به گزارش ایمنا، امروز _چهارشنبه شانزدهم شهریورماه_ همزمان با سالروز تولد و درگذشت بزرگان فرهنگ و ایران است.
سالروز درگذشت محسن وزیریمقدم
وی (زاده پنجم مردادماه ۱۳۰۳ تهران -- درگذشته شانزدهم شهریورماه ۱۳۹۷ ایتالیا) طراح، نقاش و مجسمهساز است.
وزیریمقدم از نخستین دانشآموختگان دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و از شاخصترین نقاشان نوگرای ایران است که با رویکردی مدرنیستی و سبکی شخصی، آثاری بدیع و منحصر به فرد خلق کرده است. وی در سالهای ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۵ ریاست دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران را بر عهده داشت و تنها نقاش ایرانی است که موزه هنرهای مدرن نیویورک (MOMA) اثرش را بدون واسطه خریداری کرده است.
وی در سال ۱۳۲۲ در امتحان ورودی دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران پذیرفته شد و از اولین استادانش علیمحمد حیدریان و مادام امینفر بودند. وزیریمقدم در سال ۱۳۲۷ بهعنوان اولین دانشآموختگان دانشکده هنرهای زیبا فارغالتحصیل شد و در سال ۱۳۳۴ راهی ایتالیا شد و تا ۱۳۴۲ در رم به فعالیت هنری پرداخت. سال ۱۳۳۷ دانشنامه آکادمی هنرهای زیبای رم را دریافت کرد و پایاننامه تحصیلیاش را درباره موندریان و تأثیر او در هنر قرن بیستم به رشته تحریر درآورد.
وزیریمقدم به ساخت مجسمههای چوبیِ مَفصلی و متحرک مشهور است و اولین بار آثاری ساخت که مخاطب میتوانست در اثر هنری دخالت داشته باشد.
زندگینامه او به همراه مرور و تحلیلی بر مجموعهای از آثارش در کتاب پیشگامان هنر نوگرای ایران: محسن وزیری مقدم، به کوشش روئین پاکباز و یعقوب امدادیان با همکاری توکا ملکی توسط موزه هنرهای معاصر تهران و مؤسسه توسعه هنرهای تجسمی منتشر شده است.
محسن وزیریمقدم در ۹۴ سالگی درگذشت.
آموزش:
وی از سال ۱۳۴۳ تا ۱۳۵۵ در دانشکده هنرهای تزئینی (دانشگاه هنر) و دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به آموزش هنر اشتغال داشت. وزیریمقدم را به سبب از میان بردن شیوههای آموزشی کهنه در هنرآموزی و حذف شیوه کمالالملکی در دانشکده هنرهای زیبا نیز از پیشگامان هنر مدرن ایران مینامند. وی به آموزش دروسی همچون طراحی، نقاشی و چاپ دستی پرداخت و نخستین بار در سال ۱۳۵۰ کلاس پایه و اصول طراحی را در دانشکده هنرهای زیبا بر عهده داشت. از مشهورترین شاگردان او، اصغر محمدی، غلامحسین نامی و محمدابراهیم جعفری هستند.
کتب تألیفی او در زمینه طراحی، از جمله کتاب شیوه طراحی، سالها در زمره کتب درسی و پایه طراحی در ایران بوده است.
تعدادی از نمایشگاهها:
نخستین نمایشگاه انفرادی؛ مجموعهای از نقاشیهای نوگرایانه وزیری مقدم، انجمن ایران و آمریکا، ۱۳۳۱.
بیستونهمین بیینال جهانی ونیز؛ با اثری به نام «شهر ایرانی» شرکت کرد، ۱۳۳۷.
نمایشگاه جمعی در برزیل (همزمان با جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل)، ژوئن ۲۰۱۴.
نمایشگاه شهود رنگ؛ تهران، گالری خاک، ۱۳۹۳.
کتابشناسی:
شیوه طراحی. جلد اول، تهران: سروش.
شیوه طراحی دو. جلد دوم، تهران: سروش.
۱۴ گفتار درباره نقاشی، گرافیک و مجسمهسازی. تهران: نشر شهر.
