ماجرای تصمیم تاریخ‌ساز شهید چمران به روایت یک ارتشی

از همرزمان شهید چمران است، او را آقامصطفی صدا می‌کند. آقا مصطفایی که معتقد است هنوز آن‌طورکه باید شناخته نشده است؛ دانشمند شهید و از برجسته‌ترین شخصیت‌های تاریخ معاصر ایران که سی‌ویکم خردادماه سال ۱۳۶۰ در دهلاویه آسمانی شد.

به گزارش خبرنگار ایمنا، آشنایی‌اش با شهید «مصطفی چمران» به غائله پاوه بازمی‌گردد، جایی که او به عنوان فرمانده عملیات هوایی و به دستور امام خمینی (ره) مبنی بر نجات این شهر حضور پیدا کرد. این آشنایی که به رابطه دوستانه نیز تبدیل شده بود تا شهادت شهید چمران ادامه یافت.

صحبت از امیر سرتیپ دوم خلبان «محمدکریم عابدی»، یکی از جانبازان سرافراز شیمیایی هشت‌سال دفاع مقدس و از خلبانان جان بر کف هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران است که این روزها در کسوت رئیس هیئت مدیره و مدیر عامل کانون ایثارگران پیشکسوت خدمت می‌کند.

به مناسبت فرا رسیدن سالروز شهادت دکتر مصطفی چمران با او به گفت‌وگو نشستیم تا گوشه‌ای از شخصیت عارف اندیشمند، نخبه علمی، وزیر دفاع و یکی از فرماندهان برجسته جنگ تحمیلی که امام خمینی (ره) درباره او فرمود: «چمران با عزت و عظمت و با تعهد به اسلام جان خودش را فدا کرد و در این دنیا شرف را بیمه کرد و در آن دنیا هم رحمت خدا را بیمه کرد؛ ما و شما هم خواهیم رفت. مثل چمران بمیرید!» بازگو شود.

هر کس فقط یک‌بار چمران را می‌دید، جذب او می‌شد

نخستین‌بار در غائله پاوه بود که با آقامصطفی چمران روبه‌رو شدم. به امر امام (ره) که فرمان دادند که ارتش و همه نیروهای مسلح برای نجات شهر پاوه بروند، ما هم صبح زود با اولین بالگرد، نیروها را به آن‌جا بردیم؛ پس از این‌که رسیدیم از خلبان کمکی خواستم، بالگرد را برگرداند و خودم هم فرصت را غنیمت شمردم و به دیدار دکتر چمران در پاسگاه ژاندارمری پاوه رفتم. در آن‌جا زمانی که من را با لباس خلبانی دید، در آغوش گرفت و روی همدیگر را بوسیدیم؛ معتقدم هر کس فقط یک‌بار با چمران روبه‌رو می‌شد از شدت انرژی مثبتی که او داشت، جذبش می‌شد. آقا مصطفی از من پرسید که برنامه شما چیست؟ من هم درباره آوردن نیروها توضیح دادم و به ایشان گفتم: من فرمانده عملیات هوایی از طرف هوانیروز هستم و جناب‌عالی هر امری دارید در خدمتتان هستم، دکتر گفت: پس مسئولیت عملیات هوایی با شما و مسئولیت عملیات چریکی هم با من و تا زمانی که در کردستان با هم بودیم، همین تقسیم کار وجود داشت.

نام وزارت جنگ را به وزارت دفاع تغییر داد

زمانی که دکتر چمران به وزارت جنگ رفت، نام دفاع را برای این وزارت‌خانه انتخاب کرد، چون معتقد بود که ما با کسی جنگ نداریم، وزارت دفاع با صنایع دفاع، صنایع هوایی و صنایع موشکی خودش چند وزارت‌خانه است و او با توجه به هنر و مدیریت هوشمندی که داشت، خیلی زود یک هسته فکری تشکیل داد، این نخستین‌باری بود که درسیستم‌های کاری و دفاعی کشور در سطح وزارت‌خانه بستر فکری و مشورتی تشکیل می‌شد.

چمران حتی ژیان هم نداشت

چمران تنها وزیر دولت در طول تاریخ ایران بود که از خودش خانه و حتی یک ژیان که آن زمان ارزان‌ترین خودرو بود، هم نداشت. خانه‌ای هم که در پاستور داشت، حالتی شبیه زیرزمین داشت به این خاطر که برای ورود به آن باید چند پله پایین می‌رفتیم.

ایشان از ورودی وزرات دفاع که وارد می‌شد از محبتی که داشت، از سرباز جلوی در تا کارکنان دفتر کارش همه را در آغوش می‌کشید و مورد تفقد قرار می‌داد. زمانی که در وزرات دفاع مستقر شده بودیم، غذاهای کارکنان متنوع بود، او از من پرسید، چرا غذاها متنوع است که من در جواب گفتم: در زمان پهلوی غذای تیمسارها جدا بود، غذای افسران ارشد جدا و غذای درجه‌دارها و سربازها هم جدا بود، دکتر از این موضوع ناراحت شد و دستور داد که فقط یک غذا طبخ شود؛ گفت: همان غذایی که سربازها می‌خورند برای ما هم خوب است. اگر اشتباه نکنم، همان روز غذای سربازها آبگوشت بود، او گفت: خیلی هم غذای خوبی است ما در لبنان همین هم گیرمان نمی‌آمد.

