به گزارش ایمنا، محمدمهدی سیدناصری، مدرس دانشگاه و پژوهشگر حوزه حقوق کودکان، نویسنده و مترجم کتابهایی همچون: «سازمان ملل متحد را بهتر بشناسیم»، «حمایت از حقوق کودکان در اسناد سازمان ملل متحد»، «حمایت از حقوق کودکان از منظر حقوق بینالملل بشردوستانه» و «حقوق فردی و اجتماعی کودکان» و «حمایت از حقوق کودکان کار در اسناد سازمان ملل متحد» در یادداشتی به تأثیر نقش نهاد خانواده در عصر متاورس و کاهش تأثیرات منفی آن بر کودکان پرداخته که در ادامه آن را خواهید خواند:
«کودکان مهمترین دارایی هر خانواده محسوب میشوند و والدین از بدو تولد تلاش میکنند فضایی سالم برای رشد و پرورش آنان فراهم کنند. والدین به فرزندان خود کمک میکنند رشد کنند، ببالند و تا رسیدن به آیندهای روشن همراه آنان هستند. باید گفت خانواده رکن بنیادین پرورش جسمی، روحی و اجتماعی کودک است و تربیت فرزندان از دشوارترین، حساسترین و پرثمرترین وظایف بشری به ویژه والدین است که نتیجه نهایی آن، هم به خانواده و هم به جامعه بازمیگردد. در عصر حاضر دنیای دیجیتال نیز عضوی جداییناپذیر از زندگی کودکان شده است و ناگزیر کودکان در این دنیا رشد میکنند، پس رویکرد سلبی و نادیده گرفتن به معنای پاککردن صورت مسئله است و باید گفت در عصری که فضای مجازی و امکانات دیجیتال یکی از نیازهای اساسی بشر شده و حتی وسیلهای برای امرار معاش بسیاری از خانوادهها به شمار میرود، تلاش برای نادیده گرفتن آن تقریباً محال و دور از منطق است.
امروزه والدین شاهد علاقه مفرط کودکان به رسانهها و تأثیرپذیری سریع و عمیق آنان هستند که باعث انزواطلبی، استرس، افت تحصیلی، پرخاشگری، کاهش میزان مطالعه و بالاخره خمودگی و زیانهای جسمی جبرانناپذیر و نقض حقوقشان میشود. در سراسر جهان کودکان و نوجوانان بخشی از اوقات خود را به درگیر شدن با بازیهای آنلاین و استفاده از شبکههای مجازی برای آشنایی با همسن و سالان خود و ارتباط با دیگران صرف میکنند. در عصر پدیدههای تکنولوژیک بهخصوص پس از خلق فناوری بلاکچین و ظهور بستر متاورس؛ شاهد تولد نسلی دیگر از نسل Z (نسل زد یا نسل نت به افرادی تلقی میشود که تقریباً بین سالهای ۱۹۹۵ تا ۲۰۱۰ میلادی متولد شدهاند، این نسل از همان ابتدای کودکی وقتی چشمان خود را به روی دنیا گشودند، توانستند پیشرفت اینترنت و سایر ابزارهای هوشمند دنیا را ببینند و اصلاً به همین خاطر به آنها نسل نت (اینترنت) یا بومیهای دیجیتال گفته میشود) هستیم که به مراتب هم از لحاظ سواد دیجیتالی و هم سواد عمومی و اجتماعی و سواد مالی و حقوقی ضعیفتر خواهند بود، نسلی که جز زندگی و تعامل با محیطها و دنیاهای مجازی، با هیچ پدیده و احساسات واقعی از دنیای واقعی ارتباطی ندارند استفاده نادرست از رسانههای گروهی و اینترنت بسیاری از جنبههای مهم زندگی مثل همنشینی با خانواده، بازیهای گروهی بیرون از خانه، ورزش کردن و از همه مهمتر خواب را با چالش همراه کرده است.
این موارد و بسیاری موارد بیشتر موجب بروز نگرانیهایی برای والدین و کارشناسان به سرنوشت بشر شده است و ممکن است کودکان در این دنیای بیحد و مرز در معرض انواع سوءاستفادهها قرار بگیرند. پس چارهای جز این نیست که خانوادهها در این فضا نیز همراه کودکان باشند و به آنها کمک کنند شیوه بهرهگیری سالم و ایمن از اینترنت و دنیای دیجیتال را فرابگیرند و در وهله نخست خود والدین سواد دیجیتال خود را افزایش بدهند. شما به احتمال بسیار زیاد الان دارید به این فکر میکنید که حضور متاورس در زندگیهایمان تا چند سال آینده دور از انتظار است ولی لحظهای به این فکر کنید که اگر برگردیم به دهه ۵۰ و فردی با شما درباره اینترنت کنونی در عصر حاضر صحبتکند، حتماً شوکه خواهید شد و احتمالاً باور نخواهید کرد. شاید امروز یا فردا و یا حتی پس فردا شاهد حضور متاورس در زندگیهایمان نباشیم اما تا ۱۰ سال آینده اتفاقات بسیار عجیب و غریبی در زندگی بشر خواهد افتاد.
