به گزارش خبرنگار ایمنا، رفتار شهروندان و کیفیت مشارکت آنان در امور جامعه بهعنوان یکی از الزامات اساسی سرمایه اجتماعی در هر جامعه و از شاخصهای. توسعهیافتگی جوامع محسوب میشود. فرهنگ شهروندی و عناصر کلیدی آن همواره در طول تاریخ پرفرازونشیب این مفهوم از طرف متفکران و صاحبنظران علاقهمند به مسائل اجتماعی که تمدن و پیشرفت جوامع بشری را در استقرار آن فرهنگ میدانند، از ادوار باستان تاکنون مورد بحث و چالش قرار گرفته است. امروزه تعیین میزان نهادینه شدن فرهنگ شهروندی بهمنظور تعیین جایگاه خود در جریان توسعهیافتگی در بستر جهانیشدن از ضروریات دستیابی به شاخصهای توسعه است.
از طرفی فرهنگ شهروندی دریافت نوین زندگی جمعی انسانی است که حاوی تعاملات پایدار انسانی بوده و متأثر از مفاهیم فرهنگ و شهروندی در طول تاریخ بوده است که از دیدگاه جامعهشناسی، بازشناسی اجتماعی و فرهنگی، جایگاه مفاهیم فرهنگ و شهروند و بهتبع آن فرهنگ شهروندی ضروری به نظر میرسد. از اینرو مطالعات فرهنگ شهروندی روند تازهای گرفته و با بازیابی مفاهیم دوگانه فرهنگ و شهروند و اهمیت آنها در زندگی جمعی شهروندی، شکل و روح جدیدی در مطالعات فرهنگ شهروندی دمیده است.
پر مناقشه بودن مفهوم فرهنگ شهروندی
زهرا خانمحمدی، دکترای جامعهشناسی فرهنگی در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، اظهار کرد: مفاهیم شهروندان و شهروندی در عرصه نظریه و عمل بسیار مناقشه برانگیز بوده و چالشهای بسیاری را به بار آورده است. به باور کانون شهروندی مفهومی مناقشه برانگیز است؛ بهطوریکه معنای آن همواره به شکل بحثانگیز مورد استفاده قرار گرفته است.
وی افزود: یکی از دلایل مناقشهبرانگیز بودن این مفهوم پیچیدگی و غامض بودن آن است، بهطوریکه این پیچیدگی مانع از تعریف روشن و تصریح فضای مفهومی آن شده است. از یکطرف شهروندی دارای معنای حقوقی است و از طرف دیگر حائز بر ساختی جامعهشناختی است. یکی از این مفاهیم پیچیده مفهوم و مؤلفه مهم فرهنگ شهروندی است.
این دکترای جامعهشناسی فرهنگی تصریح کرد: فرهنگ «نظام درهمتنیدهای از نشانههای قابل تفسیر» است و بستری است که در آن رخدادهای اجتماعی، رفتارها، نهادها یا فرایندها رخ میدهد. با این تعریف مقدماتی میتوان فرهنگ شهروندی را مجموعهای از ارزشها، نگرشها، باورها و رفتارها و قواعد مشترک بنیادینی تعریف کرد که احساس تعلق به جامعه و احترام به میراث مشترک و به رسمیت شناسی حقوق و وظایف شهروندی را در فرد به وجود میآورد.
رابطه فرهنگ شهروندی با هنجارهای قانونی
وی اضافه کرد: در فرهنگ شهروندی با هنجارهای قانونی و اشکال از قبل تعیینشده و انعطافناپذیر همانند حقوق شهروندی روبهرو نمیشویم، بلکه با مجموعهای از هنجارها و ارزشهایی روبرو میشویم که انعطافپذیری زیادی دارند؛ که این امر ناشی از وجود تفاوتها و تنوعات فرهنگ شهری یا خردهفرهنگهای شهری است.
خانمحمدی گفت: در حوزه فرهنگ شهروندی باید به مجموعهای از پارامترها و متغیرهایی اشاره کرد که جزو کلیدواژههای اصلی فرهنگ شهروندی است. این مفاهیم کلیدی همان مسئولیتپذیری شهری، قانونمند بودن شهروندان و هنجارپذیری از الگوهای شهرنشینی است.
