به گزارش خبرنگار ایمنا، شهر موجودی است زنده، پویا و متحول که در چرخه زمان از عناصر فیزیکی و اجتماعی تشکیل شده است. شهر نشاندهنده نقش انسان و اندیشه والای او و متأثر از عوامل گوناگون است.
پس از انقلاب صنعتی تحولات بنیادین در جوامع رخ داد که موجب ارائه خدمات نوین در شهرها و افزایش رفاه شد. در عصر حاضر، روند رو به رشد جمعیت و افزایش مشکلات شهری در جنبههای مختلف از یکسو و دگرگونیهای حاصل از پیشرفت علم، صنعت و طرح نیازهای جدید سازمانی و اجتماعی از سوی دیگر، نیازمند مدیریت جدید است.
یکی از مفاهیم جدید جهت مقابله با چالشهای کنونی شهرها در عرصه برنامهریزی شهری، شهر هوشمند است. در گفتوگو با فرانک باقری، کارشناس شهرسازی درخصوص ضرورت و ابعاد مختلف شهر هوشمند گفتوگویی انجام دادهایم که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
چرا باید در شیوه سنتی مدیریت شهر تجدیدنظر کرد؟
رشد روزافزون جمعیت و تمرکز آنها در شهرها، آثار مخرب و اغلب فاجعهآمیزی را بر زیستگاههای طبیعی و زندگی بشر میگذارد و شهرها را در معرض بحرانهای ناگوار ازجمله تخریب محیطزیست، نزول زیربناهای موجود، فقدان دسترسی به زمین سرپناه، آلودگیهای زیستمحیطی، خطر کمبود و اتمام منابع طبیعی و در نهایت اتلاف سرمایههای طبیعی و انسانی قرار میدهد؛ از همین رو الزامی است در شیوه سنتی مدیریت شهرها تجدیدنظر و شیوههای جدید مبتنی بر مدیریت واحد شهری به صورت هوشمند را جایگزین کرد. این شیوه مبتنی بر حفاظت و بهبود منابع طبیعی و فرهنگی، گسترش گزینههای حمل و نقل، اشتغال مسکن، توسعه پایدار و ارتقای بهداشت و سالمت و اجتماع سالم است.
شهرسازی هوشمند به چه معنا است؟
ایده شهرسازی هوشمند نخستینبار به عنوان راهبرد توسعه در دهه ۹۰ در شهرهای آسیا_اقیانوسیه جایی که فناوری اطلاعات و ارتباطات نقش مهمی دارد، مطرح شد؛ امروزه دو مدل توسعه از شهرهای هوشمند متداول است. مدل اول بیشتر رویکرد فناورانه دارد و از بخش فناوری اطلاعات و ارتباطات ارتقا یافته که بر پایه آن خدمات و فرایندهای شهری کارآمدتر و اثرگذارتر میشود.
در این تعریف، شهر هوشمند میتواند معادل صنعت هوشمندسازی و شهر دیجیتال در نظر گرفته شود. در مدل دوم، رویکرد جامعنگر دیگری وجود دارد که بین عوامل اجتماعی، اقتصادی، زیستمحیطی، انسانی، فرهنگی و فناورانه تعادل ایجاد میکند که در پاسخ به چالشهای جدید شهرها نظیر تغییرات اقلیمی، توسعههای اقتصادی و کارآمدی استفاده از منابع است.
مطالعه و بررسی سیر تحول شهر هوشمند پایدار، نیازمند مطالعه تاریخی از شهرهای فناوریمحور است. به لحاظ زمانی نخستین تکنولوژی ارتباطی که وارد شهرها شد، تلگراف بود؛ اختراع تلگراف مسیر توسعه در ارتباطات را تغییر داد که برای نخستین بار در حذف محدودیت زمانی و مکانی بسیار اثرگذار بود، به گونهای که عبارت پایان جغرافیا مطرح شد به لحاظ تئوریک نیز شهر با پذیرش و ادغام تکنولوژی در بافت خود شهر اطلاعاتی را شکل داد. شهر اطلاعاتی روی اینکه چطور اینترنت و فضای مجازی و حقیقی میتواند توسعه شهری را تحت تأثیر قرار دهد، تمرکز کرده بود.
