غربت حاج‌محمود ۴۰سال بعد از شهادتش/حاجی ۲۴ ساله از فاتحان خرمشهر بود

«بسیاری از مردم از حاج‌محمود شهبازی به‌عنوان یک شهید تهرانی نام می‌برند که در این شهر متولد شده است، اما او در کنار ۲۳هزار و ۵۰۰شهید استان اصفهان، در شهر دلیرمردان و در محله دروازه‌تهران یا میدان جمهوری اسلامی فعلی، در یک خانواده مذهبی و زحمت‌کش چشم به جهان گشود.»

به گزارش خبرگزاری ایمنا، پنجمین فرزند خانواده، از کودکی در میان خواهران و برادران خود، در قوت کلام و بیان استدلال شهره بود، همواره در برابر موضوعات مهم موضع داشت و از خنثی بودن و منفعل بودن پرهیز می‌کرد، هوش فوق‌العاده‌اش باعث شده بود، یک دانش‌آموز نمونه در دوران تحصیل باشد و این روند منجر به قبولی او در رشته مهندسی صنایع در دانشگاه علم و صنعت شد.

شهید محمود شهبازی، اهل مطالعه بود تا حدی که کتاب‌های مختلف دینی، اجتماعی و سیاسی زمانه خود را از دست نمی‌داد. رفت‌وآمد به مسجد محله (مسجد شفیعی) و اقامه نماز جماعت اول وقت، نشستن پای درس استاد قرآن به صورت هفتگی و کسب فیوضات از دریای معارف مولا علی (ع) در نهج‌البلاغه، انیس و مونس او از کودکی تا زمان شهادتش بود. بسیاری از مردم تهران و حتی کشور از حاج‌محمود به عنوان یک شهید تهرانی نام می‌برند که در این شهر متولد شده است، اما او در کنار ۲۳ هزار و ۵۰۰ شهید استان اصفهان، در شهر مؤمنین، شهر شهیدان و دلیرمردان در سال ۱۳۳۷ شمسی در محله دروازه تهران یا میدان جمهوری اسلامی فعلی، در یک خانواده مذهبی و زحمت‌کش چشم به جهان گشود.

پدرش کشاورز بود و نان خود را با عرق جبین از دل خاک و با امید به رحمت آسمان کسب می‌کرد و مادرش اگرچه بی‌سواد، اما مسلط به مباحث و سواد قرآنی و دینی بود. شیر مادر در طفولیت برای او با ذکر خدا و رسول اکرم (ص) گوارا می‌شد و رزق حلال پدر زینت‌بخش سفره خانه بود. خانه آن‌ها به برپایی خیمه عزای حسینی (ع) در دهه اول محرم در محله معروف بود و محمود از همان کودکی با فرهنگ شهادت در مکتب اهل بیت (ع) آشنا شده بود.

بصیرت حاج‌محمود از پایگاه مسجد شفیعی آغاز شد

مهین، خواهر کوچک‌تر سردار شهید حاج‌محمود شهبازی است، او، توصیف برادر شهید خود را از نفوذ کلامش در بین خانواده آغاز می‌کند، از اینکه حتی برادران بزرگ‌تر خانواده با او در امور مختلف مشورت می‌کردند و همواره نظر شهید به دلیل پختگی و قوت استدلال اجرا می‌شد.

او با بیان اینکه سردار شهید حاج‌محمود شهبازی در سال ۱۳۵۶ به دلیل قبولی در رشته مهندسی صنایع در دانشگاه علم و صنعت از اصفهان به تهران رفت، می‌افزاید: ورود شهید به دانشگاه هم‌زمان با بحبوحه پیروزی انقلاب اسلامی و داغ بودن جریانات سیاسی بود.

خواهر شهید شهبازی ادامه می‌دهد: حاج‌محمود به دلیل اینکه در دوران نوجوانی و جوانی پایه ثابت مسجد شفیعی دروازه تهران بود و پای درس استاد علم و بصیرت، حاج‌مهدی شکوهنده می‌نشست، از پختگی سیاسی برخوردار بود.

