به گزارش خبرنگار ایمنا، موضوع کنکور جمعیت زیادی از جوانان را برای کسب پیشرفت و رسیدن به اهداف خود تحت تأثیر قرار داده است. کنکور در کنار نقش تعیینکننده خود در سرنوشت و آینده دانشآموزان، آسیبهای روانی نیز به دنبال دارد که در برخی مواقع، جبرانناپذیر است. آزمون سراسری درحالیکه بهتنهایی برای نوجوانان در پایان دوران دبیرستان، کابوسی ترسناک به شمار میرود، امسال بهواسطه شرایط روحی ناشی از شیوع کرونا و اثرات نامیمون آن در تمام حوزهها، عرصه رقابتی متفاوتتر و با استرسی مضاعف رقم زده است.
دانشآموزان کنکوری از آغاز شیوع این ویروس و اختلال در روند تحصیل به خاطر تعطیلی مدارس و کلاسهای کمکآموزشی، نگران ادامه این روند بودند و تا پایان سال از کلاسهای حضوری و دسترسی به بسیاری از کتابخانهها دور ماندند. در کنار نگرانیهای عمومی ناشی از شرایط کرونایی و مخاطرات تهدیدکننده سلامت، آنان با استرس مبهم بودنِ سرنوشت کنکور خود دستوپنجه نرم میکردند. از طرفی فشارهای روانی و اجتماعی خانواده داوطلبان کنکور را نمیتوان نادیده گرفت؛ فشاری که بنابه گفته بسیاری از کارشناسان، سلامت روان و جامعهشناسان خانوادههای کنکوری را دچار بحران کرده است.
دلزدگی از تحصیل مولود کنکور برای داوطلبان
یک دانشآموز سال آخر دبیرستان به خبرنگار ایمنا، میگوید: به معنای واقعی از هر چه تست، کتاب و درس است بیزار و خسته شدم، تنها لحظهشماری میکنم این کنکور تمام شود. هیچ فردی حتی خانواده این موضوع را درک نمیکند که طی این چند سال، چه استرسی را متحمل شدهام و هر روز هم این استرس بیشتر میشود.
او ادامه میدهد: بیش از ۱۴ ساعت در روز مطالعه میکنم. شبها با کلی استرس میخوابم ولی کابوس من را از خواب میپراند؛ اگر آرامبخش هم مصرف کنم فردا روی روند یادگیری من تأثیر میگذارد. همیشه فکر میکنم آیا در تمام کشورهای دنیا، دانشآموزان برای ورود به دانشگاه به این شدت استرس را تجربه میکنند!
این داوطلب کنکور میافزاید: خانوادهام من را خیلی تحت فشار میگذارند، با اینکه هنوز کنکور ندادهام اما احساس شکست میکنم؛ به نظرم این مرحله سختترین مرحله زندگی است. حدود دو سال مجازی درس خواندیم و احتمال دارد با درس خواندن مجازی، از پس کنکور برنیایم؛ کرونا تمام راههای رسیدن به آرزویمان را نابود کرد.
پرداخت هزینههای گزاف برای کلاسهای آمادگی کنکور
مادری که امسال فرزندش کنکور میدهد به خبرنگار ایمنا، میگوید: برای موفقیت هر چه بیشتر فرزندم در کنکور، نزدیک سه سال است که رفتوآمد خانوادگیمان را قطع کردهایم و من و همسرم در هفته یکبار به خانوادهمان سر میزنیم. جدا از اینکه خودمان در اثر این رفتوآمد نکردنها تحت فشارهای روحی و روانی هستیم، به فرزندمان هم استرس زیادی وارد میشود.
او ادامه میدهد: انتظار زیادی از فرزندانمان نداریم ولی با توجه به سایه سنگین رقابت در کنکور هر قدر هم تلاش کنیم به فرزندمان استرس وارد میشود. در یککلام بگویم فرزندم در مدت سه سال نابود و بهعنوان یک فرد ایزوله از اجتماع شده که تنها کار او رفتن به کلاس و مشاور کنکور است. این وضعیت بر سلامت او تأثیر داشته است.
این مادر میگوید: وظیفه هر پدر و مادری است که برای موفقیت فرزندش هزینه کند اما طی دو سال اخیر، نزدیک به چندین میلیون تومان هزینه کتاب، تست، مشاور و کلاسهای تستزنی شده است. من و همسرم شاید توان پرداخت این هزینهها را داشته باشیم اما تکلیف خانوادههای بیبضاعت چه میشود؟ به نظر من کنکور جفای بزرگی است که در حق دانشآموزان و خانواده آنان شده است.