یادماندهها. تهران: مشق هنر.
زادروز نصرتاله وحدت
وی (زاده شانزدهم شهریور ۱۳۰۴ اصفهان -- درگذشته پانزدهم مهر ۱۳۹۹ تهران) کارگردان و بازیگر سینما و تئاتر است
وحدت یکی از پایهگذاران تئاتر اصفهان بود و از ۱۸ سالگی در تئاتر حرفهای حاضر شد. شیرینی بیان و کلامش دلها را شاد و مجذوب خویش میکرد و سرانجام بهدنیای شیرین کمدی و شادی آفرینی روی آورد. نخستین نمایش او «خلیفه یک روزه» در تئاتر المپ بود و پس از آن سالها بههمراه ارحامصدر در این تئاتر و تئاتر سپاهان فعالیت کرد و پس از مدتی وارد سینما شد.
وی میگفت: «از زمانی که بهعرصه سینما راه یافتم، روزها روی صحنه فیلمبرداری بودم و شبها ساعت شش بهتئاتر میرفتم و تا ساعت هشت تمرین میکردم که ساعت هشت موقع اجرای عمومی بود.»
وحدت علاوه بر بازیگری در عرصه کارگردانی نیز موفق بود و در بسیاری از فیلمها کارگردانی و سناریو را بهعهده داشت و در بیش از ۴۳ فیلم حضور بازی کرد. فیلم عروس فرنگی ساخته سال ۱۳۴۳ یکی از برترین کارهای او است. این فیلم اولین فیلم ایرانی بود که در جشنواره آسیایی موفق به دریافت جایزه دلفین طلایی شد. او میگفت: «این تندیس را چندین سال قبل به موزه سینما اهدا کردم.»
وی در آخرین سال فعالیتش در سینما (۱۳۵۷) درباره خنداندن تماشاگران گفت: «خنداندن مردم مشکل شدهاست، دیگر با این همه گرفتاری نمیتوان مردم را سر شوق آورد. خندیدن زمینه مستعد روحی میخواهد، وقتی فردی روحیه شادی داشته باشد و به سینما بیاید و با یک حرف یا یک حرکت خنده دار قهقهه سر میدهد؛ اما وقتی بهفکر هزار گرفتاری است چهطور میتواند بخندد.»
نصرتاله وحدت در ۹۵ سالگی درگذشت و در قطعه هنرمندان بهخاک سپرده شد.
سالروز درگذشت اسماعیل دمیرچی
وی (زاده یکم اسفند ۱۳۱۶ تهران -- درگذشته شانزدهم شهریورماه ۱۳۹۷ تهران) نویسنده و پیشکسوت صنعت چاپ و نشر است.
دمیرچی از سال ۱۳۳۱ در چاپخانههای علمی، تابان، بانکملی و روزنامه اطلاعات بهکار پرداخت. او در کنار کار، به حوزه آموزش صنعت چاپ توجه داشت و کارهایی را برای آموزش هنرجویان این صنعت، انجام داد. وی در طول خدمت سربازی، به دلیل داشتن تجربه و تخصص، در چاپخانه ارتش مشغول بهکار شد و در سال ۱۳۳۹ در اولین مدرسه چاپ و حروفچینی زندهیاد مرتضی نوریانی استخدام شد.
تأسیس و راهاندازی مراکز آموزش و مشاوره در کارگاههای چاپ و نیز ایده تأسیس موزه صنعت چاپ، از مهمترین اقدامات او بود. البته ایده راهاندازی این موزه بهدلایلی تحقق نیافت.
کتاب «آشنایی با صنعت چاپ» نوشته او، در دوره بیستویکم جایزه کتاب سال ایران، بهعنوان اثر برگزیده انتخاب شد.
