به گزارش خبرنگار ایمنا، مطبوعات و رسانههای آزاد و شفاف در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی به شمار میآید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا مرور بر بخشی از عناوین مطبوعات کشور را به صورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «شورش اراذل و اوباش در زندان اوین» نوشت: یک مقام ارشد امنیتی شب گذشته در گفتوگو با ایرنا، گفت: شامگاه شنبه _بیستوسوم مهرماه_ بند محل نگهداری اراذل و اوباش شاهد ناآرامی و آشوب این عناصر در زندان بود که منجر به درگیری این افراد با پرسنل زندان اوین شد. به گفته این مقام امنیتی، اراذل و اوباش انبار لباس زندان را به آتش کشیدند که منجر به آتشسوزی در زندان اوین شده است.
وی افزود: شرایط به صورت کامل تحت کنترل درآمد و هم اکنون آرامش در زندان برقرار است و عوامل آتشنشانی حریق را اطفا کردند. این مقام امنیتی خاطرنشان کرد: عوامل ایجاد آشوب نیز از سایر زندانیان جدا شده و دیگر افراد تحت بازداشت نیز به بندهای خود بازگشتهاند. تا ساعت ۲۳ شب گذشته تعداد هشت نفر از زندانیان بر اثر این حادثه مصدوم شدند.
همچنین مرکز رسانه قوه قضائیه شامگاه دیشب اعلام کرد، پیگیریها از سازمان زندانها نشان میدهد در پی درگیری بین تعدادی از زندانیهای محکومیت مالی و سرقت، یک کارگاه کارآفرینی زندان دچار حریق شد.
بلافاصله پس از بروز درگیری و آتش گرفتن کارگاه خیاطی بند زندانیان محکومیت مالی و سرقت، انتظامات زندان برای کنترل درگیری وارد عمل شده و ایستگاه آتشنشانی مستقر در زندان نیز بلافاصله عملیات اطفای حریق را آغاز کرد. این گزارش حاکی است نیروی انتظامی هم جهت کمک به برقراری هر چه زودتر آرامش در اوین به انتظامات زندان کمک کرده است. بر اساس این گزارش درگیری بین زندانیان نیز با ورود انتظامات زندان تحت کنترل درآمده است.
روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «بازگشت طراح اغتشاشات به صحنه» نوشت: سه هفته پس از سکوت نسبی رسانههای تصویری و مکتوب آمریکا درباره اغتشاش، که حتی مورد اعتراض و کنایه برخی روشنفکران در ایران قرار گرفته بود، سرانجام بایدن و وزیر خارجه او سکوت خود را شکستند و اعلام کردند که در کنار اغتشاشگران ایران ایستادهاند.
از همان ابتدا این پرسش مطرح بود که چرا آمریکا که قطعاً و بر اساس شواهد میدانی از جمله دیدار بیستم شهریورماه کارشناسان امنیتی این کشور با سران کومله و دموکرات در اقلیم شمال عراق، طراحی آشوب را برعهده گرفته بود، سکوت کرده است. دو دلیل عمده میتوان مطرح کرد.
اول، آشوبها کممایه بود و جان و رمقی نداشت و آمریکا برای ورود به صحنه باید یا منتظر اوجگرفتن آن میماند یا منتظر فروکشکردن آن، زیرا در هر دو حالت، دلیلی برای صحنهگردانی مستقیم مییافت.
دوم، آمریکا بهتجربه دریافته بود هرگاه مستقیماً به امید آنکه به آشوبگران پشتگرمی بدهد، وارد صحنه میشود، با برانگیختن احساسات ملیگرایانه، استقلالطلبانه و ضداستکباری مردم ایران، صحنه را به ضرر خود عوض میکند، بنابراین این بار سکوت کرد تا آتش معرکه شعلهور شود یا فروکش کند.
اکنون پس از فروکشکردن آن باکی ندارد که از طراحی و پشتیبانی مستقیم خود در این عرصه رونمایی کند، زیرا این نقشه دوم آمریکاست که همچنان روی اثرگذاری دخالت مستقیم خود در اغتشاشات ملل دیگر امیدوار است و آن را نوعی پشتگرمی میپندارد؛ اشتباهی که چهلسال است درباره ایران مرتکب میشود.
دلیل سومی هم قابل تأمل است: لابی صهیونیستها. به این معنی که برخلاف سکوت آمریکا، اسرائیل از همان ابتدا بهخاطر حملات ایران علیه پایگاههای موساد در مقرهای کومله، نسبت به اغتشاشات ایران ساکت نبود و سرانجام بعد از سه هفته لابی صهیونیستی بایدن را وادار به واکنش کرد.
در متن بیانیه استراتژی امنیت ملی آمریکا، عبارتی هست که بهنظر میرسد پس از تنظیم آن و همزمان با اغتشاش در ایران به این متن اضافه شده است: «در حالی که همه این کارها (اقدامات هستهای) را انجام میدهیم، همواره در کنار تلاش مردم ایران برای حقوق اساسی و کرامتشان که مدتهاست رژیم تهران آن را انکار کرده میایستیم».
در حالی که موج اغتشاشات خیابانی فروکش کرده و امنیت تا حدی برقرار شده است، دولتمردان کاخ سفید دورنمای جدیدی را از این آشوبها ترسیم کردهاند. جو بایدن در سخنان جدید خود مدعی شد خیزشی که از سوی جوانان ایرانی شروع شده است او را متحیر کرده و این موج به این زودیها نمیخوابد.