وی تصریح کرد: فرهنگ شهروندی از عوامل متعدد تاریخی، اجتماعی، و سیاسی تأثیرپذیر است اما برای شکلگیری فرهنگ شهروندی نیاز به سه عنصر آرمانی است که یکی شهروند فعال (در عرصه خصوصی)، دیگری سازمان کارا و اثربخش (در عرصه عمومی) و سوم حاکمیت خوب (در عرصه دولت) است؛ آنچه این سه عرصه را به یکدیگر پیوند میدهد حقوق و تعهداتی است که بهطور خاص نسبت به همدیگر و بهطور عمومی نسبت به جامعه دارند.
این دکترای جامعهشناسی فرهنگی ادامه داد: هرچه یک جامعه بهسوی شهروندی فعال، سازمان کارا و حاکمیت خوب پیش رود، آن جامعه بیشتر به تحقق فرهنگ شهروندی نزدیک میشود.
وی اظهار کرد: شهروندی موقعیتی است که رابطهای میان فرد و جامعه پدید میآورد. شهروندی چارچوبی برای تعامل میان افراد درون جامعه مدنی فراهم میآورد. امتیاز شهروندی بر دیگر هویتهای اجتماعی این است که گویای برابری فراگیر است و این ویژگی را در دیگر هویتها چون طبقه، قومیت نمیتوان یافت.
خانمحمدی افزود: از طرفی با توجه به تحولات زندگی عصر جدید، مسائل هویتی برای شهروندان از هر ملیت و قوم و در هر جایگاه و ردهای، بهاندازهای ریشهدار هستند که نمیتوان اثرات آن بر فرهنگ شهروندی را نادیده گرفت، بنابراین باید با مجموعه اقداماتی اختلافات فرهنگی در جامعه را تا حد ممکن مدیریت کرد تا شهرنشینان به حقوق یکدیگر احترام بگذارند و به مسئولیتهای خویش در قبال شهر و اجتماع عمل کنند که این همان اصول اولیه شهروندی است.
این دکترای جامعهشناسی فرهنگی تصریح کرد: شهروندی مجموعه گستردهای از فعالیتهای فردی و اجتماعی است؛ فعالیتهایی که اگرچه ممکن است فردی باشند اما برآیند آنها به پیشرفت وضعیت اجتماعی کمک خواهد کرد، از جمله مشارکتهای اقتصادی، خدمات عمومی، فعالیتهای داوطلبانه و دیگر فعالیتهای اجتماعی که در بهبود وضعیت زندگی همه شهروندان مؤثر خواهد افتاد. این مفهوم دستکم شامل چهارعنصر هویت ملی، تعلقات اجتماعی، فرهنگی و فراملیتی، نظام اثربخشی حقوقی و مشارکت سیاسی و مدنی است، با در نظر گرفتن این حقیقت که تحولات چند دهه اخیر در مسیر اهمیت یافتن فرهنگ و فرهنگی شدن عرصههای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است؛ فرهنگی شدن شهروندی نیز امری اجتنابناپذیر شده است.
لزوم داشتن شهروندی فعال در تحقق فرهنگ شهروندی
وی اضافه کرد: شهروندی مقولهای منتزع یا جدا از فرهنگ شهروندان نیست، لذا لازم است برای داشتن شهروندی فعال، مؤلفهها و معنای شهروندی برخواسته و با ملاحظه فرهنگ شهروندان باشد نه صرف ملاحظات حقوقی یا تأکید یکسویه بر آرمانهای ایدئولوژیک، بنابراین با توجه به ویژگیهای جامعه معاصر و اختلافات فرهنگی موجود، ترویج و اصلاح فرهنگ شهروندی و چگونگی ایجاد جامعهای سالم به یکی از مسائل مهم در اداره مدیریت شهری تبدیلشده است.
خانمحمدی گفت: مفاهیم شهروندی مدنی، سیاسی و اجتماعی نمیتواند تمام نیازهای فرهنگی افراد را پوشش دهد، افراد یا شهروندان علاوه بر نیازهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی مجموعهای از نیازهای فرهنگی نیز دارند؛ نیازهای مربوط به خلاقیت، خودشکوفایی و فراغت و لذت از جمله این نیازها است.
نظر شما