۱۷ آبان ۱۴۰۱ - ۱۳:۴۵
در سوگ سخای اصفهان

«گاهی می‌اندیشم ای‌ کاش بعضی استادان همچون مرحوم فضل‌الله شیرانی را هرگز ندیده بودم اما باز دلم می‌گیرد که اگر محضر این بزرگان نبود، نسل ما هیچ خاطره و توشه‌ای نداشت.»

به گزارش خبرنگار ایمنا، در یادداشتی که الهه رضایی، مدیر مرکز آفرینش‌های ادبی قلمستان در اختیار خبرگزاری ایمنا قرار داده، آمده است:

«سخا! ز مردن و پایان عمر از آن شادم

که داستان به آخر رسیده را ماند

در روزهای پاییزی، درحالی‌که دل‌های اندوهگینمان هنوز فرصت تکاندن غبار اندوه از دست دادن فرهیختگان ادب خود را به دست نیاورده است، خبر تلخ دیگری باز به گوشمان رسید.

استاد فضل‌الله شیرانی، متخلص به سخا که به‌حق سخاوتمند و بخشنده بود جهان ادب را بدرود گفت.

فضل‌الله شیرانی متولد سال ۱۳۲۵ در اصفهان بود. استاد نوای اصفهانی عموی ایشان، در پرورش طبع شاعری وی نقش عمده‌ای داشت؛ به‌طوری‌که از نوجوانی قریحه ادبی او شکوفا شد و به عرصه‌ی شعر و ادب پا نهاد.

بسیاری از ترانه‌ها و شعرهای او از همان زمان جوانی توسط خوانندگان نامی ایران به اجرا درآمد.

گاهی می‌اندیشم ای کاش بعضی از این استادان عزیز را هرگز ندیده بودم اما باز دلم می‌گیرد که اگر محضر این بزرگان نبود، نسل ما هیچ خاطره و توشه‌ای نداشت.

استاد سخا مردی مردم‌دار و مهربان بود. مردی پایمرد، که دغدغه‌اش رونق ادب و دوام هنر و راستی و درست اندیشی و آشتی و دوستی بود.

از اوان جوانی عضو اصلی و فعال انجمن ادبی صائب شد و در کنار محمدعلی صاعد، بار هدایت و رشد استعدادهای شعری شهر را به دوش گرفت و برای سال‌های متمادی مسئولیت دبیری اجرایی انجمن ادبی صائب را برعهده داشت. در سال‌های اخیر که دوست و یار دیرین روزگاران انجمن صائب _محمدعلی صاعد_ در بستر بیماری بود، مجدانه پیگیر بهبودی و مراقبت و عیادت از ایشان بود و یک‌تنه و مصرانه هرسال دهم تیرماه تمام تلاش و همت خویش را صرف برگزاری بزرگداشت صائب تبریزی می‌کرد.

از نه شنیدن، مأیوس نمی‌شد و از این اداره به اداره‌ای دیگر برای برگزاری بزرگداشت صائب می‌رفت تا آبروی شهر و شعر، حفظ شود.

وی به شغل قصابی مشغول بود، اما همواره قلبی مهربان و دستی بخشنده داشت، به‌گونه‌ای که افراد با شنیدن نوع کسب‌وکارش تعجب می‌کردند و باور اینکه مردی با این حجم از مهر و طبع لطیف در زمینه‌ای متفاوت مشغول به کار است، سخت بود.

اغلب زمان‌های فراغت ایشان، به‌جز شاعری، به آشتی دادن‌ها و برقراری صلح و مصالحه می‌گذشت.

در روزهای کسالت و بیماری ایشان که به همسر و دختر پرمهرشان زحمت دادم، تازه فهمیدم که ایشان نه‌تنها گوهری ارزشمند در میان شاعران شهر، بلکه همسر و پدری فداکار و پرافتخار برای خانواده خود بود و از دست دادن تک‌تک این بزرگان خسران بزرگ و جبران‌ناپذیری است که نمی‌دانم چگونه التیام خواهد گرفت.

آثاری چون سخنوران سپاهان، فرهنگ و ادبیات بختیاری و گل‌های زاینده‌رود از یادگارهای طبع او است.»

کد خبر 617931

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.