به گزارش خبرنگار ایمنا، دور جدید تنش و درگیری میان آذربایجان و ارمنستان که در روزهای اخیر آغاز شده، سنگینترین و بدترین درگیریها از سال ۲۰۲۰ و پس از جنگ دو کشور بر سر منطقه قرهباغ بوده است.
کانون اصلی تنش میان دو جمهوری سابق اتحاد جماهیر شوروی، منطقه قرهباغ است که در دهه ۱۹۹۰ میلادی بر سر آن، دو جنگ گسترده میان دو طرف اتفاق افتاده و در سال ۲۰۲۰ نیز جنگی شدید میان آذربایجان و ارمنستان در این منطقه اتفاق افتاد که در قالب آن آذربایجان توانست پیشرویهای قابل توجهی را به زیان ارمنستان انجام دهد.
قرهباغ از نظر بینالمللی منطقهای متعلق به آذربایجان شناخته میشود با این حال جمعیتی ارمنی را در خود جا داده است که خواستار جدا شدن از قلمروی آذربایجان و پیوستن به ارمنستان هستند اما آذربایجان ادعا میکند که ارمنیها به صورت غیرقانونی سرزمین آنها را اشغال کردند.
پس از فروپاشی شوروی در سال ۱۹۹۱ و در اوج درگیریهای جداییطلبان ارمنی از آذربایجان ۳۰ هزار نفر جان خود را از دست دادند و در جریان جنگ شش هفتهای سال ۲۰۲۰ میان آذربایجان و ارمنستان با محوریت بحران قرهباغ نیز ۶۵۰۰ نفر کشته شدند تا اینکه این جنگ با میانجیگری روسیه به پایان رسید.
بر اساس توافق آتشبس در سال ۲۰۲۰، ارمنستان بخشهایی از سرزمینهایی را که دههها تحت کنترل داشت به آذربایجان واگذار کرد و مسکو نیز دو هزار نیروی صلحبان روسی را برای نظارت بر آتشبس در این منطقه مستقر کرد.
این بار نیز مقامات باکو مدعی هستند که درگیری توسط طرف مقابل آغاز شده اما سطح حملات جمهوری آذربایجان و استفاده گسترده آنها از توپخانه و پهپادهای رزمی در خطوط تماس نشان میدهد آنها از قبل برای موج جدید درگیری در این منطقه آماده شده و مسئله شلیک سربازان مرزی ارمنستان تنها بهانهای برای توسعهطلبی و میل به ادامه پیشروی در منطقه قرهباغ از سوی دولت باکو است.
پاتریک ساهاکیان، کارشناس بینالملل در گفتوگو با ایمنا از پیشینه و پیامدهای درگیری این دو کشور همسایه ایران سخن میگوید که مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
دلیل شعلهور شدن دوباره آتش تنش بین دو کشور آذربایجان و ارمنستان چیست؟
سابقه درگیری ترکها و ارامنه بسیار قدیمی است از سال ۱۹۱۵ به بهانه پانترکیسم و اتحاد ترکزبانان که با موضوع ایجاد هلال ترکی مدنظر داشتند و حتی قبل از آن نیز تنشهایی بین دو کشور وجود داشت اما در این جریان بالاترین سطح خود را نشان داد و پس از آن با پادرمیانی اتحاد جماهیر شوروی دوران امنتری را گذراند اما چند سال بعد آذربایجان به دلایل مختلف از جمله ایجاد متحد منطقهای و بخشی از حکومت ترکزبانان، اختلافات خود را با ارمنستان شروع کرد و موضوع قرهباغ مطرح شد به دنبال آن اتفاقاتی در سال ۱۹۹۲ رخ داد و منجر به استقلال منطقه قرهباغ شد.
در طول ۳۰ سال گذشته باز هم تنشها و درگیریهای نظامی بین ارامنه و آذریها وجود داشته است تا اینکه در دو سال گذشته این درگیریها شدت یافت و آذربایجان در پی جنگ ۴۴ روزه بخشی از قره باغ را به تصرف خود در آورد اما ارمنستان به دلیل ناتوانی در ادامه جنگ مجبور به واگذاری این جنگ شد.
