به گزارش خبرنگار ایمنا، سیاست خارجی عربستان سعودی به دلیل تبعیت از قدرتهای بزرگ در منطقه به ویژه آمریکا، انگلیس و دولتهای اروپایی در سالهای گذشته از استقلال عمل و استقلال رأی برخوردار نبوده است.
این روند از پیروزی انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی تاکنون ادامه یافته و با وجود فراز و نشیبهای روابط این دو قدرت بزرگ منطقهای در دهههای گذشته اما همچنان برخی اختلافات به قوت خود باقی است. اوج اختلافات دو کشور جمهوری اسلامی ایران و پادشاهی عربستان سعودی در ژانویه ۲۰۱۶ و با حمله به سفارت عربستان در تهران بود و از آن زمان دو کشور هیچگونه روابط دیپلماتیک ندارند.
با این حال تغییر مناسبات کشورهای منطقه پس از تضعیف جایگاه آمریکا رژیم آل سعود را بر آن داشت که محتاطانه در مسیر از سرگیری روابط با ایران گام بردارد. گفتوگوی ایمنا با جعفر قنادباشی، کارشناس مسائل بینالملل درباره موانع از سرگیری مناسبات سیاسی دو کشور را در ادامه میخوانید:
معرفی سفرای کویت و امارات چه تأثیری بر پیشرفت مذاکرات با عربستان برای از سرگیری روابط با این کشور دارد؟
در گذشته و قبل از بازگشایی سفارت امارات و کویت، پنج دور مذاکره رضایتمند با عربستان برگزار کرده بودیم که موضوع آنها به طور عمده درباره مسائل بازگشایی سفارت بود؛ بنابراین قبل از باز شدن سفارتهای امارات و کویت، انتظار برقراری روابط به وجود آمده بود، البته قطع روابط با عربستان به دلیل موضوعاتی مانند سفر حج یا مسئله نفت و عضویت مشترک دو کشور در اجلاس اوپک، مشابه قطع روابط با دو کشور همسایه دیگر نبوده است بلکه ما ناگزیر برای سفر زائران حج با مقامات عربستان دیدارها و گفتوگوهایی داشتیم و در طول سالهای گذشته در اجلاس اوپک نیز به طور مشترک شرکت کردیم.
ایران هیچگاه خواستار تنش با کشورهای منطقه نبوده است اما عربستان گام در راه اشتباه گذاشت و اقدامات خصمانهای انجام داد و حتی درباره حمله به سفارت این کشور که پس از شهادت تعدادی از حجاج ایرانی در مراسم حج اتفاق افتاد، آثار و مدارکی وجود دارد که نشان میدهد که مقامات عربستان نیز به نوعی در حمله به سفارت دخیل و خواستار چنین رخدادی بودند.
در طول سالهای گذشته نیز با اینکه خواستار تنشزدایی در روابط بودیم، سعودیها اقدامات خصمانهای بر ضد ما انجام دادهاند که در طول مذاکرات ادامه داشته است؛ از جمله کمک به منافقان که به عنوان یک گروهک تروریستی محکوم در جهان شناخته میشوند، همچنین راهاندازی تلویزیونی به زبان فارسی و تبدیل آن به بلندگویی برای تضعیف نظام.
از دیگر اقدامات خصمانه آنها میتوان به کوشش برای کمک به گروههایی اشاره کرد که با شعار قومیتی خواستار تجزیهطلبی ایران هستند اما بدون شک مهمترین اقدامات نسنجیده عربستان بر ضد ایران، کمک به آمریکا برای تحریم نفتی ایران بود که به ترامپ وعده داد در صورت به صفر رساندن صادرات نفت ایران، سهم آن را در بازار جهانی جبران کند.
در شرایط کنونی آیا دو کشور نیاز به از سرگیری روابط سیاسی را احساس میکنند؟
مذاکرات در عراق به خواست عربستان شروع شد، دلیل آن به درستی روشن نیست شاید بیشتر علل مربوط به بیرون از منطقه باشد زیرا با شکست ترامپ در انتخابات آمریکا، پیشبینی آنها ناکام ماند و موضع آنها در منطقه بسیار ضعیف شد از جمله اینکه دست آنها در یمن را کوتاه کرد، در مجموع نشانهها و سیگنالهای زیادی را مخابره کردند که خواستار برقراری رابطه هستند و همین حضور در مذاکرات نشاندهنده تمایل برای برقراری روابط است.
