به گزارش خبرنگار ایمنا، خالی از عاطفه و امید در تنهایی خود بهدنبال زندگی، زیبایی و اعتماد بود؛ حتی عزیزانش را فدا کرده بود تا بتواند به آنچه میخواهد برسد، اما اکنون بعد از گذشت سه سال احساس نفرت، وجودش را فراگرفته است.
نامش «زهرا» و در خانوادهای مذهبی بزرگ شده است. در سن ۱۷ سالگی به اصرار خانواده با فردی که علاقهای به او نداشت ازدواج کرد. ثمره این ازدواج پسری بود که امروز با پدرش زندگی میکند. چون همسرش مصرفکننده هروئین بود همیشه صدای دعوا از خانه به گوش میرسید تا جایی که بدون حکم طلاق، زندگیاش را رها کرد.
زهرا، بهبودیافته هروئین یا بهتر بگویم رها شده از مرگ تدریجی از روزگار درد و خماری میگوید: طبق روال هر روز برای ملاقات با فرزندم راهی خانه مادر شوهرم شدم، درحالیکه خانه را تمیز میکردم دستم با برخورد با کابینت درد شدیدی گرفت. برادرشوهرم که مصرفکننده هروئین بود به من پیشنهاد داد برای رفع درد چند دود بگیرم و اطمینان داد که با یکبارمصرف معتاد نخواهم شد.
زهرا میگوید: باهمان چند دود، لذت فوقالعادهای من را فراگرفت. بهغیراز درد دست، همه ناراحتیها را فراموش کردم و بانشاط شدم. به خاطر حس رها یافتگی از روزگار، دوباره هروئین مصرف کردم، کمکم بدون اینکه متوجه شوم به چرخه اجبار مصرف افتادم و دیگر آن حال خوب را نداشتم. برای اینکه مادرم متوجه نشود، دیدارهایم را کم کردم اما این مخفیکاری طولی نکشید و مادرم همهچیز را فهمید و به دلیل ضربه شدید روحی، دچار افسردگی شدید و درنهایت روانه آسایشگاه سالمندان شد؛ هنوز هم بعد از سالها، بهبودی کامل به دست نیاورده است.
او ادامه میدهد: بعدازاین ماجرا با برادر کوچکم زندگی میکردم و برای اینکه در دام پلیس نیفتم، برادرم را که دانشآموزی نمونه بود، مأمور تهیه مواد کرده بودم. خیلی زود متوجه شدم برادرم هم گرفتار شیشه شده است. وقتی خانواده و فامیل متوجه اعتیاد ما شدند بهجای حمایت، رهایمان کردند؛ برادر بزرگترم خانه پدری را که در آن ساکن بودیم به همراه وسایل خانه فروخت و ما را با انبوهی از درد و گرفتاری رها کرد. برادر کوچکم هم به دلیل وخامت اعتیاد، ترک تحصیل کرد.
باهم فقط زنده بودیم
این بهبودیافته میگوید: اوایل مصرف مشکل زیادی نداشتم و به خاطر اینکه جوان و زیبا بودم همهجا تحویلم میگرفتند؛ اما کمکم اوضاع تغییر کرد و نگاهها به من متفاوت شد. به همراه برادرم در یکی از باغهای قدیمی زندگی میکردم. ابتدا برادرم مواد مخدر را تهیه میکرد تا اینکه پلیس به او مشکوک شد؛ برای همین من مواد را فراهم میکردم ولی این کار به بهای انجام هر کاری بود، به هیچکس رحم نمیکردم و کارم جیببری و سرقت شده بود؛ در کنار آن ضایعات جمع میکردم تا کمکخرج موادمان باشد. هرروز از ساعت ۱۰ صبح تا ۱۲ شب ضایعات جمع میکردم و با فروش آن مواد میخریدم.
وی ادامه میدهد: در مدت اعتیادم بهخصوص در سالهای اخیر، زندگیام در تهیه مواد خلاصهشده بود و هیچچیز دیگری برایم مهم نبود. بیش از ۱۳ ساعت ضایعات جمع میکردم تا فقط مواد تهیه کنم، نه برای کسب لذت بلکه فقط برای اینکه خمار نشوم، بتوانم راه بروم و توان انجام ابتداییترین امور را داشته باشم.
زهرا میگوید: سالهای آخر مصرف به معنای واقعی از مصرف مواد مخدر خسته شده بودم، بارها اقدام به ترک کردم اما ترس از درد خماری مانع میشد. وزنم به ۳۸ کیلو رسیده بود باور نمیکردم من که روزی به انسانیت و روزی حلال اعتقاد داشتم، بهجایی برسم که برای تهیه مواد به پستترین کارها تن بدهم.
