به گزارش خبرنگار ایمنا و براساس یادداشتی که مجتبی فریدونی، مدیرعامل سابق باشگاه ذوبآهن اصفهان در اختیار این رسانه قرار داده است: در طول مسابقات یا تمرینات، بارها از ورزشکاران شنیدهایم که میگویند: «امروز روز من نبود.» در واقع منظورشان این است که نتوانستهاند حداکثر عملکرد خود را به نمایش بگذارند.
گاهی ورزشکاران از تمرکز بالایی برخوردارند و توانایی یادگیری بالایی دارند، همان افراد در روزهای دیگر دچار حواسپرتی و اختلال حافظه میشوند. همچنین گاهی در شرایط روحی خوبی قرار دارند و در زمان دیگر، دچار احساسات منفی، افسردگی و بیحوصلگی میشوند. از نظر جسمانی گاهی ورزشکاران توانایی، مقاومت و تحمل بیشتری دارند و نیرومند و پرشور هستند و در روزهای دیگر احساس خستگی میکنند و بیشتر مستعد آسیبدیدگی هستند. به راستی چرا چنین حالتهایی در ورزشکاران رخ میدهد؟
این تغییر حالات به خاطر وجود بیوریتم ( biorhythm) در سیستم بدن است. در واقع انرژی فیزیکی، حالات روحی و وضعیت احساسات و نیز توان فکری انسانها به شکل دورهای کم و زیاد میشود؛ زیرا بدن انسان نمیتواند برای مدت طولانی سطح بالایی از کارایی فیزیولوژیکی، روانشناختی و اجتماعی را حفظ کند.
بیوریتم چیست؟
«بیوریتم» چرخهای است که باعث میشود، انرژی فیزیکی، حالات روانی و وضعیت احساسات و نیز توان فکری و حتی حس ششم ما به شکل دورهای کم یا زیاد شود.
واژه بیوریتم به معنی هر الگوی مکرری از فعالیتهای فیزیکی، احساسی و عقلانی است که بر رفتار انسان تأثیر میگذارد.
بر اساس نظریه بیوریتم، عملکرد افراد تابعی از وضعیت چرخههای زیست آهنگ و ترکیب چرخهها با یکدیگر است. همچنین در این نظریه، همهچیز در دنیای حاضر بهصورت دورهای تکرار میشود و تغییر مییابد؛ مانند حرکت ماه به دور زمین و چرخش زمین به دور خورشید، پیدایش روز و شب و تغییر فصول.
براساس نظریه بیوریتم انسانها از روزی که متولد میشوند بهوسیله سیکلهای فیزیکی، عاطفی و عقلانی تحت تأثیر قرار میگیرند و این تأثیرات تا مرگ آنها ادامه مییابد. این سیکلها قادرند مواردی نظیر قدرت، غرایز، عواطف و احساسات، ثبات فکری، حالات روحی، تفکر منطقی و سایر موارد را تحت تأثیر خود قرار دهند.
سیکل فیزیکی یا جسمانی (Physical) بر نیروی جسمی، قدرت و بنیه و تکاپوی انسان تأثیرگذار است و دارای دوره ۲۳ روزه است. سیکل عاطفی (Emotional) بر سیستم عصبی، حالات روحی و احساسات انسان تأثیرگذار است؛ دوره ۲۸ روزه دارد و سیکل عقلانی(intellectual) ۳۳ روزه است و بر هوش، حافظه، هوشیاری ذهنی، منطق، توانایی استدلال، واکنشها و بلندپروازی تأثیر میگذارد. هر یک از این چرخهها دارای یک دوره زمانی ثابت و سه مرحله شارژ (مثبت)، بحران (گذار) و دشارژ (منفی) هستند که این چرخهها و مراحل موجود در آنها را به همراه خواهد داشت. روزهایی که در ناحیه مثبت این منحنیها قرار میگیرند، مطلوبترین و موفقترین روزها به شمار میرود و برعکس روزهای غیرفعال منحنی (نیمهمنفی منحنی) روزهایی کمانرژی و کسالتبار خواهد بود. خطرناکترین و بحرانیترین این روزها مواقعی است که منحنی بیوریتم نزدیک به خط صفر و در حال گذر از مرحله فعال به مرحله غیر فعال است. روزهای بحرانی هم وجود دارند؛ روز بحرانی روزی است که هر یک از نمودارهای سینوسی محور افقی را قطع میکند و از منطقه مثبت وارد منطقه منفی یا برعکس میشود.
