به گزارش خبرنگار ایمنا، علی سلاجقه رئیس سازمان حفاظت محیطزیست، در افتتاحیه اولین دوره آموزش محیطبانی در مرکز محیطزیست و تربیت محیطبانان کرج، اظهار کرد: با توجه به مسائلی که در سالهای اخیر بروز کرده آشنایی محیطبانان با مسائل حقوقی در برخورد با متخلفان به امری ضروری تبدیل شده است. در این دوره محیطبانان آموزشهای علمی را در حوزههای مختلف از جمله حیات وحش، بهکارگیری اسلحه، مقابله با آلایندهها، حفظ مناطق حفاظت شده، آموزشهای عملی، مقابله با آتش و دفاع شخصی را فرا میگیرند.
وی افزود: این مرکز به خاطر شیوع کرونا به مدت دو سال تعطیل بود اما به دلیل نیازی که در این حوزه داشتیم مرکز آموزش محیطزیست و تربیت محیطبان بار دیگر فعال شد. با توجه به مسائلی که در سالهای اخیر بروز کرد آشنایی محیطبانان با مسائل حقوقی در برخورد با متخلفان به امری ضروری تبدیل شده است و سعی در آموزش این مسائل را داریم. امروز آسیبهای جبرانناپذیری به محیطزیست وارد شده است، بنابراین مجبور به آن هستیم که گاهی برای حفاظت از محیط زیست از برخوردهای قهری استفاده هستیم.
رئیس سازمان حفاظت محیطزیست اظهار کرد: این دوره میتواند سرآغازی برای محیطبانی جدید باشد، باید تمام ظرفیتهای موجود را به کار ببریم تا بتوانیم از محیط زیست کشور حفاظت کنیم، البته برای اینکه به تراز جهانی برسیم باید امکانات خود را ارتقا دهیم. اگر وضعیت جسمانی محیطبانان را ارتقا دهیم در برخورد با متخلفان زیستمحیطی موفقتر عمل میکنیم و تخلف کمتری را نیز شاهد خواهیم بود.
سلاجقه تصریح کرد: وضعیت محیطزیست کشور مناسب نیست و آموزش محیطبانان میتواند به حفاظت از آن کمک شایانی کند. در این دوره در حدود ۳۰۰ محیطبان در گروههای ۸۰ نفره آموزشهای مورد نیاز را فرا میگیرند، در این دوره اخلاقیات را به عنوان خمیرمایه تلاش محیطبانان در اولویت قرار دارد.
مازوت سوزانده شده در مازندران خطرناکترین نوع مازوت
موضوع نیروگاه مازوتسوز شهید سلیمی نکا در استان مازندران به یکی از چالشهای محیطزیستی مازندران و از دلایل عمده آلودگی هوا در این استان تبدیل شده است. مازوت که از انواع آلایندههای خطرناک برای سلامت انسان و محیطزیست است، همچنان با تمام توان در این نیروگاه سوزانده میشود و با وجود منسوخ شدن در سایر نقاط دنیا به دلیل آلایندگی بسیار زیاد، همچنان در برخی از استانهای کشور مانند مازندران و نیروگاه شازند استان مرکزی شاهد استفاده از این ماده آلاینده برای تولید برق هستیم.
نکته حائز اهمیتی که در رابطه با نیروگاه برق شهید سلیمی نکا وجود دارد این است که بارها اعلام شده دلیل سوزاندن مازوت، کمبود گاز در استان مازندران است و این ادعا در حالی مطرح میشود که در زمان ساخت پتروشیمی میانکاله، نمایندگان استان مازندران در پاسخ به موضوع کمبود گاز در استان که خوراک اصلی پتروشیمی است، بارها اعلام کردند که گاز برای پتروشیمی داریم! در این میان سؤالی که ذهن مخاطب را به خود مشغول کرده این است که چگونه میتوان گاز مورد نیاز را برای یک پروژه مخرب محیطزیستی را فراهم کرد اما گاز نیروگاهی که سالهاست نفس مردم مازندران را گرفته با کمبود مواجه باشد؟
عطاالله کاویان، مدیرکل محیطزیست استان مازندران در برنامه مثبت سلامت، اظهار کرد: پایه این نیروگاه بر مبنای سوخت گاز بنا شده بود اما در سالهای گذشته به دلیل کمبود گاز در استان تصمیم بر این شد تا در این نیروگاه از سوخت مازوت استفاده شود و در مقابل گاز بیشتر در مصارف خانگی مورد استفاده قرار گیرد. حدوداً ۱۵ سال پیش بود که استان با افت شدید فشار گاز در زمستان مواجه شد و از آن زمان در این نیروگاه مازوت سوزانده میشود.
