ابراهیم نوروزی در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، اظهار کرد: برخلاف تصور عمومی جامعه که گمان میکنند مشکلات اقتصادی اصلیترین و اولین مانع فرزندآوری است، پژوهشهای بینالمللی و ملی حاکی از آن است که اصلیترین متغیر مؤثر در الگوی فرزندآوری خانوادهها، سبک زندگی و نوع نگرش به خانواده است.
وی ادامه داد: اگرچه شرایط اقتصادی بهویژه در دهکهای پایین درآمدی جامعه در تصمیم به فرزندآوری مؤثر است اما دادههای آماری و شواهد عینی موجود نشاندهنده تعریف عمومی اکثریت مردم جامعه از زندگی مطلوب و خانواده ایدهآل بوده که منتهی به الگوی فرزندآوری میشود و شرایط اقتصادی در حد ابزاری محسوس برای توجیه علت بیفرزندی و کمفرزندی است.
این روانشناس اجتماعی تصریح کرد: امروزه جوانان ترجیح میدهند به تحصیل، پیشرفت و بهرهوری شخصی خود از زندگی بپردازند و کمتر وارد چرخه فرزندآوری شوند؛ در واقع رفاه و فعالیتهای خود را به رشد فرزندان ترجیح میدهند. اگر افراد به سطحی از رشد فکری درباره آینده جامعه و نگرانی از کاهش جمعیت برسند، میتوان الگوی فرزندآوری را تغییر داد، البته این رشد فکری نیازمند رشد درونی، ارزشی و توجه به منافع جمعی خواهد بود.
نقش بحران بیاعتمادی در کاهش تمایل به فرزندآوری
وی اضافه کرد: بحران بیاعتمادی، یکی از بحرانهای مهم جوامع امروز است؛ هرچند کشور ما در حوزه بیاعتمادی به مرز بحران نرسیده است اما طی سالهای اخیر بیاعتمادی در جامعه زیاد شده و همین امر باعث شده است که افراد تمایلی برای فرزندآوری نداشته باشند؛ زیرا نمیدانند فردا آبستن چه حوادثی است.
نوروزی تأکید کرد: نباید فراموش کرد که در نسل جدید نسبت به نسل گذشته میزان وفاداری، گذشت و حتی بخشش تغییر کرده است. امروز شاهد هستیم که زوج جوان در مقوله فرزندآوری برخلاف پدر و مادر خود پیشرفت، ارتقای شغلی و راحتی خود را در نظر میگیرد و اگر فرزندآوری مغایر با این مؤلفهها نباشد، اقدام به آن میکنند.
در برخی مفاهیم تربیتی دچار تعاریف غلط شدیم
وی گفت: در برخی مفاهیم دچار تعاریف اشتباه شدهایم؛ بهعنوان نمونه در تربیت بهتر که دغدغه همه والدین دلسوز است دچار تعریف غلط شدهایم و همین فرهنگ جامعه را دگرگون کرده است. آیا تربیت بهتر یعنی رفاه هر چه بیشتر فرزند؟ امروز میدانیم که این اشتباه است اما در سالهای طولانی در کشور اینطور وانمود شد که رفاه بیشتر یعنی تربیت بهتر. اینجاست که باید برخی گزارهها ازجمله واژه تربیت بهتر را بازتعریف کنیم.
این روانشناس اجتماعی اضافه کرد: ریشه تغییر سبک زندگی که مصداق بارز آن نبود تمایل به فرزندآوری است را در همین فردگرایی میتوان جستوجو کرد. وقتی مبنای تصمیمگیریها، برنامهریزیها و راهبردهای افراد، رفاه، لذت، راحتطلبی خود قرار میگیرد، بسیاری از مفاهیم و موضوعات کمرنگ میشوند.
فردگرایی تعریف سبک زندگی را تغییر داده است
وی ادامه داد: با نگاه فردگرایانه، خانواده توجیه زیادی ندارد. داشتن فرزند با نگاه فردگرایانه توجیهی ندارد حتی اگر یک فرزند هم توجیه داشته باشد، فرزندی است که منافع من را تأمین میکند. فردگرایی تعریف سبک زندگی را تغییر داده و موجب شده است تا نگاه افراد نسبت به بسیاری از موضوعات تغییر پیدا کند.
نوروزی تأکید کرد: تعاریفی را در زندگی و ساختارهای اجتماعی داریم که باید مدام مرور شوند. ازجمله اقداماتی که کشورهای موفق در سیاستهای جمعیتی انجام دادند، این بود که برخی مفاهیم را جابهجا کردند، برخی دوگانهها و دو قطبیهایی را ایجاد کردند و موجب شدند نگرش به خانواده و فرزند تغییر کند. اگر این نگرش را تغییر ندهیم قانون، مشوقهای اقتصادی، سایر امتیازها تأثیر زیادی بر مقوله افزایش فرزندآوری نخواهند داشت.
نظر شما