پاتریک ساهاکیان در گفتوگو با خبرنگار ایمنا در خصوص ادامه تنشهای مرزی بین ارمنستان و آذربایجان اظهار کرد: آذربایجان برای اجرای سیاست پانترکسیم یا اتحاد ترکزبانان، حاضر به استفاده از هر ابزاری است؛ همانگونه که قتل عام ارامنه توسط دولت عثمانی در سال ۱۹۱۵ با هدف حذف ارمنستان از صحنه جغرافیایی انجام شد اما این اتفاق رخ نداد.
وی با اشاره به استقلال ارمنستان از اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۱۸ افزود: تا سال ۱۹۹۱ میلادی که موضوع استقلال جمهوریهای جدا شده از اتحاد جماهیر شوروی اتفاق افتاد، طرح حذف ارمنستان مطرح نبود اما با پایان جنگ سرد، تنشها بین ارمنستان و آذربایجان روی موضوع قرهباغ کوهستانی آغاز شد و در همین سالها جنگی بین آن دو کشور در گرفت که موجب اعلام خودمختاری جمهوری قرهباغ و اتصال آن به ارمنستان شد.
این کارشناس مسائل قفقاز زمان تعیین مرز دو کشور را در سال ۱۹۹۲ دانست و گفت: آذربایجان در طول سه دهه گذشته با تحرکات نظامی در منطقه تلاش کرد که قرهباغ را تحت سلطه خود بگیرد و به همین دلیل درگیریهای چند روزهای در قرهباغ اتفاق افتاد اما سرانجام در دو سال گذشته آذربایجان با قدرت نظامی خود ارمنستان را مغلوب خود کرد و بخشهایی از قرهباغ را به تسخیر خود درآورد.
وی با اشاره به تأیید واگذاری بخشهایی از قرهباغ به آذربایجان در توافق بین نخستوزیر ارمنستان و رئیسجمهور آذربایجان خاطرنشان کرد: با توجه به فشار ملت ارمنی به پاشینیان، ارمنستان تلاش میکند به مرزهای سال ۱۹۹۱ بازگردد و بر اساس همین فرضیه حضور آذربایجان و ترکیه در دالان زنگِزور و مناطق اشغالی آذربایجان در توافق را به رسمیت نمیشناسد.
ساهاکیان تسلیم سرزمینی به واسطه زور را خلاف قوانین حقوق بینالملل دانست و ادامه داد: این قوانین به دلیل نداشتن ضمانت اجرایی محقق نمیشود و یکی از اختلافاتی که بین سیاسیون و حکمرانان وجود دارد، نبود ضمانت اجرایی و به رسمیت نشناختن حقوق بینالمللی است.
زیادهخواهی و تفکرات جغرافیایی دولتهای ترکزبان
وی دلیل درگیریهای اخیر را زیادهخواهی و تفکرات جغرافیایی خاصی دولتهای ترکزبان در منطقه اعلام کرد و گفت: درباره وضعیت نخجوان میتوان گفت چهار مؤلفه حقوقی برای شناسایی یک کشور شامل خاک سرزمینی، جمعیت، حاکمیت و حکومت وجود دارد که نخجوان در تاریخ گذشته خود در مقطعی از زمان دچار تغییر حاکمیت شد و بر اساس قرارداد ترکمانچای از ایران جدا شد و به ارمنستان پیوست.
این کارشناس مسائل قفقاز یادآور شد: در زمان پهلوی اول دالان کوچکی برای دسترسی ترکیه به نخجوان ایجاد شد و بر اساس همین راه مواصلاتی، ترکیه به نخجوان دسترسی دارد. در تقسیمبندی سال ۱۹۹۱ نخجوان به عنوان یک جمهوری خودمختار تحت حاکمیت آذربایجان قرار گرفت؛ یعنی حق تعیین سرنوشت به مردم آن داده نشده است.