وی ادامه داد: علیرغم پیگیریها همچنان مازوت سوخت اصلی این نیروگاه است. ما با مدیرعامل جدید نیروگاه دیداری داشتیم و طی این دیدار هشت مورد را در رابطه با نیروگاه مطرح کردیم که این نیروگاه باید با قید فوریت این مسائل را پیگیری کند. حدود شش سال پیش محیطزیست برای پلمب کردن نیروگاه اقدام کرده بود و مجدداً نیز ما از قوه قضائیه خواستهایم تا در این موضوع ورود کرده و به مجموعه محیطزیست استان کمک کنند.
مدیرکل محیطزیست استان مازندران گفت: ما در شرایطی هستیم که یک روز هم نمیشود تولید برق را متوقف کرد و به همین دلیل وجود نیروگاه ضروری است اما بحث ما این است که سوختن مازوت به حداقل برسد و به شکل تدریجی سوزاندن این ماده آلاینده حذف شود. مازوت استفاده شده در مازندران آلودهترین نوع مازوت است و ما از مدیرعامل نیروگاه خواستیم که حداقل این مازوت را با مازوت گوگردزدایی شده جایگزین کند.
کاویان خاطرنشان کرد: ما درخواست تأمین گاز برای نیروگاه را از استانداری درخواست کردهایم و امیدواریم که با همکاری کنند. با توجه به اینکه در سال ۱۳۹۶ خط انتقال گاز ۴۲ اینچی دامغان-کیاسر در استان احداث شده است، نباید برای تأمین گاز نیروگاه مشکل داشته باشیم.
بیماریهای همهگیر؛ نتیجه آبشدن یخچالهای طبیعی
تغییر اقلیم، گرمایش جهانی ذوب یخچالهای طبیعی تأثیراتی مخرب بر زندگی انسانها میگذارد. براساس یافتههای جدید پژوهشگران چینی یکی از این تأثیرات، احتمال شیوع بیماریهای همهگیر است.
به گزارش پایگاه خبری فیز (phys.org)، گروهی از پژوهشگران آکادمی علوم چین، در نمونههای جمعآوریشده از برف و یخ یخچالهای طبیعی تبت حدود هزار گونه باکتری یافتهاند. آنها در مقالهای که در مجله نِیچِر بیوتکنولوژی (Nature Biotechnology) چاپ شده است، از نگرانیهایشان درخصوص شیوع بیماری همزمان با آبشدن یخها سخن گفتهاند. ورقهای یخی و یخچالهای طبیعی حدود ۱۰ درصد سطح زمین را میپوشانند و بهعنوان بزرگترین مخزن آب شیرین بهشمار میروند که اکنون در اثر تغییر اقلیم در حال آبشدن هستند.
پژوهشگران آکادمی علوم چین، امکان انتقال گونههای باکتری موجود در برف و یخ به سایر مناطق به دلیل آبشدن یخچالهای طبیعی و ورقهای یخی را بررسی کردهاند. برای این هدف، آنها نمونههای یخ و برف را از ۲۱ یخچال طبیعی در تبت در سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۶ جمعآوری کردند.
