یاد نگرفتیم قدرشناس باشیم/سرمربیگری تیم ملی را قبول نمی‌کنم!

«فکر می‌کنم فوتبال ما به‌سمت بدی می‌رود. یاد نگرفتیم قدرشناس باشیم و از یک نفر بابت زحماتش تشکر کنیم، بعد بگوییم دیگر قصد ادامه همکاری نداریم. حرفه‌ای نیست که با یک نفر صحبت شود، برنامه و تمرین هم گرفته شود و روز بعد بگوید دیگر نمی‌خواهم همکاری کنم!»

به گزارش خبرنگار ایمنا، در دوره ریاست عزیزی‌خادم پس از انتخاب «مریم ایراندوست» به‌عنوان سرمربی تیم ملی، سمیه شهبازی هم به‌عنوان کمک وی انتخاب شد. شهبازی همزمان که مربی تیم ملی فوتبال زنان بود، هدایت ذوب‌آهن را نیز برعهده داشت.

تیم ملی فوتبال زنان ایران در زمان حضور ایراندوست و شهبازی، موفق شد برای نخستین‌بار به جام ملت‌ها صعود کند و روند رو به رشدی داشته باشد. در اسفندماه سال گذشته، قرارداد سرمربی تیم ملی فوتبال زنان به پایان رسید و با اینکه هیچ تماسی مبنی بر ادامه همکاری با وی و همکارانش گرفته نشد، ولی ایراندوست همچنان برای بازی‌های لیگ حضور داشت و بازیکنان را رصد می‌کرد تا اینکه مسئولان فدراسیون فوتبال از او دعوت کردند و برنامه این مربی را برای برگزاری اردوی تدارکاتی جویا شدند.

یک روز قبل از شروع اردوی تیم ملی، «مریم ایراندوست» در صفحه شخصی خود در اینستاگرام از تیم ملی خداحافظی کرد تا مشخص شود فدراسیون فوتبال قصد همکاری با وی را ندارد. خبرنگار ایمنا در رابطه با تیم ملی فوتبال زنان و کنار رفتن ایراندوست، با «سمیه شهبازی» گفت‌وگویی داشته است که بخش اول آن را در ادامه می‌خوانید: 

مدتی که در تیم ملی زنان به عنوان مربی حضور داشتید چگونه گذشت؟

از اردیبهشت‌ماه سال گذشته با دعوت ایراندوست به کادر فنی تیم ملی فوتبال زنان اضافه شدم. حدود دو سال بود که فدراسیون در بخش تیم ملی فوتبال زنان فعالیتی نداشت و بعد از اینکه از رنکینگ خارج شده بودیم، ایراندوست جسارت به خرج داد و هدایت تیم ملی را قبول کرد.

زمانی که کار را شروع کردیم، فدراسیون ابتدا ما را وارد چالش کرد و بدون اینکه اردوی خوبی داشته باشیم، وارد مسابقات دوستانه بلاروس شدیم. وقتی از این رقابت‌ها به ایران برگشتیم بازهم سرمربی تیم به کار خود ادامه داد و با حضور در مسابقات لیگ دسته اول، بازیکنان را زیر نظر گرفت. ایراندوست اعتقاد دارد نباید حق کسی تضییع شود، به همین دلیل در دو الی سه اردو منتخبان بازیکنان لیگ دسته یک را رصد و در نهایت تعدادی از آن‌ها را انتخاب کردیم. بعد از آن به سراغ ملی‌پوشان قدیم و بازیکنان لیگ برتر رفتیم، از هر باشگاهی خواستیم بازیکنان منتخب خود را معرفی کند تا در چند اردو آن‌ها را زیر نظر داشته باشیم؛ در نهایت ۱۰۰ بازیکن جمع شدند که ۳۰ نفر را انتخاب کردیم. بازی‌های مقدماتی جام ملت‌ها را داشتیم، با تیم‌های بنگلادش و اردن همگروه شدیم و درنهایت با ۲۳ نفر از بازیکنان گلچین برای این رقابت‌ها اعزام شدیم.

در این مسابقات برای نخستین‌بار به جام ملت‌ها صعود کردیم که یکی از بهترین لحظات فوتبالی زندگی من بود. ایراندوست برای بازیکنان و کادر فنی مانند یک مادر بود و تمام فشارها را تحمل می‌کرد. پنج سال در تیم ملی فعالیت داشتم که همیشه نفرات خاص برای اردوهای ملی دعوت می‌شدند و مربی‌های ملی برای رصد بازی‌ها وقت نمی‌گذاشتند، اما ایراندوست تا دو هفته گذشته با وجود اینکه قراردادش با فدراسیون تمام شده بود، برای بازی‌ها حضور داشت و احساس مسئولیت می‌کرد.

