به گزارش خبرنگار ایمنا، پرستو علیعسگرنجاد در صفحه کاربری خود در اینستاگرام نوشت: «زندهام که تو را روایت کنم، کیان با من بیا، تو حالا خیلی آسانتر از ذهن من میتوانی پر بکشی هرجا که میخواهی. با من بیا تا رامالله، بعد با هم بر میگردیم به ایذه، بر میگردیم به اصفهان.
نشسته بود. در یک ماشین معمولی، در یکی از خیابانهای معمولی بیتونیا، همان جا که زندگی میکرد. آخرین روز ۱۵ سالگیاش بود. نمی دانم زندگی معمولی کنار انفجارها، بمبها، شهادتها، برای مردم فلسطین چگونه میگذرد، نمیدانم زندگی امان میدهد به جشن تولد هم فکر کنند یا نه، اما مطمئنم از نوزادی تا نوپایی و خردسالیاش را با همه خاطرههایش به آنی از ذهن گذرانده، مطمئنم کیف میکرده از به ثمر نشستن دخترش.
نشد کیان؛ نشد فولا به ۱۶ سالگی نرسید، گلولههای اسرائیلی جمجمهاش را خرد کردند. نه سنگ دستش بود، نه سلاح، فقط داشت راهش را میرفت که صهیونیستها پرش دادند سمت آسمان.
گلولهای که از تفنگ اسرائیل شلیک شده بود. از جمجمه فولا گذشت، از رامالله گذشت از غزه، از یمن، افغانستان و عراق گذشت و نشست وسط قلب تو. همان دستی که ماشه را سمت دختر فلسطینی ۱۶ ساله چکاند، ۱۰ سالگی تو را نمیخواست، همان دستی که دروغها را در این مجازآباد پسندید و منتشر کرد، همان دستی که فحش نوشت و نفرت پراکند و به جان آرامش مردم افتاد. همان دستی که مشت شد و شیشه شکست و اتوبوس آتش زد و روسری بست سر چوب، دست اسرائیل را محکم گرفت تا تو را هدف بگیرد. تو فقط داشتی راهت را میرفتی که صهیونیستها پرت دادند سمت آسمان.
ما را به جان هم میاندازند که نفهمیم از کجا داریم میخوریم. جنایتهایشان را سند میکنند به نام ما! حالا اما به لطف خون فولا به لطف خون تو بهتر میفهمیم چرا اسرائیل شر مطلق است که خصلت خون شهید، چراغ روشن کردن است میان ذهنهای غبارآلود. حالا میفهمیم چرا فرمود اگر اسرائیل و شیطان مقابل هم باشند، ما کنار شیطان میایستیم.
تو را ناکام، تو را پرپر، تو را کفن کرده پسندیدند کیان ما را از نقشه دنیا محو میخواهند، ما را مرده میپسندند، کیان نمیدانند ما نمیمیریم، شهید میشویم و زندهتر از آنچه تصورش را میکنند، برمیگردیم به همین خیابانها که ناممان را فراموش نخواهند کرد. آن وقت نفری یک سطل ساده آب میریزیم روی اسم نجسشان تا غرق شوند، میان آب، میان اشک، میان خون همه مظلومین جهان.»
نظر شما