وی در این کتاب تلاش کرده بود، جای خالی کتابی ساده اما جامع در زمینه معرفی صنعت چاپ را پر کند. او در آغاز هر فصل، مجموعهای از منابع مرتبط با موضوعات مطرح شده را برای مطالعه بیشتر فهرست کرده است. همسویی و هماهنگی کامل تصویرها و جدولها با موضوعات، نشاندهنده دقت و اشراف مؤلف در بهکارگیری صحیح این عناصر برای انتقال بهتر مفاهیم متن است. اندازه و مکان این عناصر در ترکیب با متن، صفحهآرایی جذابی را فراهم آورده است. کتاب با بیانی گویا و موجز و بهزبان ساده علمی نگارش شده است. استفاده از منابع معتبر علمی و تصویری و نوآوری در شیوه تدوین مطالب و صفحهپردازی از دیگر ویژگیهای ممتاز این کتاب است.
«تاریخ چاپ سنگی»، «گفتوگو با قبیله چاپ»، «هویتهای پایدار»، «آزمونهای خاکستر شده» و «یادداشتهای جاافتاده» از دیگر آثار زندهیاد اسماعیل دمیرچی بهشمار میرود. از کتاب «تاریخ چاپ سنگی» او بهعنوان اولین کتابی که دقیقاً به موضوع چاپ سنگی میپردازد، یاد میشود.
آخرین اثر مکتوب دمیرچی، کتاب «یادداشتهای جاافتاده بود» که او در آن بیشترین اهتمام خود را در راهاندازی موزه صنعت چاپ به نمایش گذاشت. تمام پیگیریها، مکاتبات و اقدامات وی برای راهاندازی موزه چاپ در این کتاب، ثبت شده است.
اسماعیل دمیرچی در ۸۱ سالگی درگذشت و در قطعه نامآوران بهخاک سپرده شد.
سالروز درگذشت غلامعباس جعفری
وی (زاده سال ۱۳۴۱ مشهد -- درگذشته شانزدهم شهریور ۱۳۸۸ نپال) نویسنده، عکاس و کوهنورد است.
جعفری در ۱۳۵۶ گروهی را با نام کلوپ کوهنوردان آزاد مشهد سازماندهی کرد و پس از انقلاب با جمعی از دوستان، «گروه کوهنوردی آزاد مشهد» (که به «گروه کوهنوردی آزادگان مشهد» تغییر نام داد) را تأسیس کرد و بولتن «آزاد» (از شماره ۹ به بعد: «آزادکوه») را بهعنوان نشریه آن گروه (و بعدها، نشریه خودش) منتشر ساخت. در میانههای دهه شصت به تهران رفت و شروع به همکاری با فدراسیون کوهنوردی ایران کرد. او تا ۱۳۷۴ در فدراسیون فعالیت داشت، اما در همین سال از فدراسیون بیرون رفت.
فعالیتها:
وی مربی درجه دو کوهنوردی بود و این مدرک را در سال ۱۳۶۷ دریافت کرد. او همواره فردی مبتکر بود و حتی در برگزاری کلاسهای کوهنوردی هم ابتکار عمل از خود نشان میداد. بهطور مثال برنامههایی مانند نخستین «کنگره کوهنوردی کشور» در سال ۱۳۶۸، اردوی تمرین روشهای صعود زمستانی در منطقه پسندکوه در زمستان ۱۳۷۲ و اردوی تمرین شیوههای سنگنوردی در اخلمد خراسان مردادماه ۱۳۷۳ نمونههایی از فعالیتهای مبتکرانه او بود. عدهای از صاحبنظران معتقدند که کوهنوردی زنان در چارچوب رسمی فدراسیون و انجمنهای دانشگاهی، تا حد زیادی با تلاشهای وی مخصوصاً پس از اردوی اخلمد شکل گرفت.
از دیگر فعالیتهای وی میتوان به همکاری با فصلنامه آزادکوه، خبرنامه فدراسیون کوهنوردی و همکاری با نشریات همشهری، طبیعتگردی، شکار و طبیعت، قشم، شکار، سفر، ایران و وبلاگ شخصیاش آزادکوه اشاره کرد. از او، چند مقاله و عکس هم در نشریههای پر آوازه National Geographic, Climbing منتشر شده است.
صعودها:
وی، بیشتر کوههای مهم ایران و چندین منطقه کوهستانی خارج از کشور مانند قرهقروم، هیمالیا، آلپ، پامیر و کلیمانجارو صعود داشته است.