امروزه یکی از پدیدههای نوظهور که بسیاری از کارشناسان تکنولوژی بر وقوع آن باور دارند، شکاف دیجیتال است که منجر به ایجاد فاصله بین اعضای خانواده با یکدیگر، به ویژه والدین و فرزندان میشود و پیامدهای مختلفی همراه دارد. در حقیقت با رشد جایگاه سرگرمیهای دیجیتال در زندگی کودکان (از محبوبترین بازیها در میان کودکان که تجربهای از بستر متاورس را ارائه میکنند، بازی ماینکرافت و روبلاکس هستند)، شاهد رشد سواد دیجیتالی آنها به صورت غیرمستقیم هستیم و افزون بر آن، وقتی کودکان علاوه بر سرگرمی و بازی برای ارتباط با مدرسه و معلم، حضور در کلاس، آموزش، انجام تکالیف و تمرین مجبور هستند از وسایل دیجیتالی استفاده کنند، ناخودآگاه مهارت استفاده از این ابزار را هم کسب میکنند و ساعتها وقت خود را با این ابزار سپری کرده و بعضاً بهتر و سریعتر از والدینشان نیز از این ابزار استفاده میکنند و این همان فاصلهی اطلاعاتی بین والدین و فرزندان در دنیای دیجیتال است که در برخی موارد منجر به ضعف کنترل والدین بر عملکرد فرزندان هنگام کار با رایانه و فضای اینترنت میشود. باید گفت امروزه کنترل فرزندان از دنیای فیزیکی به دنیای مجازی سوق یافته و نظارت والدین بر فرزندان و روابط آنها با همسالان باید در فضای اینترنت با حساسیت بالایی همراه باشد و این تنها با همراهی والدین با فرزندان است که میسر میشود. بهرهگیری از امتیازات و قابلیتهای ابزارهای دنیای تکنولوژی در رشد و پرورش کودکان برای استفادهی هدفمند از قدرت رسانه بسیار مهم است.
خانوادهها باید برای در امان ماندن فرزندان از آسیبها رویکردی هدفمند در پیش بگیرند. برای مثال در خانه قانونها و مقررات منطقی و منظمی برای استفاده از ابزار دیجیتال وضع کنند و زمانهایی را تعیین کنند تا اعضای خانواده باهم به تماشای تلویزیون یا فیلم سینمایی بنشینند. در بازیهای رایانهای کودک مشارکت کنند. در فضای مجازی یا بهتر است بگوییم دنیای دیجیتال حضور داشته باشند و بخشی از ارتباط خود با کودک را به این فضا منتقل کرده و دوستان آنلاین و آفلاین فرزندانشان را بشناسند و از برنامههای نرمافزاری و سایتهای مورد استفادهی فرزندانشان مطلع باشند. البته باید گفت جاسوسی از فعالیتهای فرزند در دنیای دیجیتال هزینهبر و بینتیجه است و بهترین راه همراهی و همدلی است. والدین میتوانند با الگوسازی مناسب از خود در استفاده از ابزار دیجیتال بهترین تعیینکننده رفتار برای کودکان باشند. اگر والدین پیوسته مشغول گوشی و فضای مجازی باشند، نباید انتظار داشت که فرزندان ابزار دیجیتال خود را بهراحتی کنار بگذارند. به طور مثال وقتی کتاب از سوی خانواده در سبد نیازهای روزانه خانه باشد و پدر و مادر خود عادت به ورزش و فعالیتهای فیزیکی مفید داشته باشند و به جای گردشهای بیهدف و وقتگیر در فضای مجازی، بخشی از فعالیتهای روزانه خود را به انجام کارهای مفید فردی یا گروهی اختصاص دهند، کودک نیز خیلی زود با تأثیرپذیری و الگوبرداری، این گونه کارها و فعالیتها را به عنوان عادتی ضروری در زندگی خود احساس میکند و به کار میگیرد. در واقع کودک در بخشی از دوران رشد، بیش از هر دورهای از کسانی تقلید میکند که پیرامون او قرار دارند، لذا نهادینه کردن برخی از جنبههای رفتار اجتماعی در این دوران نیازمند همکاری و همراهی خانوادههاست.
