به گزارش خبرنگار ایمنا، نفیسه باقری امروز _سهشنبه یکم آذرماه_ در نشست گفتوگو درباره کتابهای «باید به هم گوش بدهیم» و «باید با هم حرف بزنیم» در کتابفروشی اردیبهشت جهاد دانشگاهی، اظهار کرد: این دو کتاب نکتههای مشترکی داد و خواندن هر دو با همدیگر مفیدتر و سازندهتر است.
وی با بیان اینکه هر دو کتاب را دو نویسنده مختلف نوشتهاند که هر دو نفر روزنامهنگار هستند، افزود: این دو مجموعه حاصل چکیده سالها فعالیت آنها در حرفه روزنامه نگاری است. در این شغل با حرف زدن، گوش دادن و گفتوگو روبهرو هستیم.
مدیر انتشارات جهاد دانشگاهی اصفهان خاطر نشان کرد: در کتاب «باید به هم گوش بدهیم» درباره بداهه گوش دادن سخن به میان آمده و از شرکت بزرگ گوگل نمونهای در این رابطه مثال آورده است.
وی ادامه داد: این شرکت متوجه میشود برخی گروههای کاری در شرکت گوگل عملکرد بهتری از بقیه گروهها دارند. مدیران تصمیم به آزمایشی میگیرند که سه سال به طول میانجامد؛ در نهایت به این نتیجه میرسند که تعارض بین گروههایی که توانایی و عملکرد بهتری داشتند کمتر بود. میانگین زمان مکالمه گروههای توانمند به شکل مساوی بین کارکنان تقسیم شده بود و از طرف دیگر این گروهها درک احساسی قویتری نسبت به دیگر تیمها داشتند.
باقری تصریح کرد: نویسنده کتاب از سه تمرین نام میبرد و معتقد است با این تمرینها میتوان مهارت شنیداری را بالا برد. یکی از این تمرینها کمدی بداهه است. در نمایش کمدی دو بازیگری که روبهروی هم قرار میگیرند، متن آماده شده از قبل ندارند و باید مهارت شنیدن خوبی داشته باشند تا از طرف مقابل سرنخی بگیرند و دیالوگ بداهه خودشان را اجرا کنند.
وی اظهار کرد: حالا اگر این را به زندگی واقعی تعمیم بدهیم، باید انسانها فکر کنند در صحنه نمایشی هستند که قرار است بداهه دیالوگ بگویند، با دقت حرف بزنند و به طرف مقابل گوش کنند.
مدیر انتشارات جهاد دانشگاهی اصفهان ادامه داد: نویسنده در ادامه از قصهگویی گروهی نام میبرد به این صورت که داستانی گفته میشود و قرار است این داستان یک خطی را با روایت هر فرد ادامه بدهیم. اگر انتخاب افراد به شکل تصادفی و نه ترتیبی در یک جمع چند نفره باشد، افراد نمیتوانند به خوبی داستان پردازی کنند. باید به قدری دقت بالایی داشته باشند که سرنخ را از نفر قبلی بگیرند و ادامه دهند؛ حالا اگر نتوانید در این آزمون موفق شوید مشخص میشود که شما انسان خودمحوری هستید و آنقدر فداکار و فروتن نیستید که بتوانید داستان فرد دیگری را ادامه دهید.
وی با بیان اینکه «گوش دادن به خویشتن» عنوان فصل دیگر این کتاب است، تصریح کرد: ما انسانها با هم گفتوگو میکنیم و به همدیگر گوش میدهیم. فارغ از دیگران با خودمان هم در طول روز در ذهنمان حرف میزنیم. اگر لحن تند و منتقدی با خودتان دارید در برابر دیگران هم همین رفتار را خواهید داشت؛ بنابراین اگر میخواهیم در گفتوگو و شنیدن مهارت بیشتری کسب کنیم باید در گفتوگوهای ذهنی خودمان با خودمان، مهربانتر باشیم.
باقری افزود: در فصلی دیگر از دو نوع شنیدن نوشته شده و آمده است که دو نوع رفتار یا واکنش داریم که یک نوع حمایتی و نوع دیگر رفتار یا واکنش تغییری است. هر چقدر واکنشها حمایتی باشد دیالوگ دو طرف صمیمانهتر و پرثمرتر است. نویسنده میگوید ممکن است شما همراه و همفکر فرد مقابل نباشید، اما رفتار حمایتی باعث میشود زمینه را فراهم کنید و حرف طرف مقابل را بشنوید. در واقع شنیدن داستان آدمها، یکی از ثمرات گفتوگوهای حمایتی است.
وی با اشاره به فصل بعدی کتاب باید به هم گوش بدهیم در رابطه با فیزیولوژی گوش، اظهار کرد: اگر گوش شما به کسب اخبار از یک کانال یا رسانه خاص عادت کرده باشد، به مرور زمان در سیگنال دهی گوش تأثیر دارد. هر چقدر شما کانالهای خوانش و گوش دادن به اخبارتان را متنوعتر کنید، این از شما انسان باهوشتر و منعطفتری میسازد.
