به گزارش خبرنگار ایمنا، مسئلهای که در سالهای اخیر و با روند جهانی شدن کارکرد احترام و تکریم والدین را نقص کرده است مفهومی عمیق و ریشهدار به نام «شکاف نسلها» بوده است. نخستینبار اصطلاح شکاف نسلها در دهه ۶۰ در کشورهای غربی مطرح شد که بهنحوی اختلافات فرهنگی میان فرزندان و والدینشان را تشریح میکرد. شکاف نسلی مفهومی است که اختلاف فاحش روانی، اجتماعی و فرهنگی و تفاوت معنادار در بینش و آگاهی، باورها، تصورات، انتظارات، جهتگیریهای ارزشی و الگوهای رفتاری میان دو نسل همزمان در یک جامعه را مورد توجه قرار میدهد.
آنچه به لحاظ روانشناختی پدیده شکاف نسلها را ایجاد میکند مشکلاتی است که به لحاظ ارتباطی و تعامل متقابل بین دو نسل شکل میگیرد. انتظارات اقتصادی و مالی خاص بین فرزندان و والدین، رفتارهای متفاوت فرهنگی و اجتماعی متفاوت و انتظارات اجتماعی متفاوتی که بین دو نسل وجود دارد میتواند نمونههایی از حالات شکاف نسلی باشد.
اختلافات و تفاوتها در حالتهای خرد و جزئی میتواند موضوع اختلاف، نزاعها و فاصله گرفتن مردم یک جامعه در سنین و طبقات متفاوت اجتماعی باشد، پسری که از ناتوانی مالی پدر خود مینالد، دختری که از مخالفتهای والدین خود در مورد نحوه پوشش خود گله دارد، استادی که از نوع رفتار دانشجویانش عصبانی است، میانسالانی که نوجوانان و جوانان را غیرقابل درک و ناهنجار میشناسند و در مقابل جوانانی که بزرگترهای خود را عقبمانده از پیشرفتهای علمی، اجتماعی و مصادیق تمدن میدانند، تمام اینها بهتدریج باعث میشود هیچ فردی، دیگری را بهراحتی درک نکند و در آخر اعتماد، احساس صمیمیت و احترام متقابل در جامعه کمرنگ شود.
تغییر نظام خانواده به فرزندسالاری
خانم ربیعی مادر یک خانواده از رفتار فرزندانش گله دارد و به خبرنگار ایمنا، میگوید: هرچه رفتار خودم با والدینم را با رفتار فرزندانم با خودم و همسرم مقایسه میکنم، حس میکنم در تربیت آنها موفق نبودهایم، متأسفانه در زمانی که ما بچه بودیم خانوادهسالاری حاکم بود هماکنون که تشکیل خانواده داده و بچهدار شدیم، فرزندسالاری حاکم است.
این مادر خانواده ادامه میدهد: من و همسرم تمام خدماتی که یک والدین میتواند به نحو احسن به فرزندش ارائه دهد، به فرزندانمان ارائه دادهایم، اما نمیدانیم کجای تربیت فرزندانمان کاستی داشتهایم که هرچه آنها بزرگتر میشوند، از ما دورتر میشوند و حرفهایمان را درک نمیکنند.
وی میگوید: متأسفانه فرزندانمان هرچه بزرگتر میشوند، کمترین حضور را در کنار من و همسرم دارند و زمانهایی که در منزل هستند، مادام وقتشان را در اتاقهایشان آنهم پشت درهای بسته سپری میکنند و من و همسرم جرأت نداریم بدون اجازه وارد اتاق آنها شویم و یا حتی اعتراض کنیم که چرا در کنار ما غذا نمیخورند.
والدین درک صحیحی از نگرش فرزندان خود ندارند
مینا ۱۸ ساله یکی از فرزندان خانواده به خبرنگار ایمنا، میگوید: من خانوادهام را بسیار دوست دارم اما متأسفانه آنها روز بهروز از لحاظ فکری با من و خواهرم فاصله میگیرند، من و خواهرم هرچه تلاش کردیم که معنا و مفهوم حرفها و صحبتهای خود را به آنها بفهمانیم، اما درک انتظارات و طرز فکرمان برای آنها دشوار است و هیچ پذیرش و انعطافی ندارند، گاهی وقتها که برای متقاعد کردن موضوعی با آنها بحث میکنیم، حس میکنیم میخواهیم یک چوب خشک را انعطاف دهیم که این کار در عمل امکانپذیر نیست.
