به گزارش خبرنگار ایمنا، وضعیت مهاجرت پزشکان به خارج از کشور، طی سالهای اخیر و از زمان شیوع ویروس کرونا، شدت گرفته است و بیم آن میرود که با تداوم این روند، نیاز به پزشک خارجی احساس شود. کشورهای توسعهیافته تا قبل از این، به پزشکان و کادر درمان مهاجر وابسته بودند که طی این سالها محسوستر شده است.
درباره آمار مهاجرت پزشکان ایرانی آمار دقیقی در دست نیست؛ هرچند در همین گیرودار کرونا، اطلاعاتی درباره مهاجرت سه هزار پزشک در ۱۰ ماه و افزایش ۳۰۰ درصدی مهاجرت این قشر منتشر و گفته شده حدود یکچهارم پزشکان ایرانی به اروپا و آمریکا مهاجرت کردهاند. کشورهای حوزه خلیجفارس هم طی این سالها آمار بالایی در پذیرش پرستاران و پزشکان ایرانی داشتند. نزدیکی به ایران، درآمد و مزایای عالی و کیفیت بالای کار و زندگی از مهمترین دلایلی است که پزشکان ایرانی کشورهای عربی را انتخاب میکنند.
مدیران نظام پزشکی بارها نسبت به وضع موجود حوزه سلامت کشور ابراز نگرانی کرده و خواستار گردهمآمدن دستاندرکاران حوزه سلامت برای تهیه نقشه راه و سند بالادستی شدند، زیرا روند کنونی خروج پزشکان از کشور و نبود متخصص در برخی رشتههای پزشکی، میتواند در آینده نه چندان دور، مردم و بیماران را دچار مشکلات بسیاری کند.
در چنین وضعیتی بیمارانی که پول داشته باشند، برای درمان به خارج از کشور سفر میکنند، اما کسانی که وضعیت مالی مناسبی ندارند، دچار مشکل خواهند شد؛ مانند چند دهه پیش که مردم برای سادهترین اعمال درمانی به کشورهای دیگر میرفتند و افراد کمبضاعت هم قید درمان را میزدند.
شتاب مهاجرتی که از قدیم بوده بیشتر شده، بهطوریکه در سال ۱۴۰۰ بالغ بر چهارهزار و ۲۷ نفر درخواست عدم سوءپیشینه پزشکی کردند. برای بررسی موضوع مهاجرت پزشکان با مازیار ستاری، پزشک و عضو هیئت مدیره نظام پزشکی استان اصفهان گفتوگویی داشتیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
دلیل مهاجرت پزشکان به خارج از کشور چیست؟
این اتفاق یک تعارف یا بهانهای برای فرار از مالیات، افزایش دادن تعرفه و توجیه مقرون به صرفه نبودن شغل پزشکی نیست، بلکه اتفاقی واقعی است که پس از تمام هشدارهای لازم در کمال تأسف میبینیم که در حال رخ دادن است و بسیاری از پزشکان درحال مهاجرت یا درصدد انجام این کار هستند. بسیاری از آنهایی که از گذشته وارد این حرفه شدهاند، رفتهاند یا درحال رفتن هستند و کسانی که هنوز وارد نشدهاند رغبتی به ورود یا ادامه مسیر ندارندف زیرا با مداخله دولت در تعرفهگذاری دستوری و سلب اختیار تعیین تعرفه از سازمان نظام پزشکی انگیزههای لازم برای پزشکی که بیش از ۲۰ سال عمر خود را صرف درس خواندن کرده است از بین میرود.
کوتاهی مسئولان درباره خروج پزشکان از کشور چه مواردی بوده است؟
بله اشتباهاتی مرتکب شدهاند به نحوی که در جامعه پزشکی با بهرهگیری از یک نسخه کمونیستی (واردکردن دولت) قصد پیاده کردن نظام سرمایهداری را دارند که چنین امری امکانپذیر نیست. مسئولان برای تبلیغات و قربانی کردن منابع سلامت پای سیاست، تمام منابع را خالی کردند و به جای اینکه سرمایهگذاری روی پیشگیری، بهداشت و پایه پزشکی ببرند تمام منابع را روی درمانهای پرهزینه بردند.
آنها میدانستند استمرار چنین هزینههایی عملاً ممکن نیست، اما تنها برای تبلیغات این کار را انجام دادند و چنان این منابع تهی شد که امروز حتی بیمهها نیز توان انجام بسیاری از تعهدات معمولی را هم ندارند و برای پرداخت نرخ ویزیت حاضر نیستند تعرفه را آنگونه که باید، بپذیرند؛ فشار این فرآیند در نهایت به پزشک وارد میشود زیرا با این تعرفه قادر به نجات اقتصاد مطب از ورشکستگی نیست.
با چنین وضعیتی مطبهای کوچک محکوم به جمع شدن و رفتن به سمت مراکز بزرگتر میشوند که البته آن هم نیاز به سرمایه دارد و بسیاری از پزشکان جوان فاقد این امکان هستند، بنابراین نتیجه این میشود که به ناچار عطای پزشکی را به لقای آن ببخشند یا به تحمل ترک وطن، تن بدهند.