وی ادامه میدهد: برادرم دستگیر و به کمپ ترک اعتیاد فرستاده شد؛ تنهاتر شده بودم و اوضاع روحیام بدتر شد. ساعت ۱۲ شب تنها در باغهای اطراف قدم میزدم تا شاید حادثهای اتفاق بیفتد و من را از زندگی نکبتبار خلاص کند. بالاخره وارد مرکز ترک اعتیاد بانوان شدم، درمانده بودم و احتیاج به کمک داشتم. حس بدبختی به من القا میکرد که یا از این مرکز، پاک بیرون میروم یا جنازهام را بیرون میبرند. برخلاف کسانی که لحظهشماری میکردند تا از مرکز ترک اعتیاد خارج شوند، من فقط گریه میکردم چون دوست نداشتم دوباره به زندگی گذشته برگردم.
زهرا ادامه میدهد: امروز دو سال و هشت ماه و یک روز است که پاکم. دیگر آن آدم آشفته که هیچکس برایش احترامی قائل نبود نیستم، نگاه جامعه به من تغییر کرده و خیلیها من را امین خود میدانند؛ هرچند حسرت میخورم چرا زودتر ترک نکردم.
عذاب وجدان رهایم نمیکند
زهرا درحالیکه بغضکرده بود و جلوی سرازیر شدن اشکهایش را میگرفت، ادامه میدهد: افسوس گذشته را نمیخورم ولی حس عذاب وجدان که با خانوادهام چه کردم رهایم نمیکند. دلم میخواهد مادرم هر چه زودتر بهبود یابد. اعتیاد من، عامل اصلی بیماری مادرم بود و برادرم را از داشتن مادر محروم کرد.
وی با اشاره به شرایط بعد از ترک اعتیاد میگوید: بزرگترین ترس بعد از ترک اعتیاد لغزش است، همیشه میترسم که مبادا دوباره به مواد مخدر روی بیاورم. ما نیاز به اعتماد اطرافیان داریم امروز بعد از تقریباً سه سال پاکی، هنوز خواهرم باور نمیکند مواد مخدر را ترک کردم. به خودم فرصت دادم و مطمئن هستم اگر درست زندگی کنم، اعتماد از دسترفته دوباره برخواهد گشت. افراد گرفتار در مواد مخدر، آدمهای بدی نیستند و خانوادهها بههیچوجه نباید این افراد را ترک کنند. معتاد هرچه باشد، میتوان رگ انسانیت را در او پیدا کرد؛ اما طرد شدن از طرف خانواده میتواند این رگ را بخشکاند.
وضعیت پیشگیری از اعتیاد در دنیا مناسب نیست
سعید صفاتیان، رئیس اسبق کارگروه کاهش تقاضای اعتیاد مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، اظهار میکند: وضعیت پیشگیری از اعتیاد در دنیا مناسب نیست، تعداد معتادان در همه گروههای سنی افزایش دارد و این نشان میدهد که دیدگاه کلانی که در سطح دنیا در حوزه اعتیاد وجود دارد، دیدگاهی اشتباه است و باید در آن تغییراتی ایجاد شود.
وی میافزاید: ازلحاظ قانون، معتاد مجرم است، وقتی کلمه مجرم را رویش میگذاریم بار سنگینی ایجاد میکنیم که باعث جلوگیری از اجرای بسیاری از برنامهها میشود. ما نیازمند اصلاح قانون و قبل از آن اصلاح سیاستهای کلی نظام در حوزه مبارزه با مواد مخدر هستیم. سیاستهای کلی نظام، ۱۱ بند دارد که سه بند در حوزه مقابله است و سه بند در حوزه درمان و تنها یکبند در حوزه پیشگیری است که باید این سیاست اصلاح شود.
سکوت قانون مبارزه با موادمخدر در حوزه پیشگیری
رئیس اسبق کارگروه کاهش تقاضای اعتیاد مجمع تشخیص مصلحت نظام تأکید میکند: قانون مبارزه با مواد مخدر نیز در حوزه پیشگیری بهنوعی سکوت کرده است؛ یعنی ما ماده خاصی از ۴۵ مادهای که در حوزه قانون وجود دارد، نداریم درحالیکه باید برای پیشگیری برنامهریزی کنیم. ممکن است نگاه قانونی باشد و کمی احساسی، اما ازنظر کارشناسی بودن این موضوع کمرنگ است و این نشان میدهد که علاوه بر اصلاح سیاستها و قانون، باید برنامهها و نگرش تغییر کند.