چرا با وی قطع همکاری شد؟

فکر می‌کنم فوتبال ما به سمت بدی می‌رود. یاد نگرفتیم قدرشناس باشیم و از یک نفر بابت زحماتش تشکر کنیم، بعد از آن بگوییم دیگر قصد ادامه همکاری نداریم. حرفه‌ای نیست با یک نفر صحبت شود، برنامه و تمرین هم گرفته شود و روز بعد بگویند دیگر نمی‌خواهیم همکاری کنیم. امیدوارم فوتبالی‌های ما قدرشناس بودن را یاد بگیرند، زیرا روزی نوبت خودشان هم می‌شود. فوتبال همیشه وجود دارد و برای افرادی مانند ایراندوست که جایگاهی خوب به تیم ملی ما بخشید، همیشه جا وجود دارد. نباید گفت کارها را تنها یک نفر انجام داد، وقتی رأس خوب باشد، نفرات زیرمجموعه هم به خوبی کار خود را انجام می‌دهند.

امیدوارم دختران ملی‌پوش ما آسیب نبینند، اما این اتفاق رخ می‌دهد؛ زیرا استعداد داریم ولی محیط ایجاد شده خوب نیست؛ همه باید کمک کنیم تا به دخترانمان نخست انسانیت و بعد پیروزی در هر بازی را یاد دهیم.

ایراندوست استعفا نداد و برکنار شد، این برکناری از طرف چه کسی بود؟ آیا با وزارت ورزش مشکلی داشت؟

بعید می‌دانم. ایراندوست وجهه‌ای از خود به جا گذاشته که همه نگاه‌ها به او مثبت است، وی جزو افتخارآفرینان کشور ماست. نمی‌دانم مشکل اصلی از کجاست!

در دوره عزیزی‌خادم گفته شد که این مدیر توجه ویژه‌ای به فوتبال زنان دارد، اما وقتی برکنار شد مبلغ پاداش‌هایی که به اطرافیان خود داده بود از سوی رسانه‌ها افشا شد؛ در حالی که مطالبات کادرفنی تیم ملی فوتبال زنان پرداخت نشده بود! پس این حمایت چگونه بود؟ فکر نمی‌کنید کمی از آن‌ها بازی رسانه‌ای بود؟

در دوران خادم با پیگیری‌های ایراندوست، امکانات نسبت به سال‌های قبل برای دختران ما بهتر شد. سرمربی تیم اعتقاد داشت اگر قرار است اردویی برگزار شود، باید امکانات نیز فراهم باشد که فدراسیون همکاری کرد و اردوهای خوبی داشتیم. تفاوت عزیزی‌خادم با دیگر دوران‌های فدراسیون این است که اگر برای اطرافیان خود خرج می‌کرد، برای فوتبال زنان هم خرج می‌کرد. جدا از همه بازی‌های رسانه‌ای، فکر می‌کنم نگرش مثبتی هم پشت این موضوع بود، تاجایی‌که خبر دارم نیکخواه، ظهرابی، زندی و کاظمی در کارخانه‌های خوب و کودایی در بیمارستان استخدام رسمی شدند که برای بازیکنان سود داشت و این خوب است‌. باید نیمه پر لیوان را ببینیم که بازیکنان توانستند شغل ثابت داشته باشند.

یاد نگرفتیم قدرشناس باشیم/سرمربیگری تیم ملی را قبول نمی‌کنم!

بهتر نبود این بازیکنان در سازمان‌هایی مانند ورزش و جوانان یا هم‌راستا با تخصص خود استخدام شوند؟

بله، اما استارت استخدامی‌ها با زهره کودایی زده شد و استخدام او در بیمارستان اتفاقی بود که افتاد؛ دیگر بازیکنان در کارخانه پتروشیمی همدان، مس کرمان و فولاد خوزستان که مربوط به استان و کار خود است استخدام شدند.