او می‌افزاید: مرحوم شکوهنده از مفاخر قرآنی اصفهان بود که علاوه بر آموزش تجوید و قرائت و بیان تفسیر ساده از آیات در جلسات مخفی و حتی در کلاس‌های درسی، پیگیری مبارزات را علیه طاغوت انجام می‌داد و حجت‌الاسلام شهیدعبدالله میثمی، یکی از دو داماد شهیدش در دوران دفاع مقدس بود.

علمدار مبارزه با شاه در دانشگاه

مهین شهبازی می‌گوید: حاج‌محمود علاوه بر بصیرت، سینه‌اش مزین به آیات قرآن و مفاهیم بلند نهج‌البلاغه بود، صوت زیبای حاج‌محمود باعث می‌شد در جلسات مختلف در دوران پیروزی انقلاب اسلامی، قاری جلسه باشد. او می‌افزاید: توصیه اکید و همیشگی حاج‌محمود به خواهران و برادران، حضور دسته جمعی برای اقامه نماز جماعت در مسجد بود، هدیه کتاب‌های مختلف دینی و سیاسی از مرحوم محمود حکیمی و ابراهیم امینی به خواهران و و برادران و سفارش به مطالعه آنها از دیگر خصیصه‌های شهید است.

خواهر شهید شهبازی می‌افزاید: حاج‌محمود هرگز انسانی منفعل نبود، پس از شهادتش، از دوستان او در دانشگاه علم و صنعت متوجه شدیم، در دانشگاه نیز چون محله، از علمداران مبارزه علیه رژیم منحوس پهلوی و اقدام برای شناخت ماهیت پلید این رژیم به دیگر دانشجویان بود.

او ادامه می‌دهد: شجاعت و صراحت لهجه در بیان اعتقادات و باورها، ویژگی بارز حاج‌محمود بود، هرگز ترسی از بیان نقطه نظرات خود نداشت، این صلابت نظر در بیان سرنگونی رژِیم منحوس پهلوی در جمع‌های دانشجویی و خانوادگی بیشتر خود را جلوه‌گر می‌کرد.

مسئولیت حفاظت امام (ره) در بهشت زهرا (س)

خواهر شهید شهبازی با بیان اینکه حاج‌محمود در بهمن سال ۱۳۵۷ و همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی از طرف آیت‌الله شهید بهشتی، مسئولیت حفاظت امام (ره) را در بهشت زهرا (س) در حالی که ۲۰ ساله بود، برعهده داشت، می‌گوید: تسخیر لانه جاسوسی آمریکا، عرصه دیگری است که حاج‌محمود به همراه دانشجویان انقلابی، در آن مشارکت فعال داشت، حضور مؤثر و فعال او در دانشگاه علم و صنعت تا سال ۵۸ و انقلاب فرهنگی بیشتر ادامه پیدا نمی‌کند و هم‌زمان با بسته شدن درب دانشگاه‌ها، وارد کمیته‌های انقلاب اسلامی می‌شود و پس از فراگیری اصول، در مدت زمان کوتاهی خود مسئول آموزش در کمیته انقلاب اسلامی و سپس یکی از مسئولین گزینش‌کننده برای ورود افراد به کمیته انقلاب اسلامی می‌شوند.

مهین شهبازی می‌افزاید: در اسفند ۱۳۵۹ بود که حاج‌محمود مأموریت پیدا می‌کند به شهر مهم و حساس همدان برود و مسئولیت فرمانده سپاه همدان را برعهده بگیرد، همدان شهری بود که بنی‌صدر رفت‌وآمدی زیاد داشت، این دوران با آغاز جنگ تحمیلی نیز هم‌زمان می‌شود، بنابراین نخستین اقدام او در کسوت فرمانده سپاه همدان، پاک‌سازی شهر از لوس وجود گروهک‌های منافقین است به نحوی که در اندک زمانی، شهر همدان دیگر جای امنی برای منافقین نبود.

