به گزارش خبرنگار ایمنا و براساس مقالهای از فهیمه فدایی دکترای جغرافیا و برنامهریزی شهری، ناحیه تاریخی شهرها به واسطه قدمت تاریخی و وجود عناصر با ارزش تاریخی، در هویت بخشی به حیات شهری همواره نقش بارزی ایفا کرده است. این بخش از شهر به دلیل موقعیت مناسب ارتباطی، قرارگیری بازار اصلی شهر و قلب تپنده اقتصادی، دارای ارزش و جایگاه منحصر به فردی در ساختار فضایی و کارکردی شهر است.
در واقع بافت تاریخی شهر تجلیگاه ابعاد فرهنگی و اجتماعی مردمانی است که در دورههای تاریخی در شهر، روزگار سپری کرده و هویت فرهنگی آن را به ثبت رساندهاند؛ این گونه بافتها علیرغم دارا بودن پتانسیلهای فراوان، در طول زمان با مشکلاتی همچون ناهمخوانی کالبد و فعالیت، وجود عناصر ناهمخوان شهری، پایین بودن سرانه برخی کاربریها، نبود سلسله مراتب مناسب در شبکه ارتباطی، نفوذناپذیری به داخل بافت ارگانیک، کاربریهای ناسازگار و جاذب ترافیک، وجود فضاهای بیدفاع و رها شده و کمبود فضاهای عمومی مناسب مواجهاند.
تمام این موارد موجب کاهش اهمیت و ارزش بافت شده و جابهجاییهای جمعیتی و خروج گروهها با توان مالی بالا را از محدوده بافت مرکزی شهر موجب شده است؛ بنابراین حفظ، احیا و بازآفرینی آنها و انطباق آن با کلیت سیستم شهری از جمله ضرورتهایی است که میتواند حیات ناحیه تاریخی را همگام با شهر تضمین کند.
حفظ و صیانت از میراث کالبدی و اجتماعی شهرها راهی برای جلوگیری از نابودی تاریخ و هویت شهر و شهروندان آن است. بازآفرینی شهری شکل کامل و جامعی از عمل و سیاست است و با تأکید بر اقدامات یکپارچه که با مشارکت مردم تحقق مییابد، موجب بروز ایدههایی در زمینه توانمندسازی کالبد و ساکنان میشود. هدف از اجرای سیاستهای بازآفرینیشهری، ارتقای شرایط مطلوب برای شهروندان و مخاطبان فضاهای شهری از طریق ایمنسازی و مقاومسازی ساختمانها، توسعه و بهبود زیرساختهای شهری، تأمین خدمات شهری مورد نیاز، آموزش ساکنان، ایجاد فرصتهای شغلی، تقویت نهادهای مدیریت محلی و دفاتر خدمات محلهای مردم نهاد، الگوسازی و ترویج قواعد و دستورالعملهای کیفی ساختوساز است؛ بنابراین بازآفرینی بافت تاریخی شهر میتواند زمینهساز مناسبی برای توسعه درونی شهرها، حفظ و احیای کالبدی و اجتماعی- فرهنگی آنها باشد.
واژه بازآفرینی از ریشه فعل به معنای احیا کردن، جان دوباره بخشیدن، احیا شدن، از نو رشد کردن و نشاط بخشیدن است. رویکرد بازآفرینی شهری، جدیدترین رویکرد در توسعه و حفاظت از بافتهای تاریخی محسوب میشود. بازآفرینی در قالب برنامههای مستمر، مقطعی و بلندمدت با نگاه به گذشته و بدون پاکسازی هویتهای تاریخی دورههای مختلف، به خلق هویتی متناسب با شرایط زندگی مردمان عصر حاضر میاندیشد.
مفهوم بازآفرینی از اواخر دهه ۱۹۷۰ و ۸۰ میلادی، به عنوان یکی از رویکردهای اصلی دولتهای اروپای غربی و آمریکای شمالی مورد توجه قرار گرفته است و با پشتیبانی طلایهداران تئوری انتقادی و جامعهگرایان مشهوری نظیر جیکوبز مطرح شد و بعدها با تقویت دیدگاه تعاملی به عنوان یکی از ارکان مرمتشهری اعتباری مضاعف یافت.
در بازآفرینی شهری، شناخت و بررسی روابط میان ویژگیهای کالبدی و واکنشهای اجتماعی، نقش انجمنها، گروهها و مسائل اجتماعی، توجه به سیاستهای شهری، اهمیت نیروهای اقتصادی، تأثیر پارامترهای فرهنگی، عوامل زیستمحیطی و در یک کلام توسعه پایدار، از مهمترین موضوعاتی هستند که به آن پرداخته میشود.
هدف اصلی در روند بازآفرینی، افزایش کیفیت زندگی اجتماع محلی و تضمین مشارکت آنها در این روند است. پایداری، برنامهریزی راهبردی و مشارکت، عناصر اصلی رهیافت بازآفرینی شهری را تشکیل داده و پایه تمام اقدامات در بازآفرینی شهری به شمار میرود.
نظر شما