گزینه‌هایی برای نیمکت تیم ملی فوتبال زنان مطرح می‌شوند، آیا این افراد می‌توانند به تیم ملی کمک کنند؟

در رأس کار باید آدم‌هایی باشند که از لحاظ مدیریتی و ذهنی قوی باشند، مانند کی‌روش که وقتی در تیم ملی حضور داشت، تیم ملی مدیریت، موفقیت و یکپارچگی داشت، خبری از بازیکن‌سالاری نبود و هر کس وظیفه خود را می‌دانست؛ در زمان ایراندوست هم این اتفاقات برای تیم ملی فوتبال زنان رخ داد. به خاطر کمبود بازیکنی که داریم یکسری از بازیکنان برای تیم ملی شرایط خاص می‌گذاشتند که ایراندوست به همه این‌ها پایان داد.

از بازیکن‌سالاری گفتید که نمونه آن زهرا خواجوی بود که اعلام کرد دیگر به تیم ملی نمی‌آید، نظر شما راجع به این اتفاق چیست؟

زهرا تا اردوی بلاروس با ما بود. در تیم ملی آسیب‌دیدگی پیدا کرد و طبق صحبتی که با ایراندوست و کادر پزشکی داشت، قرار شد در کنار تیم باشد؛ زیرا به تیم ملی خدمت کرده بود و حالا تیم ملی باید کنار او حضور می‌داشت. وقتی مصدومیت زهرا برطرف شد، ایراندوست هم لیگ ترکیه را زیر نظر داشت و مریم یکتایی را برای اردوها دعوت کرد. شرایط فیفا متفاوت است، فیفادی‌هایی داریم که بازیکنان لژیونر فقط در آن تایم اجازه کمک به تیم ملی را دارند و یکتایی نیز همین شرایط را داشت، اما متأسفانه اشتباه برداشت شد که این بازیکن هرزمانی دوست دارد به تیم ملی می‌آید و خواجوی هم گفت چرا یکتایی دعوت شده پس دیگر من نمی‌آیم.

با زهرا رابطه دوستانه‌ای دارم، دختر با استعداد و خوبی است، در آن تایمی که این حرف را زد با من هم مشورت نکرد و یک تصمیم لحظه‌ای را به زبان آورد و تنها اشتباه او همین بود.

با رفتن ایراندوست آیا شما هم در کنار او از تیم ملی کناره‌گیری کردید؟

بله، از طرف فدراسیون برای ادامه همکاری به من چیزی گفته نشده، اما وظیفه انسانی من است که دیگر در تیم ملی حضور نداشته باشم زیرا ایراندوست خیلی به من کمک کرد و درس‌های زیادی از او یاد گرفتم. اسفندماه قرارداد ما با فدراسیون تمام شد که می‌توانستند در یک تماس تلفنی اعلام کنند دیگر نمی‌خواهیم همکاری کنیم.

یاد نگرفتیم قدرشناس باشیم/سرمربیگری تیم ملی را قبول نمی‌کنم!

اگر گزینه سرمربیگری تیم ملی باشید، این پیشنهاد را قبول می‌کنید؟

قبول نمی‌کنم؛ شش سالی که در تیم ملی فوتبال بودم اذیت شدم. کشورم و فوتبال را همچنان دوست دارم و می‌خواهم به دختران کشورم کمک کنم، اما برخوردها هم مهم است و باید به شخصیت خودمان احترام بگذاریم. برای تمام رده‌های سنی تیم‌های ملی دختران کشورم آرزوی موفقیت دارم!

در شهریور انتخابات فدراسیون فوتبال را پیش رو داریم، آیا این تصمیم شما ربطی به تغییرات در مدیریت فدراسیون فوتبال دارد یا خیر؟

این طور نیست، آدمی نیستم که وارد روابط شوم؛ همیشه سعی کردم جایی که من را می‌خواهند به خاطر پتانسیل خودم باشد و به هیچ عنوان در این مسائل شرکت نمی‌کنم.

شهره موسوی نایب‌رئیس فدراسیون فوتبال در امور زنان به دلیل تخلفاتی که داشت بازداشت شد و مشکلاتی برای او پیش آمد که برکنار شد، نظر شما راجع به او چیست؟

چیزی که شخصاً برای من راجع به شهره موسوی اتفاق افتاد، این است که به صورت جدی تیم ملی فوتبال زنان را حمایت کرد؛ با صحبت‌هایی که داشت انرژی می‌گرفتیم و تمام تلاش خود را برای ما انجام داد.

گفت‌وگو از کیمیا گلپیرا، خبرنگار سرویس ورزش ایمنا

کد خبر 581903

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.