به گزارش خبرنگار ایمنا، عملیات رمضان تیرماه سال ۱۳۶۱ و در شرایط پیچیده جنگی و آب و هوایی با ایثار و از خودگذشتگی جوانان این مرزوبوم انجام شد؛ علیاصغر حبیبی یکی از این جوانان بود که به عنوان یکی از بسیجیهای لشکر ۸ نجفاشرف، در این عملیات شرکت کرد.
اصغر حبیبی با اشاره به شرایط سختی که رزمندگان در عملیات رمضان با آن دست و پنجه نرم میکردند، اظهار کرد: آب و هوای بالای ۵٠ درجه تیرماه خوزستان و شبهای شرجی، گردوخاک و طوفان، زمین مسطح بدون عارضه و موانع فراوانی که دشمن ایجاد کرده بود، کار را برای رزمندهها پیچیده و مشکل میکرد. از جمله این موانع میدانهای مین با عمق ۱۲٠٠ متر و کانالهای متعدد پر شده با قیر و آب بودند. همچنین مثلثیها که با توجه به تجارب جنگهای جهانی، آمریکاییها پیشنهاد داده بودند، نیز تعبیه شده بود. این مانع عجیب و غریب یک مثلث بزرگ با طول ضلع حدود سه کیلومتر و طول قاعده چهار کیلومتر بود و که با حجم زیادی از پیشرفتهترین تانکها و تیربارها پر شده بود.
وی ادامه داد: شب اول عملیات، طوفان گرد و خاک به پا شد و چشم رزمندهها را میسوزاند و نفس کشیدن را برایشان سخت کرده بود؛ زمین از شن روان پوشیده شده بود و با برداشتن سه قدم تنها یک قدم جلو میافتادیم، بنابراین خستگی زیادی به همراه داشت، زمانی که به فرمانده (آقای جعفری) گفتیم که در این گرد و خاک نمیتوانیم، جلو برویم، پاسخ داد که پیشانیبندهای خود را روی چشمها و چفیهها را روی دهان ببندیم و هنگام تیراندازی آیه و «وَ ما رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَ لکِنَّ اللّهَ رَمی» را بخوانیم تا خدا تیرهای ما را هدایت کند و آیه «وَ جَعَلْنَا مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ سَدًّا وَ مِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا …» را بخوانیم تا دشمن متوجه حضور ما نشود؛ با همین شرایط و توکل به خدا توانستیم پاسگاه زید را بگیریم و ۱۰ کیلومتر هم در خاک عراق پیشروی کنیم.
وی از اعتقاد راسخ و ایمان خالص رزمندگان در آن شرایط سخت نیز سخن به میان آورد و افزود: عملیات رمضان در ماه مبارک رمضان انجام شد و روزه برای رزمندگان واجب نبود، اما تعداد زیادی از آنها روزه مستحبی میگرفتند؛ یکی از آنها به نام محمد اجلالی، با وجود آنکه تازه به سن تکلیف رسیده بود، روزه میگرفت، از او پرسیدم که چرا روزه میگیری؟ پاسخ داد: روزه میگیرم تا حرمت ماه رمضان شکسته نشود.
این آزاده در خصوص غنایم به دست آمده در این عملیات اظهار کرد: حدود ۱۵٠ تانک عراقی در این عملیات سوخت یا عراقیها رها و فرار کرده بودند؛ عمده تجهیزاتی که در عملیات رمضان به غنیمت گرفتیم تانکهای پیشرفته ۷۲ T بودند؛ با این وجود به دلیل شرایطی که پیش آمد، مجبور شدیم عقبنشینی کنیم؛ در فاصله ۱۰ کیلومتری خاک عراق خاکریز زدیم و خط را تثبیت کردیم.
حبیبی به خاطرات ویژه خود از این عملیات پرداخت و گفت: معمولاً صبح عملیات اگر راه باز میشد، بچههای تدارکات آب میآوردند، اما آن موقع هنوز آب نرسیده بود، من هم با قمقمه خالی در دستم به انتهای خاکریز که رسیدم مشاهده کردم که راننده و بدنه یک تانک ۱۰ چرخ عراقی که تا خاکریز ما پیش آمده بود، تیر خورده و آب از آن سرازیر شده بود، رزمندگان قمقمههای خود را از آب آن تانک پر کردند و تعدادی هم دوش گرفتند؛ اینگونه بود که در آن هوای گرم امداد غیبی به داد ما رسید.
وی در ادامه خاطرات خود از امدادهای غیبی در عملیات رمضان، افزود: بعدازظهر یکی از روزهای عملیات رمضان شهید سیدرسول حسنی از من درخواست خوراکی برای رفع خستگی کرد، هنگامی که به دنبال خوراکی میگشتم، متوجه جمعیت رزمندگان دور یک گودال شدم. جلو رفتم و مشاهده کردم که در گودال، پلاستیکی پهن شده بود و چند قالب یخ که بین آن تعداد زیادی کمپوت آستان قدس رضوی وجود داشت، اما هیچوقت نفهمیدیم چه کسی آنها را آورده بود.
نظر شما