تهدید جدی حاج‌محمود علیه بنی‌صدر در همدان

او می‌افزاید: نقل است که در این زمان، بنی‌صدر تصمیم به حضور در شهر همدان و بازدید از سپاه همدان می‌کند، اما حاج‌محمود که پی به نفاق درونی این شخصیت و کوتاهی‌های متعدد او در زمان جنگ بُرده بود، مخالفت جدی با ورود وی کرد و بنی‌صدر را در صورت حضور در مقر سپاه همدان، تهدید به تیراندازی می‌کند و بنی‌صدر خائن با اطلاع از این تهدید، از تصمیم خود منصرف می‌شود.

خواهر شهید شهبازی توصیف می‌کند: از شهید خوش‌لفظ، نقل است که «حاج‌محمود چون پیر یک ملت بود، آن شهید با وجود سن کم، اما با دید عمیقی به قضایا می‌نگریست».

او در توضیح چگونگی حضور حاج‌محمود در جبهه جنوب کشور می‌گوید: در زمان فرماندهی او در همدان، عملیات یازدهم شهریورماه و سرپل ذهاب که مربوط به جبهه غرب کشور بود، انجام می‌شود، پس از آن سران سپاه با محوریت آقای بروجردی و محسن رضایی تشکیل جلسه‌ای می‌دهند و از حاج‌محمود به همراه شهید همت و حاج‌احمد متوسلیان درخواست ایجاد تیپ محمدرسول‌الله (ص) می‌کنند. حاج‌محمود ابتدا با این تصمیم مخالفت کرد، اما درنهایت با اصرار فرماندهان، برای تشکیل این تیپ به فرماندهی حاج‌احمد متوسلیان و جانشینی خودش، تن می‌دهد.

مهین شهبازی می‌افزاید: تواضع حاج‌محمود در عرصه‌های مختلف انقلاب و دفاع مقدس زبانزد بود، به قدری که حاضر به افتادن اسمش به عنوان فرمانده بر سر زبان‌ها نبود.

کسی از خانواده از مسئولیت‌های او در سپاه خبر نداشت

او می‌گوید در همین رابطه باید اشاره کنم که با وجود سفرهایی که حاج‌محمود در زمان مسئولیت‌هایش به اصفهان داشت، اما هیچ‌یک از اعضای خانواده تا زمان شهادت نمی‌دانستیم، او فرمانده سپاه همدان و معاون تیپ محمدرسول‌الله (ص) تهران است.

خواهر شهید شهبازی تعریف می‌کند: در خاطرم هست که روزی پدرم برای بازدید از وضعیت حاج‌محمود به شهر همدان سفر کرد، پس از ورود به سپاه همدان، با او ملاقات می‌کند، حاج‌محمود یک اتاقی در کنار دفتر کارش، برای استراحت در حیاط مقر سپاه داشت، صبح که او به همراه پدر از خواب بر می‌خیزد، مشغول دادن آب به گل‌های حیاط سپاه می‌شود.

پدر از حاج‌محمود می‌پرسند، در اینجا چه سمتی داری واو در کمال تواضع به پدر می‌گوید، من گل‌های سپاه را هر روز آب می‌دهم، من باغبان انقلاب هستم و پدر چون کشاورز بود این امر را با رضایت می‌پسندد.

او در پاسخ به اینکه چرا حاج‌محمود با وجود مسئولیت‌های متعددش ناشناخته است، می‌گوید: اغلب مسئولیت‌ها و حضور حاج‌محمود در تهران و شهرهای خارج از اصفهان بوده است، همچنین فوت زودهنگام مادر و پدر، دو دلیل عمده دیگری است که باعث شده که بعد از گذشت ۴۰ سال از شهادت حاج‌محمود شهبازی، همچنان در بین مردم اصفهان غریب بشد و حتی این غربت به اندازه‌ای بود که تا چند سال گذشته در اصفهان، روی سنگ مزار این شهید، سن او را به اشتباه ۱۹ ساله درج کرده بودند.