نخستین صعود زمستانی سوزنی بینالود (سرپرست)؛ ۱۳۶۴.
صعود زمستانی دیواره مُلکوه؛ ۱۳۶۵.
دومین صعود زمستانی «گرده آلمانیها»؛ ۱۳۶۷.
گشایش مسیر روی دیواره شمالی آزادکوه (با محمدتقی بهرهور)؛ خرداد ۱۳۷۰.
صعود تکی یکی از دهلیزهای صعود نشده و دشوار دره یخار دماوند؛ مهر ۱۳۷۱
صعود قله لیلا، ایگر پیک، بالتی پیک (در دوره آموزش هیمالیانوردی توسط UIAA)؛ ۱۳۷۲.
صعود قله ۷۴۹۵ متری کمونیسم (سرپرست تیم ملی)؛ ۱۳۷۴
صعود قله آکونکاگوا (۶۹۶۲ متر، بلندترین قله قاره آمریکا)؛ ۱۳۷۹.
مرگ:
در روز شانزدهم شهریور ۱۳۸۸، بهدلیل واژگون شدن قایقاش در رودخانه تریشولی در نپال، ناپدید شد و هیچگاه نشانی از او یافت نشد. همسرش فرخنده صادق همراه او بود.
صدوشصتوهفتمین شب از شبهای مجله بخارا به عباس جعفری اختصاص یافته بود که عصر یکشنبه، شانزدهم شهریور ۱۳۹۳ با همکاری بنیاد ملت، انجمن کوهنوردان ایران، انجمن غار و غارشناسی ایرانیان و گروههای تور نوبل و پاسارگاد در بنیاد موقوفات محمود افشار، ساختمان کانون زبان فارسی برگزار شد.
زادروز امیرحسین یزدانبُد
وی (زاده شانزدهم شهریور ۱۳۵۶ تهران) نویسنده است.
یزدانبُد تحصیلاتش را در فیزیک کاربردی با گرایش حالت جامد و فلسفه غرب نیمه تمام رها کرد. تحصیلات اصلی وی در زمینه کامپیوتر و امنیت شبکه متمرکز شد. از سال ۱۳۸۴ نوشتن داستان را جدی گرفت اگرچه پیش از آن هم چند یادداشت و تک داستان از او در نشریات چاپ شده بود. وی همزمان وبلاگنویسی را آغاز کرد و در حدود هفتسال وبلاگ «تیلهباز» را نوشت. «پرتره مرد ناتمام» او با اقبال بسیاری روبهرو شد و جوایز بنیاد هوشنگ گلشیری و گام اول را نصیب او کرد. همچنین با همین اثر فینالیست جایزه منتقدان و نویسندگان مطبوعات شد و نامزد دریافت جایزه روزی روزگاری هم بود.
یزدانبُد به خاطر داستان کوتاه «برای مارسیای رذل عزیز» برنده قلم زرین زمانه از رادیو زمانه شد. چهار سال بعد او نخستین رمان خود را منتشر کرد که با نظرات ضد و نقیض فراوانی مواجه شده است. در سال ۲۰۱۴ دانشنامه بریتانیکا در گزارش سالانهاش، از رمان «لکنت» بهعنوان «اثری نامعمول، قطعیتگریز، سورئال، و به شدت مناقشه برانگیز» یاد کرد؛ «رمانی که مخاطب را به تعمق در رابطه داستان و تاریخ فرامیخواند.»
آثار:
مجموعه داستان پرتره مرد ناتمام، نشر چشمه، ۱۳۸۷.
رمان «لکنت»، نشر افق، ۱۳۹۲.
و انتشار تک داستانها:
کروکودیل، داستان همشهری، اسفند ۹۰ فروردین ۱۳۹۱ دوره جدید شماره ۱۱.
ابوغُرَیب، مجله ایران دخت، ۱۹ دی ۱۳۸۸، شماره ۹۰.
انتشار مقالات و یادداشتهای متعدد در روزنامهها و نشریات از سال ۸۶ تا سال ۹۲.