آثار روحی و روانی کنکور بر داوطلبان و خانواده آنان
مرضیه حیدری، روانشناس بالینی در گفتوگو با خبرنگار ایمنا میگوید: پس از ۱۲ سال تلاش دانشآموزان و تحصیل پیاپی و برنامهریزی خانواده، تلاش برای کسب نتیجه در آزمونهای ورودی دانشگاه میتواند مهمترین دغدغه یک داوطلب کنکور باشد. در جوامع و خانوادههایی که تعریف موفقیت و آینده افراد بهصورت متمرکز بر تحصیلات دانشگاهی است و تنها منبع مهارتی برای کسب درآمد، جایگاه خاص اجتماعی و فرهنگی و ارزشگذاری وابسته به مدارک تحصیلی است، میزان استرس داوطلبان و خانواده آنها افزایش خواهد یافت.
وی میافزاید: علاوه بر کاهش عملکرد عمومی افراد در موقعیتهای اضطرابزا با افزایش سطح استرس داوطلبان، احتمال افت بازده در موفقیت آنها وجود خواهد داشت. برخی دیگر از داوطلبان کنکور طی مدت یک سال اخیر و در مدتزمان تحصیل خود، هزینههای بسیاری ازجمله اقتصادی، خانوادگی و اجتماعی را متحمل شدهاند و درحالحاضر به دلیل نگرانی در مورد نتیجه آزمون ورودی به دانشگاه ممکن است استرس بسیاری را تجربه کنند که یکی از دلایل آن اهمیت کنکور در خانواده است.
این رواندرمانگر تصریح میکند: نگرانی درمورد آینده تحصیلی و شغلی، نتیجه دلخواه درخصوص میزان تلاش و هزینههای متحمل شده خانواده و داوطلب و ترس از قضاوت شدن از سوی جامعه و خانواده، از نتایج نامطلوب کنکور است که میتواند آسیبهای روانی شدیدی را در طولانیمدت برای داوطلبان و خانوادهها به همراه داشته باشد؛ حتی در صورت کسب رتبه مناسب نیز با توجه به ارزیابی خانوادهها بازهم نگرانیهایی درخصوص نبود امنیت شغلی برای داوطلبان وجود دارد.
کاهش سطح شادکامی برای داوطلبان کنکور
وی ادامه میدهد: نبود بازار اشتغال مناسب برای بسیاری از رشتهها، رقابت تنگاتنگ داوطلبان برای رسیدن به رشتههای محدود دارای احتمال اشتغال را افزایش داده و بسیاری از داوطلبان به دلیل آینده شغلی مناسبتر، ممکن است از علایق تحصیلی خود صرفنظر و در رشتههایی تحصیل کنند که تنها در راستای اهداف اقتصادی و شغلی مناسب باشد و این مسئله موجب کاهش سطح شادکامی افراد در کوتاهمدت و افزایش نبود رضایت شغلی در بلندمدت شود و در سطح وسیعتر مشکلات فردی، اجتماعی و خانوادگی را افزایش دهد.
حیدری اضافه میکند: با چنین چشماندازی از مشکلات تحصیلی و مقاومت شدید کنکور در برابر رشتههای پردرآمدتر، هرسال خانوادههایی که دارای داوطلب کنکوری هستند ازلحاظ روانی و ارتباطی مشکلات فراوانی تجربه میکنند که ممکن است نتایجی غیرقابلجبران داشته باشد.
وی میگوید: همه این مسائل فشار اقتصادی فراوانی را به خانواده تحمیل و داوطلب را دچار فشار روانی شدیدی میکند. در صورتی که طی سالهای تحصیل دانشآموزان، تمرکز کمتری روی مهارتهای اجتماعی، فردی و شغلی وجود دارد و این نکته بار منفی تکبعدی بودن موفقیت را برای داوطلبان کنکور و خانوادهها افزایش خواهد داد.
جای خالی یادگیری معنیدار و عمیق در کنکور
حسین معافی، دکترای برنامهریزی درسی به خبرنگار ایمنا میگوید: یکی از مشکلات آموزشی کشور و نبود دستیابی به اهداف سند تحول بنیادین آموزشوپرورش، مسئله کنکور و مؤسسات کنکوری و آزمونهای ورودی مدارس خاص است که بهجای یادگیری عمیق مطالب، تنها مهارتهای تستزنی و راههای میانبر را به دانشآموزان نشان میدهند.
وی میافزاید: کنکور تنها بر حیطه دانشی آنهم در سطوح پایین یادگیری و حفظیات تمرکز دارد و دانشآموزان را از پرداختن به سایر حیطههای مهارتی و نگرشی محروم میکند؛ بهطوریکه بیشتر افراد قبولشده در کنکور توانایی لازم برای حل تشریحی مسائل و توضیح موضوعات علمی را ندارند و تنها راهحلهای تستی را میدانند.