موضوع مهم این است که از نظر کارشناسی روابط ما با رژیم عربستان هیچگاه دوستانه نخواهد بود بلکه ممکن است به عنوان عادیسازی ادامه پیدا کند زیرا عربستان یک نظام پادشاهی است که تاکنون رنگ انتخابات ندیده است و ما یک نظام مردمسالار هستیم و حتی در فرضیات نیز امکان برقراری روابط تنگاتنگ، دوستانه و راهبردی بین دو رژیم که یکی دیکتاتور و دیگری مردمی است، هیچگاه قابل انجام نیست.
آیا این روابط در سطح منافع مشترک برای دو طرف سودمند است؟
بله، بزرگترین هدف کشور ما برای دوری از ایجاد تنش در منطقه این است که دشمن خارجی با سوءاستفاده از آن، زمینه را برای ادامه حضور خود در منطقه فراهم نکند. خواسته و هدف ما پایان تنش در منطقه برای کاهش حضور خارجیها و فروش سلاح به کشورها است و اگر عربستان نیز به منافع ملی خود بیندیشد، چنین هدفی را دنبال میکند.
برقراری این رابطه چقدر نیازمند میانجیگری طرف سوم و حل بحران عراق است؟
شاید پیش از انجام پنج دور مذاکره این احساس وجود داشت و عربستان موتور حرکتی عراقیها بود اما در حال حاضر میتوان گفت که این مراحل پشت سر گذاشته شده است و شرایط مساعدتری برای مذاکره مستقیم دو کشور وجود دارد.
نخستین اتفاق این بود که پس از پایان دوره چهارم مذاکرات، در ایران دولت جدید روی کار آمد و تا زمان استقرار دولت و معرفی معاونان و ترسیم سیاست و راهبرد آن مدتی مذاکرات به تعویق افتاد. این یک روال عادی است که با تغییر رئیسجمهور و احزاب در سراسر دنیا، روند مذاکرات خارجی نیز مدتی به عقب میافتد.
دلایل دیگری نیز وجود دارد، از جمله اینکه پس از آغاز مذاکرات در دولت سیزدهم، عربستان اقداماتی مانند سر بریدن جوانان شیعه که در ادامه روند مذاکرات اختلال ایجاد کرد انجام داد البته ما در این جریانات به دنبال مطرح کردن اختلاف شیعه و سنی نیستیم اما علاقهمند نیستیم کشورهای دنیا ما را به عنوان نظامی بشناسند که با رژیمی وارد مذاکره و برقراری روابط دوستانه شویم که هفت سال و شش ماه است در یمن دست به کشتار میزند، بنابراین تمایل کشور ما برای آغاز مذاکرات صفر و حتی شاید بتوان گفت زیر صفر است.
به نظر شما شتاب گرفتن روند مذاکرات در گروی توقف اقدامات خصمانه عربستان است؟
صددرصد، حتی با وجود آغاز مذاکرات برای برقراری روابط سیاسی با عربستان این کشور اقدامات بسیار خصمانهای انجام داده است؛ از همکاری با بانکها در تحریم اقتصادی ایران گرفته تا تشویق کشورها به قطع همکاری با کشور ما از جمله سودان و جیبوتی که با تشویق عربستان رابطه خود را با ایران قطع کردند. بمباران سفارت ایران در یمن، که جزئی از خاک کشور ما محسوب میشود یا بمبگذاری در سفارت لبنان از این دست اقدامات خصمانه است.
عربستان برای ادامه مذاکرات تا چه اندازه منتظر نتیجه مذاکرات برجام است؟
آنها نگران قدرتمندتر شدن ایران و خواستار محدودیت ما هستند به همین دلیل در تحریم ایران علنی شرکت کردند اما به هیچوجه نمیتوانند در روند مذاکرات هستهای نقشآفرینی کنند، البته آنها حاضرند با اقداماتی مانند جبران کردن سهم نفت ایران در بازار به غرب کمک کنند اما اکنون غرب به شدت نیازمند نفت و گاز است؛ بنابراین آمریکاییها علنی اعلام کردهاند که سیاست فشار حداکثری بر ضد ایران اشتباه فاحشی بود که آنها مرتکب شدند و در چنین شرایطی امکان نقشآفرینی عربستان برای جبران سهم انرژی ایران و تشدید تحریمهای نفتی وجود ندارد، با این حال این کشور همواره به دلیل سیاستهای نادرست و نگرانی از الگوپذیری حکومتهای پادشاهی منطقه از ایرانیها، سیاستهای خصمانه خود را ادامه میدهد.
نظر شما