خدماتی که شهید چمران به سیستم دفاعی کشور کرد، کم‌نظیر است

خدماتی که چمران به جبهه و سیستم دفاعی کشور تقدیم کرد، واقعاً کم‌نظیر است. او مصداق بارز این جمله شهید بهشتی بود که فرمود: ما تشنگان خدمتیم نه شیفتگان قدرت. چمران اصلاً به قدرت نمی‌اندیشید و تمام فکر و ذکرش خدمت بود. او چریک بسیار ماهری بود و مهارت‌های عجیبی داشت. من هیچ‌گاه ترسی در ایشان ندیدم، شهید چمران باید برای جوانان و جریان مقاومت در سراسر عالم الگو باشد. او یک فرهیخته، یک دانشمند، یک استاد دانشگاه، یک رزمنده و یک وزیر و یک وکیل الگوست و البته یک کارگر و یک خدمت‌گزار. یعنی شخصیت شهید مصطفی چمران دارای همه این زوایا بود و شاید برای همین بود که حضرت امام (ره) هم علاقه خاصی به او داشتند.

چمران از تصمیم گیرندگان جنگ به شمار می‌رفت

روز سوم جنگ بود که به مجلس رفتم، آن موقع شهید چمران، نماینده مجلس بود، زمانی که او را دیدم، روی پله‌های ساختمان نشستیم و حدود یک ساعت با هم صحبت کردیم. آقامصطفی گفت: عزیز چه کار کنیم؟ پیشنهاد دادم، برای شناسایی به اهواز برویم و بعد برنامه‌ریزی کنیم. عصر همان روز بلافاصله از مهرآباد به اهواز رفتیم، او می‌گفت: جای من دیگر مجلس نیست. چند روزی در منطقه ماندیم و توانستیم منطقه را تقریباً شناسایی کنیم.

چمران، دانشگاه «جندی شاپور اهواز» را برای ستاد انتخاب کرد و سپس همراه او به تهران برگشتیم. دو روز بعد آقامصطفی بعضی از نیروها را سازمان‌دهی کرد و به همراه آیت‌الله‌خامنه‌ای (مدظله العالی) به اهواز رفتند و دکتر آنجا ماندگار شد.

چمران، نماینده امام (ره) در شورای عالی دفاع بود و به همراه تیمسار فلاحی، بنی‌صدر و چند تن دیگر از تصمیم گیرندگان جنگ به شمار می‌رفت.

در همین خردادماه بود که بنی‌صدر شروع به کارشکنی‌های علنی و تنگ کردن حلقه تصمیم‌گیری کرد؛ به طوری که آیت‌الله‌خامنه‌ای (مدظله العالی) و شهید چمران را به شورای عالی دفاع راه نمی‌داد. یعنی جلسه‌ها را به گونه‌ای برگزار می‌کرد که این بزرگواران در جلسه نباشند، شهید چمران یک روز به من زنگ زد و خواست که به دیدارش بروم. پرسیدم چه اتفاقی افتاده؟ ایشان گفت که تیمسار فلاحی با ما قهر کرده است. حالا قضیه این بود که بنی‌صدر در مقام فرماندهی کل قوا به فلاحی دستور داده بود که با حضرت آقا و شهید چمران تماس نگیرد.

من شب هنگام به اهواز رفتم و با تیمسار فلاحی ساعت‌ها گفت‌وگو کردم. بعد از صحبت زیاد ثابت شد که بنی‌صدر ماندنی نیست و باید عزل شود. به تیمسار فلاحی گفتم پس من سمت دانشگاه می‌روم تا شهید چمران و حضرت آقا را ببینم، شما هم تشریف بیاورید و با هم باشید و مثل قبل که با هم بودید، باز هم این رویه ادامه پیدا کند.

من رسیدم، دیدم شهید چمران به دلیل اصابت گلوله به پایش دراز کشیده بود و حضرت آقا هم در حال قدم زدن هستند. آقا مصطفی گفت: عزیز شنیدم شما دیروز آمده‌ای کجا بودید؟ من شروع کردم به شرح ماجرا، اما ۱۰ دقیقه نشد که تیمسار فلاحی وارد اتاق شد و آقایان مسائل را بین یکدیگر حل کردند. یکی از لحظات مهم تاریخ هم اینجاست که حضرت آقا، شهید چمران و تیمسار فلاحی اکثریت شورای عالی دفاع و پشتیبانی را شکل دادند. در این حالت پشت بنی‌صدر خالی شد و حضرت آقا چند روز بعد در مجلس آن نطق کوبنده را علیه بنی‌صدر انجام دادند و مجلس هم رأی به عدم کفایت بنی‌صدر داد.

کد خبر 582921

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.