با گذشت زمان نگاه تکنولوژیکی شهر اطلاعاتی، جای خود را به نگاه تکنولوژیکی_اجتماعی داد که منجربه پیدایش شهر دیجیتال شد. این تحول نشان داد که میتوان از فناوری برای حل مسائل اقتصادی و اجتماعی به خصوص در زمینه افزایش مشارکت و کاهش محرومیت اجتماعی استفاده کرد.
شهر هوشمند یک مدل توسعه شهری است که از تعامل بازیگران مختلف به وجود میآید و نمایانگر طیفی از اهداف و ویژگیهای مختلف است، مفهوم شهر هوشمند درجه اول شهر را به عنوان یک سیستم که دارای زیر سیستمهای متعدد است، بررسی میکند.
هدف شهر هوشمند چیست؟
این عملکرد زیرسیستم به عنوان یک کل در نهایت به آنها اجازه میدهد که به شیوه هوشمند و هماهنگ رفتار کنند؛ به عبارتی شهر یک سیستم پیچیده متشکل از روابط متقابل متنوع و غیر قابل پیشبینی بین زیرسیستمهای آن است. هدف مدل شهرهای هوشمند، یافتن راهکارهای مناسب برای مدیریت این پیچیدگی به ویژه از طریق حل پیامدهای منفی شهرنشینی جهانی و کیفیت بالاتر زندگی برای جمعیت شهری است. هدف نهایی شهر هوشمند ارائه خدمات هوشمند در کلیه قابلیتهای حیاتی شهر است؛ شهر هوشمند تنها یک موضوع فنی و اقتصادی نیست، بلکه یک سیستم اجتماعی است که در آن سهامداران مستقل متعددی برای رسیدن به اهدافشان رقابت میکنند.
تحولات تکنولوژیک به سوی سیستمهای جهانی حرکت میکند و جدا شدن از سیستمهای جهانی به معنی کُند کردن سرعت حرکت کشور در همه زمینههای اقتصادی، فرهنگی، علمی، اجتماعی، به ویژه شهرسازی است و ازآنجاکه گرایشهای موجود و الگوهای منحصربهفرد تکامل شهر هوشمند به گستره عوامل زمینهای و محیطی وابسته است، بنابراین سیاستگذاران شهرها باید به سرعت این عوامل را بشناسند تا راهبردهای مناسبی را برای شهرهای هوشمند تعیین کنند.
به طور کلی در تبدیل یک شهر به شهر هوشمند، عوامل و اجزای زیادی از قبیل تکنولوژی، انسانها، مؤسسات و نهادها تأثیرگذار هستند؛ در نهایت زیرساختها برای شهر هوشمند محوری و اساسی هستند. فناوری یک عامل توانمندساز برای شهر هوشمند است، اما الزاماً حیاتیترین و مهمترین عامل نیست. ترکیب، اتصال و یکپارچگی سیستمها و زیرساختها برای هوشمند شدن یک شهر اساسی است؛ سیستمهای اصلی گسسته و مجزا نیستند و به یک شبکه چند بعدی و پیچیده از سیستمهای متنوع به هم پیوسته در یک شیوه هم افزایی که عملکرد بهتر و مطلوب را توزیع میکند، تبدیل شدند.
فرایندی که چگونه یک شهر هوشمند به وجود میآید بسیار مهم است، یک بخش کلیدی شهر هوشمند تغییر اساسی شیوههایی است که خدمات تحویل داده میشود و ارائه شهر هوشمند در درجه اول درباره فناوری نیست، بلکه درباره بهبود و تحول خدمات است.
شهر هوشمند چگونه محقق میشود؟
چشماندازها برای آینده بهتر مهم هستند؛ شهر هوشمند باید اقتصاد هوشمند، حکمروایی هوشمند، تحرک هوشمند، محیط هوشمند، مردم هوشمند و زندگی هوشمند داشته باشد و نحوه تعامل بین آنها را پیشبینی کند. اما داشتن چشمانداز برای هوشمند شدن به تنهایی کافی نیست و اقدامات در زمینه قانونگذاری، سیاست و تحول سازمانی مورد نیاز است؛ از طرفی نفوذ هوش به هریک از زیر سیستمهای یک شهر به صورت مجزا برای ایجاد یک شهر هوشمند کافی نیست، بلکه باید در ابعاد کلی در نظر گرفته شود.
گفت و گو از: فریبا باقری، خبرنگار سرویس شهرهای ایران خبرگزاری ایمنا
نظر شما