جوایز و دستآوردها:
برنده مشترک لوح و تندیس و جایزه ادبی بنیاد هوشنگ گلشیری برای «پرترهٔ مرد ناتمام».
برندهٔ لوح و تندیس و جایزهٔ گاماول وزارت ارشاد برای «پرترهٔ مرد ناتمام».
برنده لوح و تندیس قلمزرین زمانه به خاطر تکداستان «برای مارسیای رذل عزیز».
برنده نخست بخش برج میلاد در دومین جشنواره داستان تهران به خاطر تک داستان «چند روایت نامعتبر از تپه».
نامزد نهایی جوایز روزی روزگاری، فصل، منتقدین مطبوعات، واو، بوشهر، هفتاقلیم، شهر کتاب و …
دریافت لوح تقدیر برای اجرا و گویندگی بخش ادبیات از شبکه جهانی صدای آشنا.
زادروز عبدالحسین بصیره
وی (زاده شانزدهم شهریور ۱۳۲۴ خرمشهر) نویسنده و مدرس پیشکسوت دانشگاه است.
زندگینامه وی را از زبان خودش بخوانید:
«من در شانزدهم شهریورماه ۱۳۲۴ در خرمشهر بهدنیا آمدم. بخشی از تحصیلات متوسطهام را در دبیرستان بایندُر خرمشهر گذراندم. بعد به تهران آمدم و در سال ۴۲-۱۳۴۱ در رشته ریاضی از دبیرستان البرز دیپلم گرفتم. خرداد ۱۳۴۵ از دانشکده علوم دانشگاه تهران در رشته فیزیک فارغالتحصیل شدم. قبل از ادامه تحصیل، دوسالی را در دبیرستانهای خرمشهر ازجمله بایندر تدریس کردم «شاید به نوعی ادای دین به زادگاهم» و بعد راهی ادامه تحصیل و تدریس در دانشگاه شدم.
در دانشگاه شهید چمران اهواز «جندی شاپور» ۲۰ سال در دانشگاه کردستان «که ابتدا دانشکدهای وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه بود» و این چندسال اخیر با سمت معاون آموزشی در دانشگاه غیرانتفاعی صوفی زنجان کار اجرایی و تدریس کردهام.
در این مدت ۱۴ مقاله علمی، پژوهشیام در مجلات و همایشهای داخلی و خارجی ارائه شده است. دو طرح تحقیقاتی در زمینه استفاده از انرژی خورشیدی و انرژی بادی در استان کردستان با همکاری سازمان هواشناسی استان انجام دادهام. بیش از ۸۰ مقاله علمی در مجله فیزیک، مجله رشد فیزیک و مجله دانشمند ترجمه کردهام و سالها است که عضو هیئت ویراستاران و مشاوران مجله دانشمند هستم.
درباره رابطه دانشجوهای آن زمان با استادان خود بهطور عام و با دکتر حسابی بهطور خاص، شاید بازمانده آن رابطه سنتی و حسنه تعلیم قدما بوده باشد. برای ما استاد همچون پدری معنوی بود و البته استادان اغلب چنین احساسی را القا میکردند. از دکتر حسابی چیزهای زیادی آموختم و قبل از هر چیز نظم و انضباط را، از دانشجویان قبل از خودمان بهما نقل میشد که میتوانید ساعتهایتان را با زمان ورود دکتر بهکلاس تنظیم کنید.
چندی پیش عکسی را از استاد دیدم مربوط بهزمانی که در روزهای آخر عمر پربارشان روی تخت بیمارستانی در سوئیس بستری بودند. ایشان ضمن اینکه با لباس بیمارستان سرم بهدست، دراز کشیده بودند، کتابی را در حال مطالعه در دست داشتند. بیتردید ایشان میدانستند که دیگر نه به ایران و نه به کلاس درس و مباحثه با دانشجویان سابق برنمیگردند و چند روزی دیگر به حیاتشان نمانده است ولی این چه انگیزهای است که ایشان را در این لحظات به مطالعه میکشاند؛ این میتواند خیلی درسآموز باشد.
