به گزارش خبرنگار ایمنا، تنش میان آمریکا و چین بر سر تایوان دوباره بر سر زبان‌ها افتاده به گونه‌ای که برخی معتقدند جنگ جهانی و مسئله ویتنام دوباره تکرار خواهد شد. این در حالی است که مسئله تایوان همواره یکی از موضوعات مورد مناقشه بین این دو کشور بوده است.
از طرفی با شروع جنگ اوکراین و روسیه برخی این جمله «امروز اوکراین، فردا تایوان» را مدام تکرار کردند. اگرچه مقامات تایوان شرایط این جزیره را با اوکراین متفاوت می‌دانند اما به لحاظ شرایط جغرافیایی تایوان و وجود اقیانوس به‌عنوان یک مانع طبیعی در اطراف آن به این معنا است که آن‌ها برای دفاع احتمالی از خود در برابر چین به حمایت آمریکا نیاز دارند.
پیش‌تر دونالد ترامپ رئیس‌جمهور سابق آمریکا گفته بود که چین به تایوان حمله خواهد کرد و انتظار دارد این اتفاق زودتر رخ دهد و دلیل این ادعا را این‌گونه مطرح کرده بود: «دلیلش این است که آن‌ها (چین) می‌بینند که دولت آمریکا چقدر احمق است. آن‌ها ما را می‌بینند. رهبران بی‌کفایت هستند و طبعاً این کار را خواهند کرد.»
در خصوص تنش میان چین و آمریکا بر سر تایوان با ابوالفضل ظهره‌وند، کارشناس مسائل بین‌الملل به گفت‌وگو پرداختیم که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید:
ریشه‌های تنش میان چین و آمریکا بر سر تایوان چیست؟
از نظر مقامات پکن، تایوان در سیاست چین واحد تعریف می‌شود و این اصل به طور کامل توسط جهان پذیرفته شده است. یعنی تمام کشورهایی که با چین ارتباط دارند سیاست چین واحد که تایوان در زمره آن است را پذیرفته‌اند و به همین دلیل کمتر کشوری روابط دیپلماتیک با تایوان داشته باشد. این در حالی است که روابط تجاری دارند اما روابط دیپلماتیک ندارند و حساسیت چین را هم به خوبی می‌دانند.
مسئله تایوان که برخی‌ها از آن تحت عنوان یک کارت قابل معامله یاد می‌کنند به هیچ عنوان درست نیست، تایوان خط قرمز چین است و این موضوع را آمریکایی‌ها می‌دانند اما آمریکایی‌ها همواره از این موضوع استفاده کردند تا بتوانند حضور خود در حوزه پاسیفیک را توجیه کنند و به عنوان یک مؤلفه تهدیدزا برخی کشورها از جمله ژاپن، کره جنوبی، استرالیا را با خود هم‌سو کنند.
همچنین در چارچوب استراتژیک پاسیفیک تلاش می‌کنند از مسئله تایوان به عنوان یک مؤلفه تهدیدزا بهره‌برداری کنند تا بتوانند حضور نظامی خود را در پاسیفیک توجیه کنند. اما آمریکایی‌ها می‌دانند و این ظرفیت را ندارند که وارد یک جنگ جهانی شوند بلکه همواره این موضوع را به عنوان نقطه کانونی در دستور کار دارند.
تازه‌ترین موضوع در این حوزه نشست و دیدار وزرای دفاع دو کشور چین و آمریکا بود که واکنش وزیر دفاع چین نسبت به وزیر دفاع آمریکا تا حد زیادی شدید بود. بنابراین مسئله تایوان در دورنما به این گونه خواهد بود که چینی‌ها مانند هنگ‌کنگ رسماً به سرزمین اصلی خود برگردانند.
روندها نشان می‌دهد به نسبتی که قدرت اقتصادی و نظامی چین افزایش پیدا می‌کند موضع حاکمیت نسبت به تایوان تقویت می‌شود و این موضوع را به اثبات می‌رساند.
البته چینی‌ها حکیمانه برخورد می‌کنند و به هیچ عنوان در مسیر شکل‌گیری جنگ جهانی نیستند و نقش خود را به خوبی بازی می‌کنند، قطعاً نقطه صفر برای بازگرداندن تایوان به سرزمین اصلی فروپاشی داخلی آمریکا خواهد بود که چینی‌ها روی این موضوع حساب می‌کنند و روندها نشان می‌دهد که تنش در داخل آمریکا در ابعاد مختلف روبه افزایش است.
در این خصوص دورنمای ایالات متحده را چگونه می‌بینید؟
دورنمای ایالات متحده دورنمای روشنی نیست هرچند که آمریکایی‌ها همواره از مؤلفه جنگ استفاده کردند تا بتوانند انسجام داخلی را حفظ کنند اما در مقطعی از تحولات بین‌الملل هستیم که دیگر نسخه قدیمی مؤثر نیست و در خصوص اوکراین هم این موضوع به اثبات رسید. وضع غرب وضع آشفته‌ای است و اروپا وضعیت خوبی ندارد، چین هم با قدرت برخورد می‌کند و آمریکا در حدی نیست که جلوی چین بایستد.
بنابراین آخرین امید آمریکا در غرب آسیا است که اطمینان دارم در آینده نه چندان دور مشت محکمی بر دهان آمریکا خواهد خورد، بنابراین چین برای زمان موعود خود را آماده می‌کند و تضعیف داخلی ایالات متحده در وضعیت مورد انتظار چینی‌ها نقطه‌ای خواهد بود که تایوان به چین برخواهد گشت.
به نظر شما تجربه جنگ ویتنام تکرار خواهد شد؟
درست است که گفته می‌شود باید از تاریخ عبرت گرفت و گذشته چراغ راه آینده است، اما زمان جنگ ویتنام هم آمریکایی‌ها در باتلاق گیر کردند و هنوز هم هزینه آن جنگ را می‌پردازند، جهان به دلیل تنگناهای ژئوپولوتیکی و ژئواستراتژیکی امکان ورود به جنگ آن چنانی را ندارد. چون هر طرف که ضربه اول را بزند مشخص نیست بر روی زمین باقی می‌ماند که از دستاوردهای جنگ بهره ببرد یا خیر.
آن‌ها برای ثروت بیشتر و آینده مطمئن‌تر می‌جنگند، اکنون هم توازن قدرت به گونه‌ای است که هر نوع جنگی پیروز قطعی نخواهد داشت. در حال حاضر اوکراین در حال حذف شدن از جغرافیای سیاسی است، چیزی از اوکراین باقی نمانده است و حتی اگر جنگ هم پایان بپذیرد، کشوری حاضر نیست برای بازسازی اوکراین هزینه کند.
پیش‌بینی من این است که اوکراین نقطه‌ای خواهد بود که اسرائیلی‌ها باید به آنجا فرار کنند و اکنون هم اسرائیل در حال تمرکز روی اوکراین است. باید گفت جنگ اوکراین را نئو نازی‌های یهودی به راه انداختند برای اینکه اوکراین را به عنوان نقطه عزیمت اشغالگران از فلسطین اشغالی به اوکراین مبدل کنند.
بنابراین من برای آمریکا و غرب پیروزی را متصور نخواهم بود؛ چه برسد به مسئله چین و تایوان که محلی از بحث ندارد و هرگونه درگیری در آن مکان حتی ژاپن را از روی کره زمین پاک خواهد کرد.
نظر شما