به نظر میرسد برای کمبود پزشک مجبور به وارد کردن پزشک شویم این راهکار مؤثری است؟
بله. ممکن است چنین تصوراتی هم در کار باشد، اما کدام پزشک خارجی با این نرخ حاضر به کار در ایران میشود؟ یا اینکه مجبور خواهیم شد پزشک از کشورهایی مانند هند یا پاکستان وارد کنیم که به دلیل کیفیت پایین، سلامت و جان مردم به خطر میافتد. درحالحاضر این وضعیت بحرانی است و باید پیش از اینکه به وضعیت غیرقابل برگشت برسد، دولت از هماکنون فکری به حال مهاجرت پزشکان بکند.
دولت در بسیاری از موارد برای جلوگیری از تعطیل شدن مشاغل و حفظ آنها، معافیت مالیاتی قائل میشود یا بستههای حمایتی درنظر میگیرد اما به مسئله درمان و شغل پزشکی به این دید نگاه نمیکند؛ بنابراین منجربه تعیین تعرفه دستوری و افزایشنیافتنِ سرانه درمان برای منطقی شدن تعرفهها و در نهایت، محروم شدن مردم از درمان میشود و حتی یک راه مهم کسب درآمد کشور که میتواند گسترش صنعت توریسم سلامت باشد نیز به نابودی کشیده خواهد شد.
جامعه پزشکی ما از جایگاه بسیار خوبی در منطقه برخوردار بود و بیماران زیادی از کشورهای دیگر برای درمان به ایران میآمدند، اما اکنون درحال از دست دادن این جایگاه هستیم. اگر مجبور به وارد کردن پزشک از خارج شویم، علاوه بر کاهش کیفیت، باید افزایش چند برابری هزینهها را نیز متحمل شویم که با وضعیت اقتصادی موجود، این امر خطرناک است و باید هرچه زودتر برای پیشگیری از این وضعیت تدبیری اندیشید.
آماری از مهاجرت پزشکان دارید؟ نظر شما درباره جلوگیری دستوری از مهاجرت پزشکان چیست؟
آمار مستندی ندارم اما بهطورحتم آمار وحشتناکی از مهاجرت پزشکان وجود دارد. با رفتن عدهای، سایر پزشکان و همکاران نیز ترغیب به مهاجرت میشوند. این راه نه منطقی و نه در عمل امکانپذیر است، زیرا جلوگیری از مهاجرت افراد خلاف قانون و آزادی فردی است. هر فردی که طرح خود را انجام داده و تعهد خدمتی ندارد، میتواند هر جای دنیا که علاقه دارد برود. ما باید شرایط را به نحوی فراهم کنیم که پزشک را به عنوان سرمایه انسانی حفظ کند و آنهایی را که رفتهاند نیز ترغیب به بازگشت کنیم.
چرا درخواست مهاجرت در رشتههای پیراپزشکی بیشتر از پزشکی است؟
درخصوص برخی رشتههای پیراپزشکی شاید تمایل به مهاجرت بیشتر باشد، زیرا علاوه بر مضیقههای مالی، بسیاری از کشورها تمایل به استفاده از کادر پرستار و ماما دارند و پذیرش آنها با سهولت بیشتری انجام میشود. برای پزشکان شرایط کار در خارج از کشور نسبت به این رشتهها مشکلتر است، اما بههرحال مشکلات فعلی اشتغال پزشکان در کشور نیز به حدی رسیده که یک پزشک تحمل دشواریهای رفتن را بر ماندن ترجیح میدهد؛ باید این مسئله را حل کرد. در بحران کرونا شعارهای بسیاری مبنی بر همبستگی با کادر درمان و پرستاران داده شد اما با فروکش کردن آن، بسیاری از کادر درمان از مراکز درمانی اخراج شدند. این واقعیتها در کمال تأسف وجود دارد و پزشک و پرستار هم مانند سایر مردم با واقعیتها زندگی میکنند.
راههای جلوگیری از مهاجرت پزشکان را چه مواردی میدانید؟
مجلس باید سرانه درمان و هزینههای بهداشتی را در اولویت قرار دهد زیرا سلامت مردم اگر دچار اختلال شود، مملکت را به نابودی خواهد کشاند. سلامت، اقتصاد و امنیت سه رکن اساسی بقای یک جامعه محسوب میشود و اگر در سطح کلان به این موضوعات توجه نشود و بودجه تعیینشده، کفاف هزینههای لازم را ندهد، مملکت و جامعه را دچار مشکل میکند. لازم است نیازهای جامعه پزشکی نیز به صورت واقعی دیده شود.
یکی از راهکارهای دولت برای جبران کمبود پزشک، افزایش ظرفیت رشتههای پزشکی است؛ آیا این موضوع میتواند مشکل کمبود پزشک را در کشور حل کند؟ خیر، زیرا تا چند سال دیگر افرادی وارد این رشتهها میشوند که شایستگی لازم برای تحصیل در آن رشته را نخواهند داشت در نتیجه کیفیت پایین میآید و این موضوعی بسیار خطرناک برای سلامت مردم است.
از طرفی، در برخی رشتههای بسیار مهم مانند جراحی قلب، هماکنون نیز هیچ داوطلبی وجود ندارد و این موضوع بسیار وحشتناک است، زیرا با کنار رفتن یا بازنشستگی جراحان فعلی، ممکن است در سالهای آینده مردم برای درمان مجبور به سفر به کشورهای همسایه شوند و به دلیل اینکه از توان مالی کافی برخوردار نیستند، مشکلات به مراتب بیشتر میشود.
نظر شما