به گزارش خبرنگار ایمنا، حمیدرضا شعیری امروز_چهارشنبه نهم شهریورماه_ در اولین نشست رویداد فرهنگی «شارستان» با موضوع رابطه شهر و داستان نویسی اظهار کرد: نیاز است که دانشگاهها و فضای آکادمیک کشور با جامعه ارتباط بیشتری داشته باشند، در واقع دانشگاهها باید دربهای خود را بر روی جامعه باز کنند.
وی افزود: ما همیشه در مکان هستیم اما این مکان ترکیبی از فضاهای فرهنگی، اجتماعی، تاریخی، معماری میشود که اگر عنصر ترکیبی انسان به آن اضافه شود، تبدیل به مکان انسانی میشود.
گرهخوردن عنصر هویت با مکان
این روایتشناس و نظریهپرداز حوزه نشانهشناسی با اشاره به تعریف چیستی مکان، تصریح کرد: مکان با عنصر وجودی ما گره خورده است، در واقع مکان هویت بخش هر فردی است، برای صدور شناسنامه و کارت ملی مکان تولد فرد ذکر میشود، در پر کردن فرم استخدام مکان و ملیت فرد پرسیده میشود و نمونههای مشابه دیگر که به خوبی نشان میدهد عنصر هویت با مکان گره خورده است.
وی اضافه کرد: ادبیات و تمامی رشتههای هنری مکان را به تصویر میکشند به عنوان مثال در هنر فرش، «باغ عدن» به عنوان مکان در نقشه و طرح فرش به تصویر کشیده میشود. در ادبیات و رشتههای هنری همواره شاهد ارجاع مکان به تصویر هستیم یعنی ما قادر هستیم مکان را به صورت فیزیکی و انتزاعی دریافت کنیم.
مکانها تمام حس ادراکی پنجگانه را منتقل میکنند
شعیری گفت: همه مکانها اداراکی هستند، هیچ مکانی نیست که به ما حس القا میکنند، بنابراین مکانها شور ادراکی دارند و به ما حس القا میکنند. ادبا و شعرا بر اساس همین شور ادراکی الهام هنری و ادبی میگیرند. مکانها ادراک بویایی، چشایی، شنوایی، لمسی و موسیقیایی دارند به عنوان مثال وقتی از مسجد صحبت میشود، حس موسیقیایی اذان را برای مخاطب القا میکند، پس میتوان گفت مکانها تمام حواس پنجگانه را به فرد انتقال میدهند.
وی ادامه داد: هر مکانی را اسم میبریم، مکان نزدیک خود را برای فرد تداعی میکند، به عنوان مثال وقتی اسم پارک را میآوریم برای فرد نزدیک ترین مکان مشابه که همان جنگل است را تداعی میکند پس میتوان گفت مکانها در درون و خارج از زمان یکدیگر را پوشش میدهند.
بازی با عنصر مکان در ادبیات و هنر
نماینده ایران در انجمن جهانی سمیوتیک تاکید کرد: رمز و راز ادبیات و هنر بازی با عنصر مکان است به ویژه این امر در ادبیات بیشتر اتفاق میافتد در واقع ادبیات مکانها را با اغراق به هم دور و نزدیک میکنند از طرفی مکان در هنر و ادبیات یک ویژگی پیدا میکنند و آن موردی جز نزدیک کردن مکان به تخیل نیست.
وی در ادامه افزود: مکان در ادبیات و هنر کارکرد فیزیکی خود را از دست داده و به کارکرد تخیلی نزدیک میشود به همین جهت شاهد هستیم، مکانها در ادبیات و هنر کارکردهای مختلفی پیدا میکند به عنوان مثال در فیلم سینمایی شاهد هستیم که یک پل به عنوان مکان، جنبه قداست و معصومیت پیدا میکند.
مکانها تولید معنا میکنند
شعیری اظهار کرد: مکانها با حضور انسانها گره خوردهاند از طرفی ما وابسته به مکان هستیم و متقابل مکانها به افراد وابسته هستند در واقع مکانها تولید معنا میکند به عنوان مثال میدان نقش جهان نمونه کامل معنایی مکان است.