وی ادامه میدهد: متأسفانه خانوادهمان درکی از فضا و حریم خصوصی فرزندان با والدینشان ندارند و هرزمانی که ما نسبت به این موضوع اعتراض میکنیم، پدر و مادر رفتار خودشان در زمان کودکی و جوانیشان را مثال میزنند و انتظار دارند که ما هم همچون آنها عمل کنیم به همین خاطر من و خواهرم برخی مواقع در بودن کنار خانواده احساس خفگی میکنیم که باعث میشود خودمان را برای جلوگیری از تنش و دعوا در اتاقهایمان حبس کنیم.
سطوح مختلف شکاف نسلی
فرزاد نوابخش، جامعهشناس به خبرنگار ایمنا، میگوید: در پرداختن به مسئله شکاف نسلی سطوح مختلفی وجود دارد، که شامل تفاوت، اختلاف و فاصله است. در همه جوامع امکان روی دادن این مسئله وجود دارد، منتهی در جوامع مدرن این مسئله بیشتر رخ میدهد. در کشور ما تا قبل از انقلاب مشروطه و شروع قرن حاضر، خبری از شکاف نسلی نبود و اگر هم این شکاف وجود داشته، میزان آن چندان زیاد نبوده است.
وی میافزاید: در صدساله اخیر با اتفاقات جدیدی که روی داد، فرآیند مدرن شدن جامعه ایرانی آغاز شد و مسئله شکاف نسل هم ایجاد شد. بین نسلها همواره تفاوتهایی وجود داشته است که برخی از اتفاقات تاریخی باعث شدهاند که این مسئله شدت بیشتری بگیرد. این اتفاقات تاریخی مهم باعث میشوند که نسلها از یکدیگر فاصله بگیرند و نتوانند بهخوبی همدیگر را درک کنند. بعد از انقلاب اسلامی مسئله شکاف نسلی شدت بیشتری به خود گرفت.
ضرورت ایجاد و افزایش گفتوگوی بیننسلی جمعیت
استادیار گروه جامعهشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک تصریح میکند: نزدیک به ۷۰ درصد از جمعیت کشور را نسل جدید تشکیل میدهند، این در حالی است که این جمعیت هنوز در سایه نسل قدیمیتر خود زندگی میکند. باید برای حل این مشکل از زمینههای علمی و فرهنگی استفاده کنیم؛ میتوانیم جریانسازی اجتماعی خوبی را در بحث گفتوگوی ملی خانواده و بیننسلی برقرار کنیم. میان نسلها تفاوت وجود دارد؛ امروز این تفاوتها بیشتر به چشم میخورد که ضرورت دارد تا گفتوگوی بیننسلی شکل گیرد.
وی با اشاره به تغییرات گسترده جامعه طی سالهای اخیر، میگوید: برای بررسی گفتوگوی بین نسلها در ایران باید به این سوال پاسخ داد که آیا طرفین این گفتوگوها برابر هستند و یکدیگر را به رسمیت میشناسند؟ در پاسخ این سوال باید گفت خیر. بهعنوان نمونه والدین دائم به فرزندان خود گوشزد میکنند که ما به این شکل درس نخواندیم و دائم تلاش میکنند این تفاوتها را پررنگ کنند.
نوابخش تصریح میکند: نسل جدید معتقد است نسلهای گذشته ازخودراضی هستند و تنها برای داشتههای خود ارزش قائل میشوند و هیچ اعتنایی به نسل جدید ندارند. همین دلایل باعث میشود این نسلها بهدرستی نتوانند با یکدیگر گفتوگو کنند. نبود وجود طرفین برابر و نداشتن دغدغه مشترک از مشکلاتی است که باعث شده گفتوگوی میاننسلی در کشور دچار مشکل شود.