تفاوت گوش چپ با گوش راست
مدیر انتشارات جهاد دانشگاهی اصفهان افزود: تفاوت گوش راست و چپ در کتاب نوشته شده و آمده است که گوش راست گوش منطقی و گوش چپ گوش احساسی است. اگر شما با مدیر خود صحبت کنید احتمال اینکه گوش راست خود را جلو ببرید بیشتر است اما اگر با همسر یا دوستتان حرف بزنید احتمال اینکه گوش چپتان را نزدیک طرف مقابل ببرید، بیشتر است.
وی با بیان اینکه در بخش دیگری از کتاب به موضوع اعتیاد به حواسپرتی مطالبی عنوان شده است، اظهار کرد: عصر حاضر دورانی برای شنیدن نیست، چرا که ابزار و رسانههای الکترونیکی تمرکز ما در شنیدن را کاهش دادهاند. یکی از مصادیق بارزی که باعث عادت به عجله و عدم تمرکز میشود پدیده شنیدنهای تند است. در پادکست احتمال اینکه روی دور تند بزنیم زیاد است و نویسنده نام پادکست را تند کست میگذارد و مینویسد؛ عصری را میگذرانیم که انسانها پیامهای صوتی را روی دور تند میگذارند و حوصله حرف زدن ندارند.
باقری تصریح کرد: بخش دیگر کتاب آنچه سکوت عیان میکند نام دارد و در آن آمده است که آدمها دنبال حرف زدند هستند و از سکوت هراس دارند؛ انگار که سکوت کردن خطا و اشتباه است اما اگر فهم درستی از سکوت داشته باشیم به استقبال آن میرویم.
وی افزود: ژاپنیها و فنلاندیها که در سکوت کردن مهارت دارند در نهایت هشت ثانیه در یک مکالمه سکوت میکنند. شاملو میگوید سکوت سرشار از ناگفتهها است.
مدیر انتشارات جهاد دانشگاهی اصفهان با اشاره به بخشهایی از کتاب دوم با عنوان «باید با هم حرف بزنیم» نوشته «سلست هدلی»، گفت: فصل اول عنوان زیبایی با نام «گفتوگو مهارتی برای بقا» دارد.
وی تصریح کرد: انسان در همه سالیان زندگی از وقتی انسان اولیه بود و توان حرف زدن نداشت، تلاش میکرد با دیگران ارتباط برقرار کند. امروز نیز ابزارهای گفتوگو در حال پیشرفت است اما در مهارت گفتوگو پیشرفت چندانی نداشتهایم.
باقری اظهار کرد: گفتوگوی خوب به لحاظ اقتصادی منفعت دارد و سودمند است. فروشندههایی که میتوانند به خوبی گفتوگو کنند، مشتریان بیشتری هم جذب میکنند و در نهایت فروش بیشتری هم خواهند داشت.
وی ادامه داد: در فصل دیگر کتاب آمده است که هر ارتباطی گفتوگو نیست و بهعنوان مثال دیالوگ به شکل چهره به چهره با گفتوگوی تلفنی بسیار متفاوت است.
مدیر انتشارات جهاد دانشگاهی اصفهان تاکید کرد: ارتباطات امروز به دلیل انقلاب الکترونیکی، نوشتاری و تایپی شده و در آمار اعلامی در کتاب پیامک از ۱۴ میلیارد عدد در ماه در سال ۲۰۰۰ میلادی به ۲۶۴ میلیارد پیامک در ماه در سال ۲۰۲۰ رسیده است. اگر چه در فضای نوشتاری میتوان بدون غلط و رسا مطلبی را نوشت اما خیلی از مزایای گفتوگوی حضوری در این میان از دست میرود.
وی خاطر نشان کرد: در فصل سوم آمده است نمیتوان با کلکزدن بر گفتوگوی بد فائق آمد و همچنین نوشته شده که مهارت سخنوری هیچ زمانی از یک فرد گفتوگو کننده خوبی نمیسازد. شما هم اگر سخنور خوبی در سخنرانیهای تد هستید این بدان معنی نیست که در گفتوگوی دو نفره هم میتوانید خوب عمل کنید و موفق ظاهر شوید.
باقری افزود: تحصیلکردگان گفتوگو کنندگان خوبی نیستند چون منطق بر احساس آنها غلبه میکند.
به گزارش ایمنا، این نشست در ادامه سلسله نشستهای جمعخوانی کتابهای حوزه توسعه فردی از رویداد «سهشنبههای فصل سخن» با حضور علاقهمندان به کتاب و مطالعه، در کتابفروشی اردیبهشت جهاد دانشگاهی اصفهان برگزار شد.
نظر شما