده جنایی تشکیل شد و جسد ناشناس به پزشکی قانونی انتقال یافت. دو روز از این ماجرا گذشته بود که خانواده‌ای به پلیس آگاهی مراجعه کردند و از ناپدید شدن دخترشان خبر دادند. وقتی پلیس آنها را به سردخانه پزشکی قانونی فرستاد تا جسد ناشناس را مشاهده کنند، بلافاصله دخترشان را شناسایی کردند؛ اما نمی‌دانستند چرا وی به چنین سرنوشتی دچار شده است.

در ادامه، پلیس با بررسی تماس‌های تلفنی دختر جوان به رابطه وی با یک مرد افغانستانی به نام نعیم پی برد. کارآگاهان دریافتند او کارگر ساختمانی بوده، اما به طرز مرموزی ناپدید شده است. به این ترتیب فرضیه جنایت از سوی وی قوت گرفت و یک هفته بعد در حالی که قصد خروج مخفیانه از کشور را داشت، دستگیر شد.

متهم به قتل اعتراف کرد و در تشریح جزئیات ماجرا گفت: حدود هشت ماه قبل با این دختر در خیابان آشنا شدم. همان موقع به او گفتم افغانستانی هستم و در یک ساختمان کارگری می‌کنم. او هم قبول کرد با من دوست شود. در این مدت، حدود ۲۸ میلیون تومان به بهانه‌های مختلف از من پول گرفت. چون قرار بود به خواستگاری‌اش بروم و با هم ازدواج کنیم. من به او پول می‌دادم، اما چند هفته قبل از این حادثه او یک‌باره از ازدواج با من منصرف شد.

یک روز به من گفت خودش کار مناسبی پیدا کرده و ماهانه دو میلیون تومان حقوق دارد. به همین خاطر دیگر نیازی به ازدواج با من ندارد. از حرف‌هایش خیلی ناراحت شدم و هرچه اصرار کردم و گفتم من عاشقت هستم، اجازه بده با هم ازدواج کنیم، قبول نکرد. یک روز او را به ساختمان نیمه‌سازی که در آنجا کار می‌کردم، کشاندم و به او گفتم اگر مرا نمی‌خواهی، باید ۲۸ میلیون تومانی را که به تو داده‌ام، برگردانی، وگرنه تو را می‌کشم.

او با خونسردی گفت هر کاری می‌خواهی انجام بده، من نه پول می‌دهم، نه با تو ازدواج می‌کنم. رفتارهای سرد و بی‌تفاوتش باعث شد کنترل اعصابم را از دست بدهم و با چاقو به جانش بیفتم. من چند ضربه چاقو به او زدم، اما وقتی غرق خون روی زمین افتاد، پشیمان شدم. بعد هم از ترس وسایلم را جمع و فرار کردم. من قصد داشتم به افغانستان برگردم که دستگیر شدم.

بدین ترتیب با اعترافات متهم وی به دادگاه کیفری رفت تا محاکمه شود. در آن جلسه، اولیای دم درخواست قصاص را مطرح کردند. سپس نعیم به دفاع پرداخت و اظهارات قبلی‌اش را تکرار کرد. وی گفت: من عاشق او بودم و می‌خواستم ازدواج کنم؛ اما او کاری کرد که کنترل اعصابم را از دست دادم و با چاقو به جانش افتادم.

در پایان جلسه، قضات وارد شور شدند و متهم را به قصاص محکوم کردند.

سرقت از طلافروشی‌ها با شگردی زنانه

رسیدگی به این پرونده از چند روز قبل با شکایت صاحب یک طلافروشی در پایگاه دوم پلیس آگاهی تهران آغاز شد. شاکی درباره آنچه اتفاق افتاده بود، به مأموران گفت: زن جوانی با من تماس گرفت و با سفارش مقدار زیادی طلا، گفت که وقت نمی‌کند به طلافروشی بیاید و برادرزاده‌اش برای دریافت طلا و تسویه‌حساب به طلافروشی مراجعه می‌کند. چند دقیقه بعد مرد جوانی به مغازه‌ام آمد و طلاها را تحویل گرفت و در ازای آن دلار پرداخت کرد، اما پس از رفتن او بود که فهمیدم همه دلارها تقلبی است.

با ثبت اظهارات مالباخته، تلاش‌های پلیس برای شناسایی متهم آغاز شد. آنها با استفاده از شیوه‌های علمی و تحقیقات تخصصی موفق شدند متهم را شناسایی کنند. آن‌طور که مأموران پی بردند او قصد داشت با همین ترفند از طلافروشی دیگری نیز کلاهبرداری کند. به این ترتیب راهی این طلافروشی در مرکز تهران شدند و متهم را دستگیر کردند. آنها در ادامه به مخفیگاه متهم رفتند و طلاهای مسروقه و دلارهای تقلبی را کشف کردند.

وقتی متهم تحت بازجویی قرار گرفت، به خرید طلا با دلارهای تقلبی اعتراف کرد و گفت هیچ همدستی ندارد و فردی که با طلافروشی تماس گرفته، خودش بوده که با تقلید صدا وانمود کرده زن است. سرهنگ علی ولی‌پور گودرزی، رئیس پلیس آگاهی پایتخت، با اعلام جزئیات این پرونده اظهار کرد: هم‌اکنون متهم در بازداشت به‌سر می‌برد و تحقیقات برای کشف سایر جرایم احتمالی‌اش ادامه دارد.

غافلگیری مرد مسلح با محموله کلت‌های کمری قاچاق

سردار سید محمد صالحی، فرمانده انتظامی استان خوزستان، اظهار کرد: در راستای تداوم رصد و برخورد با عناصر اصلی و قاچاقچیان سلاح و مهمات، ماموران پلیس اطلاعات و امنیت عمومی استان خوزستان با تسلط کامل اطلاعاتی، موفق به شناسایی یک قاچاقچی سلاح و مهمات در شهرستان شوش شدند. ماموران پلیس اطلاعات و امنیت عمومی با رصد و پایش اطلاعاتی و هماهنگی مرجع قضایی طی یک عملیات پیچیده پلیسی، متهم را در مخفیگاهش دستگیر کردند.

قتل یک کودک پنج‌ساله پس از قتل همسر

صبح امروز به‌دنبال جنایت تکان‌دهنده در یکی از محله‌های کرج، مرد میانسالی بازداشت شد که در یک اقدام جنون‌آمیز همسر دومش را با چاقو کشته بود. مرد همسرکش در ادامه یک کودک پنج‌ساله که از خواهرزاده زن کرجی بود را نیز با ضربات چاقو به قتل رساند. متهم توسط کارآگاهان جنایی استان البرز دستگیر شده است و تحت بازجویی قرار دارد.

کد خبر 623058

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.