وی تصریح میکند: پیش از این در مورد درمان تریاک یا هروئین بهعنوان مخدر سنتی، درمان نگهدارنده تجویز میشد و فرد مصرفکننده پس از سه دوره مصرف متادون و ارتباط با روانشناس و مددکار، میتوانست بسیاری از مشکلات خود را برطرف کند؛ اما درمورد مواد مخدر صنعتی این امکان وجود ندارد. هیچ کجای دنیا هم درمان روانگردانها، دارویی نیست و باید این افراد تحت رواندرمانیهای طولانیمدت قرار گیرند.
صفاتیان اضافه میکند: تنوع مواد مخدر در حوزه مقابله نیز چالشهایی ایجاد میکند زیرا شناخت این مواد سخت است و حتی در شکل و ظاهر هم قابلتشخیص نیست. زمانی قرصهای اکستازی برای جلب نظر مصرفکنندگان و ترغیب آنان با رنگهای جذاب و علائم خاص طراحی میشد، اما اکنون کاملاً به قرصهای دارویی شبیه است؛ به همین دلیل قابل حمل بوده و ممکن است در بازرسیها ایجاد شک نکند.
وی میگوید: در حوزه درمان مواد مخدر تنوع زیاد ما را دچار چالش میکند، زیرا بهطور معمول حتی کارشناسان اعتیاد، اثرات و پیامدهای مواد جدید را نمیشناسند و متأسفانه آموزشهای حوزه اعتیاد در زمینه پیشگیری قدیمی است و نیازمند بهروزرسانی است؛ همچنین باید رسانههای رسمی واقعیتهای مواد مخدر را بیان کنند زیرا اگر اطلاعات ناقص و ناکافی به مخاطبان بدهند، افراد اطلاعات را از کانالهای نادرست به دست میآورد.
اعتیاد نقش پررنگی در بسیاری از جرایم دارد
این تحلیلگر مباحث اعتیاد تصریح میکند: اعتیاد نقش پررنگی در بسیاری از جرایم دارد. آمارها نشان میدهد ۹۵ درصد درگیریها، ۹۵ درصد گروگانگیریها، ۶۷ درصد زندانیان بهطور مستقیم و غیرمستقیم، ۶۵ درصد همسرآزاریها، ۵۵ درصد طلاق، ۳۰ درصد کودکآزاریها، ۲۵ درصد قتلها، ۲۳ درصد نزاعها، ۲۰ درصد جرایم منکراتی، ۱۷ درصد تصادفات جادهای و ۱۰ درصد جرایم مالی به دلیل اعتیاد است.
وی ادامه میدهد: طبق برآوردهای عملی تأثیر اعدام در کاهش عرضه، تولید و پخش مواد مخدر بسیار ناچیز بوده است، محققان بر این باورند که اعدامها بهتناسب هزینههایی که برای کشور داشته، بازدارندگی نداشته است. اگر این روش کارساز بود چرا میزان مصرف و کشفیات مواد مخدر روزبهروز افزایش پیدا کرد و از آن بدتر سن اعتیاد کم شد؟ اعدامهایی که ۹۰ درصد آن بازدارندگی نداشته است، زیرا بیشتر افرادی که اعدام میشوند قاچاقچیان اصلی نیستند؛ بلکه افرادی هستند که به دلیل شرایط بد اقتصادی، دست به جابهجایی مواد میزنند و توزیعکننده خرد هستند.
صفاتیان اظهار میکند: برای مقابله مؤثر با معضل مواد مخدر، راهکارهای متعددی میتوان پیشنهاد داد. تشکیل فراکسیون مقابله با اعتیاد در مجلس شورای اسلامی، تشکیل کارگروهی برای مقابله با اعتیاد در شوراهای اسلامی برای هماهنگی میان دستگاههای مختلف، کمک سازمانهای مردمنهاد و شهروندان برای مقابله با اعتیاد و ایجاد مکانیسمی برای تشویق یا توبیخ مدیرانی که در حوزههای مرتبط با مواد مخدر فعال نیستند، (بهگونهای که میان مدیرانی که برای مقابله مؤثر با مواد مخدر فعالانه تلاش میکنند و دیگر مدیران ضعیف باید تمایز باشد) ازجمله راهکارهای مؤثر در این زمینه است.