وی اضافه میکند: براساس تحقیقات میتوان چند علت را از دلایل کاهش گفتوگوی میاننسلی دانست؛ نخست اینکه میزان رضایت جوانان ایرانی از زندگی و احساس آزادی در آنها پایینتر از کشورهای دیگر است. دوم آنکه شبکههای اجتماعی جوانان با واقعیتهای وجودی آنها یکسان نیست.
این جامعهشناس ادامه داد: تحقیقات نشان میدهد دغدغههای اقتصادی در میان جوانان نسبت به کشورهای دیگر بالاتر است. فضای اعتمادسازی بین جوانان نیز مقوله دیگری است که باید مورد توجه قرار گیرد. برخی مسئولان تنها نصیحت میکنند اما گوش شنوایی ندارند از طرفی نسلهای گذشته هم تغییرات گسترده نسلهای جدید را نمیپذیرند. بنابراین، ابتدا باید این چالشها را حل کرد تا گفتوگو در جامعه افزایش پیدا کند.
عواملی که به شکاف نسلی دامن زده است
وی در مورد نسلهای مختلفی که در حال حاضر در جامعه ما وجود دارند، میگوید: یکی از این نسلها، نسل انقلاب است که انقلاب و جنگ را بهعنوان مهمترین اتفاقات تاریخی که تجربه کردهاند، در حافظه خود دارد. همین اتفاقات مهم به الگوهای همیاری، سبک زندگی و ارزشهای موردقبول این نسل شکل دادهاند. اما در نسلهای بعدی عواملی مانند دسترسی بیشتر به رسانههای جدید و شبکههای اجتماعی و سرعت گرفتن فرآیند جهانیشدن باعث شدند که سبک زندگی و جهانبینی متفاوتی شکل بگیرد. این مسئله به شکاف نسلی در جامعه ما دامن زده است.
نوابخش اظهار میکند: در بسیاری از خانوادهها والدین بهرغم اینکه سواد و آگاهی لازم را دارند اما احساس میکنند، نه آنها فرزندانشان را میفهمند و نه فرزندانشان آنها را. این مسئله نشان میدهد که تغییراتی مهم در باورها، اعتقادات، ارزشها و سبک زندگی روی داده است از طرفی یک اتفاق عمومی وجود دارد که نشاندهنده فاصله موجود بوده و آن زمانی است که جوانان و نوجوانان ما احساس میکنند که نسلهای قبلی را درک نمیکنند و متقابل نسلهای سالخوردهتر احساس میکنند که نمیتوانند حرفهای جوانان را بفهمند.
میزان خطرناک بودن شکاف بین نسلی
وی اضافه میکند: ما جامعهشناسان معتقد هستیم که تا حدود معینی از این شکاف نسلی پذیرفتهشده و متعارف است و خطرناک هم نیست. اما وقتیکه شدت این شکاف نسلی بیشتر شود، خطرات بیشتری هم بروز پیدا میکنند. این شکاف تا زمانی که بین ۱۰ تا ۱۵ درصد است خطرناک نیست، اما اگر به بالای ۲۰ تا ۲۵ درصد برسد خطرناکتر میشود.
این جامعهشناس خانواده تصریح میکند: در ابتدا ممکن است اینگونه بهنظر برسد که چون سواد عمومی در جامعه افزایشیافته است، نسلها بهتر میتوانند یکدیگر را درک کنند، اما ورود متغیرهای دیگر این فهم و درک را تحت تأثیر قرار داده و آن را مشکلتر کرده است. فرآیندهای مدرن شدن جامعه و شهرنشینی و کوچک شدن خانهها باعث شدهاند که نهاد خانواده روزبهروز متحولتر شود.
