به گزارش خبرنگار ایمنا، میگویند یک ایران است و یک مشهد و یک مشهد است و وجود نورانی حضرت شمسالشموس آقا علی ابن موسیالرضا (ع) که همچون خورشید عالمتاب بر گسترده این سرزمین کهن میرخشد و عاشقان و محبانش را از هر کوی و برزن به مشهدالرضا میکشاند.
آخرین روز ماه صفرالمظفر هرسال، شلوغترین و پرازدحامترین روزهای حرم منور رضوی و شهر مشهد هم هست. روزهایی که ایرانیان از هر کوی و برزن، خود را به محضر امام عزیزشان میرسانند. شمار زیادی نیست مسیرهای منتهی به مشهدالرضا را با پای پیاده طی میکنند و اینگونه ارادتشان را به اسلام و امام نشان میدهند.
برخی وجود حضرت رضا (ع) را نقطه عطف در مسیر فرهنگ، تمدن و اخلاق سرزمینمان میدانند و برخی دیگر صبر، سخاوت و عزتنفس امام را از شاخصهای این امام برحق میدانند.
ویژگیهایی که در کنار علم بینظیر امام رضا و عالم آل محمد بودن آن حضرت، ایرانیان را عاشق و دوستدار ولایت و امامت کرده بود و مشتاقان اهلبیت (ع) را بهسوی ایشان درمرو و خراسان فرامیخواند.
همزمان با روز شهادت حضرت ثامنالحجج آقا علی ابن موسیالرضا (ع) با «حجتالاسلام مهدی ایمانی مقدم» از استادان حوزه و دانشگاه در رابطه به شخصیت و زندگانی گوهر تابناک ایرانزمین به گفتوگو نشستهایم که در ادامه میخوانید.
امام رضا (ع) برای سفر به ایران با چه توطئههایی روبهرو شدند؟
به همت، درایت و مجاهدت ائمه اطهار (ع) قبل از دوران امامت امام رضا (ع) بهویژه امام محمدباقر (ع) و امام صادق (ع) فضای ایران مستعد پذیرش معارف ناب و الهی شیعه بود.
دهها شاگرد امام جعفر صادق (ع) ایرانی بودند و صدها شاگردی که پای درس هر دو امام پنجم و ششم شیعیان که از ایران حضور داشتند و همچنین وجود ۱۰ هزار امامزادهای که به ایران آمدند، همه و همه نشان از سیطره علمی و الهی این بزرگواران داشته که با استقبال مردم ایرآنهم روبهرو میشده است.
وجود همین امامان بزرگوار و امامزادگان شریف و حتی شاگردانشان، زمینه را فراهم کرده بودند که مردم ایران کانون اصلی معارف الهی و اسلام را در اهلبیت دنبال کنند و به دنبال گمشده خود در میان این شاخصهای رفتاری، معنوی، نورانی، علمی و اخلاقی آن بزرگواران باشند.
یک نشانه مهم آنهم استقبال عظیمی بود که از امام رضا (ع) در ایران شد. حضرت رضا (ع) که وارد خاک ایران شدند و از مسیر دزفول، یزد و اهواز به سمت مرو و نیشابور حرکت کردند هر جا در منزلگاهی اتراق کردند، صدها نفر و بلکه هزاران نفر آن گرداگرد آن حضرت حلقه میزدند و خواستار کسب معارف حقه دین و تشیع بودند.
نمونه با آن در نیشابور اتفاق افتاد. که معروف است. این شهر پیش از آنکه در ایلغار مغول آسیب فراوان ببیند و از رونق بیفتد، شهری بزرگ و پرجمعیت بود اما باید این خطه کهن را شهر «قلمدانهای مرصع» میشناسند؛ دانشمندان در این دیار از ایشان درخواست کلام کردند و آن حضرت حدیث معروف سلسلهالذهب «کلمه لا اله الا الله حصنی فمن قالها دخل حصنی امن من عذابی، بشروطها و انا من شروطها» را ایراد فرمودند و همین باعث شد نیشابور به سرزمین قلمدانهای مرصع شهره شود.
همه اینها نشان میدهند فضای ایران منتظر و عارف به محوریت اهلبیت (ع) است. در تاریخ به شهادت امامزادگان زیادی در آن دوران از سوی خلفای عباسی اشارهشده است. در آن وضعیت چگونه امام وارد ایران شدند و آیا افرادی از نزدیکان امام ایشان را در این سفر همراهی کردند؟
قبل از دوران ظالمانه امین و مأمون، حکمای بنیامیه و بنیعباس از سر سرکوب، قتل، کشتار شیعیان و دوستداران اهلبیت (ع) را در دستور کار داشتند و امامزادگان زیادی را به شهادت رساندند اما همان زمان بود که روزبهروز خورشید اهلبیت درخشانتر میشد. مأمون عباسی چارهای ندید که از در نیرنگ و فریب وارد شود و حضرت رضا (ع) را به گمان خود به کنترل دربیاورد و با این اقدام حکومت خود را تثبیت کند، لذا امام رضا (ع) رابه مرو فراخواندند. این سفر با اجبار و اکراه امام همراه بود به گونهای که آن حضرت در بیانات زیادی فرمودند این سفر بازگشتی ندارد. درجاهای متعددی نیز این نیرنگ مأمون را یادآوری کردند و پرده از ظلم و ستم این حاکم ملعون عباسی پر داشتند.