آنها نمونههای ذوبشده یخ و برف را آزمایش کردند و ۹۶۸ گونه باکتری منحصربهفرد یافتند که ۹۸ درصد آنها قبلاً هرگز دیده نشده بود. گروهی دیگر از پژوهشگران نیز بهتازگی ویروسهای مختلفی در یخ پیدا کردهاند که مربوط به ۱۵ هزار سال پیش هستند و بیشتر آنها نیز قبلاً مشاهده نشده بودند.
مشکلی که درخصوص این باکتریها و ویروسها وجود دارد این است که احتمال دارد آنها برای حیوانات و انسانها مسری باشند. همزمان با آبشدن این یخ و برفها، احتمال وارد شدن به آب رودخانهها و انتقال آنها به مناطق پرجمعیت وجود دارد. پژوهشگران توصیه کردهاند که مطالعه روی میکروبهایی که احتمالاً بهزودی از سوی یخچالهای طبیعی به همه جهان روانه میشوند بهسرعت آغاز شود؛ زیرا یخ و برفهای تبت پس از آبشدن به رودخانههای متعددی میریزند که از مناطق پرجمعیت چین و هند عبور میکند و احتمال شیوع بیماریهای همهگیر وجود دارد.
دلیل عدم پرداخت حقابهها سوءمدیریت در وزارت نیرو است!
سیدکریم حسینی نماینده مردم خوزستان در مجلس شورای اسلامی، اظهار کرد: حقابه تالابها مشخص شده و وزارت نیرو نیز آن را تأکید کرده است، اما دلیل عدم تخصیص این حقابهها سوءمدیریت وزارت نیرو در مدیریت منابع آب و رهاسازی به موقع آب پشت سدهاست.
وی با حضور در برنامه مثبت سلامت در رابطه با معضل گردوغبار در کشور، افزود: گردوغبار پدیدهای است که در ۱۰ سال گذشته در خوزستان شدت بیشتری گرفته و از سال ۱۳۹۵ دولت مجبور شد که به موضوع گردوغبار در استان ورود کند. مردم خوزستان معتقدند که تا زمانی که گرد و غبار به مرکزنشینان نرسد اقدامی در این رابطه صورت نمیگیرد. ما در این رابطه از قبل هشدار داده بودیم که اگر اقدامی برای مهار کانونهای داخلی و کانونهای موجود در کشورهای همسایه صورت نگیرد این معضل گریبانگیر بیشتر استانهای کشور خواهد شد.
ماینده مردم خوزستان در مجلس شورای اسلامی ادامه داد: مسئولان باید هم در برنامهریزی و هم در بودجهریزی برای مهار ریزگردها برنامههای جدی داشته باشند و ما در مجلس شورای اسلامی بارها این موارد را تذکر دادهایم. در حال حاضر علاوه بر کانونهای خارجی، هفت کانون شناسایی شده در اطراف خوزستان هم میتوانند نقش بهسزایی در ایجاد طوفانهای گردوغبار داشته باشند.
وی در رابطه با پیگیری مجلس در خصوص کانونهای خارجی گفت: ما در چهارمین جلسه ستاد سیاستگذاری موضوع گرد و غبار، اعلام آمادگی کردیم تا از دیپلماسی پارلمانی و جایگاه مجلس برای پیگیری این موضوع کمک کنیم. کشور ترکیه سهم ۵۰ درصدی در بحرانهای کمآبی و گرد و غبار منطقه دارد و این موضوع ورود مجامع جهانی را میطلبد. نیاز است که در این مورد اقدامات جدی شود و مجلس این موضوع را پیگیری میکند.
حسینی اظهار کرد: براساس آخرین گزارشات سازمان محیطزیست بیان شده که با سفرای کشورهای عرق سوریه و ترکیه در این مورد صحبت شده و مقرر شده است که در تیر ماه نیز نشستی با حضور همه کشورهای درگیر در این موضوع برگزار شود.