این اظهارات را اگر در کنار سخنان مداخلهجویانه دیگر مقامات امریکایی قرار دهیم، بیانگر این است که واشنگتن برای ناامن کردن ایران به بهانه حقوق بشری برنامه دارد. آشوبهای خیابانی در ایران در حالی وارد پنجمین هفته خود شده است که غربیها کماکان به آتشافروزیهای پیدا و پنهان خود ادامه میدهند.
ایران بارها نسبت به مداخلات غربیها در امور داخلی کشورمان هشدار داده، اما مقامات امریکایی مثل همیشه به این هشدارها بیاعتنا بوده و سعی دارند از آب گلآلود ماهی بگیرند. پس از حمایتهای مکرر مقامات آمریکا از آشوبهای داخلی سالهای گذشته ایران، این بار نوبت به جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا رسید تا پس از سه هفته سکوت نظر واقعی خود را درباره این اعتراضات بیان و اعلام کند که از نحوه واکنش ایرانیها به مرگ مهسا امینی، حیرت زده شده است.
حمایت آشکار بایدن از آشوبهای ایران و تداوم آن در ماههای آینده نشان میدهد که دولتمردان کاخ سفید مثل همیشه برای ناامن کردن داخل ایران برنامهریزی کردهاند و قصد دارند آتش اعتراضات را همچنان شعلهور نگه دارند، زیرا ناامنی گسترده در ایران به نفع غرب و متحدان منطقهای آن در خاورمیانه است.
روزنامه خراسان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «مناطق آزاد ۲۹ سال روی دور ناکامی» نوشت: مناطق آزاد و حرف و حدیث درباره عملکرد آنها همیشه یکی از بحثهای مطرح در فضای اقتصادی و حتی سیاسی بوده است، مرکز پژوهشهای مجلس گزارش جدیدی درباره این مناطق منتشر کرده که نشان میدهد هرچند طی ۲۹ سال گذشته نزدیک به ۱۰۰ منطقه، آزاد و ویژه اقتصادی در کشور تصویب شده اما زمینفروشی و واردات، منبع اصلی درآمد این مناطق بوده است.
چرا مناطق آزاد در ایران موفق نیستند و آیا با تحولات جدید از جمله منفک شدن مجموعه دبیرخانه شورای عالی مناطق آزاد تجاری - صنعتی از مجموعه نهاد ریاست جمهوری و انتقال آن به وزارت امور اقتصادی و دارایی و همچنین رفتن سعید محمد که از مدافعان جدی کارآمدی بالفعل مناطق آزاد بود، این روند تغییر میکند؟
«آمار ۲ برابری واردات به جای صادرات در مناطق آزاد»، «سهم ناچیز مناطق آزاد از کل صادرات غیرنفتی»، «اشتغالزایی اندک مناطق آزاد در کشور» اینها تیترهای مهمی است که میتوان برای گزارش مرکز پژوهشهای مجلس درباره تجربه ۲۹ ساله ایجاد منطقه آزاد یا منطقه ویژه اقتصادی در نظر گرفت.
نزدیک به ۳۰ سال سیاست آزمون و خطا در مناطق آزاد توسط دولتهای مختلف بدون داشتن برنامه مشخص و هدفمند باعث شده است این مناطق در رسیدن به اهداف اصلی خود یعنی اتصال به بازارهای منطقهای و جهانی، جذب سرمایههای خارجی، افزایش تجارت خارجی، انتقال فناوریهای نوین و افزایش اشتغال به طرز قابل ملاحظهای و بر اساس آمارها نسبت به سایر مناطق آزاد موفق جهانی و حتی منطقهای ناکام بمانند.
بنا بر گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، تأسیس مناطقی بدون داشتن معیارهای مشخص در نحوه ایجاد و اداره و بدون استفاده دقیق از تجربیات جهانی طی دهههای اخیر باعث شده است که مناطق آزاد ایران به لحاظ آماری و عملکردی در رسیدن به اهداف اصلی شکست بخورند.
مرکز پژوهشهای مجلس با اعلام اینکه طی ۲۹ سال گذشته نزدیک به ۱۰۰ منطقه آزاد و ویژه اقتصادی در کشور تصویب شده، پنج عامل شکست این مناطق را اعلام کرد و گزارش داد که فعالیت اصلی اقتصادی در مناطق یاد شده بر واردات به جای صادرات، زمینفروشی و بهرهمندی از امتیازات و معافیتها قرار داده شده است.
در گزارش نهاد پژوهشی مجلس آمده است: در فاصله سالهای ۱۳۷۲ تا ۱۴۰۰ نزدیک به ۱۰۰ منطقه آزاد و ویژه اقتصادی شامل ۱۶ منطقه آزاد تجاری و صنعتی و حدود ۸۱ منطقه ویژه اقتصادی ایجاد شده است.
هدف ایجاد مناطق آزاد، انتقال فناوری پیشرفته، گسترش و تسهیل تولید، صادرات کالاها و خدمات و تأمین نیازهای ضروری و منابع مالی خارجی بوده و بر اساس قانون قرار بوده با ایجاد این مناطق اهدافی چون تسریع در امور زیربنایی، عمران و آبادانی، رشد و توسعه اقتصادی، سرمایهگذاری و افزایش درآمد عمومی، ایجاد اشتغال سالم و مولد، تنظیم بازار کار و کالا، حضور فعال در بازارهای جهانی و منطقهای، تولید و صادرات کالاهای صنعتی و تبدیلی و ارائه خدمات عمومی محقق شود اما عملکرد مناطق آزاد ایران در مقایسه با سایر مناطق آزاد موفق جهان و حتی در مقایسه با شاخصهای عملکردی در سرزمین اصلی از وضعیت مطلوب برخوردار نبوده و فاصله زیادی با اهداف تعیین شده دارند.
نظر شما