امام (ع) در این سفر اهلبیت خود را نمیآورند چون این سفر را پرخطر میدیدند. بعدها اهلبیت (ع) ازجمله خواهرشان حضرت معصومه (س) تلاش کردند به ایشان ملحق شوند که نتوانستند و در قم ماندگار شدند و به شهادت رسیدند.
سفر مرو، سفر پرخطری برای امام بود و مأمون برای کنترل ایشان نقشهها کشیده بود. همچنین در صورت تمکین نکردن امام، قتل و شهادت ایشان موردنظر مامون بود. مسیر حرکت امام را هم طوری تنظیم کرد که حضرت از شهرهای مهم کوفه و قم عبور نکنند و با شیعیان این شهرها روبهرو نشوند؛ مبادا با حمایت شیعیان در برابر خلیفه عباسی تمرد کنند. همه این شواهد نشان میدهد، حضرت با توطئهای برنامهریزیشده به ایران دعوت که درنهایت منجر به شهادت ایشان شد چراکه امام بر ظلم و جور حاکم وقت یعنی مأمون تأکید داشت و مأمون نتوانست این توطئه را به سرانجام برساند امام را مسموم و شهید کرد.
دوران حکومت مأمون عباسی چه ویژگیهایی داشت؟
خلفای عباسی در ابتدا و بهویژه از زمان هارونالرشید به بعد تلاش کردند وجهه ظاهری خلافت اسلامی را دومرتبه احیا کنند. فسق و ظلم و فجور در خلفای بنیامیه به حدی بود که دیگر فردی پذیرش آنها ازنظر دین رسولالله را نداشت بنابراین هارونالرشید دریکی از همین ظاهرسازیها، بیتالحکمه بغداد را تأسیس کرد و افراد و دانشمندانی را از کشورهای مختلف به این محل آورد. او تلاش کرد با تقویت بنیه علمی خلافت به نحوی بحث ولایت و امامت اهلبیت (ع) را کمرنگ کند. اما ما در همان زمان شاهد هستیم هزاران شاگرد توسط امام جعفر صادق (ع) که بسیاری از آنها در علوم طبیعی هم جز سرآمدان عصر خود بودند تربیت میشوند و شروع به ترویج معارف دین مبین میکنند.
این افراد فروغ و نور اهلبیت را به دنیای آن زمان بردند و گسترش دادند. ازنظر سیاسی خیلی از مناطق ایران در بحث خلافت، خلفای چهارگانه اهل سنت را قبول داشتند، اما ازنظر اعتقادی مردم مسلمان ایران جانشینی معنوی و الهی را برای اهلبیت عصمت و طهارت قائل بودند.
در حقیقت باید از جهت سیاسی و اعتقادی در آن دوره، تفکیک در این رابطه قائل بود. ایرانیان معتقد به ولایت و اهلبیت (ع) بودند. استقبال مردم نیشابور که تا قرن پنجم و ششم هجری قمری، بیشتر اهل سنت هستند اما این استقبال از حضرت رضا (ع) در شهری که ازجمله مهمترین قطبهای علمی آن روز جهان در کنار جندیشاپور و بغداد بوده در تاریخ ماندگار است.
این نشان میدهد که وجهه علمی و معنوی امامان شیعه برای مردم ایران آشکار بود. از همان دهههای بعد از شهادت پیامبر گرامی اسلام (ص) این تفکیک را قائل بودند. ظلمی که در زمان امویان و عباسیان و حتی در صد اسلام به مردم ایران میشد و آنها را موالی را شهروند درجهدو خطاب میکردند و کارهای سختی مثل راهسازی را به ایرانیها میسپردند. تقابل عجم و عرب و این دوپارگیها باعث میشد ایرانیها از فضای سیاسی اسلام آن زمان دور باشند.
اما در همان زمان عشق و ارادت ایرانیان به امیرمومنان علی (ع) و همچنین ایرانیان پرشماری که از یاران و محبان امامان بزرگوار شیعه بودند را میبینیم. واقعیتی که امروز هم جریان دارد و ایران و ایرانی را پرچمدار تشیع در جهان کرده است. باید گفت درمجموع از بعد معنوی و دینی تمایل فراوانی به اهلبیت در بین ایرانیان بود.
چرا امام رضا (ع) را به علم و رأفت میشناسند؟
«عالم آل محمد» مهمترین نشان و نماد آن حضرت است؛ فروغ علمی حضرت رضا (ع) به گونهای بود که بعد از ایشان فرقههای انحرافی بیشتری سر برنیاوردند. قبل از ایشان دشمنان اهلبیت عصمت و طهارت برای امیال خود فرقههای زیادی دستوپا کردند اما به برکت تلاشهای حضرات معصومین و بهویژه امام رضا (ع) این انحرافها در دین کمتر و کمتر شد.
بنابراین فهم و تحلیل و بررسی فضای ایران آن زمان، که اینگونه وسیع و مشتاقانه از حضرات معصومین استقبال میکنند گواه بر اهلبیت دوستی ایرانیان است.
علاوه بر این موارد، حضرت امام رضا (ع) در موضوع مدیریت فرهنگی شیعیان دستاوردهای مهمی داشتند که شامل تأثیرگذاری بر عرفا و اهل تصوف، مدیریت و بازشناسی عترت در دوران امویها و عباسیان، مناظرهها و گفتوگوهای موفقیتآمیز با بزرگان ادیان و مذاهب، سهلگیری جدی در امر آزاداندیشی، تربیت شاگردان برجسته، ساماندهی مبانی کلامی شیعه، تأثیرگذاری بر حوزه خراسان و ارادتمندی غیر شیعیان از آن جمله است.
نظر شما