راهکارهای موفقیت بیشتر ستاد مبارزه با مواد مخدر
این تحلیلگر مباحث اعتیاد تصریح میکند: انتظار داریم نگاه رئیسجمهور به حوزه آسیبهای اجتماعی بهویژه مواد مخدر ویژه باشد تا بتوانیم با فعالیتهای خوبی که انجام شده، در کاهش این آسیبها موفق باشیم. البته مهمترین موضوع در بحث حوزه مواد مخدر که انتظار داریم رئیسجمهور به آن توجه جدی کند، این است که دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر مستقل باشد تا بتواند بهراحتی به موضوعات این حوزه رسیدگی کند.
وی میافزاید: از ۱۰ سال قبل همیشه یک نفر از نیروی انتظامی در سمت دبیرکلی ستاد مبارزه با مواد مخدر بوده است، چرا ما نمیتوانیم یک نفر جامعهشناس یا محقق را برای این موضوع تعیین کنیم. جامعهشناس یا محقق بهراحتی میتواند برنامههای خاصی در این حوزه ارائه دهد اما وقتی تفکر نظامی باشد نمیتواند به موضوع اشراف کامل داشته باشد و بیشتر به بحث مقابله میپردازد پس تقاضا داریم از حوزه اجتماعی یک نفر مشغول به کار در این ستاد شود.
صفاتیان تصریح میکند: وظیفه دبیرخانه ستاد مبارزه با مواد مخدر نیز هماهنگی، نظارت و برنامهریزی است اما در این سالها در ستاد و دبیرخانه این جایگاه را نمیبینیم و اکنون کمیتههای درمان، حمایت از آسیبها و پیشگیری هم در موعد خودش برگزار نمیشود. باید رئیسجمهور نگاه ویژهای همروی دبیرخانه ستاد مبارزه با مواد مخدر داشته باشد و جایگاه نظارت بر این حوزه را نیز داشته باشند.
نقش مهم حمایت اجتماعی در بازتوانی از اعتیاد
سلمان قادری، جامعهشناس به خبرنگار ایمنا، میگوید: براساس گزارش جهانی مصرف مواد در سال ۲۰۲۱ بیش از ۲۶۹ میلیون نفر در سال گذشته مواد اعتیادآوری نظیر اکستازی، اپیوئیدها، آمفتامین، اکستازی و سپس کوکائین مصرف کرده بودند. هرچند که مصرف قرص ترامادول در بین جوانان نیز رشد قابلتوجهی داشته است. براساس همین گزارش در بین سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۹ بیش از ۸۴ درصد مواد مخدر در کشور افغانستان تولید میشد. روند تولید و مصرف مواد محرک از سال ۱۹۹۸ تا ۲۰۱۸ رشد قابلتوجهی داشته و به بالاترین میزان خود طی دهههای اخیر رسیده است. مواد محرک جدید (NPSها) نیز رشد فراوانی داشته است.
وی میافزاید: با شیوع کرونا معتادان و افراد بهبودیافته درمعرض خطرات قابلتوجهی قرار گرفتند. این افراد ازجمله گروههای آسیبپذیر اجتماع محسوب میشوند که خطر ابتلاء به کرونا آنها را به میزان بیشتری تهدید میکرد. در دوره همهگیری کرونا به دلیل قوانین محدودکننده، دسترسی به مراکز درمانی محدود شد، همچنین بسیاری از بیماران بهبودیافته به دلیل قوانین ناشی از فاصلهگذاری اجتماعی از حضور در جلسات گروهدرمانی و یا گروههای همیار محروم شدند. حمایت اجتماعی یکی از موارد مهم در بازتوانی از اعتیاد است که طی این دوره به دلیل محدودیتهای اجتماعی به میزان قابلتوجهی کاهش یافت.
پاندمی کرونا ورود افراد به اعتیاد را تقویت کرد
این جامعهشناس تصریح میکند: علاوه بر این در این دوره عوامل استرسزای محیطی رشد زیادی داشت و همین مسئله بر تعداد افراد مصرفکننده مواد و بازگشت مجدد بیماران به مصرف مواد افزود. گزارشهای مراکز درمانی حاکی از عود بیماری دارد. براساس گزارشهای جهانی و اظهارات مقامات مسئول، طی این دوره مصرف مواد اعتیادآوری نظیر تریاک، گل، کیمیکال، مشروبات الکلی و مسکنها افزایش یافت. مصرف این مواد به دلیل مشکلات ناشی از در قرنطینه ماندن، افسردگی و مسائل اقتصادی بسیار قابلتوجه بود.
وی ادامه میدهد: تشدید اختلالات روانی نظیر افسردگی و اضطراب افراد را مستعد گرایش به مصرف مواد اعتیادآور میکند. عموماً در شرایط بحرانی احتمال بروز مصرف مواد اعتیادآور، بیش از هر زمان دیگری است. آنها به میزان بیشتری در معرض طرد، بیخانمانی، حضور در مکانهای پرخطر و آلوده قرار دارند. همچنین احتمال ابتلاء به بیماریهای زمینهای نیز در بین آنها بیشتر است.
