به گزارش خبرنگار ایمنا، درحالیکه فصل جدید فوتسال بانوان در ایران و سایر کشورها آغاز شده اما یکی از ستارههای این رشته در بلاتکلیفی بهسر میبرد. زهرا قلیزاده که بیش از ۱۵ سال در سطح اول فوتسال ایران بازی میکند و پس از حضور در مس رفسنجان بهعنوان لژیونر راهی لیگبرتر عراق شد، توانست آنجا برای شیخان، عملکرد فوقالعادهای بهجای بگذارد. او پس از بازگشت به ایران بههمراه تیم هیئتفوتبال نطنز، توانست از لیگ دستهاول به سوپرلیگ فوتسال راه پیدا کند.
نمایش درخشان وی باعث شد یک باشگاه ایتالیایی که قلیزاده نخواست نامش فاش شود، پیشنهاد جذبش را برای وی ارسال کند. قلیزاده در آستانه حضور در لیگ سریآ ایتالیا بود که به یکباره بهدلیل نهایینشدن کارهای سفارت و ویزا این انتقال تا این لحظه معلق ماند، موضوعی که باعث ناراحتی قلیزاده شده و آیندهاش را تحتتأثیر قرار داده است.
در همین رابطه با زهرا قلیزاده به گفتوگو پرداختیم تا شرایطش را در چند فصل اخیر و مشکلاتی که برای فصل پیشرو بر سر راهش قرار داده شده بشنویم:
از فصل گذشته شروع کنیم که بهعنوان لژیونر راهی لیگ کردستان عراق و تیم شیخان شدید. شرایطتان در آنجا چطور بود؟
آغاز فصل جدید لیگبرتر عراق با شروع سوپرلیگ فوتسال بانوان ایران همزمان بود و بهدلایلی تصمیم گرفتم در ایران بازی نکنم و در کشور عراق توپ بزنم، یکی از این دلایل پیشنهاد مالی خیلیخوبی بود که به من داده بودند؛ البته سختیهای زیادی وجود داشت، چراکه به تیمی رفته بودم که سال گذشتهاش در بین ۱۰ تیم دهم شده بود و بازیکنان آن از نظر بدنی شرایط خوبی نداشتند، همچنین سطح بازیشان نسبت به سایر تیمهای لیگ عراق بهشدت پایین و تفاضلگلشان ۷۵- بود! با توجه به برنامهریزیهایی که کرده بودم توانستم با حضور در تیم شیخان به رتبه سوم برسیم، ضمن اینکه به مدیرعاملشان قول داده بودم اگر شرایط تمرینات بهتر شود فقط دو الی سه پله صعود کنیم، اما نتیجه بهتری گرفتیم که برای آن تیم یک آمار شگفتانگیز بهشمار میرفت. همچنین آمار گلهای زده بالا و گلهای خوردهشان شدیداً پایین آمد و نتیجه فوقالعادهای برای آن تیم رقم زدیم.
برخیها از روی شنیدههایشان فوتسال عراق را سطح پایین میدانند، درباره این نظرات چه واکنشی دارید؟
تیم ملی بانوان عراق در مسابقات غربآسیا به قهرمانی رسید و تیمهای بزرگی مانند کویت و عربستان را با اقتدار کنار زد؛ عراق با قهرمانی در مسابقات اخیر ثابت کرد سطحی که اکنون در آن قرار دارد نسبت به چند سال گذشته واقعاً بالا رفته است.
از لیگ کردستان عراق به لیگ دستهاول ایران؛ چهشد که راهتان به تیم هیئتفوتبال نطنز افتاد؟
طبق قانونی که در ایران وجود دارد، اگر بازیکنی طی یکفصل در لیگبرتر بازی نکند، سال آیندهاش میتواند در لیگی پایینتر بهمیدان برود. با توجه به آغاز همزمان لیگبرتر ایران و عراق، چنین شرایطی شامل من شد؛ در بین تیمهای لیگ دستهاولی، چند پیشنهاد مالی خوب به من رسید ولی یکی از بهترین تیمها هیئتفوتبال نطنز بود، چراکه شرایط خوبی را پشتسر میگذاشتند و یک سرپرست کاربلد در اختیارشان بود. همچنین وجود «عسکری» رئیس هیئتفوتبال شهرستان نطنز بهعنوان یک شخصیت حرفهای، باعث شدند تیم نطنز را برای بازیکردن انتخاب کنم که به لطف خدا توانستیم با افتخار این تیم را به سوپرلیگ فوتسال برسانیم.
