به گزارش خبرنگار ایمنا، پشت هر عکس مفهوم و تفکری عمیق نهفته است و عکاس پیام خود را در قالب شناسایی مشکلات جامعه به مردم و مسئولان میرساند.
عکس انتقالدهنده گیرا و رسای پیامها و دغدغهها در جامعه امروز و جامعه جهانی است. رسانهای به فراگیری همه کره زمین که تأثیر آن بر کسی پوشیده نیست. عکس و عکاسی، هنری است که حرفهای شدن در آن به سرانجامی خوش در جشنوارههای ملی و جهانی میانجامد و نام و نشان ایران و ایرانی را بالا میبرد.
عکاس با عکسهای خود بهجای استفاده از راه ارتباطی زبان و نوشته، از طریق تصویر مفاهیم خود را انتقال میدهد و مخاطب را به سمت خود سوق میدهد. دنیای تصویر و عکس همواره برای انسان جذاب بوده و کمتر فردی است که از عکس گرفتن فراری باشد و به آن علاقه نشان ندهد.
علیاصغر یوسفی، هنرمند عکاس و خبرنگار اراکی از جمله عکاسان موفقی است که با گذشت حدود ۱۰ سال از کار حرفهای در این هنر، چندین عنوان بینالمللی، استانی و ملی کسب کرده است و آخرین آن شرکت در دومین مسابقه بینالمللی «خطوه» بود که به همت آستان قدس حسینی و با همکاری فدراسیون بینالمللی هنرهای عکاسی و انجمن عکاسی عراق برگزار شد.
به بهانه کسب عنوان برترین عکس در رقابت خطوه عراق در بخش «خطوات الیالله؛ گامهایی بهسوی خدا» با این عکاس و فیلمساز گفتوگو کردهایم که در ادامه میخوانید.
جشنواره «خطوه» را چگونه ارزیابی کردید؟
این جشنواره عکس توسط آستان مقدس عتبات حسینی در سه بخش برگزار میشود. عکسهای مستند درباره آئینهای عزاداری و پیادهروی اربعین، یکی از بخشهای اصلی این جشنواره بود. رقابت بخش دیگر نیز مربوط به معماری و بخش سوم درباره حیاتوحش و طبیعت بود که من در بخش گامهایی بهسوی خدا رتبه دوم را کسب کردم.
هفته گذشته اختتامیه این جشنواره در حرم نورانی امام حسین (ع) در کربلا برگزار شد. نمایشگاه آثار در داخل محوطه حرم مطهر برگزار و مراسم اختتامیه نیز در سالن اجتماعات بارگاه منور حسینی اجرا شد.
عکس برگزیده شما چه ویژگیها و مختصاتی داشت؟
عکس از آئینهای محرمی و پیادهروی اربعین است. محیط پیرامونی عکس با حضور یک زن چادری همراه است. نورهایی از بالا بر سر این زن میتابد انگار مسیری به سمت نور مطلق و خداوند را جستوجو و دنبال میکند. کوچههایی که این زن در آنها قدم میزند یک مسیر اعتقادی است که منتهی به همان نوری میشود که بالای سر او قرار دارد و در نهایت به حقانیت و معنویت ختم میشود.
غیر از عراق در چه کشورها و جشنوارههایی عناوین برتر را کسب کردهاید؟
در بیش از صد جشنواره ملی و بینالمللی حاضر بودهام و چندین جایزه ملی و بینالمللی از این رویدادها کسب کردهام. رتبه اول جشنواره بینالمللی art for autism آمریکا، عنوان شایسته تقدیر و بهترین عکاس جشنواره بینالمللی صنایعدستی ترکیه، رتبه سوم جشنواره wanderlust انگلیس و دیپلم افتخار جشنواره بینالمللی بردیچیف اوکراین از مهمترین عناوینی است که در آنها شرکت کردم و رتبه آوردم. در مجموع ۱۰ سال است که به شکل جدی مشغول عکاسی به شکل حرفهای هستیم. البته رشته اصلی من کارگردانی سینما بود اما از سال ۹۱ بهصورت جدی عکاسی را دنبال کردهام.