قادری اضافه میکند: طبق گزارش سازمان پزشکی قانونی کشور، آمار مرگومیر ناشی از مصرف مواد اعتیادآور در سال ۱۳۹۹ افزایش قابلتوجهی یافت و در سهماهه نخست این سال حدود ۱۵ درصد رشد داشت.
با باورهای نادرست درباره اعتیاد مواجه هستیم
وی اظهار میکند: عواملی نظیر انزوای اجتماعی، کاهش دسترسی به مراکز درمانی و خدمات مراقبتی، استرس و قرار گرفتن در معرض عوامل بیماریزا در بروز مرگومیر بین افراد وابسته به مواد مؤثر بوده است. در دوران کرونا، باورهای نادرستی پیرامون مصرف مواد اعتیادآور شکل گرفت که همین مسئله از عوامل اساسی گرایش به مصرف مواد اعتیادآور یا عود بیماری در بین افراد بهبودیافته بود.
این جامعهشناس ادامه میدهد: بهعنوان نمونه باورهایی نظیر تأثیرات درمانی مشروبات الکلی، نرخ پایین ابتلاء به بیماری کرونا در بین بیماران وابسته به مواد، تأثیرات مثبت مصرف مواد مخدر (نظیر تریاک) در پیشگیری از ابتلاء به بیماری و میزان پایین مرگومیر در بین افراد مصرفکننده مواد اعتیادآور، ازجمله باورهای نادرست پیرامون افراد معتاد بوده است.
وی میگوید: درحالیکه سنجش میزان ابتلاء به کرونا باید با توجه به جمعیت هر گروهی مورد بررسی قرار میگرفت اما اطلاعات دقیقی نیز توسط مراکز درمان و بستری در جهت افزایش آگاهی عمومی نسبت به باورهای نادرست فوق ارائه نمیشد؛ نکته قابلتوجه دیگر این بود که به دلیل همهگیری کرونا بسیاری از برنامههای اجتماعی و توانمندسازی پیرامون پیشگیری، درمان و بازتوانی از اعتیاد تقریباً تعطیل شد یا پرداختن به عوامل سوقدهنده و محرک اعتیاد طی این دوره به میزان کمتری در نظر گرفته شد.
هزینههای بسیار جامعه برای بیتوجهی به اعتیاد در دوران کرونا
قادری تأکید میکند: در این دوران خردهفرهنگهای مصرف مواد به شکل جدی شکل گرفت و به دلیل تمرکز سیاستمداران بر بهداشت و درمان کرونا، از بخش عمدهای از جامعه (یعنی بیماران وابسته به مواد) غفلت شد و درنهایت به حال خود رها شدند. هرچند طی این مدت مراکز درمانی فعال بودند و طرحهای ساماندهی معتادان متجاهر به اجرا درآمد اما واقعیت این است که بسیاری از این بیماران به سمت مصرف مجدد مواد سوق پیدا کردند یا همزمان با مصرف دارو از سایر مخدرها نیز استفاده کردند.
این مددکار اجتماعی اظهار میکند: به دلایل فوق نقش مدیریت بیماری اعتیاد در طی دوره همهگیری کرونا چندان مناسب نبود. به نظر میرسد که طی این دوره بر عوامل سوقدهنده ویژه گرایش به مصرف مواد کمتر متمرکز شدند و شاهد اجرای برنامههای گسترده و اثرگذار اجتماعی نبودیم. افزایش مصرفکنندگان و بازگشت بیماران بهبودیافته همراه با پیامدهای خانوادگی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی گستردهای است و جامعه هزینههای بسیاری پرداخت خواهد کرد.
وی اضافه میکند: با توجه به آثار اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی اعتیاد در دوره حاضر نیازمند اقدامات جدیتر و طرح برنامههای پیشگیری، درمان و بازتوانی متناسب با نیاز جامعه و گروههای هدف هستیم. در حال حاضر شاهد متغیرهای جدیدی در حوزه باور و نگرش افراد به گرایش مصرف مواد اعتیادآور هستیم. بر همین اساس لازم است در فرآیند طرح و اجرای اقدامات پیشگیرانه و آموزشی به متغیرهای یاد شده توجه ویژه شود. همچنین در طراحی مداخلات درمانی و بازتوانی از اعتیاد به شاخصهای کلان اجتماعی که بر بیماری کرونا تأثیرگذار بود توجه بیشتری شود.
نظر شما