وی اضافه کرد: در میدان نقش جهان مسجد به عنوان مکان محضر دانش و باور است در مقابل کاخ عالی قاپو مکان تولید قدرت است، بازار مکان تولید سرمایه و به اشتراک گذاشتن گفت وگو است، فضای خالی وسط میدان جهان مکان رفت و آمد و لذت بردن است که همه این مکانها در کنار یکدیگر در میدان نقش جهان به عنوان یک زنجیره عنصر حضور را شکل میدهند.
شکل گیری دیالکتیک مکان در میدان نقش جهان
عضو مرکز تحقیقات نشانه شناسی دانشگاه لیموژ ادامه داد: در کنار مکانهای نامبرده شده در میدان نقش جهان منارهها و گنبدها در میدان جهان مکان قدسی و تخیلی را شکل میدهند که بر خلاف مکانهای قبلی که حرکت و توجه مخاطب به صورت عرضی بود توجه مخاطب و حرکت معنایی آن عمودی و به سمت پایین به بالا که همان زمین به آسمان است و اینجا است که وارد فضای قدسی و تخیلی میشویم، پس میتوان گفت در میدان نقش جهان شاهد دو نوع حرکت مکانی افقی و عمودی هستیم در واقع در این میدان دیالکتیک مکان شکل گرفته است.
وی تصریح کرد: در کنار شکل گیری مکان دیالکتیکی در میدان نقش جهان شاهد عناصر پارازیت در این میدان هستیم که از لحاظ بافت، ساختار و غیره هیچ همخوانی و همسویی با میدان ندارند به عنوان مثال میتوان سیم کشی و نصب بلندگو در این مکان را نام برد پس مکان میتوانند با ورود عنصری غیر مرتبط دچار پارازیت شوند.
بعثت پیامبران شناسنامه مکانی دارد
شعیری افزود: وقتی از بعثت همه پیامبران صحبت به عمل میآید به عنصر مکان در آن اشاره میشود مانند مبعوث شدن پیامبر اسلام (س) در غار حرا پس میتوان گفت بعثت پیامبران شناسنامه مکانی دارد.
وی اضافه کرد: در روایت داستان شاهد سه مکان هستیم، مکان اول مکانی است یک سری قهرمان با هدف مختلف وارد مکانی میشوند که معضل وچالشی را برطرف کنند، مکان دوم، مکانی است که قهرمانان داستان از نقطه شروع داستان به نقطه اصلی داستان که عامل اصلی وقوع رفتار قهرمانانه و یا منش پهلوانی است، حرکت میکنند و مکان سوم، همان مکان پایانی است، که قهرمان پیروزی خود را در آن جشن میگیرد که از آن به عنوان مکان آرمانی یاد میشود.
این روایتشناس و نظریهپرداز حوزه نشانهشناسی تاکید کرد: ما بدون مکان نه به تخیل و نه به آرمان میرسیم، قهرمان داستان برای اینکه زندگی و هویت داشته باشد نیاز به عنصر مکان دارد.
وی گفت: در کنار ویژگی مثبت مکان در ادبیات، مکان در ادبیات مهاجرین و پسا استعماری رویکرد منفی دارد زیرا در این نوع ادبیات فرد از مکان اصلی خود که زادگاهش است به مکان دیگر که در آن به عنوان فرد غریبه، پناهجو و برده شناخته میشود، مهاجرت میکند که این امر نوعی تحقیر و خشم را به همراه دارد. پس میتوان گفت ریشه ادبیات مهاجران و پسا استعماری مکان است در واقع در این دو نوع ادبیات ژانری به عنوان مکان شکل گرفته است.
به گزارش ایمنا سلسله نشستهای «شارستان» چهارشنبه شبهای هر هفته به همت شهرداری منطقه یک در آرامگاه صائب تبریزی برگزار میشود.
نظر شما