وی با اشاره به وجود ۲۴۰ کیلومتر مرز مشترک نخجوان با ارمنستان و ۱۲۰ کیلومتر مرز با ایران افزود: اگر از نظر نقشه جغرافیایی نگاه کنیم، نقش وابستگی یا راه ارتباطی بین نخجوان و آذربایجان مطرح نیست بلکه به واسطه توافقی که امضا شد، نخجوان در حاکمیت آذربایجان قرار گرفت اما حق تعیین سرنوشت برای مردمان همیشه محفوظ است.
ساهاکیان اتفاقات دهههای اخیر حکومت الهام علیاف را موجب کاهش رسمیت حکومت آذربایجان در میان مردم نخجوان دانست و تاکید کرد: بلندپروازیهای ترکیه و آذربایجان برای ایجاد دالان زنگِزور و قطع خط شمال جنوب ایران باعث شد که ایران نیز طرح مسدودسازی مسیر دستیابی به نخجوان را در دستور کار قرار دهد و با توجه به این فرصت به وجود آمده و تنشهای منطقهای، ملت جمهوری نخجوان در تلاش برای تغییر حاکمیت خود است.
خواسته مردم نخجوان برای پیوستن به ایران
وی تلاش برای جلب نظر حمایتی ایران به نخجوان را در همین راستا معرفی کرد و گفت: در سالهای گذشته این امکان برای مردم نخجوان وجود نداشت اما فشارهای دهههای قبل بر مردم و زیادهخواهی و تحرکات آذربایجان و ترکیه که با مانور نظامی ایران و ارمنستان روبهرو شد، باعث شد امروز نخجوانیها خواستار خروج از حاکمیت آذربایجان و به دست آوردن استقلال خود با پیوستن به ایران باشند.
این کارشناس مسائل قفقاز درباره احتمال الحاق نخجوان به ایران ادامه داد: مردم نخجوان به دلیل مساعد نبودن شرایط تاکنون چنین تحرکی از خود نشان نداده بودند اما اکنون احساس میکنند که یک حامی مانند ایران دارند و در شرایط به هم ریخته آذربایجان، ترکیه و تنشهای منطقهای دست به اقدام زدند.
وی تحقق این خواسته مردم نخجوان را وابسته به شرایط آینده و روابط کشورهای منطقه دانست و یادآور شد: اهالی این منطقه با توجه به توان نظامی و حمایتی ایران در منطقه خواستار این الحاق شدند و احتمال دارد در آینده نزدیک درخواست خود را به شکل قوی و رسمیتر مطرح کنند.
ساهاکیان درباره پایداری آتشبس بین آذربایجان و ارمنستان نیز اظهار کرد: تنشهای مرزی بین این دو کشور به دلیل سیاستهای موجود، نفوذ غربیها و صهیونیستها و نبود تعادل بین قدرتها در منطقه ادامهدار خواهد بود زیرا غرب، صهیونیستها به دنبال حفظ منافع خود هستند، تلاش کشورهای دارای حق قانونی برای حفظ قدرت خود در منطقه نیز ادامه دارد.
وی تحرکات غرب و رژیم صهیونیستی را عامل پیشروی سیاستهای پانترکسیم در منطقه اعلام کرد و گفت: این شرایط زمینهساز تحرکات نظامی است زیرا آتشبس زمانی ایجاد میشود که کشورهای منطقه با پشتیبانی و اجرای سیاستهای دنبالهروی تعادل قدرت را در منطقه ایجاد کنند، بنابراین تا زمانی که این تعادل وجود نداشته باشد کشور قدرتمند درصدد تسخیر منابع سرزمینی و جمعیتی همسایگان خود است.
این کارشناس مسائل قفقاز ایجاد توازن قدرت در منطقه را تنها راه پایان تنشها بین ارمنستان و آذربایجان دانست و تصریح کرد: ارمنستان به دلیل نداشتن توان نظامی، امکان لغو آتشبس را ندارد زیرا آتشبس تنها از سوی کشوری زیر پا گذاشته و نقض میشود که دارای قدرت بیشتری است، بر این اساس آذربایجان تلاش میکند به واسطه قدرت نظامی خود کشور مقابل را تضعیف کند.
نظر شما