تیم هیئتفوتبال نطنز اکنون در سوپرلیگ کشور است؛ با توجه به حضور شما در این تیم که باعث صعود شد، راهی که پیمودند را چه قدر حرفهای میدانید؟ شرایط در این باشگاه خوب پیش میرفت؟
از رئیس هیئتفوتبال شهرستان نطنز، همچنین خانمها چکانی و صادقی سرپرست و سرمربی تیم تشکر میکنم؛ آنان نشان دادند حتی یک تیم لیگ دستهاولی هم میتواند حرفهای عمل کند و هر بازیکنی از حضور در آن تیم لذت ببرد. بهترین شرایط ممکن را برایمان مهیا کردند، برای من واقعاً باارزش بود که به تکتک بازیکنان احترام گذاشتند و ما نیز خوشبختانه توانستیم پاسخگوی زحماتشان باشیم و طبق قولی که داده بودیم تیم را به سوپرلیگ ببریم. در نهایت ایکاش تیمهای لیگ دستهاولی دیگر نگویند چون تیم لیگبرتری نیست احتیاجی به مهیا کردن شرایط خوب نیست، درحالیکه بانوان اینقدر باارزش هستند که در هر سطحی به آنان احترام گذاشته شود.
به پیشنهاد باشگاه ایتالیایی برسیم؛ از درخواست جذب توسط تیمی حاضر در سریآ تا سنگهایی که مقابل راهتان قرار داده شد، در اینباره توضیح میدهید
حدوداً دو ماه پیش از یک تیم ایتالیایی حاضر در سریآ به من پیشنهادی داده شد و بههمراه همسرم _که مدیر برنامهام نیز است_ و تمام کارهایم را او انجام میدهد شرایط را سنجیدم. پس از حدوداً دو هفته یک دعوتنامه رسمی از سوی باشگاه ایتالیایی برای من فرستاده و از من خواسته شد که اقدامات سفر به ایتالیا را انجام بدهم؛ متأسفانه آنان از شرایط ایران باخبر نبودند، دو بازیکن برزیلی و اهل آسیایی طی چند روز توانستند به این تیم بپیوندند ولی بهخاطر شرایط ایران من از آنان مهلت خواستم و با اینکه تمریناتشان دوم شهریورماه آغاز شده اما شرایط من را پذیرفتند و اعلام کردند تا پایان شهریورماه مهلت میدهیم که اقدامات نهایی را انجام بدهی ولی از آنجا که به یک بازیکن حرفهای نیاز مبرمی داریم آمدن یا نیامدنتان را به ما اطلاع بدهید تا یک بازیکن دیگری را به تیم اضافه کنیم. من نیز از همان روز پیگیر کارهای اداری شدم و ثبتنام سفارت ایتالیا را انجام دادم و نوبت سفارت گرفتم اما زمانیکه با آفیسر سفارت صحبت کردم به من اعلام شد نمیتوانی بهراحتی ویزا بگیری و حداقل سه الی چهار ماه طول میکشد.
موانع پیشرویتان چهچیزهایی بودند که شرایط را برایتان پیچیده کرد؟
باشگاه فقط برای من مهلت یکماهه داد و بلیت سفر به ایتالیا را نیز برای تاریخ سیویکم شهریورماه رزرو کرد، مدارک من کاملاً آماده بود و فدراسیون نیز دعوتنامه رسمی را تأیید کرد؛ اما پروسه اخذ ویزا را چند ماه دیگر اعلام کردند. من نیز ناچار شدم به باشگاه بگویم بلیت پروازم را کنسل کنند چراکه مطمئن بودم در دو هفته نمیتوانم کاری از پیش ببرم و حداقل باشگاه ضرر نکند تا بلکه امیدوار بمانم و باشگاه از چنین داستانیکه پیش آمده ناراحت نشود.