شهید حاج‌حسین همدانی: شهید شهبازی از فاتحان خرمشهر است

این خواهر شهید تاکید می‌کند: خیلی‌ها گمان می‌کنند او در تهران بزرگ شده است، و اگر نبود تأکیدات و سفارش‌های حاج‌حسین همدانی هم‌رزم شهید حاج‌محمد شهبازی، امروز کتاب‌هایی از زندگی‌نامه این شهید وجود نداشت.

حاج‌حسین همدانی همواره از او به عنوان یکی از سرداران فاتح خرمشهر و عملیات بیت‌المقدس یاد می‌کرد و از پرداخته نشدن به شخصیت این جوان شهید و غیور افسوس می‌خورد.

او ادامه داد: این تأکیدات و ارادت‌های شهید حاج‌حسین همدانی به حاج‌محمود، در نهایت منجر به نگارش نخستین کتاب در قالب یک مستند داستانی به نام «راز نگین سرخ» توسط حمید حسام شد که این کتاب سرآغاز معرفی شخصیت شهید شهبازی به مردم شد. به دنبال آن، کتاب‌های مختلف بر اساس زندگی‌نامه شهدا از جمله شهید حاج‌محمود شهبازی به رشته تحریر در می‌آید.

«مهتاب خیّن» به تألیف حسین بهزاد از کتاب‌های جامع و کامل در زمینه شخصیت شهید حاج‌محمود شهبازی است، کتاب بی‌نشان، مهاجر، سوم خردادی‌ها و مردی با چفیه سرخ از دیگر کتب چاپ شده در این زمینه است.

تسلط حاج‌محمود به نهج‌البلاغه

مهین شهبازی دوباره به دوران کودکی خود با حاج‌محمود باز می‌گردد و در حالی که آن روزها را در ذهن خود مرور و بغضی از نبود برادرش در گلو دارد، می‌گوید: حاج‌محمود در محیط منزل، فردی بسیار شوخ‌طبع بود و با خواهران و برادران و فرزندان برادرانم که هم سن بودیم، مکرراً شوخی می‌کرد، اما بر اساس قول دوستان و هم‌رزمان او، در مسئولیت‌هایش فردی جدی بود.

مطالعه نهج‌البلاغه، به صورت تخصصی از خصیصه‌های حاج‌محمود بود که از دوران جوانی آغاز شد و بر اساس دست نوشته‌هایی که از او پس از شهادتش به دست ما رسید، مشخص است که این شهید در اغلب سخنرانی‌های خود برای پاسداران، از تفسیر آیات قرآن مجید و دریای معارف و کلام مولای متقیان در نهج‌البلاغه کمک گرفته است.

خواهر شهید شهبازی می‌گوید: معتقدم که علاقه وافر حاج‌محمود به حضرت علی (ع) و نهج‌البلاغه، باعث شد مزین به ویژگی‌های متقین تشریح شده در خطبه متقین نهج‌البلاغه شود و به تعبیر شهید مطهری، انسان دارای جاذبه و دافعه باشد، براساس آنچه دوستان او برای خانواده ما تعریف کرده‌اند، حاج‌محمود در دوران دفاع مقدس هیچ‌گاه خلق‌وخوی فرماندهی (نگاه از بالا به پایین) نداشت و در کنار دیگر بسیجیان و پاسداران در صف اول مقابله با دشمن قرار می‌گرفت.

او می‌افزاید: طبق آنچه از دوران دفاع مقدس به یادگار مانده و در تاریخ ثبت و ضبط شده است، حاج‌محمود در عملیات فتح‌المبین و بیت‌المقدس نقش بسیار تأثیرگذاری را ایفا کرد.