وضعیت امروز عکاسی و عکاسان چگونه است؟
پاسخ این سوال دو بخش دارد که ابتدا در رابطه با عکاسان توضیح میدهم. عکاسان ایران رو به ترقی و پیشرفت هستند. در همه جشنوارههای عکس سطح دو و یک دنیا، همواره شاهد کسب افتخار عکاسان ایرانی هستیم.
در همین جشنواره عکس خطوه در کربلای حسینی، بیش از نیمی از رتبههای برتر را عکاسان ایرانی از آن خود کردند. کمتر از نیمی از آثار از عکاسان دیگر کشورها بودند. در بخش معماری دو عکاس و در بخش طبیعت هم یک نفر ایرانی از برترینها بودند. حتی در مدالها و دیگر بخشها، عکاسان ایرانی سهم بسزایی داشتند.
درمجموع وضع عکاسی هم از نظر تولید کیفی آثار، کسب رتبههای جهانی و ترجمه منابع روزآمد مطلوب و رو به ترقی است و منابع فارسی و ترجمهای رشته عکاسی فراوان و در دسترس است. این در حالی است که در همین کشور عراق منابع عکاسی ترجمه شده بسیار کم بود.
اما وضعیت عکاسان کشورمان بهویژه در استان مرکزی خوب نیست. بیتوجهی مسئولان، رسیدگی نکردن به وضعیت هنرمندان عکاس و حتی هنرمندان دیگر رشتههای هنری، چه در بین مسئولان استانی و چه مسئولان بالاتر چالش جدی فرهنگ و هنر است. باید گفت هنر و هنرمند جایگاهی در فکر و عملکرد مدیران ندارد و احساس نیازی به هنر نمیشود. گویی مسئولان هنر بهویژه عکاسی را فراموش یا رها کردهاند.
اگر هم در دنیا حرکتی برای عکاسی میشود این با تلاش خود عکاسان و نه مسئولان صورت گرفته است که از زندگی و وقتشان میزنند و اثر هنری تولید میکنند وگرنه در نسبت با سایر کشورها و حتی همین کشورهای همسایه خودمان وضعیت عکاسی ما بحرانی است.
خود من چندین جایزه بینالمللی داشتهام و این افتخار برای استان مرکزی و کشور ایران است، اما تا به امروز حتی یک نفر مسئول فرهنگی و دولتی حتی سراغی نگرفته و شاید خبر هم ندارند که این افتخار کسب شده است.
هنر بین مسئولان چه جایگاهی دارد؟
اساس نگاه مسئولان در ایران به هنر تبلیغاتی است. هنر را جایی قبول میکنند که در اختیار سیستم تبلیغاتی یک فرد یا نهاد خاص باشد. چیزی به نام هنر، هنرمند و تقویت هنری نداریم. به عنوان مثال در شهر اصفهان در ۱۰ سال اخیر چند جشنواره جدی هنری برگزار شده است؛ با توجه به اینکه اصفهان عکاسان متبحر زیادی دارد و از پایههای هنر و فرهنگ ایرانزمین است چه اقدام درخوری برای این جامعه هنری انجام شده است؟.
گاهی هنرمندان را با ورزشکاران به لحاظ شناخت فرهنگی و عمومی مقایسه میکنند. شباهت این دو گروه با یکدیگر در چیست؟
از نظر شناخت عمومی شاید شباهتهایی داشته باشند اما این موضوع عمومیت ندارد. بعضی ورزشها مظلوم هستند. البته بخشی از فوتبال با بقیه متفاوت است. سازمان فرهنگی شهرداری اراک بودجه کلانی دارد، اما هیچ اقدامی در حوزه هنر عکاسی انجام نشده است. همانطور که اشاره کردم مدیران امر ارتباط مناسبی با عکاسان و هنرمندان ندارند. در سطح ملی هم تقریباً وضع به همین شکل است.