هنوز امیدوار هستید که با کمک مسئولان بتوانید به این باشگاه بپیوندید و در سطحاول اروپا به فوتبالتان ادامه دهید؟
با توجه به لطفی که مدیرعامل و سرمربی آن باشگاه ایتالیایی به من داشتهاند و مطالعه رزومهام و اینکه روزی ششساعت تمرین دارم، علاقهمند بودند به تیمشان ملحق بشوم، بههمین دلیل آن فرصت یکماهه را دادند؛ اکنون نیز میپرسند که آیا میتوانی ویزا دریافت کنی یا خیر؟ و از من یک زمان مشخصی میخواهند اما من همین کار را هم نمیتوانم انجام بدهم که چهزمانی میتوانم به آنجا بروم و این بدترین اتفاق ممکن است. برای کشورهای اروپایی برنامهریزی خیلی مهم است و حالا از عهده من خارج است، تمام تلاشهایم را انجام دادم اما نشد و اکنون نمیدانم دقیقاً چهکسی میتواند در این مورد پیشآمده به من کمک کند.
علاوهبر پیشنهاد باشگاه ایتالیایی، پیشنهادات دیگری نیز داشتید؟ سرنوشتتان برای فصل جدید چگونه خواهد بود؟
دو پیشنهاد خیلیخوب از سوپرلیگ فوتسال ایران داشتم اما بهخاطر اینکه در زمان پیگیریهایم برای سفر به ایتالیا بود با احترام هر دو پیشنهاد را رد کردم، چراکه نمیتوانستم به تیمی قول بدهم و با توجه به دعوتنامه رسمی باشگاه ایتالیایی امیدوار به رفتن بودم و دوستنداشتم یک قرارداد ناامیدوارانه در ایران ببندم و همهجوره پیگیر بازی در اروپا بودم، حتی اعلام کردند که حتماً میتوانی بروی، اما این اتفاق نیفتاد و نمیدانم چه باید بگویم!
برای برطرف شدن مشکلتان، به شما کمک کردند؟
از رحیمدرزیخلردی، رئیس هیئتفوتبال استان مازندران باید تشکر کنم که جزو نخستین نفراتی بود که درخصوص پیشنهاد تیم ایتالیایی در جریان قرار گرفت و پیگیر کارهای من شد و هر کمکی از دستش برمیآمد انجام داد، این برای من بسیار باارزش هست. حتی نامه تاییدیه فدراسیون را برای من دریافت کرد.
گلایههایتان قطعاً زیاد است؛ از کمتوجهی به ورزش بانوان تا محدودیتهایی که برایتان وجود دارد، درخواستی برای رفع این ماجرا دارید؟
روی صحبت من با رسانهملی است، آنقدرکه باید به ورزشبانوان اهمیتی داده نمیشود با اینکه تمام رشتهها با حجاب کامل تمرین میکنند و در مسابقات حاضر میشوند ولی توجهی از سمت رسانهملی وجود ندارد، نهایتاً یک الی دو ورزشکار از بانوان هستند که در برخی برنامهها بهصورت کاملاً محدود میتوانند مصاحبه کنند تا دیده بشوند! اینهمه ورزشکار در حوزه بانوان خصوصاً فوتبال و فوتسال هستند که ساعتها تلاش میکنند و در سطح بالایی قرار دارند اما دیده نمیشوند؛ محدود به فضایمجازی هستیم که به لطف سایتها و خبرگزاریها، پیشرفتها و دغدغههایمان مطرح میشود اما برطرف نمیشوند.
صبحت پایانی؟
از خانوادهام تشکر میکنم. در دورهای که فوتبال برای بانوان تعریف درستی پیدا نکرده بود و من سن پایینی داشتم با ایجاد شرطهایی مانند توجه به درس، به من فرصت دادند ورزشم را ادامه بدهم. از همسرم سپاس ویژهای دارم که رسانهها نیز او را بهعنوان یک شخصیت درست بهخوبی میشناسند، او قبل از اینکه همسر باشد، یک انسان درست است و بسیار به هدف من اهمیت میدهد که برایم واقعاً ارزشمند است. همسرم حس امنیت را در من ایجاد میکند که ماهها دور از خانه باشم و بتوانم به ورزشم ادامه بدهم و علاوهبر تشویقها، مواقعی که از شرایط فعلی ناامید میشوم به من قوتقلب میدهد و شرایط را کاملاً برایم مهیا میکند که بدون دغدغهای تمرکزم روی تمرین و مسابقاتم باشد.
نظر شما