به گزارش خبرنگار ایمنا، فرهنگ را به دو گروه مادی و معنوی میتوان تقسیم کرد. فرهنگ مادی به دستاوردهای مادی یعنی ابزار و ادوات و فناوری مربوط میشود و فرهنگ معنوی شامل اندیشهها، باورها، ارزشها و بهطورکلی دستاوردهای غیرمادی بشر است. آنچه شهرها را از یکدیگر متمایز میسازد فرهنگهایی است که هر شهر در خود دارد؛ بعضی از آن شهرها، شهرهای فرهنگی هستند و بعضی فرهنگ شهری دارند.
برای بیان تفاوت آنها باید گفت که شهر فرهنگی شهری است که حامل تمدن و فرهنگ دیرینه است، شهری است که خصوصیات و عناصر فرهنگی خود را در خود جای داده است و از این نظر برای مردم تمام جهان ارزشمند است. اما آنچه حائز اهمیت است فرهنگ شهری است. این فرهنگ شهری است که با مجموعهای از هنجارها، ارزشها و باورها نوع زندگی انسان را در شهر تعیین میکند یا با اجرای اعمال فیزیکی در فضای شهر، نمادهایی را با معانی خاص برای شهرنشینان تداعی و حس تعلق و خاطرهانگیزی را در آنان و احساس رضایتمندی از زندگی در شهر خود ایجاد میکند.
همچنین این فرهنگ شهری است که به منابع فرهنگی شهر از قبیل بناهای تاریخی، خردهفرهنگها و صنایعدستی، آدابورسوم، فولکلور و منابعی که زاده زیستبوم شهری است ارزش و اعتبار میبخشد و سبب توسعه اجتماعی و سیاسی جوامع شهری میشود. ازآنجاکه بخش عمده مشکلات و نابسامانیهای موجود در اداره شهر حاصل نبود توافق یا بیتوجهی شهرنشینان به شیوههای عقلانی زندگی در شهر است، بسیاری از کارشناسان بر این باورند که باید فرهنگ شهری را آموزش داد و این کار با مدیریت کارآمد و دقیق بر منابع فرهنگی شهر امکانپذیر خواهد بود.
شهر نمیتواند شهری فرهنگی باقی بماند، مگر آن که مدیریت شهری بر عناصر فرهنگی آن شهر مدیریت کند و آن را به یک سرمایه فرهنگی بدل سازد. بسیاری از شهرهای کشورمان دارای گونهای از معماری، بناها و فضاهای بسیار تاریخی و جذاب هستند که تعدادی از آنها از سوی مدیریت شهری، کنترل، ساماندهی و نگهداری میشوند. بسیاری دیگر نیز نهتنها محافظت نمیشوند بلکه مورد هجوم و غارت افراد سودجو قرار میگیرند.
از طرفی بسیاری از کارشناسان بر این باور هستند نبود فرهنگ شهروندی باعث بروز پیامدهای منفی در آن شهر و شهروندان خواهد شد که یکی از پیامدهای منفی آن را میتوان در کاهش تعلق شهری شهروندان مشاهده کرد درواقع پایین بودن حس تعلق شهری باعث بروز ناهنجارهای اجتماعی و رفتارهای وندالگرایانه در بین شهروندان میشود.
غفلت از توسعه فرهنگ شهروندی کاهش تعلق شهری را به همراه دارد
الهه قاسمی، دکترای پژوهشگری فرهنگی به خبرنگار ایمنا میگوید: هویت در شهر بهواسطه ایجاد و تداعی خاطرات عمومی در شهروندان، تعلق خاطر و وابستگی را نزد آنان فراهم میکند و شهرنشینان را بهسوی «شهروند شدن» که گسترهای فعالتر از ساکن صرف دارد، هدایت میکند.
وی میافزاید: تعلق به محله نمایانگر احساس ذهنی مثبت افراد نسبت به محله مسکونی در شهر است. ادامه پیوند محلهای نوعی تعهد برای ساکنان نسبت به محیط سکونت و تمایل آنها به حفظ رابطه با آن در طول زمان و در مراحل مختلف زندگی را موجب میشود. تعلق به مکان و پیامدهای فقدان آن در دهههای اخیر تبدیل به یکی از موضوعات مهم در حوزه مطالعات شهری تبدیل شده است.