این دکترای برنامهریزی درسی ادامه میدهد: این موضوع آموزش در کشور را با مشکل روبهرو کرده و شادابی و طراوت را از مدارس گرفته، دانشآموزان را از درک واقعی موضوعات و مفاهیم علمی دور کرده است و بیشتر به حفظ مطالب میپردازند. اگرچه برخی محتوا و موضوعات درسی در دوران تحصیل دانشآموزان کاربردی و یادگیری مهارتها را مدنظر دارد اما سایه سنگین کنکور باعث شده که دانشآموزان به دروسی که در کنکور نمیآیند، اهمیت ندهند و توجهی به یادگیری این دروس مهم و کاربردی نکنند.
بیتوجهی به عدالت آموزشی و شرایط یکسان
وی تصریح میکند: آمارها نشان میدهد حدود ۸۰ درصد رتبههای برتر کنکور از سه دهک بالای جامعه هستند و در مدارس خاص (نمونه و تیزهوشان) تحصیل میکنند. هزینههای سنگین آزمونها، کلاسها و مشاورههای مؤسسات کنکوری باعث شده دانشآموزانی که بضاعت مالی مناسبی ندارند، نتوانند در این آزمونها و کلاسها شرکت کنند و از بقیه رقبای خود جا بمانند. هزینههای سنگین کلاسهای کنکوری، عدالت آموزشی را هم زیر سوال میبرد و در بسیاری از شهرهای دور از مرکز و روستاهای دورافتاده، دانشآموزان دسترسی به این کلاسها ندارند و در این رقابت بزرگ علمی موفق نخواهند شد.
معافی اظهار میکند: موفقیت در رشتههای پزشکی، پیراپزشکی و مهندسی توقعاتی است که خانوادهها از فرزندان خود دارند که این امر استرسی را هم به دانشآموزان و هم به خانوادهها وارد میکند و باعث بروز مشکلات جسمی و روحی خواهد شد. بروز آسیبهای روحی خطرناکتر از آسیبهای جسمی است و میتواند دانشآموزان را در سالهای بعد نیز دچار مشکل کند و بقیه فعالیتهای زندگی آنها را نیز تحت تأثیر قرار دهد.
تربیت دانشآموز تکبعدی برای قبولی در کنکور
وی اضافه میکند: یادگیری به سبک کنکوری و تلاش برای مهارت تستزنی، دانشآموزان را تکبعدی تربیت کرده و از یادگیری سایر مهارتهای زندگی دور میکند. این موضوع میتواند آسیبهایی را در دوران قبل از کنکور، تحصیل در دانشگاه و حتی بعد از فارغالتحصیلی به دنبال داشته باشد. بهعنوان نمونه پزشکی که مهارت گوشدادن، مهارت برقراری ارتباط، مهارت کنترل خشم، مهارت گفتوگو و نقدپذیری را ندارد، هرچند هم که حاذق باشد، در کارش موفق نخواهد شد.
این دکترای برنامهریزی درسی میگوید: کمرنگشدن جایگاه مدارس دولتی و کماهمیت شدن کلاسهای درس مدارس و معلم مدرسه، بهواسطه کلاسهای کنکور، مشکل دیگری است که مافیای کنکور و مؤسسات کنکوری به آن دامن میزنند و آموزشوپرورش باید به این موضوع ورود کند و با تقویت مدارس دولتی این مشکل را حل کند. علاوه بر دانشآموزان خانوادههای آنها نیز در سالهای منتهی به کنکور دغدغهها و چالشهای فراوانی دارند و فضای زندگی آنها در این سالها متفاوت خواهد بود و بهجز هزینههای مالی فراوان، مجبور به تحمل مشکلات زیادی هستند.
سنجش مهارت تستزنی و غفلت از مهارتهای دیگر در کنکور
وی اظهار میکند: کنکوری که در عرض چند ساعت سرنوشت فرد را رقم میزند و تنها مهارت تستزنی او را میسنجد و از سایر مهارتها غافل است، اضطرابی را در پی خواهد داشت که افراد شرکتکننده در کنکور را تحتفشار قرار میدهد و آسیبهایی را به دنبال دارد. قبول نشدن در کنکور نیز حس ناامیدی را تقویت میکند و آینده را تاریک و مبهم خواهد ساخت. نداشتن مهارتهای لازم در زندگی بهواسطه کنکور، دانشآموزان را بیشازپیش ناامید میکند و چون مهارتهای ضروری را یاد نگرفتند آنها را به انزوا و گوشهگیری میکشاند و از آینده ناامید میشوند که این امر شادابی و نشاط را در جامعه از بین خواهد برد.
معافی تصریح میکند: رتبههای برتر کنکور نیز گاهی دچار غرور و خودبرتربینی میشوند و توقعات بالایی که خانواده، اقوام و جامعه از آنها دارند باعث بروز چالشهایی برای آنها میشود و با همه زحمات، تلاشها و هزینههایی که کردهاند احساس میکنند به کعبه آمال خویش نرسیدهاند و دچار افسردگی شده و با تغییر رشته و یا فکر مهاجرت خود را آرام میکنند.
نظر شما