امروز نیز شاهد آن هستیم که بار دیگر ترکها و به طور خاص دو کشور ترکیه و آذربایجان در نظر دارند که خط پانترکیسم خود را از شرق به غرب متصل کنند و برای رسیدن به این هدف در نظر دارند که بخشی از خاک ارمنستان را به خود تحت عنوان یک راهرو برای اتصال ترکزبانان به تصرف خود در آورند که این بخش سیاسی و حاکمیتی اهداف آنها است.
از نظر جغرافیایی و مرزهایی که با ایران وجود دارد ایجاد این خط و اتصال بخشهایی از ارمنستان و منطقه به آذربایجان باعث میشود که خط شمال-جنوب ایران که راه ارتباطی کشور ما از طریق ارمنستان با اروپا است، کور شود. آذربایجان خود را مستحق حضور در این منطقه میداند و اتحاد با ترکیه باعث شده است حاکمیت ارمنستان بر خاک سرزمینی خود را نقض و مشکلات کنونی را برای این کشور ایجاد کند.
نتیجه گسترش دامنه اختلافات دو کشور چه خواهد بود؟
این تنشها اصلاً به صلاح کشورهای منطقه نیست زیرا پای صهیونیست را به منطقه باز کرده است و آنها در خاک اشغالی قرهباغ توسط آذربایجان پایگاه نظامی مستقر کردهاند که این موضوع مرز ایران را به خطر انداخته است و از نظر سیاسی و امنیتی خوشایند جمهوری اسلامی ایران نیست اما به دلیل اینکه آذربایجان متحد استراتژیک و نظامی رژیم صهیونیستی است این تهدید برای امنیت ایران وجود دارد.
از سوی دیگر رژیم صهیونیستی همکاریهای نظامی بسیار گسترده و طراز تجاری زیادی با آذربایجان دارد که میتوان گفت متحد استراتژیک نظامی همسایه ایران است و به همین دلیل ایران بارها در تریبونهای رسمی خود اعلام کرده است که حاضر به تنش یا تغییر مرزهای جغرافیایی کشورهای همسایه نیست.
ترکیه نیز با گروههای پاکستانی از جمله وهابیان پاکستان و عربستان پیمانهای نظامی امضا کرده است که برای ایران خوشایند نیست به همین دلیل بارها تلاش کرده است که اختلافات دو کشور آذربایجان و ارمنستان را از طریق میانجیگری و حقوق بینالملل برطرف کند همچنان که سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان در روزهای اخیر نظر خود را اعلام کرد و پیش از این نیز در سفری که رئیس پارلمان ارمنستان به ایران داشت، وزیر امور خارجه آمادگی خود را برای میانجیگری و گفتوگوی سهجانبه برای حل و فصل اختلافات مرزی بین ارمنستان و آذربایجان اعلام کرد اما حکومت کنونی ارمنستان این موضوع را نپذیرفت زیرا یک حکومت مردمی نیست و با رژیم صهیونیستی ارتباط نزدیکتری دارد و با اینکه میداند دوست دشمن خودش دشمن او است، اما برای حل این مسئله از ایران بهره نمیگیرد.
جمهوری آذربایجان نیز رغبتی به میانجیگری ایران در حل درگیری با ارمنستان ندارد زیرا در کشور ما نیز استانهای آذری وجود دارد که آذربایجان مایل به دامن زدن به تجزیهطلبی آنها است به همین دلیل تن به مداخله ایران برای حل بحران نمیدهد.
در طول ۲۰ سال گذشته که بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی ارمنستان استقلال یافت تا قبل از دوره پاشینیان ارتباط بسیار نزدیکی بین ارمنستان و ایران وجود داشت و امنترین مرز این کشور در بین ۱۵ همسایه خود ایران بود اما روابط با دولت کنونی ارمنستان با مشکلاتی همراه است.
چشمانداز این اختلافات را چه میبینید؟
اختلافات مرزی دو کشور در قرهباغ ریشه دیرینه داشت اما با پایان یافتن درگیری قرهباغ و با توجه به اینکه اکنون مرزبندیها مشخص است، تنش بر سر ورود به داخل مرزها و شناسایی نشدن تمامیت ارضی ارمنستان است که به معنای نقض حقوق بینالملل برای ارمنستان از طریق آذربایجان در جریان است. آذربایجان به دلیل توسعه سیاستهای پانترکیسم یا اتحاد ترکزبانان، تمامیت ارضی ارمنستان را به رسمیت نمیشناسد و به همین دلیل این اختلافات در آینده ادامهدار خواهد بود.
