به گزارش خبرنگار ایمنا، «توافق نهایی» نام کتابی است اثر «دانیلجی» که به راهنمایی افشاگرانه از قراردادهای فوتبال و نقل و انتقالات چند میلیون پوندی و تجارت بزرگ در لیگ برتر انگلیس میپردازد. این کتاب از سوی مجتبی فریدونی مدیرعامل سابق باشگاه ذوبآهن برگردان و ترجمه شده است.
فریدونی برخلاف دیگر مدیر فوتبالی که پس دوری از فوتبال سعی در بازگشت دوباره به گود این رشته را دارند، این روزها مشغول اموری به غیر از ورزش و فوتبال است و حالا با ترجمه این کتاب نشان میدهد وی حواشی و متن فوتبال ایران و اروپا را به خوبی دنبال میکند.
خبرنگار ایمنا گفتوگویی را درخصوص این کتاب تازه منتشرشده و دیگر مسائل حوزه ورزش و فوتبال داشته است که آن را در ادامه میخوانید:
ابتدا در رابطه با کتاب توافق نهایی بگویید
خیلی دوست داشتم کتابی در زمینه فوتبال ترجمه کنم که بحثهای اقتصادی این رشته در آن گفت شده باشد. این کتاب را در فضای مجازی شخصی که در مؤسسه بازرگانی باشگاه بارسلونا است دیدم و به آن علاقهمند شدم، فایل پی دیاف کتاب را خریدم و به دلیل اینکه نویسنده آن در انگلیس علاقهمند به فوتبال و طرفدار لیورپول است، مسائل جذابی را هم گفته که بیشتر مشتاق به ترجمه آن شدم.
کتاب چند بخش دارد و بیشتر به چه موضوعاتی پرداخته است؟
این کتاب چند بخش دارد که در بخش اول، اکوسیستم فوتبال، روابط بین سازمانها و هرچه که در فوتبال دخیل است را از نظر مالی و حقوقی نشان میدهد.
فصل دوم بحث باشگاهها و قراردادهای بازیکنان را شامل میشود. نکات جالبی در این فصل گفته شده مانند بندهای فسخ، آزادسازی و باز خرید که میتواند به مدیران باشگاهها برای تمدید قرارداد کمک کند. سال گذشته که مدیرعامل ذوبآهن بودم بعد از اینکه این کتاب را خواندم قراردادهای بازیکنان فوتبال را مبلغ ثابت نگذاشتم، زیرا یک بازیکن مبلغ ثابتی در باشگاهی میگیرد و برایش هم تفاوتی ندارد بازی کند یا نکند.
قراردادهای ما در آن زمان در باشگاه ذوب آهن به این شکل بود که یک مبلغ پایه تعیین کردیم و سپس با توجه به عملکرد بازیکن به دریافتی آن اضافه میشد. این کار باعث انگیزه بین بازیکنان میشود که خود را به مربی اثبات کنند.
بخش دیگر در رابطه با مربیان است که چه فشارهایی را تحمل میکنند، چه کارهایی را باید انجام دهند و چه کارهایی را نباید انجام بدهند. قسمتی از آن در رابطه با کارگزاران و ایجینتها یا به نوعی واسطهها است که چه وظایفی برعهده دارند، چه نکاتی را باید رعایت کنند و شغلشان چه مزایایی و چه معایبی دارد. بخش آخرش هم که خیلی بحث جذاب است در رابطه با حق پخش تلویزیونی، نحوه قرارداد بستن در لیگهای معتبر و درآمدهایی که از این جهت کسب میکنند، نوشته شده است. برای مثال در لیگ انگلیس سال ۲۰۱۸ تیم آخر جدولی هادرسلی، نود و چهار میلیون پوند فقط از حق پخش درآمد داشت و منچسترسیتی که بالای جدول بوده صد و پنجاه میلیون پوند درآمد از این طریق کسب کرد.
مطالعه این کتاب را به چه کسانی توصیه میکنید؟
برای کسانی که به نوعی در فوتبال نقش دارند، مانند مدیر عامل، اعضای هیئت مدیره، وکلا، کمیته انضباطی و بازیکنان.