من انسان خوشبینی هستم هرچند به عزیزانم اغلب میگویم «خوشبین نباش، بدبین نباش، واقعبین باش» پس اگر واقعبینانه هم نگاه کنیم این امکان را بعید نمیدانم.
مطالعه تاریخ علم نشان میدهد که بستر علم در جوامع مختلف فراز و فرودهایی داشته است. اروپا در عصر میانه میلادی دوران فرود علم را داشت و شرق اسلامی در همان عصر دوران فراز و شکوفایی علم را. اروپا از عصر رنسانس و بعد از آن دوران فراز علم را پیمود و شرق اسلامی فرود علم را. این فراز و فرود بهتلاش و زحمت یا به سستی و کاهلی مردم آن عصر بستگی دارد. پس اگر نسل جوان ما مختصری تلاش و زحمت را باور بدارد چون از هوش و ذکاوت لازم برخوردار است، چرا اندیشمندان بزرگ دوباره زاده نشوند؟ من به آینده خوشبین هستم.»
زادروز ابوالقاسم اسماعیلپور مطلق
وی (زاده شانزدهم شهریور ۱۳۳۳ بابل) نویسنده و اسطورهشناس و استاد دانشگاه است.
اسماعیلپور مطلق در ۱۳۵۶ از دانشگاه تهران در رشته زبان و ادبیات انگلیسی لیسانس گرفت و در سال ۱۳۷۰ موفق به دریافت درجه دکترای فرهنگ و زبانهای باستانی از دانشگاه تهران شد. استادان شاخص او مهرداد بهار، احمد تفضلی، ژاله آموزگار، بدرالزمان قریب، محسن ابوالقاسمی و در دوره لیسانس بهرام مقدادی، اسلامی ندوشن، عبدالحسین زرینکوب و شفیعی. کدکنی، پرفسور کلاتز و ژولیت میثمی بودند.
فعالیتهای حرفهای:
رئیس مرکز آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان (آزفا)، دانشگاه شهید بهشتی ۱۳۹۶–۱۳۹۸.
معاون پژوهشی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شهید بهشتی تهران از ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۶.
مدیر گروه زبانشناسی دانشگاه شهید بهشتی تهران از ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۲.
استاد مدعو در دانشگاه مطالعات بینالمللی شانگهای (۲۰۰۴–۲۰۰۶).
رئیس مرکز ایرانشناسی انستیتو مطالعات خاورمیانه شانگهای (۲۰۰۴ تا ۲۰۰۶).
رئیس پژوهشکده زبانشناسی، کتیبهها و متون پژوهشگاه میراث فرهنگی (۱۳۸۶–۱۳۸۸).
عضو انجمن انسانشناسان ایران
عضو هیئت تحریریه مجله انسانشناسی ایران دانشگاه تهران.
عضو هیئت تحریریه مجله نقد زبانهای خارجی دانشگاه شهید بهشتی.
عضو هیئت تحریریه مجله ادیان و عرفان دانشگاه تهران.
عضو انجمن ایرانشناسی اروپا (SIE)
عضو انجمن بینالمللی مطالعات مانوی (IAMS).
استاد مدعو در دانشگاه دولتی مسکو بخش ایرانشناسی از ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۵.
سردبیر مجله بینالمللی مطالعات میراث ایرانی، (Iranian Heritage Studies) از ۱۳۹۸.
آثار:
اسطوره آفرینش در کیش مانی، ویراست سوم، چاپ ششم، (چاپ اول نشر چشمه)، ۱۳۹۶.
اسطوره، بیان نمادین، انتشارات سروش، چاپ ششم، تهران: ۱۳۹۹.
ادبیات مانوی (با همکاری مهرداد بهار)، تهران: نشر کارنامه، ۱۳۹۴.( برنده نشان دهخدا بهعنوان برترین اثر پژوهشی اعضای هیئت علمی دانشگاههای ایران در سال ۱۳۹۵).
سرودهای روشنایی (جستاری در شعر ایران باستان و میانه و سرودهای مانوی)، چاپ دوم، نشر هیرمند، ۱۳۹۶.