۱۴ شب پیاده‌روی برای انجام مأموریت خطیر شناسایی پیش از عملیات

مهین شهبازی ادامه می‌دهد: به نحوی که نقل است؛ حاج‌محمود به همراه شهید همت و حاج‌احمد متوسلیان از طرف شهید حسن باقری، مأموریت شناسایی منطقه برای انجام عملیات بیت‌المقدس را برعهده می‌گیرند، حاج‌محمود به همراه دوستان هم‌رزمش ۱۴ شب، به صورت پیاده (برای شناسایی نشدن توسط دشمن) این مأموریت را انجام می‌دهند، پاهای آن‌ها در این مدت به شدت تاول می‌زند. او فرماندهی سه محور را در عملیات بیت‌المقدس برعهده داشت و درنهایت در همین عملیات و در ۲۴ سالگی و در یک شب مهتابی مصادف با دوم خرداد و در کانالی به نام خیّن به شهادت رسید.

جریان حاجی‌شدن حاج‌محمود ۲۴ ساله

او در تشریح جریان حاجی‌شدن بردارش با وجود سن کم، می‌گوید: ظاهراً در عملیات یازدهم شهریور در غرب کشور، به دلیل غافلگیری رزمندگان اسلام که ناشی از لو رفتن عملیات بود، بسیاری از جوانان کشور شهید می‌شوند، حاج‌محمود که خود را مقصر اصلی این امر می‌داند از شدت ناراحتی حال وخیمی پیدا می‌کند، در نهایت فرماندهان جنگ تصمیم می‌گیرند که برای آرام گرفتن بخشی از آلام آن‌ها، شهید همت، حاج‌احمد متوسلیان و شهید شهبازی را به مکه مکرمه بفرستند، این سه هم‌رزم در زیر ناودان طلای خانه خدا، عقد اخوت و برادری با یکدیگر می‌خوانند.

حرف خواهر شهید با جوانان

مهین شهبازی می‌گوید: همیشه در مقابل خون شهدا شرمنده‌ایم، اما باید تمام سعی خود را بکنیم که خون شهدا این روزها پایمال نشود، جوانان این مرزوبوم باید درک کنند که شهیدانی چون حاج‌محمود اگر به میدان مبارزه حق علیه باطل نرفته بودند، امروزه از مهندسین متعهد و متخصص رده بالای جامعه و چه بسا دنیا محسوب می‌شدند، اما آن‌ها رفتند تا امنیت ما باقی بماند.

بارها تاکید کرده‌ام که باید اخلاق و توحید را در جامعه حکم‌فرما کنیم، فطرت جوانان و نوجوانان ما پاک است، نباید اجازه داد جبهه استکبار و سلطه‌جو با ابزار فضای مجازی و اینترنت، فطرت آن‌ها را آلوده کند. شهدای مدافع حرم از دهه شصتی ها و دهه هفتادی‌ها، مُهر تأییدی به این ادعا است. تربیت دینی باید از سن کودکی و نوجوانی اتفاق بیفتد، جذب نوجوانان و جوانان با روی خوش؛ دستور اسلام است، البته همگان بدانند، اسلام ناب محمدی با اسلام آمریکایی قابل جمع شدن در کنار یکدیگر نیست.

رسالت شهرداری‌ها در پاسداشت خون شهدا در سطح محلات

خواهر سردار شهید حاج‌محمود شهبازی می‌گوید: برگزاری یادواره‌های شهدا در سطح محلات، می‌تواند از باب تذکر به جوانان مؤثر باشد، باید به شخصیت شهدا حتی فارغ از خانواده‌های آنان، بپردازیم و رسالت شهرداری‌ها در این عرصه بسیار پر رنگ است، البته نقش شهرداری‌ها در امر تبلیغ حجاب و تبیین دفاع از نظام که مطالبه همه شهدا هم بوده است، در سطح شهر و در قالب تبلیغات شهری، امری شایسته و بایسته است که باید محقق شود.

به گزارش ایمنا، نخستین کنگره سرداران و ۶۰۰ شهید منطقه دو شهرداری اصفهان همزمان با هفته دفاع مقدس امسال با حضور خانواده معظم شهدا، ایثارگران و جانبازان و مردم شهیدپرور منطقه دو برگزار شد که از جمله اقدامات جنبی این کنگره، بازدید و عیادت از خانواده معظم سرداران شهید بود.

گفت‌وگو از سیدامیر حسین ابطحی

کد خبر 610551

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.