وی در خصوص کانونهای داخلی اظهار کرد: در خوزستان هفت کانون فعال گرد و غبار وجود دارد که تنها در یکی از این هفت کانون در جنوب شرق اهواز، دولت در سال ۱۳۹۶ اقدام به نهالکاری کرده است و این اقدام نیز در حالی است که کارشناسان معتقدند که نهالکاری در بستر تالابهای خشک شده نفعی ندارد. این طرح شتابزده اجرا شد و در حال حاضر بسیاری از این نهالها از بین رفته و علیرغم صرف هزینه نتیجهای نیز حاصل نشده است.
نماینده مرد خوزستان در مجلس شورای اسلامی در رابطه با حقابه زیستمحیطی تالابها ادامه داد: این حقابهها محاسبه شده و وزارت نیرو نیز آن را تأکید کرده است اما دلیل عدم پرداخت این حقابهها مشکل مدیریتی است و اگر مدیریت منابع آب در پشت سدها و رهاسازی آب به درستی انجام شود، حقابه تالابها، دریاچهها، رودخانهها تخصیص داده میشود و در نتیجه آن طوفان ریزگردها نیز تا حد زیادی فروکش خواهد کرد.
حسینی به مشکلات زیست محیطی استان خوزستان اشاره کرد، گفت: متأسفانه حقابه تالاب هورالعظیم و رودخانه کرخه داده نمیشود و سدهایی که بالادست این تالابها و رودها هستند، حقابهها را رهاسازی نمیکنند. تخصیص حقابه علاوه بر کاهش ریزگردها به رونق کسب و کارهای وابسته به آب و همچنین رونق زندگی مردم بومی این مناطق کمک میکند و سود این فعالیتها به کل کشور میرسد.
وی ادامه داد: ما از ابزارهای قدرت خود برای اجبار کردن وزارت نیرو استفاده کردیم اما سوءمدیریتها ادامه دارد و آبی که میتواند به تدریج از پشت سدها رهاسازی شود و به احیا تالابها کمک کند، در موارد ضروری به یکباره رهاسازی شده و هدر میرود. به دستور مقام معظم رهبری مقرر شده ۵۵۰ هزار هکتار کشاورزی در استانهای ایلام و خوزستان انجام میشود اما به دلیل عدم تخصیص حقابه، ۵۰ درصد این کار مغفول مانده است. خوزستان قطب کشاورزی و دامپروری کشور است و پرداختن به ظرفیت آن میتواند اقتصاد کشور را دگرگون کند.
نایبرئیس کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی خاطرنشان کرد: میزان اعتبارات در نظر گرفته شده برای مهار ریزگردها حدود ۳۲۵ میلیارد تومان و بودجه بیابانزدایی سه هزار میلیارد تومان است که به عقیده کارشناسان کافی نیست. اگر اعتبارات لازم تأمین شود و حقابه تالابها نیز تخصیص داده شود، میتوان امیدوار بود که معضل ریزگردها در کشور تا حد زیادی حل شود.
«کودککشی» سگهای ولگرد و مشارکت مدعیان حقوق سگها در این کشتار!
دریده شدن مرگبار اخیر کودک چهار ساله قمی، اولین مورد از کودککشی توسط سگهای ولگرد نبود؛ حادثه دلخراش دریده شدن گلوی پسر بچه چهار ساله در شهر قم بار دیگر خطر "سگهای ولگرد" را به مسئولان امر و عموم مردم گوشزد کرد و بار دیگر، عمق خطری که با آن روبهرو هستیم را نشان داد.
سالهاست که کارشناسان دلسوز حوزه محیطزیست درباره دخالتهای انسان در طبیعت و چرخه زندگی سگها هشدار داده و راهکارهای مهار گلههای سگ ولگرد که به گفته برخی کارشناسان تعداد آنها از دو میلیون قلاده هم در کشورمان گذشته است را به مسئولان خاطرنشان میکنند اما به نظر گوش شنوایی برای این هشدارها وجود ندارد!