آیا از مزایای صندوق اعتباری هنر استفاده کردهاید؟
تنها مزیت صندوق هنر، بیمه بوده که متأسفانه ۳۰ ساله است و مشمول مشاغل سخت که در رسانهها و مطبوعات چاپی لحاظ میشود، نیست. بیمه این صندوق هم تنها نام هنرمندان و نویسندگان را یدک میکشد و تفاوتی از لحاظ مزایا با بیمه مشاغل آزاد ندارد.
در یک نوبت، ۱۴ روز درگیر بیماری کووید -۱۹ شدم اما وقتی به مراکز درمانی مراجعه کردم، گفته شد بند مربوط به کمکهزینه درمان به شما تعلق نمیگیرد؛ زیرا بیمه صندوق هنر همان بیمه مشاغل آزاد است و تفاوتی ندارد. در واقع یک بیمه معمولی است و کارکرد چندانی برای هنرمند ندارد.
عکاسی در دوران کنونی با چه چالشها و آسیبهایی روبهرو است؟
آسیبها گسترده و شرایط پیچیده است. کپیرایت عادی شده است و حتی ادارات و نهادها هم عکسهای عکاسان را بدون اجازه آنها استفاده میکنند. هیچ قانون مشخصی در این خصوص نداریم. از سوی باشگاه فوتبالی تماس گرفتند و گفتند تصمیم دارند یکی از عکسهای من را برنوشته و نصب کنند. همین باشگاه که سالانه میلیاردها تومان پول خرج باشگاهداری و حقوق بازیکنانش میکند وقتی سوال کردم چقدر برای این عکس هزینه در نظر گرفتهاید؟، پاسخی ندادند و انتظار داشتند عکس را رایگان چاپ و از آن استفاده کنند.
وقتیکه یک عکاس اثری تولید میکند برخی گمان میکنند همینکه اسم عکاس پایین عکس قید شود کافی است و حاضر نیستند ریالی برای اثر عکاس پرداخت کنند. این در کنار نداشتن امنیت شغلی در کار رسانهای و عکاسی از مهمترین مشکلات جامعه هنری، بهویژه عکاسان است.
چه پیشنهادی دارید که این وضعیت بهتر شود؟
یکی از راههای نجات فرهنگ و هنر این است که افراد غیرمتخصص از عرصه فرهنگ و هنر کنار بروند؛ افرادی که بیشتر سیاسی هستند و با رابطه مدیر شدهاند، اگر از هنر خارج شوند و هنر و فرهنگ را به هنرمندان باتجربه و کاردان بسپارند، بخش زیادی از مشکلات و چالشهایی که امروز درگیر آنها هستیم حلوفصل میشود.
این باعث میشود تغییر و تحولی در فرهنگ و هنر شاهد باشیم، هرچند این اتفاق بعید است؛ همانگونه که اشاره کردم مسئولان اعتقادی به هنر ندارند و کاری هم که خودشان در آن دیده نشوند و عامالمنفعه باشد انجام نمیدهند. مسئولان حتی یک حرکت و برنامه جدی در عکاسی نداشتهاند و کمکی هم به این بخش هنری نکردهاند.
گاهی اوقات اتفاقاتی میافتد که لحظهای است و تداوم ندارد. انتظار دارند هنرمند خود نزد مدیر فرهنگی برود و درخواستهایی که دارد را بازگو کند؛ درحالیکه هنرمندان توانمند و حرفهای هیچگاه دنبال مدیر و مسئول یکنهاد نمیروند. در همین رقابت هنری خطوه در کربلا و سایر عناوینی را که کسب کردم، یک پیام تبریک عادی هم دریافت نکردم. اینها همه درد است؛ اینکه چرا در سرزمینی با این پیشینه و ظرفیت فرهنگی غنی، دچار این رکود فرهنگی شدهایم، سوالی جدی است.
نظر شما