به گزارش خبرنگار ایمنا، شهید حاجحسین خرازی، فرزند مکتب سیدالشهدا (ع) و از یاران اباعبدالله در قرن حاضر بود. او که بر لبش زمزمه «ما عاشق شهادت هستیم»، همیشه جای داشت، خود عملکننده به ویژگیهای حسینی بود و شهادت را در وجودش نهادینه و شهیدانه زندگی میکرد.
سیدعلی بنیلوحی در کتاب «جز لبخند چیزی گفت» در خصوص علاقه و ارادت شهید خرازی به امام حسین (ع) گفته است: «عاشق محرم و سینهزنی بود، مخصوصاً که لشکر او به نام مقدس امام حسین (ع) بود، ایام محرم شور و حال دیگری در آن پیدا میشد و گردانها به روش سنتی عزاداری میکردند.
بعضی وقتها که دوستان نزدیک در سنگر جمع میشدند، حسین با بازوی قطع شده دستش سینهزنی میکرد.
در بسیاری از کارهای خود ائمه معصومین را سرمشق قرار میداد و به آن رنگ و بوی عاشورایی میداد: هرکس میخواهد بماند و هر کس نمیخواهد آزاد است که برود. این کلام حاجحسین که بوی کربلایی دارد، نشاندهنده سختی کار و حال هوای شب عملیات خیبر است، آن شب همه یاران ماندند، مظلوم حسینم....
حاجحسین تا نامی از سیدالشهدا (ع) میآمد، به پهنای صورت اشک میریخت و از شدت گریه شانههایش میلرزید.
عملیات بدر کربلاییترین حضور یاران حسین در دوران جنگ تحمیلی بود، صبح اول وقت که شش گردان نیروی خطشکن ما جبهه دشمن را تصرف کردند، عراقیها جنگ نامردی را شروع و اقدام به بمباران بسیار وسیع شیمیایی کردند. لشکر در آن یک روز درگیری و نبرد پیش از ۲۰ فرمانده گردان و گروهان شهید داد، وسط هور، در کنار یکی از آبراهها قایق فرماندهی حسین، بدون سنگرو پناهگاه زیر آتش شدید قرار داشت، خیلی وحشتناک بود، هواپیماهای دشمن قایقها را در آبراه بمباران میکردند، بوی دود و آتش و انفجار همه جا را گرفته بود، ما کف قایق دراز کشیده و هر لحظه منتظر بودیم قایق با یک راکت منهدم شود، حاجحسین خیلی آرام، روی لبه قایق نشسته بود و تکان نمیخورد و با دقت حرکت هواپیماها و هلیکوپترهای عراقی را تماشا میکرد، بعد از عملیات، حسین نیروهایی را که سالم برگشته بودند، جمع کرد و خودش برای آنها با صوت و لحن قرآن تلاوت و به یاد شهدا گریه کرد.»
نظر شما