به گزارش سرویس ترجمه ایمنا، برنامهریزان همیشه بر این باور بودهاند که هرچه مبلمان شهری نظیر سیستمهای روشنایی، نیمکتها، علائم رانندگی و فضاهای سبز در شهرها بهتر طراحی شود، شهرنشینان بیشتر به بیرون رفتن از منازل خود و برقراری ارتباط با سایرین ترغیب میشوند. طراحان نیز همواره استفاده از مبلمان شهری را رویکردی برای افزایش تعامل اجتماعی میان مردم، امنیت، بهبود قابلیت دسترسی و ارتقا کیفیت زندگی دانستهاند.
برخی از محققان اخیراً پس از انجام مطالعات متعدد چنین استدلال کردهاند که کمپینهای زیباسازی شهری نقش مهمی در کاهش گرایش مردم به حضور در فضاهای عمومی ایفا میکنند چراکه در پروژههای خود، جنبه زیباسازی را بیش از هر مؤلفه دیگری مورد توجه قرار میدهند و در نتیجه، نیازهای مردم کمترین اولویت را در فضاهای عمومی از آن خود میکند. در این شرایط، مردم نهتنها فضاهای عمومی را مکانهایی برای گرد هم آمدن و برقراری تعامل تصور نمیکنند، بلکه از حضور در آنها به علت نبود قابلیت دسترسی کافی جلوگیری میکنند.
نقش طراحی شهری در میزان گرایش مردم به حضور در فضاهای عمومی
هویت شهرها تنها بر مبنای بناهای تاریخی و سازههای باشکوه مشخص نمیشود، بلکه طراحی فضاهای عمومی نیز نقش مهمی در شهرت یک شهر ایفا میکند. به عنوان مثال در نیویورک آمریکا و پالرمو در ایتالیا، نشاط مردم در فضاهای عمومی به این مناطق هویتی جهانی بخشیده و زندگی در آنها را نیز برای ساکنان بسیار رضایتبخش کرده است. مردم نیویورک از فضاهای عمومی گستردهای برخوردار هستند که در آنها گرد هم میآیند و به صرف وعدههای غذایی میپردازند. ساکنان پالرمو نیز در سراسر جهان به گرد هم آمدن در معابر و تماشای رویدادهای ورزشی در کنار یکدیگر در سراسر جهان شهرت دارند.
بدیهی است که فضاهای عمومی مکانهایی است که کودکان میتوانند در آنها بازی کنند و از یکدیگر و محیط چیزهای بسیاری یاد بگیرند. در این فضاها، دانشآموزان به مطالعه میپردازند و افراد بزرگتر کار میکنند، به پیادهروی میپردازند و لحظاتی را برای استراحت و فراغت از شلوغیهای شهر سپری میکنند. بدون شک، طراحی شهری نقش مهمی در محبوبیت فضاهای عمومی ایفا میکند و میتواند مردم را به حضور در این مکانها، یا کاهش گرایش به گرد هم آمدن در آنها سوق دهد.
طراحان، مدیران، معماران و مهندسها مهمترین نقش را در طراحی فضاهای عمومی ایفا میکنند و تدابیر آنها در این زمینه میتواند برای نسلها، نحوه بهرهگیری از شهرنشینان از فضاهای عمومی را تحت تأثیر قرار دهد. در واقع، نحوه طراحی هر شهر مشخص میکند که ساکنان آنچه فعالیتهایی در فضاهای عمومی انجام دهند و چگونه از آنها بهرهمند و حتی از حضور در آنها محروم شوند.
در الجزیره، پایتخت الجزایر در شمال آفریقا، مناطق شهری در دهه ۱۹۷۰ به سبکی کاملاً مدرن طراحی شد و عناصری نظیر درختان بزرگ، نیمکتها و سیستمهای روشنایی سراسر شهر را فرا گرفت. در نتیجه این نحوه طراحی، مردم از همان آغاز پیدایش شهر تاکنون، همواره با حس امنیت کامل هنگام شب به بیرون از منازل خود میروند، گرد هم میآیند و به انجام فعالیتهای سرگرمکننده با یکدیگر میپردازند. علاوه بر این، وجود درختان بزرگ با سایههای گسترده نیز، انجام فعالیتهای جسمی و پیادهروی در روزهای گرم را نیز خوشایند کرده است و در نتیجه، مردم تقریباً در تمام طول سال از زندگی پویا در خارج از منزل نهایت لذت را تجربه میکنند.
مدیران مکزیکوسیتی، از سال ۲۰۱۳ تحولات زیادی در طراحی شهری ایجاد کردند و فضاهای عمومی را اغلب با هدف جذب گردشگران تغییر دادند. در پی طراحیهای جدید، نیازهای ساکنان شهر به ندرت مورد توجه قرار گرفت و در نتیجه با وجود زیباسازی شهر، مردم به ندرت مایل هستند در فضاهای عمومی گرد هم بیایند و به برقراری تعاملات اجتماعی با یکدیگر بپردازند.
طراحی شهرها برای مردم
هانری لوفور جامعهشناس، روشنفکر مارکسیست و فیلسوف فرانسوی در سال ۱۹۶۸ کتابی به نام "حق شهر" تألیف و در آن شهر را به عنوان چشماندازی مشترک تعریف کرد که در آن تمام شهروندان نسبت به شهر دارای حق هستند و میتوانند آن را خریداری کنند یا بفروشند. از نظر لوفور، فضاهای عمومی حق تمام ساکنان یک شهر است و باید به گونهای طراحی شود که در آنها مردم بتوانند گرد هم بیایند، فعالیت کنند و از زندگی جمعی لذت ببرند.
طی چند دهه اخیر و با افزایش فضاهای شهری خصوصی، دیدگاه لوفور به شدت چالشبرانگیز شده است. به عنوان مثال، اخیراً بسیاری از فضاهای عمومی و پارکهای سراسر لندن، پایتخت انگلستان به مالکیت نهادهای مختلف درآمده است و در نتیجه، مردم کمترین سهم را از آنها دارند و همین رویداد باعث کاهش گرایش شهرنشینان به حضور در فضاهای شهری شده است. جین جیکوبز روزنامهنگار، نویسنده و کنشگر کانادایی-آمریکایی که بیشتر شهرت خود را مدیون مطالعاتش در زمینه طراحی شهری بود، نیز شهرها را فضاهایی مشترک برای تمام مردم تصور میکرد و بر این باور بود که چنانچه نیازهای شهرنشینان در فضاهای عمومی مورد توجه قرار نگیرد، آنگاه افراد بسیار کمی به حضور در آنها میپردازند. یان گل، معمار دانمارکی نیز "زندگی بین سازهها" را از اهمیت بسیار بالایی برخوردار کرده و بر این باور است که برنامهریزان باید در طراحی شهرها نیازهای مردم را به دقت مورد توجه قرار دهند تا شهرنشینان به حضور در تمام نقاط آن برانگیخته شوند.
از آنچه تاکنون گفته شد، نتیجه گرفته میشود که آنچه باعث گرایش مردم به حضور در فضاهای عمومی و بهرهگیری از آنها میشود، نحوه طراحی این فضاها بر مبنای نیازهای شهرنشینان است که میتواند نقش مهمی در افزایش سلامت جسمی و روانی، حس امنیت و برقراری تعاملات اجتماعی میان آنها منجر شود.
نظر شما