تعامل مناسب والدین با کودکان و گفتوگوی صمیمانه بهترین راه پذیرش توصیهها و راهنماییهای والدین از سوی کودک است. در واقع آموزش صحیح و آگاهی دادن که لازمه آن ارتباط دوسویه بین والدین و فرزندان است، در هدایت صحیح کودکان و نوجوانان بسیار حائز اهمیت است. والدین باید در مورد مسائل روزمره و آشنایی با شبکههای اجتماعی با کودک و نوجوان صحبت کنند، حد و مرزها و قوانین را به او بیاموزند و او را از خطرات احتمالی با خبر کنند تا کودک و نوجوان به کمک والدین مسیر صحیح را پیموده و بتواند درست تصمیم بگیرد. پدر و مادر باید به کودک و نوجوان گوشزد کنند که اطلاعات خصوصی را در دنیای دیجیتال منتشر نکنند، صفحات کاربری خود را به دوستان و خانواده محدود کنند و بدانند چتهای نامناسب، کامنتها و ایمیلهای توهینآمیز ممکن است پیامدهای جبرانناپذیری داشته باشند. در کنار همه اینها والدین معاصر باید دانش خود نسبت به تکنولوژی و دنیای روز را پیوسته افزایش بدهند و همیشه پاسخگوی مسائلی که ممکن است برای فرزندانشان پیش بیاید، باشند.
در آخر باید گفت، توجه نکردن به اخلاق در فناوری در عصر حاضر، سبب خلق پلتفرمها و خدماتی از خانواده فناوریهای هوش مصنوعی شده است که خارج از اراده و کنترل بشر شده است و در آینده نزدیک و با ادامه این روند، شاهد شکلگیری نظم نوینی از اجتماع بشری خواهیم بود. در این فضا که آسیبهای متعددی کودکان را تهدید میکند، موضوع صیانت از حقوق کودکان در عصر تکنولوژی، مسئلهای مهم و درخور توجه است که باید در ابتدا از سوی دولتها که میتوان به ماده ۳۲ کنوانسیون بینالمللی حقوق کودک اشاره کرد، که بیان میدارد؛ (کشورهای طرف کنوانسیون، حق کودک جهت مورد حمایت قرار گرفتن در برابر استثمار اقتصادی و انجام هرگونه کاری که زیانبار بوده یا توقفی در آموزش وی ایجاد کند یا برای بهداشت جسمی، روحی، معنوی، اخلاقی و پیشرفت اجتماعی کودک مضر باشد را به رسمیت میشناسند) و سایر نهادهای دولتی و مدنی و سایر متولیان امور کودکان مورد حمایت بسیار ویژه قرار گیرد.
حالا هر چند که این پدیده اجتماعی جدید و نوظهور با سرعت زیادی در حال گسترش است و شاید آینده همه جوامع به این شکل باشد اما در نهایت این روش مواجهه جامعه و قانون است که در اثرگذاری مثبت و منفی آن تعیین کننده خواهد بود. اما همانطور که اشاره شد، نباید از نقش والدین و مربیان و معلمین غافل بود زیرا با بالا بردن سواد دیجیتالی خود، میتوانند از خطرات احتمالی این تکنولوژی آگاه باشند و اقدامات لازم را برای ایمن نگه داشتن کودکان انجام دهند، در ضمن به عنوان مثال محیط متاورس در عین حال که تأثیرات مخرب و منفی میتواند داشته باشد، میتواند مکانی عالی برای کاوش و یادگیری و بالا بردن سطح مهارتهای اجتماعی و فردی کودکان باشد. یادمان باشد تکنولوژی بیشتر از آن که ذاتاً فناورانه باشد ماهیتی اخلاقی و فرهنگی و انسانی دارد و تکنولوژی به خودی خود مخرب نیست و نحوه استفاده از آن بسیار مهم است زیرا کلان روایت دنیای ما انسانها تکنولوژی است و هر روز و هر لحظه شاهد ظهور پدیدههای جدید تکنولوژی هستیم. «آینده» را انسانهایی میسازند که «امروز» کودکند، کودکان ما «امروز» نیاز دارند که خوب زندگی کنند و به حقوقشان احترام گذاشته شود.»
منبع: مهر
نظر شما