به گزارش ایمنا، مهرماه سال ۹۷ پیکر نیمه جان پسر ۲۵ ساله به نام رایان به بیمارستانی در غرب تهران منتقل شد. رایان که دچار شکستگی جمجمه و ضربه مغزی شده بود تحت درمان قرار گرفت اما ۹ روز بعد به خاطر آسیب جدی مغزی روی تخت بیمارستان تسلیم مرگ شد. با مرگ رایان مادر وی از پسر جوانی به نام عادل که وی را به بیمارستان منتقل کرده بود شکایت کرد و مدعی شد عادل موجب مرگ پسرش شده است.
با این شکایت عادل که ورزشکار بود بازداشت شد و به درگیری با رایان اعتراف کرد اما مدعی شد قصد قتل نداشته و رایان دعوا را شروع کرده است. عادل در ادامه بازجوییها اظهار کرد: من فقط یک ضربه مشت به چانه رایان زدم اما رایان تعادل خود را از دست داد و روی زمین افتاد. وقتی او روی زمین افتاد و از سرش خون جاری شد ترسیدم و بلافاصله با اورژانس تماس گرفتم و او را به بیمارستان رساندم.
نخستین دادگاه
وقتی پزشکی قانونی در گزارش علت مرگ را ضربه به طاق جمجمه و شکستگی آهیانه و له شدگی مغز اعلام کرد، برای عادل به اتهام قتل کیفرخواست صادر و وی پای میز محاکمه ایستاد. در آن جلسه عادل مدعی شد ضربه مشت را به فک رایان زده و قصد کشتن وی را نداشته است.
با پایان آن جلسه، قضات دادگاه پرونده را به دادسرا برگرداندند تا تحقیق از شاهدان تکمیل و نظر کارشناسان پزشکی قانونی درباره علت تامه مرگ بار دیگر استعلام شود.
نظر جدید پزشکی قانونی
درحالی که کارشناسان پزشکی قانونی در گزارشی اعلام کردند شکستگی آهیانه نمیتواند ناشی از ضربه مشت باشد و احتمالاً شکستگی آهیانه به علت برخورد جسم سخت با سر ایجاد شده است، عادل بار دیگر در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کرد.
در ابتدای جلسه مادر رایان که تنها ولیدم بود درحالی که اشک میریخت درخواست قصاص را مطرح کرد و با اشاره به عادل گفت: این متهم از قبل با پسرم درگیر بود و آگاهانه به صورت پسرم مشت زد که موجب مرگش شد اما حالا مدعی است قصد قتل نداشته است. من به اتهام قتل عمد از او شکایت دارم و برایش قصاص میخواهم.
وقتی عادل روبهروی قضات ایستاد گفت: من ورزشکار هستم و مشت سنگینی دارم اما باور کنید هرگز فکر نمیکردم مشتم باعث مرگ کسی شود. من و رایان عادل بچه بودیم و از قبل یکدیگر را میشناختیم. او مدتی بود دنبال بهانه میگشت تا با من دعوا کند. چند بار جلوی راهم را گرفت و مسخره کرد و میخواست من را اذیت کند که به او بی اعتنا بودم.
آخرین بار وقتی در خیابان او را دیدم دستم را گرفت و از من خواست تا با هم دعوا کنیم. من نمیدانستم با چه انگیزهای قصد دعوا دارد. او شروع به فحاشی کرد و به من مشت زد که جاخالی دادم. من که از رفتار رایان عصبانی شده بودم یک ضربه مشت به چانه او زدم که روی زمین افتاد و یکباره متوجه شدم از سرش خون جاری شده است.
این متهم ادامه داد: من که ترسیده بودم با اورژانس تماس گرفتم اما اصلاً فکر نمیکردم ضربهای که به سر او زدم موجب مرگ او میشود. او وقتی بعد از ۹ روز در بیمارستان جان سپرد من شوکه شدم. ممکن است وقتی که او تعادلش را از دست داد و روی زمین افتاد، سرش آسیب دیده باشد.
سپس قضات از شاهدان درگیری خواستند تا یک به یک آنچه را دیدهاند برای دادگاه تشریح کنند. سه شاهد همگی گفتند لحظهای را که عادل با مشت به رایان زده ندیدهاند. آنها گفتند دوستشان امید که حالا در دادگاه حضور ندارد به عادل و رایان نزدیکتر بوده و احتمالاً صحنه درگیری را دیده است. به این ترتیب قضات دادگاه ادامه جلسه را به بعد موکول کردند تا شاهد درگیری به دادگاه احضار شود.
منبع: رکنا
نظر شما