چشمههای بیدار: (جستارهای ایرانشناسی)، تهران: نشر هیرمند، چاپ دوم ۱۳۹۹.
ترانههای مازندرانی، نشر رسانش تهران ۱۳۹۶.
اسطوره، ادبیات و هنر، تهران: نشر چشمه، چاپ دوم ۱۳۹۹.
هر دانه شن (مجموعه اشعار)، اسطوره، تهران: ۱۳۸۷.
تا کنار درخت گیلاس (مجموعه اشعار)، اسطوره، تهران: ۱۳۸۸، چاپ دوم ۱۳۹۶.
پشت رودخانه روز (مجموعه اشعار)، تهران: اسطوره، ۱۳۹۶.
بر بال پروانهها (برگزیده اشعار)، تهران: نشر علم.
ترجمهها:
هنر مانوی، هانس یواخیم کلیم کایت، نشر اسطوره، ۱۳۸۴، چ سوم، هیرمند ۱۳۹۶.
زبور مانوی، س. ر. س. آلبری، تهران: انتشارات اسطوره ۱۳۸۷،
ادبیات گنوسی، گروه مؤلفان، چاپ دوم، نشر هیرمند، ۱۳۹۵. (برنده جایزه کتاب سال)
اسطوره و آئین، گروه مؤلفان، نشر اسطوره ۱۳۸۸.
دانشنامه اساطیر جهان، گروه مؤلفان زیر نظر رکس وارنر، تهران: هیرمند، چاپ پنجم ۱۳۸۶. (برنده کتاب سال).
مجموعه هشت جلدی اشعار جهان، نشر اسطوره ۱۳۸۴–۱۳۸۵.
اساطیر جهان، گروه مؤلفان زیر نظر ویلیام داتی، تهران: نشرچشمه، ۱۳۹۲.
ضمیر پنهان، یونگ، چ شانزدهم، نشر قطره، ۱۳۹۶.
رؤیاها، یونگ، چ ۱۲، نشر قطره، ۱۳۹۵.
جهان اسطورهها، مؤلفان: رابرت گریوز و دیگران، تهران: انتشارات جامی، ۱۳۹۵.
اسطوره به روایت تصویر، تهران: پیکره، ۱۳۹۵.
اسطورهها و افسانههای سرخپوستان آمریکا، تهران: چشمه، ۱۳۷۸، چ ۵، ۱۳۹۶..
انسان و اسطوره، پی یر گریوز و دیگران، تهران: هیرمند، ۱۳۹۶.
اسطورهها و افسانههای شرق، تهران، نشر چشمه ۱۳۹۹.
تاریخ مقدس، تهران، جامی، ۱۳۹۹.
زادروز انسیه ملکان
وی (زاده شانزدهم شهریور ۱۳۵۵ تهران) نویسنده است.
ملکان دانشآموخته سینما و روزنامهنگاری است و شروع فعالیت روزنامهنگاریاش از سال ٧٥ در مجله زن روز بعنوان روزنامهنگار بخش تجسمی بود. وی ادامه فعالیتش در مجلات اطلاعات هفتگی، سروش، فردوسی، تجربه، بخارا و روزنامههای جام جم، بانی فیلم، اعتماد بود. فعالیت وی بهعنوان روزنامهنگار در حوزه رسانه و ادبیات و در مجموع چاپ صدها عنوان گفتوگو، گزارش، یادداشت و نقد ادامه یافت.
وی دارای مدرک خبرنگاری حرفهای از مرکز مطالعات رسانه و دارای مدرک خبرنگار حوزه اجتماعی از سازمان جهانی یونسکو است.
آثار:
«گفته بودی به هر حال» انتشارات مروارید.
«کسی در میان شما» انتشارات مروارید.
«پیراهن آبی ترزا» نشر صدای معاصر، چاپ سوم.
«فسخ»، نشر صدای معاصر، چاپ سوم.
انتشار تک داستانهای کوتاه در نشریات داخلی و خارجی.
همکاری با جمال میرصادقی و تصحیح و بازخوانی بسیاری از کتابهای او.