ترجمه این کتاب چقدر زمان برد؟
ترجمه توافق نهایی را زمانی که مدیرعامل باشگاه ذوب آهن بودم آغاز کردم و وقت خیلی کمی داشتم، اما در کل از سیزدهم فروردین ماه ۱۴۰۰ شروع و در بهمن ماه به اتمام رساندم. بقیه کارهای جانبی از جمله مجوز وزارت ارشاد و کارهای اداری یک سالی طول کشید، اما ترجمه کتاب حدود ۱۰ ماه زمان برد.
در فوتبال ایران با توجه به این مواردی که اشاره کردید، باشگاههای ما چقدر نیاز دارند قراردادهایشان را اصلاح کنند و چقدر میتواند به سود آنها باشد؟
فوتبال ایران را به طور کامل دنبال میکنم. بازیکنانی که به این نوع قرارداد علاقهای ندارند، بازی کردن در تیم و اینکه در آخر فصل چه رتبهای هم به دست میآورند برایشان فرقی ندارد. در این نوع قرارداد بازیکن اگر تیمش قهرمان شد یک مبلغ و اگر سوم شد یک مبلغ دیگر میگیرد، اگر تیم سقوط کرد برای مثال حدود پنجاه درصد جریمه میشوند. قطعاً بازیکن این نوع قرار داد را دوست ندارد، اما باشگاهها باید با یکدیگر به صورت متحد باشند و از این شیوه برای قراردادها استفاده کنند.
ما در باشگاه ذوب آهن سر حرفمان ایستادیم و غیر از این انجام ندادیم، هر کسی نخواست قراردادی هم بسته نشد. اگر همه باشگاهها از این شیوه استفاده کنند سطح لیگ بالا میرود و بازیکن با انگیزه بیشتری تلاش میکند. بازیکنانی بودند که خیلی برای ما بازی نکردند و اگر قرارداد ثابت با آنها بسته بودیم باید کلی پول میدادیم، اما با این روش وقتی بازیکن بازی نکرده و در ترکیب قرار نگرفته، مبلغ دریافتی آن بر عهده باشگاه است.
این نکته راهم باید بگویم که یکسری از بندهای این قرارداد به نفع بازیکن هم هست، برای مثال مثلاً وقتی بازیکن یا مربی از باشگاهی دیگر پیشنهاد داشت بند فسخ گذاشتیم که معادل مبلغ قرارداد، مبلغ فسخ بود. زمانی که در باشگاه بودم در خصوص قرار داد زهرا خواجوی دروازهبان تیم بانوان این را اجرا کردیم که شاکی بود و اظهار داشت برای اولین بار است که برای فسخ قرار داد چنین چیزی باشگاه میخواهد. وقتی یک بازیکن یا مربی با یک تیم قرارداد دارد و یک باشگاهی دیگر پول بیشتری میدهد، باید حق باشگاه اولی را بدهند و بروند.
آیا دیداری با دانیل جی نویسنده کتاب هم داشتهاید تا از نزدیک در خصوص مطالب این کتاب با وی صحبتی داشته باشید؟
درخواستی داشتم که نویسنده این کتاب در سمیناری دو تا سه روزه این موارد را برای مدیران عامل و اعضای هیئت مدیره باشگاه آموزش دهد، اما او به ایران نیامد. درنهایت ایمیلی به او ارسال کردم که پاسخ داد باید با انتشارات اصلی کتاب صحبت کنید و آنها هم همکاری نکردند. سپس قصد داشتیم اردوی آمادهسازی ذوب آهن را در استانبول برپا کنیم و به همین بهانه با نویسنده کتاب هم دیداری داشته باشم که همان روزها از باشگاه ذوب آهن بیرون آمدم و دیگر پیگیری در این خصوص نداشتم.
فکر میکنید آیا بازهم به مدیریت در ورزش برمیگردید؟
درحال حاضر قصدی ندارم و کسی هم از من دعوت نکرده است، اگر جایی باشد که بتوانم ایدههایی که دارم را عملیاتی کنم، برمیگردم، اما در ایران باشگاهها با دولت ارتباط دارند و اصل فوتبال ما ایراد دارد. اولین درآمد فوتبال پخش تلویزیونی است که در ایران اصلاً حق پخشی وجود ندارد و من هم نمیتوانم با فعال نبودن این سازوکار کنار بیایم.
نظر شما