رفع بیاعتمادی اجتماعی با توسعه فرهنگ شهروندی
پژوهشگر فرهنگی تصریح میکند: این روزها شاهد هستیم که متأسفانه مردم به وعدهها و حرفهای مسئولین هیچ اعتمادی ندارند و این اعتماد نداشتن در قالب آسیب رساندن به مبلمان و امکانات شهری خود را نمایان میکند. این بیاعتمادی که شایع شده و در حال آسیب زدن است، منشأ و خواستگاه مهمش از عملکرد ضعیف برخی مسئولین سرچشمه میگیرد، درواقع برخی مسئولین با عملکرد ضعیف خود باعث ایجاد نوعی بیاعتمادی در بین شهروندان شده است و همین بیاعتمادی عامل کاهش حس تعلق شهری در بین شهروندان است.
وی ادامه میدهد: اما آنچه میتواند این خلأ و نقصان را پر کند توجه به توسعه فرهنگ شهروندی است، درواقع این مقوله ارتباط مستقیمی با افزایش حس تعلق شهری در بین شهروندان دارد اما توسعه فرهنگ شهروندی برنامه و اقدام زودبازده نیست بلکه همچون سیار تغییرات فرهنگ بهمرور زمان بازخوردهای خود را نشان میدهد.
لزوم ورود دانشگاهها به توسعه فرهنگ شهروندی
قاسمی اضافه میکند: یکی از نهادهایی که بهخوبی میتواند در توسعه فرهنگ شهروندی نقش ایفا کند دانشگاه است، اما متأسفانه برخی دانشگاهها بهویژه دانشگاههای مادر در حوزه علوم انسانی و جامعهشناسی سالها است ارتباط خود را با بدنه جامعه قطع کردهاند و تبدیل به محیط ایزوله برای انجام تحقیقات و پژوهشهایی کتابخانه که هیچ خروجی اثربخشی برای جامعه ندارد، شده است.
وی اظهار میکند: دلیل دوری دانشگاهها را اطلاع ندارم اما هر چه هست دانشگاه خودش را از شهر بریده است. دانشگاه کجا شده که یکبار با جسارت و شهامت، مسئولان و عملکرد آنان را مورد انتقاد قرار دهد؟ حتی دانشگاهها خود باعث نقض حقوق شهروندی شدهاند، برخی دانشگاهها که با پیشروی فضای ساختمانی یا موارد مشابه خود باعث مشکلات ترافیکی در شهر شدهاند، به وظیفه خود که همان توسعه فرهنگ شهروندی عمل نکردهاند.
این پژوهشگر فرهنگی میگوید: مباحث فرهنگی همچون یک حلقه زنجیر به یکدیگر متصل هستند و نمیتوان انتظار داشت با حذف بخشی از این زنجیره آن مقوله فرهنگی توسعه یابد اگر به دنبال افزایش حس تعلق شهری در بین شهروندان هستیم باید مقوله فرهنگ شهروندی و آموزشهای فرهنگ شهروندی توسعه و تقویت پیدا کند.
وی ادامه میدهد: وقتی تعلق نیست، بیتفاوت اجتماعی ایجاد میشود، وقتی بیتفاوتی اجتماعی ایجاد شد، سطح مدارای اجتماعی کاهش پیدا میکند، به همین خاطر شاهد هستیم در برخی از کلانشهرها اصفهان رتبه پنج جرم اول آن شهر به نزاع اختصاص پیدا میکند. بسیاری از آسیبها میتواند پیامد نبود تعلق شهروندی باشد در صورتی که میتوان با تقویت فرهنگ شهروندی، بسیاری از این آسیبها را کاهش داد.
توسعه فرهنگی شهرها به میزان اعتبارات ارتباط ندارد
فرانک سیدی، رئیس دفتر مطالعات و پژوهشهای فرهنگی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک به خبرنگار ایمنا میگوید: اگر ما شهر را یک پدیده سرزمینی در نظر بگیریم، یکی از کارکردهای مهمی که دارد تضمین بقا برای ساکنان آن است، پس این بقا برای افراد باید صورت بگیرد و بالتبع این موضوع ارتباط مستقیم با احساس تعلق پیدا میکند؛ نبود تعلق در بین شهروندان به عوامل مختلفی برمیگردد که یکی از مهمترین عوامل آن فقدان فرهنگ شهروندی است.
وی میافزاید: وقتی علت نبود توسعه فرهنگی در برخی از شهرهای ایران از متولیان فرهنگی آن شهر پرسیده میشود، مادام از کمبود اعتبارات اختصاصیافته گلایه میکنند و عامل اصلی این نبود توسعه را مباحث مالی میدانند، در صورتی که من معتقد هستم، بسیاری از اقدامهایی که برای توسعه فرهنگی شهر باید انجام شود، نیاز به مباحث مالی ندارد.