همکاری در تألیف و تصحیح کتاب «فرهنگ داستان» جمال میرصادقی - انسیه ملکان
این کتاب پژوهش گستردهای در معرفی انواع داستان است که با معرفی گونههای متعدد داستانی راهگشای داستاننویسان خواهد بود.
«زاویه دید در قصهها و رمانسها» نوشته جمال میرصادقی به اهتمام انسیه ملکان
پژوهش دیگری است در حوزه معرفی زاویه دید و نمونههای کمیاب قصهها و رمانسهای قدیمی.
گردآوری مجموعهای از داستانهای کوتاه جمال میرصادقی در کتابی با نام «عاشقانهها و سرابها» با انتخاب و مقدمه انسیه ملکان، شامل اغلب داستانهای استاد از نوجوانی تا دهه ٨٠ زندگی با محتوای عشق و جدایی.
داور دو دوره از جشنواره شعر و داستان دانشگاههای تهران. برگزارکننده: دانشگاه امیرکبیر.
نویسندگی و گویندگی در رادیو و تلویزیون در حوزه اجتماعی و ادبی و نوجوان.
گذراندن دورههای ادبیات خلاقه و پرورش خلاقیت در دانشگاههای خارج از کشور ازجمله انگلستان.
شرکت در ورکشاپهای آموزشی داستاننویسی نویسندگان امریکایی.
تدریس داستاننویسی در مؤسسات هنری و فرهنگی و ارائه سخنرانی در حوزه ادبیات داستانی.
و هم اینک مدرس چهار دوره کارگاه آموزش «داستان کوتاه» در دانشگاه علامه طباطبایی است.
وی در حال حاضر مشغول بازنویسی رمان تازهاش است و نیز ادامه تحصیلات در حوزه ادبیات داستانی در انگلستان است.
زادروز هوشنگ مرادیکرمانی
وی (زاده شانزدهم شهریور ۱۳۲۳ کرمان) نویسنده است.
مرادیکرمانی در روستای سیوچ کرمان زاده شهریور شد و تا کلاس پنجم ابتدایی در آن روستا درس خواند و سپس به کرمان رفت.
وی دوره دبیرستان را در کرمان گذراند و سپس وارد دانشگاه شد. دوره دانشکده هنرهای دراماتیک را در تهران گذراند و در همین مدت در رشته ترجمه زبان انگلیسی نیز لیسانس گرفت.
مرادیکرمانی فعالیتهای هنریاش را از سال ۱٣٤٠ با رادیوکرمان آغاز کرد و بعد این فعالیت را در تهران ادامه داد و نویسندگی را از سال ۱۳۴۷ با مجله خوشه آغاز کرد، سپس قصههای مجید را برای برنامه «خانواده» رادیو ایران نوشت که همین قصهها، جایزه مخصوص «کتاب برگزیده سال ۱۳۶۴» را نصیب وی ساخت.
از وی تاکنون کتابهای داستانی زیادی انتشار یافته است که برخی از آنها به زبانهای آلمانی، انگلیسی، فرانسوی، اسپانیایی، هلندی، عربی و ارمنی ترجمه شده و همچنین هجده فیلم تلویزیونی و سینمایی بر اساس داستانهای او به تصویر درآمده است که شاخصترین آنها سریال قصههای مجید به کارگردانی کیومرث پوراحمد است.
آثار ترجمه شده وی جوایزی را نیز از مؤسسات فرهنگی و هنری خارج از کشور بهدست آورده است؛ ازجمله جایزه دفتر بینالمللی کتابهای نسل جوان (۱٩٩٢ ) (IBBY) جایزه جهانی هانس کریستینآندرسن.
برخی کتابهای وی بهشرح زیر است.
خمره، آب انبار، معصومه، من غزال ترسیدهای هستم، قصههای مجید، بچههای قالیبافخانه، نخل، چکمه، داستان آن خمره، مشت بر پوست، تنور، پلوخورش، مهمان مامان، مربای شیرین، لبخند انار، مثل ماه شب چهارده، نه تر و نه خشک، شما که غریبه نیستید، ناز بالش، کبوتر توی کوزه، هوشنگ دوم، ته خیار.
نظر شما