دریده شدن مرگبار اخیر کودک چهار ساله قمی، اولین مورد از کودککشی توسط سگهای ولگرد نبود و مرگ یاسین چهارونیم ساله در بیرجند و متین پنج ساله در بابل موارد دیگری از این واقعه هولناک هستند؛ حمله سگهای ولگرد بیش از سایرین متوجه این گروه سنی میشود و این کودکان بیدفاع هزینه سوءمدیریت ارگانها و ارضای حس انساندوستانه برخی مدعیان حقوق حیوانات را پرداخت میکنند.
به گفته دکتر بهزاد امیری؛ رئیس اداره کنترل و مقابله با بیماریهای مشترک انسان و حیوان وزارت بهداشت هر ساله بیش از ۲۳۴ هزار مورد حیوان گزیدگی در کشور ثبت میشود که بیش از ۹۰ درصد این حیوانگزیدگیها توسط سگهاست!
این حیوان گزیدگیها منجر به انتقال بیماریهای مشترک بین انسان و سگ میشود که کشندهترین این بیماریها "هاری" است؛ هاری بیماری ۱۰۰ درصد کشنده است که به گفته دکتر علیرضا سازمند، استادیار انگلشناس دانشگاه بوعلی سینا، مقابله با آن برای کشور سالانه ۶۲ میلیون دلار هزینه دارد!
درحالی که گزارشات از حمله و گزیدگی مردم و بهویژه کودکان توسط سگهای ولگرد به طور روزانه درحال افزایش است، همچنان شاهد کارشکنیهای شهرداریها و در کنار آن غذارسانی شبکهای به سگها در مناطق مختلف کشور هستیم و گاهی هم که صدای اعتراض شهروندان از پرسه زدن سگها در شهرها بلند میشود و رسانهها این اعتراض را به گوش مسئولان میرسانند، عدهای که خود را حامی حیوانات مینامند، میگویند این سگهای گرسنه، کاری به انسان ندارند و فقط با پرسهزنی در شهر به دنبال سیر کردن شکم خود هستند!
حامیان دروغین حقوق حیوانات که همواره از مخالفان سرسخت مهار جمعیت سگهای ولگرد هستند حتی از به کار بردن کلمه "ولگرد" برای سگها به خشم میآیند و نام " بلاصاحب" را برای این دسته مناسبتر میدانند! این افراد بر این باورند که انسانها با توسعه شهرها به زیستگاه حیوانات تجاوز کردهاند و اکنون نباید از آنها بترسند بلکه باید به هر طریقی که شده شکمشان را سیر کنند! حساسیت این افراد نسبت به سگهای ولگرد در حالی است که آنها نسبت به آزار و حتی مرگ همنوعان خود توسط سگها بیتفاوت هستند و گاهی در نهایت وقاحت در واکنش به حمله سگها به شهروندان به صراحت مدعی میشوند "کرم از خود درخت است! "
جالب اینجاست که افراد به اصطلاح حامی حقوق حیوانات این حمایت را تنها محدود به سگها میدانند و در مقابل گزارشات مکتوب و متعددی که از حمله گلهای سگهای ولگرد به یوزپلنگ، توله پلنگ، گراز، آهو و … فقط چشمان خود را میبندد و با خونسردی از کنار آن میگذرند! این چشمپوشی در حالی است که بسیاری از این گونهها در اکوسیستم جایگاهی به مراتب بالاتر از سگ دارند و در واقع سگها، مهاجمان زیستگاه این حیات وحش هستند.
در مقابل همه این خسارات وارده به شهروندان، حیاتوحش، داغدار شدن خانوادهها و تحمیل هزینههای سنگین به کشور، سازمانهای مسئول بهویژه شهرداریها باید پاسخگوی عملکرد خود در مقابل عدم مدیریت پسماندهای شهری و جمعآوری و نگهداریهای سگهای ولگرد باشند و باید مشخص شود که چرا با وجود تأکید اساتید برجسته دانشگاهی، وزارت بهداشت، سازمان محیطزیست و کارشناسان دلسوز و واقعی محیطزیست کشور، چرا هنوز قانونی برای ممنوعیت غذارسانی به سگهای ولگرد و جمعآوری کامل آنها در کشور وضع نشده است؟
نظر شما