چه وقت تغییر است آقای فدراسیون!

روزهای گذشته حواشی زیادی پیرامون نیمکت تیم ملی فوتبال کشورمان شکل گرفته است و مشخص نیست به چه نتیجه‌ای خواهد رسید.

به گزارش خبرنگار ایمنا، روزهای گذشته و در شبکه‌های مجازی صحبت‌های زیادی از جانشینان احتمالی سرمربی فعلی تیم ملی یعنی «دراگان اسکوچیچ» می‌شود. از یک طرف صفحه رسمی تیم ملی کشورمان در اینستاگرام «کارلوس کی‌روش» را فالو و سپس آنفالو می‌کند و از طرف دیگر منابع خبری از ساختمان سئول می‌گویند که مربی پرتغالی شانس بالایی برای نشستن دوباره روی نیمکت تیم ملی ایران در جام جهانی دارد.

روز گذشته ماجرا از گمانه‌زنی فراتر می‌رود و دو دستگی عجیبی بین بازیکنان تیم کشورمان شکل می‌گیرد؛ عده‌ای خواهان ادامه همکاری فدراسیون و اسکوچیچ هستند و عده‌ای دیگر همین علاقه را تکذیب کرده و به نوعی بدشان هم نمی‌آید جانشین اسکوچیچ همین روزها معرفی شود و حتی نام این جانشین کارلوس کی‌روش باشد. قطعاً در مقام مقایسه، کارلوس کی‌روش پرتغالی یک سر و گردن از دراگان اسکوچیچ بالاتر است و در آن شکی نیست. در این هم تردیدی نیست که مرد پرتغالی در سال‌های حضورش در ایران توانست ساختار خوبی را در تیم ملی کشورمان به وجود آورد اما پرسش اصلی این است که چرا این جابه‌جایی حالا انجام می‌شود و به چه دلیل کی‌روش جزو گزینه‌های اصلی حضور روی نیمکت تیم ایران است.

درحالی‌که تنها ۱۳۴ روز تا آغاز سوت بازی افتتاحیه جام جهانی باقی مانده، مدیران فدراسیون فوتبال نه تنها تا این لحظه برنامه خوبی برای تیم کشورمان نداشته‌اند بلکه حالا مردد بین گزینه‌های هدایت تیم ملی این احتمال وجود دارد با کی‌روش پرتغالی مجدداً همکاری کنند.

اما چرا کی‌روش؟ آیا به نظر می‌رسد این مربی فرشته نجات تیم ملی در این صدواندی روز باقی مانده تا جام جهانی است و برابر آمریکا، انگلیس و ولز که هرکدام حریفان شناخته شده‌ای هستند کار خارق‌العاده‌ای را به نمایش خواهد گذاشت. درست است که بازیکنان زیادی از نسلی فعلی فوتبال ایران، پرورش‌یافته تفکرات کی‌روش هستند اما آیا قرار است دوباره برابر حریفان‌مان دلخوش به ضدحملات و ضربات ایستگاهی باشیم؟ آیا در بازی برابر انگلیس که تیمی سراسر هجومی را گرت ساوتگیت سرمربی این تیم روانه میدان می‌کند دوباره با همان سیستم پایه دفاعی می‌خواهیم وارد زمین شویم و این بار امیدوار باشیم تک‌حمله‌های نصف‌ونیمه‌مان وارد دروازه حریف شود و دقایق باقی مانده را با دفاع اتوبوسی از سه امتیاز حساس دشت شده دفاع کنیم؟

حقیقت این است که کی‌روش در مدت هفت ساله حضور در ایران و با توجه به مدت زیادی که هدایت تیم ملی را برعهده گرفته است، کارنامه قابل دفاعی ندارد. درواقع هیچ جام یا افتخار بزرگی از سوی وی برای ایران کسب نشده و مشخص نیست چرا مدیران فوتبالی کشورمان دوباره نام او را بر زبان انداخته‌اند.