در روزهای بحرانی، تواناییهای مرتبط با یک سیکل خاص حالتی متزلزل و ناپایدار دارند. روزهای بحرانی روزهای تغییر وضع دادن هستند. پیشنهاد شده که افراد طی روزهای بحرانی بیشتر مراقب باشند به این خاطر که به نظر میرسد سیستم آنان در یک وضعیت بیثبات قرار میگیرد.
کاربرد علم بیوریتم در ورزش
شناخت چرخههای بیوریتم و استفاده از آنها در ورزش برای ورزشکاران و مربیان حائز اهمیت زیادی است؛ ورزشکاران با آگاهی از چرخههای بیوریتم خود، میتوانند برنامه تمرینات یا کارهای خود را به نحوی تنظیم کنند که ضریب خطا و احتمال آسیبدیدگی به حداقل رسانده شود، مربیان میتوانند برنامههای تمرینی را براساس چرخههای بیوریتم ورزشکاران تعیین کنند و در زمان انتخاب ترکیب تیم برای شرکت در مسابقه هنگامی که دو ورزشکار در شرایط یکسانی هستند (جسمی، تکنیکی و غیره)، ورزشکاری را انتخاب کنند که چرخههای بیوریتم او در شرایط بهتری در روز مسابقه باشد.
توجه به چرخههای بیوریتم در انتخاب ترکیب تیم و به تبع آن نتایج کسب شده بسیار اهمیت دارد. مثلاً تیمی که با دو مهاجم بازی میکند اگر یکی از این دو مهاجم از نظر فیزیکی در ناحیه مثبت (Active) باشد، پرانرژی بوده و قابلیت دوندگی، پرس و استارتهای انفجاری را دارد ولی اگر مهاجم دیگر در ناحیه منفی (passive) باشد قاعدتاً قدرت و توان همراهی با مهاجم اول را ندارد و حملات تیم بیثمر خواهد بود. یا مثلاً بازیکنی را در نظر بگیرید که به لحاظ فیزیکی در ناحیه مثبت بوده و قدرت دوندگی بالایی دارد اما به دلیل اینکه از نظر عقلانی در ناحیه منفی قرار دارد، در ارسال پاس یا زدن ضربه آخر قدرت تمرکز و تصمیمگیری درست را ندارد و مدام دچار اشتباه میشود. این دو چرخه و ترکیب آنها برای انتخاب بازیکنان، بسیار اهمیت دارد به همین دلیل برخی از نرمافزارهای ترسیم بیوریتم یک منحنی به نام تفوق یا تسلط (Mastery) رسم میکنند که برآیندی از دو نیروی جسمانی و عقلانی است.
همچنین توجه به وضعیت روحی و عاطفی بازیکن که با چرخه عاطفی نمایش داده میشود، بسیار مهم است. به فرض اگر بازیکنی به لحاظ فیزیکی و عقلانی در شرایط بسیار مناسبی باشد ولی از نظر عاطفی در ناحیه مثبت یا در روز بحرانی باشد، ممکن با کوچکترین تحریک یا اهانت بازیکن تیم مقابل یا یک تصمیم اشتباه داور عکسالعمل ناخواسته و غیرقابل کنترلی انجام دهد که منجر به اخراج بازیکن حتی در دقایق ابتدایی بازی شود و تیم را با مشکل مواجه کند.
نمونههای تجربی جهان فوتبال
تیم ملی فرانسه ریمون دومنک، تیری آنری و ترزگه
وقتی دومنک فهرست ۲۳ نفر نهاییاش برای یورو ۲۰۰۸ را خواند، نام «بافه گومیس» به عنوان چهارمین مهاجم و پس از آنری، بنزما و آنلکا دیده میشد. او بدون تجربه حتی یک بازی ملی، در فهرست ۳۰ نفره دومنک به ترزگه ترجیح داده شد. دومنک اعتقاد داشت از نظر صور فلکی قرار گرفتن ترزگه در ترکیب تیمش درست نیست. او در جای دیگری هم در توجیه عدم دعوت هم زمان ترزگه و آنری به تیم ملی گفته بود که طالع آنها به هم نمیخورد. استفاده از صور فلکی یا بروج فلکی از قدیم در طالعبینی مورد توجه بوده است. در واقع منظور دومنک از این اظهارات تطبیق نداشتنِ چرخههای بیوریتم آنری و ترزگه بوده است که باعث میشد این دو مهاجم در کنار هم نتوانند حداکثر کارایی را ارائه کنند. تیری آنری متولد هفدهم اوت ۱۹۷۷ و دیوید ترزگه متولد پانزدهم اکتبر ۱۹۷۷ هستند. نمودار بیوریتم این دو بازیکن سابق تیم ملی فرانسه در زیر مشاهده میشود.
