به گزارش خبرنگار ایمنا، افرادی که در عرصه نویسندگی و تولید محتوای مکتوب دستی بر آتش دارند، میفهمند که چه میگویم؛ برخی از ما همیشه درگیر مقوله احتیاج هستیم، گرفتاریهای مالی داریم و لاجرم، بخشی از رویکردمان برای تولید، سمت و سوی سفارش به خود میگیرد و رنگ و لعاب احتیاط و مدارا روی آن مینشیند؛ اما آیتا… میرزا جوادآقا تهرانی چنین نبود؛ تمام دنیای او را، دیانت و احکام شرع انور و پایبندی به آنچه خدا به آن راضی است، تشکیل میداد.
به همین دلیل، در آثار مکتوب میرزا جوادآقا هم نمیشود اثری از غیر اینها یافت؛ اثری که بوی مصلحتاندیشی بدهد و بخواهد حقیقتی را قربانی آن کند. او وقتی قلم به دست میگرفت که لازم بود؛ به ویژه زمانی که انحرافی را میدید، نابینا و چاهی را مشاهده میکرد، آن وقت بود که میرزاجوادآقا، تمام احساس و دانش خود را، با ایمانی که او را به خدا متصل میکرد، در وجود قلمش میریخت و مینوشت؛ وقتی به آثارش نگاه میکنید، یکسره دغدغههایی را میبینید که وی در سراسر عمر دربارهاش سخن گفت و برای رفع آنها کوشید.
آنچه بیش از همه، آثار آیتا… میرزاجوادآقا تهرانی را برجسته و مفید میکند، محدود به اطلاعات ذیقیمت اثر و توانمندی آن مرحوم در تدوین مطالب و به صف کردن ادلّه نیست، بلکه متخلق بودن میرزاجوادآقا به اخلاق اسلامی و تلاش او برای خارج نشدن از دایره ادب و اخلاق، متنها را دلپذیر، قابل فهم و البته تأثیرگذارتر کردهاست. موضوعی که در نگارش آثار انتقادی، باید همواره مورد توجه صاحبنظران و اهل فن قرار گیرد. شاید بد نباشد نمونههایی از آن آثار را مرور کنیم:
عارف و صوفی چه میگویند؟
یکی از بهترین آثار در نقد مدعای صوفیه که با رویکردهای کجاندیشانه اعتقادی، اسباب گمراهی تودههای مردم و به ویژه جوانان را در زمینههای عرفانی فراهم میآورند. این کتاب یکی از بهترین و منصفانهترین آثار در این زمینه است. به قول علامه حکیمی: «بر هر کس که اهل فکر در مسائل اعتقادی است، لازم است این کتاب را - با دقت و بی پیشداوری – بخواند و در منقولات آن تأمل فراوان کند.»
فلسفه بشری و اسلامی
در بیان ردّ مبانی مکتب کمونیسم و ماتریالیسم. موضوعی که از دهه ۱۳۲۰ شمسی به این سو، در جامعه ایرانی شایع شد و پرداختن به آن ضرورت یافت، چرا که این مرام باعث گمراهی بسیاری از جوانان شده بود.
بهایی چه میگوید؟
در بیان ادعاهای فرقه ضاله بهائیت و ردّ آنها بر پایه عقلانیت و دیانت. موضوعی که پرداختن به آن، با توجه به حمایت رژیم پهلوی از بهائیان و تکاپوهای گسترده تبلیغی آنها در جامعه ایران، طی دهه ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰، ضرورت یافت.
«میرزا جوادآقا تهرانی» از فقهای مبارز و از نزدیکان امامخمینی (ره) بود که در دوران انقلاب اسلامی در صف نخست حامیان آن در استان خراسان و شهر مقدس مشهد به شمار میرفت. وی نقش مهمی در سرنگونی رژیم شاهنشاهی داشت. وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، عضو مجلس خبرگان قانون اساسی شد و در دوران دفاع مقدس نیز اگرچه بیش از ۸۰ سال داشت، اما حضوری فعال و مؤثر از خود نشان داد.
آیتالله خامنهای رهبر حکیم انقلاب، در کتاب «گزارشی از سابقه تاریخی و اوضاع کنونی حوزه علمیه مشهد»، میرزاجوادآقا را از استادان برجسته حوزه علمیه مشهد میدانند که به تدریس فقه و اصول، تفسیر قرآن، معارف اعتقادی و فلسفه اشتغال داشت.
آن عارف کامل و معلم اخلاق، سرانجام در بیستوسوم ربیعالاول سال ۱۴۱۰ ق (دوم آبان ۱۳۶۸)، در ۸۵ سالگی و به دلیل عارضه کبد، دار فانی را وداع گفت. پیکرش، طبق وصیت خود او، در آرامستان عمومی مشهدالرضا، بهشت رضا (ع) به خاک سپرده شد
نظر شما