شکاف نسلی نباید به بیاحترامی و خشونت منجر شود / لزوم همزیستی مسالمتآمیز نسلها
وی ادامه میدهد: نسلها از یکدیگر دور شدهاند و همین باعث شده است شکاف بین نسلی در جامعه شدت پیدا کند. نسلهای قدیم نباید توقع داشته باشند که به هر صورتی که شده است، نسلهای جدید را تابع خود کنند. نهادهایی مانند رسانه آموزشوپرورش و خانواده که با جوانان و نوجوانان در ارتباط هستند باید کاری کنند که این شکاف نسلی به بیاحترامی و گفتوگوی توأم با خشونت منجر نشود.
نوابخش بابیان اینکه حتی دولت هم نمیتواند شکاف نسلی را حل کند، میگوید: تحولات سریعی که روی دادهاند خارج از کنترل نهادها هستند و نمیتوان جلوی آنها را گرفت. نهادهایی که در این زمینه مؤثر هستند، تنها میتوانند با دانش، علم و برنامهریزی زمینهای را فراهم کنند که این فرآیند تلطیف شود.
این مدرس دانشگاه اضافه میکند: درحال حاضر همزیستی مسالمتآمیز نسلها با یکدیگر از هر چیز دیگری مهمتر است. نمیتوان تفاوتها را از بین برد، بنابراین به رسمیت شناختن تفاوتها از طریق آموزش مؤثرترین اقدامی است که میتوان در این شرایط انجام داد.
پیامدهای ناگوار شکاف بین نسلی
میلاد مشایخی، روانشناس اجتماعی به خبرنگار ایمنا، میگوید: در حال حاضر شکاف نسلها در کشور بهعنوان یکی از مهمترین مباحث مطرح است. برخی از کارشناسان، شکاف نسلی اتفاق افتاده در دهه هشتاد به بعد را نسبت به دههها و نسلهای گذشته بسیار ملموس میدانند از طرفی موقعیت اجتماعی نسل گذشته با نسل جدید بسیار متفاوت بوده و نمونه بارز آن این بوده که در نسلهای گذشته جوانان و نوجوانان بودند که در جنگ شرکت کردند و کشور را نجات دادند.
وی با بیان اینکه تعامل، تعارض و تقابل از سه عنوان شکاف نسلی است، میافزاید: درگذشته تعامل بین نسلی نسبت به امروز بسیار بیشتر بوده بهنحویکه الگوبرداری خاصی در آن انجام میشد. متأسفانه امروز تقابل در جامعه و بهویژه بین نوجوانان بسیار چشمگیر است و این نسل به نحوی عمل میکنند که میخواهند بهنوعی برای هر مسئلهای با منطق خودشان برخورد کنند.
ضعف خانوادهها در پذیرش برخی رفتارهای فرزندان
این روانشناس اجتماعی تصریح میکند: اگر تعامل در جامعه و بین نسل جدید و نسل گذشته کمرنگ شود درنتیجه منجر به تعارض و تقابل خواهد شد، خانوادهها در پذیرش برخی از رفتارهای کودکان و نوجوانان خود و تعارضات موجود ضعیف عمل کردهاند. سرعت تکنولوژی یکی از عواملی است که نسل جدید را بهکلی از نسلهای سنتی گذشته جدا کرده و همین دلیلی برای ایجاد شکاف بین نسلها شده است.
وی اضافه میکند: شکاف درون نسلی نیز یکی از مشکلاتی بوده که باعث بروز اختلالات رفتاری میشود، آموزشوپرورش به معنای عام یکی از ارکانی است که میتواند در حل معضل شکاف بین نسلی مؤثر عمل کند. متأسفانه توسعه تکنولوژی در عصر ارتباطات در برخی از موارد و بین نسل جدید نوع و شکل جرم را نیز تغییر داده و این خود تلنگری برای توجه بیشتر ارگانهای مربوطه و خانوادههاست.
مشایخی تأکید میکند: خانواده بهعنوان رکن اصلی ایجاد شکاف بین نسلی آنچنانکه باید موفق عمل نکردهاند و همین خود دلیلی برای ایجاد برخی ناهنجاریها و درنتیجه اعمال جرمها خواهد شد به همین خاطر اگر خانوادهها را اقناع کنیم که شکاف بین همه نسلها وجود دارد میتوان بسیاری از مشکلات را رفع کرد.
نظر شما