در روزی که آنری از نظر فیزیکی ۸۱ درصد آمادگی جسمانی دارد، منحنی فیزیکی ترزگه در محدوده ۳۷ درصد است. از نظر قوای عقلانی هم وقتی آنری بیش از ۹۵ درصد توان فکری دارد، ترزگه در محدوده ۴۱ درصد است. این بدین معنی است که این دو مهاجم نمیتوانستند در کنار هم کارایی مطلوبی داشته باشند و وقتی آنری انتخاب اول است، ترزگه نمیتواند در کنار او باشد. پس حرف دومنک اگر چه در غالب خرافات و عامیانه بیان شده ولی بیربط نبوده است.
فینال جام جهانی ۲۰۰۶: ضربه سر زیدان به ماتراتزی
ضربه سر خشمگینانه «زینالدین زیدان» به سینه مارکو ماتراتزی در فینال جام جهانی ۲۰۰۶، اتفاقی که به اخراج زیزو از زمین و از دست رفتن جام برای فرانسویها منجر شد، برای همیشه در تاریخ جامهای جهانی و حافظه فوتبال دنیا ماندگار شده است. مشهورترین اخراج تاریخ فینالهای جام جهانی فوتبال باعث شد بهترین بازیکن فرانسه از میدان خارج شود. فرانسه و ایتالیا در نهایت در پایان وقتهای معمول به تساوی ۱-۱ رسیدند ولی ایتالیاییها در ضربات پنالتی به پیروزی رسیدند و جام جهانی را بالای سر بردند. اما حتی ایتالیاییها هم قبول دارند که اگر شیطنت ماتراتزی و واکنش و اخراج زیدان نبود، ممکن بود نتیجهای به غیر از این رقم بخورد.
زیدان متولد ۲۳ ژوئن ۱۹۷۲ است. نگاهی به منحنیهای بیوریتم زیدان در تاریخ نهم جولای ۲۰۰۶ یا همان روز فینال جام جهانی (نمودار زیر) نشان میدهد که او از نظر عاطفی در ناحیه مثبت (۷۶ درصد) و از نظر عقلانی در ناحیه منفی (فقط ۳ درصد) بوده و عجیب نیست که در مقابل شیطنت و توهین ماتراتزی چنین عکسالعمل شدیدی انجام داد. اگر عکس این ماجرا بود و از نظر عقلی در ناحیه Active و از نظر احساسی در ناحیه Passive بود، شاید به سادگی از کنار ماتراتزی میگذشت و شاید در پایان بازی جام قهرمانی جهان را بالای سر میبرد. جالب است به منحنی ترکیبی دیگری که برآیند دو منحنی عقلانی و عاطفی است، عنوان درایت (Wisdom) را دادهاند.
آیا اگر ریمون دومنک براساس صور فلکی و طالعبینی (بیوریتم) از وضعیت روحی و روانی زیدان آگاهی داشت، ممکن بود ستاره تیمش را روی نیمکت بنشاند به این امید که فاتح جام جهانی بشود؟ آیا نیمکتنشینی بزرگترین ستاره فوتبال دنیا در فینال جام جهانی با استناد به این موضوع قابل توجیه بود؟ کدام مربی در دنیا جسارت چنین کاری را دارد؟
آنچه مسلم است بیوریتم هم مثل سایر ابزارها و تکنیکهای تحلیل، بررسی و آنالیز وسیلهای برای کمک به مربیان جهت کسب موفقیت است که نه باید مورد غفلت واقع شود و نه چنان به آن تعصب داشت که بقیه موارد را نادیده گرفت.
نظر شما