به گزارش خبرنگار ایمنا، جنگ تحمیلی عراق علیه ایران که هشت سال به طول انجامید، گسترهای به مساحت بیش از ۱۶۰۰ کیلومتر مربع را در بر گرفت و یکی از بزرگترین جنگهای قرن بیستم را رقم زد. پهنه عملیاتی این جنگ از ویژگیهای گوناگون جغرافیای انسانی و طبیعی برخوردار بود و انواع مختلف عملیات نظامی در آن انجام گرفت.
سیدصالح ایمانی، پژوهشگر دفاع مقدس در یادداشتی که در اختیار خبرگزاری ایمنا قرار داده است، به معرفی پادگان ابوذر پرداخته است: «پادگان ابوذر در ضلع شرقی دشت سرپلذهاب قرار دارد. این پادگان در حدود سالهای ۱۳۴۴ تا ۱۳۴۷ ساخته شد و در اختیار تیپ ۳ شاهین از لشکر ۸۱ زرهی کرمانشاه قرار گرفت.
ساختمانهای پنج طبقه پادگان ابوذر که به پادگان شاهین و سرپلذهاب نیز شهرت دارد، به مانند پادگان دوکوهه در جنوب به صورت دوقلو ساخته شده است و همین شباهت سبب شد تا از این پادگان به نام دوکوهه غرب نام برده شود.
برای رفتن به پادگان ابوذر باید از تنگه مرصاد به سمت اسلامآباد رفت و از آنجا به کرند و پس از تنگه پاطاق، حدود ۲۰ کیلومتر مانده به شهر سرپلذهاب، به این پادگان میرسی، هرچند که دیگر این روزها به پادگان شبیه نیست، بلکه بیشتر به بنایی زخمی میماند که از گوشهگوشه آن مظلومیت میبارد.
پادگان ابوذر از همان روزهای نخستین تهاجم بعثیها به ایران، درگیر جنگ شد، آن زمان که دشمن همزمان با حرکت به سوی قصرشیرین و محاصره آن، از بخشی از حوزه سرزمینی این شهرستان گذشته بود.
تانکهای دشمن دشت ذهاب را در نوردیده و راه سر پل را در پیش گرفتند، اما در مسیر با مقاومتهای سرسختانه نیروهای بومی منطقه مواجه شدند که یکی از کانونهای مقاومت در روستای زرینجوب و سهراهی آن شکل گرفت، کسانی که قدرت برداشتن سلاح داشتند، به سپاه پاسداران مراجعه کردند، پاسداران انقلاب نیز با آغوش باز آنها را پذیرفتند و در حد وسع و توان مسلح کردند.
ارتش دشمن فاصله خود را با شهر کمتر کرد، آنها سودای اشغال سرپلذهاب را در سر داشت، غافل از آنکه در دشتی نسبتاً باز قرار گرفته است و موقعیت جغرافیایی منطقه به او اجازه محاصره این شهر را نمیدهد و از همه مهمتر مدافعان این شهر از آمادگی خوبتری برخوردار بودند و جنگندههای نیروی هوایی و تیزپروازان هوانیروز نیز آنها را حمایت میکردند.
در این پیکارها عقابان تیرپروازی چون شهید شیرودی و رزمندگان تیپ ۳ زرهی لشکر ۸۱ کرمانشاه که در پادگان ابوذر مستقر بودند، رشادت و از خودگذشتگی را به اوج رسانیدند و نقشی بیبدیل ایفا کردند، در صورتی که ارتفاعات دانه خشک توسط ارتش عراق تصرف میشد، موقعیت این پادگان در دید و تیر مستقیم متجاوزان و در نهایت در خطر حتمی سقوط قرار میگرفت.
بنابراین با درایت فرماندهان جنگ و رشادت مدافعان، صحنه پیکار به خارج از شهر منتقل شد. نیروهای آرپیجیزن و تیز پروازان هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران، تانکهای ارتش بعث را مورد هدف قرار دادند و آنها را یکی پس از دیگری منهدم و به آتش کشیدند.
نیروهای اشغالگر از روز چهارم تا دوازدهم مهرماه سال ۱۳۵۹ چندین مرتبه به قصد تصرف و اشغال شهر سرپلذهاب با پشتیبانی همهجانبه توپخانه و خمپارهانداز و نیروی هوایی اقدام به عملیات نظامی کردند، اما هر بار ایستادگی و پایمردی جانانه مدافعان شهر، آنان را وادار به پذیرش ناکامی و عقبنشینی کرد.
گروههای متعددی در روزهای اولیه جنگ در پادگان ابوذر شکل گرفتند و ضربات مکرری بر پیکر نیروهای بعثی وارد آوردند. از دشت ذهاب و کوره موش تا بان سیران و تنگ حاجیان و قراویز و ارتفاعات بازیدراز و افشارآباد (فتی افشار) تا ارتفاعات دانه خشک صحنه حضور رزمندگان گیلانغربی، سرپلذهابی و قصر شیرینی و نبرد آنان با نیروهای دشمن بود. این مقاومتها باعث شد تا خطوط جبهه تثبیت و به مرور زمینه حملات برنامهریزی شده رزمندگان جان بر کف فراهم شود.
پادگان ابوذر در طول هشت سال دفاع مقدس بارها هدف بمباران و موشک باران ارتش عراق قرار گرفت و بمباران نظامیان مستقر در این پادگان در شانزدهم اسفندماه سال ۱۳۶۳ روایتهایی از جانفشانیها و فداکاریهای رزمندگان اسلام را در خود جای داده است.»
نظر شما