در مدت حضور این مربی پرتغالی در ایران، وی همیشه مورد انتقاد قرار می‌گرفت. علاوه بر دیدارهای دوستانه سطح پایین، ادبیات نه چندان جالب این مربی با منتقدان و مربیان ایرانی، انتقادهای فنی نیز از او کم نبوده است. اگر به خاطر داشته باشید پس از جام ملت‌های آسیا ۲۰۱۵، تیم کی‌روش به خاطر «نتیجه‌گرایی»، «محافظه‌کاری»، «نداشتن تاکتیک جایگزین»، «گلزنی تنها از ضربات ایستگاهی»، «زیبا بازی نکردن» و «بازی تدافعی» مورد انتقاد قرار گرفت. با این حال کارشناسان دیگری، از روش بازی کردن تیم کی‌روش دفاع کرده و موارد انتقاد را نقاط قوت و حرفه‌ای می‌دانند. کی‌روش حتی مواقعی در پاسخ منتقدان می‌گفت تیم او با روشی که «توانایی آن را داشته‌باشد» بازی می‌کند.

نکته دیگر در خصوص کی‌روش پس از ترک ایران، عدم موفقیت وی با مصر در رسیدن به جام جهانی است. او حتی با کلمبیا نیز نتوانست نتایج مطلوبی کسب کند؛ درحالی‌که کارلوس کی‌روش با همین مصر توانست مقام دومی قاره آفریقا را تصاحب کند اما در رسیدن به قطر و جام جهانی موفق نیست و حالا طبق نظر برخی اهالی فوتبال، این حق را دارد که روی نیمکت تیم ملی ایران در جام جهانی بنشیند!

با این حال بهتر است اگر تصمیم نهایی در خصوص تغییر سرمربی تیم ملی اتخاذ شده گزینه‌های دیگری هم روی میز بیاید و اگرچه در آستانه جام جهانی اکثر مربیان بزرگ تحت قرارداد با تیم‌های حاضر در این جام هستند اما فدراسیون فوتبال به دنبال مربیان دیگری باشد که بتوانند با نسل فعلی و خوب فوتبال ایران بدرخشد و سبک جدیدی از فوتبال را با ایران به نمایش بگذارد.

همان طور که در فوتبال داخلی کشور و تیم‌های سپاهان و استقلال گزینه‌هایی مطرح همچون ریکاردو ساپینتو و خوزه مورایس را به ایران می‌آورند این امکان وجود دارد که مربی خوب دیگری هم به این جمع اضافه شود اما از مربیان گذشته حاضر در ایران نباشند، حتی اگر نام برانکو ایوانکوویچ هم مطرح شود!

شاید این استدلال مطرح شود که مربیان نام‌برده با فوتبال ایران آشنا هستند و در این مدت باقی‌مانده می‌توانند گلیم تیم ملی را از آب عمیقی که در آن غوطه‌ور است بیرون بکشند، اما اگر در جام جهانی نتیجه برعکس شد چه می‌شود؛ آیا تضمینی وجود دارد که کارلوس کی‌روش و حتی برانکو بتوانند عملکرد خوبی داشته باشند؟ شاید جالب باشد که خلاف نظر و اقبال عمومی، این مدیران حتی به سمت گزینه‌های داخلی هم بروند و این انتخاب بعضاً عجیب هم دور از ذهن نیست؛ اما مهم‌ترین موضوعی که نباید در حاشیه انتخاب یا ابقای سرمربی تیم ملی فراموش شود سوءمدیریت در فوتبال است. این کلاف سردرگم همچنان دهه‌هاست گریبان‌گیر فوتبال ماست و مشخص نیست دقیقاً چه زمانی این معضل حل خواهد شد. نقش بسزای دلال‌ها در اطراف تیم ملی با آنکه همیشه در حد یک شایعه مطرح شده است دور از ذهن نیست. گویا آن‌ها تیم کشورمان را برای جام جهانی می‌بندند و درنهایت برنده اصلی آن‌ها هستند، حتی اگر میلیون‌ها ایرانی دلخوش به نتایج خوب تیمی باشند که در رویدادی شرکت خواهد کرد که متر و معیار فوتبال آن را مشخص می‌کند و به نوعی ویترین چهارساله هر تیم به حساب می‌آید.

یادداشت از: امیر شمس_ سرویس ورزش ایمنا

کد خبر 586773

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.