به گزارش خبرنگار ایمنا و بر اساس یادداشتی که محمدرضا بکرانی، استاد دانشگاه و دکترای علوم سیاسی در اختیار خبرگزاری ایمنا قرار داده است؛ «حزبالله به جهان عرب و اسلام عزت دوباره بخشید»، این جمله را مقاممعظمرهبری (مدظلهالعالی) در خصوص فروپاشی هیمنه پوشالی رژیم صهیونیستی در مقابل حزبالله لبنان فرمودند. معظمله که طی پیامی به سیدحسن نصرالله، رهبر این جنبش، پیروزی رزمندگان مقاومت را پیشبینی کرده و به ایشان نوید پیروزی داده بودند که این بشارت موجبات بهت و حیرت تحلیلگران سیاسی و نظامی دول غرب و شرق را به وجود آورد و برخلاف تصور سیاستمداران کهنهکار و ژنرالهای پرستاره، همگان، شاهد شکست هیمنه پوشالین اهریمنی اسرائیل در مقابل رزمندگان حزبالله، چنان خوار، شکست خورده و زبون از ادامه جنگ بودند.
در خصوص ریشهیابی و دلایل شروع جنگ ۳۳ روزه میتوان به بدعهدی اسرائیل با حزبالله در خصوص توافقنامه ۲۰۰۴ مبنی بر آزادی سه اسیر حزبالله که در بند رژیم اشغالگر زندانی بودند، اشاره کرد که در پی این بدعهدی، حزبالله در سال ۲۰۰۶ عملیاتی تحت عنوان «الوعد الصادق» در خاک اسرائیل انجام داد که در این عملیات دو سرباز اسرائیلی به اسارت نیروهای حزبالله در آمدند، از طرفی دولت رژیم صهیونیستی که پیشتر هم خود را برای جنگ با این گروه آماده کرده بود، این حادثه را بهانهای برای شروع جنگ قرار داد و با پشتیبانی آمریکا، انگلیس و فرانسه و همینطور حمایت کشورهای منطقهای مانند عربستان، مصر، اردن و احزاب و نیروهای داخلی مخالف، به حزبالله لبنان حمله کرد.
سخنان کاندولیزا رایس، وزیرخارجه وقت آمریکا خود گواه دخالت آشکار آمریکا در تحولات لبنان به ویژه جنگ ۳۳ روزه است که در ادامه به گوشهای از آن اشاره میکنیم.
رایس معتقد بود: آمریکا جنگ ۳۳ روزه را تعبیر به درد زایمان که در پی آن خاورمیانه جدید متولد خواهد شد که در آن خبری از مخالفان آمریکا و اسرائیل نیست، میداند.
اسرائیل که با گذشت روزهای ابتدایی جنگ به ضعف نیروی اهریمنی خود در مقابل چریکهای معتقد حزبالله که معنویت را پیشه خود کردند و همچنین در جنگهای پارتیزانی در لبنان شهره بودند، پی برده بود خواستار توقف جنگ شد، اما آمریکا موافق ادامه جنگ بود تا اسرائیل را در موقعیت برتر قرار دهد، آنگاه بر طبل صلح بکوبد.
نیروی هوایی رژیم صهیونیستی که آغازگر این جنگ بود با استفاده از هواپیماهای پیشرفته سوغات غرب، روزانه ۲۷۰ پرواز به قصد کشتار و ویران کردن شهرهای مختلف به ویژه مناطق شیعهنشین انجام میداد، ریخته شدن هزاران بمب خوشهای توسط نیروی هوایی اسرائیل روی مردم بیدفاع لبنان که حاصل آن به خون غلتیدن کودکان و زنان و مردان سالخورده بود هیچوقت از صفحه تاریخ پاک نخواهد شد.
هفته دوم این جنگ، اسرائیل با هدف یکسره کردن آن، نیروی زمینی خود را وارد جنگ کرد و هر بار پیشروی مختصری را در دو مرحله تصرفات مقطعی در روستاها رقم میزدند، اما در کوتاهترین زمان توسط نیروهای حزبالله مجبور به عقبنشینی میشدند، غافلگیریها و شکستهای پیدرپی نیروهای رژیم صهیونیستی توسط نیروهای حزبالله باعث شده بود که لقب اشباح به عنوان سربازان نامرئی از سوی سربازان دشمن به رزمندگان حزبالله اطلاق شود.
سرانجام آمریکا که هم مانند اسرائیل ادامه جنگ را به صلاح خود و این رژیم غاصب دستنشانده ندید، شورای امنیت سازمان ملل را ترغیب به صدور قطعنامه ۱۷۰۱ کرد که بیشتر مایل به خواستههای رژیم صهیونیستی بود تا حزبالله در تاریخ بیستوسوم مردادماه سال ۱۳۸۵ به جنگ پایان داد.
با وجود پایان جنگ ۳۳ روزه، رژیم صهیونیستی هنوز نتوانسته است تحمل حضور بازیگری نوظهور چون حزبالله که توازن قوا را در منطقه به نفع کشورهای اسلامی پیش برده بود و به عنوان یک قدرت منطقهای شناخته میشود را برتابد؛ بازیگر نوظهوری که زمینهساز محور مقاومت در کشورهای دیگری چون فلسطین، سوریه و عراق شده است.
امروزه که سیاستهای فرامرزی امپریالیسم بر حمایت از رژیم اشغالگر اسرائیل و همچنین سیاست ایجاد جبهه «عبری—عربی—غربی»، متمرکز شده، لازم است در مقابل این جبهه شوم، همه مسلمانان متحد شوند و به تقویت جبهه مقاومت و حمایت از رهبر انقلابی و توانمند این جنبش که بدون شک نقش پررنگی در پیروزی حزبالله داشته است، بپردازند و دولتهای خود را در جهت تقویت محور و جبهه مقاومت تشویق کنند.
نظر شما