با توجه به توان نظامی آذربایجان و ترکیه در برای جمعیت نظامی و توان ارمنستان، به نظر میرسد که ارمنستان باید دنبالهروی با همسایگان و متحدانی مانند ایران و روسیه را سرلوحه رفتار سیاسی خود قرار دهد و از همبستگی با کشورهای غربی پرهیز کند زیرا ترکیه عضو ناتو است و آذربایجان تمایلات بسیار زیادی به غرب دارد همچنین این کشورها به واسطه ژئوپولتیک و منابع نفتی خود مورد حمایت غرب قرار دارند پس ارمنستان نمیتواند کشورهای غربی را حامی یا متحد خود بداند اما در طول ۳۰ سال گذشته به دلیل روابط صمیمانه و دوستانه ایران و روسیه ثابت شده است که این دو کشور متحد ارمنستان هستند و منافع ایران نیز با ارمنستان همگرایی دارد.
با توجه به دخالت کشورهای دیگر در این موضوع، آیا ممکن است تنش میان این دو کشور به سرنوشت اوکراین دچار و منجر به درگیری نظامی شود؟
این تفکر وجود دارد؛ زیرا ترکیه بعد از سال ۱۹۰۲ به بعد به دنبال گسترش سیاست پانترکیسم بوده است و بعد از جنگ جهانی و انحطاط امپراتوری عثمانی، بسیاری از سردمداران ترکیه کنونی در تلاش برای احیای امپراتوری عثمانی هستند که کشورگشایی و اتحاد ترکزبانان بخش اصلی سیاست آنها در این زمینه است.
از سوی دیگر ترکیه ششمین بدهکار جهانی است و منابع نفتی و سوختی بسیار محدودی در اختیار دارد بنابراین به بهانههای مختلف تلاش میکند که با کشورگشایی از همسایگانی مانند عراق و سوریه به منابع نفتی این کشورها دسترسی پیدا کند.
توسعه سرزمینی نیز یکی دیگر از سیاستهایی است که اردوغان و پیشینیان او برای احیای امپراطوری عثمانی دنبال میکنند، این تفکر به طور قطع منجر به درگیری با همسایگان خواهد شد و حتی میتوان گفت ترکیه به استانهای آذریزبان ما نیز نظر دارد زیرا ترکها به بهانه هویتسازی در حال ملتسازی هستند، البته هویتی که ترکها برای خود تعریف کردهاند زبان آنها است نه منطقه جغرافیایی یا اشتراکات دیگر و به این بهانه معتقدند که باید همه ترکزبانان در یک سرزمین و تحت لوای آنکارا زندگی کنند.
آیا ممکن است دامنه اختلافات دو کشور همسایه به ایران نیز کشیده شود؟
در جنگهای ۴۴ روزه بین قرهباغ و جمهوری آذربایجان، خمپارههایی نیز به سمت خاک ایران پرتاب شد و در دولت جدید نیز آذربایجان اقدامات توسعهطلبانه و تجزیهطلبانهای انجام داد که با برخورد ایران روبهرو شد اما موضوعی که در ایران وجود دارد، گسترش تفکر تجزیهطلبی میان استانهای آذریزبان ایران است همچنین حضور ناتو به عنوان پشتوانه در کنار دولت آذربایجان است.
در کنار این دو موضوع، آذربایجان و ارمنستان دو کشور استقلالیافته پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی هستند که دولت روسیه تحت سیاست پوتینیسم، همچنان حاکمیت خود را بر آنها روا میداند و اجازه میدهد که بین دو کشور ارمنستان و آذربایجان درگیری و اختلافات به جنگ و خشونت کشیده شود، حتی تا جایی که سرزمین یکدیگر را اشغال کنند اما روسیه در نظر ندارد کشوری که خارج از مرزهای این دو جمهوری است در این جریان مداخله کند به عبارت دیگر روسیه مایل به ورود ایران به درگیری با آذربایجان و توسعهطلبیهای این کشور نیست و این از مسائلی است که سیاست خارجی ایران را با مشکلاتی روبهرو میکند و برای رفع آن باید تقویت دیپلماسی و رایزنیهای چندجانبه در دستور کار قرار گیرد.
نظر شما