رئیس دفتر مطالعات و پژوهشهای فرهنگی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک تصریح کرد: منکر مشکلات مالی و کمبود اعتبارات تخصیصیافته در حوزه فرهنگی نیستم، اما انجام بسیاری اقدامات آنچنانکه باید نیاز به اعتبار و مباحث مالی ندارد، بهعنوانمثال چند بار تلاش شده است که دانشآموزان از موزه مفاخر آن شهر بازدید کنند؟ بسیاری از دانشآموزان حتی دانشجویان ساکن آن شهر از مفاخر شهر خود بیاطلاع هستند. چرا تاکنون مفاخر شهر برای شهروندان برجسته نشدهاند؟
لزوم تقویت ارتباط برخی اعضای شورای شهر با نخبگان جامعه
وی اضافه میکند: درست است دانشگاهها از لحاظ کارکردی از شهر دور شدهاند اما سوال اینجا است در برخی از شورای شهرهای ایران تا چه میزان از استادان دانشگاههای آن شهر دعوت شده است که در حوزه مدیریت شهری نظرات خود را بیان کنند؟ در مرکز مطالعات و پژوهشهای شورای اسلامی برخی شهرها به چه میزان از اساتید دعوت شده است؟ چند جامعهشناس در این مرکز و جلسات آن حضور داشتهاند؟ سوال اینجا است تا چه حد مدیریت شهری برخی شهرها قبل از احداث پروژههای عمرانی نظر یک جامعهشناس، روانشناس و یک صاحبنظر فرهنگی را در رابطه به احداث آن پروژه پرسیدهاند؟ مدیریت شهری برخی شهرها به چه میزان به بحثهای هویتی این شهر پرداخته است؟
سیدی اظهار میکند: تا چه حد برخی مسئولان فرهنگی برخی شهرها توانستهاند باورهای فرهنگی مردم شهر خود را قبول داشته باشند؟ چقدر به این باورهای فرهنگی شهروندان تردید نداشتهاند؟ باید بپذیرم در برخی از شهرهای ایران بهویژه برخی کلانشهرها با گسست فرهنگی روبهرو هستیم.
وی ادامه میدهد: «الوین لویس تافلر» آیندهپژوه بیان میکند تغییراتی که سریع اتفاق میافتد، گسست فرهنگی را ایجاد میکند و من معتقد هستم یکی از علل گسست فرهنگی برخی شهرها به خاطر تغییر کارکرد آن شهر از خدماتی به صنعتی بوده است. ما بهعنوان شهروند نتوانستیم مفاخر و هویت فرهنگی شهر خود را به نسل بعد از خود انتقال دهیم.
رابطه نقشآفرینی نخبگان فرهنگی با افزایش تعلق شهری
رئیس دفتر مطالعات و پژوهشهای فرهنگی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک تصریح میکند: این نبود تعلق شهری به عوامل زیادی برمیگردد که اولین عامل آن نبود باور فرهنگی در برخی از شهرها است، عامل دیگر در پایین بودن حس تعلق شهروندان نبود نقشآفرینی نخبگان فرهنگی بوده است، زیرا شهر فرهنگی نیازمند انسان فرهنگی دارد، انسان فرهنگی نیاز به انتقال فرهنگی دارد، انتقال فرهنگی نیاز به نشر، تولید و دستمایههای فرهنگی دارد.
وی اضافه میکند: متأسفانه شهروندان برخی از شهرها نهتنها مفاخر خود را نمیشناسند بلکه نسبت به نخبگان فرهنگی، علمی شهر خود بیاطلاع هستند، وقتی قشر فرهنگی، قشر دانشگاهی این شهر از نخبگان شهر خود بیاطلاع هستند و ما هم بهعنوان سیاستگذار و متولی حوزه فرهنگی شهر اقدامی انجام ندهیم، باید شاهد کاهش میزان تعلق شهری و آسیبهای به وجود آمده از پایین بودن این میزان تعلق در آن شهر باشیم.
سیدی میگوید: تقصیر این اطلاع نداشتن شهروندان یک شهر از مفاخر و نخبگان شهر خود را نباید به عهده آنان انداخت، بلکه مدیریت و نهادهای فرهنگی آن شهر و استان در این بیاطلاعی شهروندان مقصر است، زیرا مردم به اندازهای درگیر مسائل اقتصادی و معیشتی هستند که شاید اطلاع از این مباحث در اولویتهای بعدی زندگی آنان باشد. اگر به فرض، من شهروند در خصوص اطلاع از مفاخر و نخبگان شهرم غفلت کردم، دلیل نمیشود که مدیریت و نهادهای فرهنگی از پرداختن به این امور شانه خالی کند و باید وظیفه خود را انجام دهد.
گزارش از: کورش دیباج، دبیر سرویس فرهنگ و هنر خبرگزاری ایمنا
نظر شما