به گزارش خبرنگار ایمنا، محمدرضا صفدریان، قهرمان یخنوردی اهل اصفهان که حدود هفت سال است در آتشنشانی اصفهان مشغول به کار است هفته گذشته به آبادان رفت و در حادثه ساختمان متروپل یاریگر هموطنان آبادانی بود. او روزهای اخیر و به دلیل تعویض نفرات آتشنشانی برای استراحت به اصفهان بازگشت. صفدریان در گفتوگو با خبرنگار ایمنا از شرایط بحرانی روزهای ابتدایی این حادثه سخن میگوید. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
تقریباً از روزهای ابتدایی حادثه آبادان بودید و خدمترسانی میکردید. شرایط چطور بود؟
شرایط واقعاً سخت و بحرانی بود. سعادت نداشتیم بیشتر آنجا بمانیم. اکیپ عملیاتی اول بودیم و حالا جای خود را به اکیپ دوم دادیم. همانطور که گفتم شرایط در ابتدای کار سخت و بحرانی بود. مردم آبادان هم در کنار نیروهای کمکرسان بسیج شده بودند تا به نوعی کمکی داشته باشند. به دلیل شرایط حساس ساختمان که احتمال ریزش مجدد آن وجود داشت امدادرسانی با احتیاط انجام میشد. درواقع نمونه این حادثه را در کشور تا به حال نداشتیم و به مراتب اهمیت و حساسیت آن از حادثه پلاسکو بیشتر بود؛ چراکه پلاسکو بعد از ریزش ساختمان نقاط ناامنی نداشت اما در متروپل هرلحظه این امکان وجود داشت ساختمان ریزشی مجدد داشته باشد و باعث تلفات زیادی حتی از امدادگران شود. همه نیروهای کمکرسان با علم به اینکه ممکن است حادثه برای آنها اتفاق بیفتد از جان مایه گذاشتند.
همانطور که اشاره کردید اکیپ عملیاتی از اصفهان عازم این شهر شد و تصاویری که در فضای مجازی منتشر میشد نشان میداد این نیروها سخت مشغول کمکرسانی هستند.
در ابتدای کار به دستور مدیرعامل سازمان آتشنشانی اصفهان، بلافاصله اکیپ عملیاتی کامل شامل دو خودروی هایلوکس سبک و یک دستگاه خودروی اسکانیا نجات سنگین به همراه ۱۰ نیروی عملیاتی زبده به محل عملیات اعزام شدند. از همان ابتدا امدادرسانی آغاز شد. بعد از چند روز اکیپ دوم به همراه مدیرعامل سازمان آتش نشانی اصفهان به آبادان آمدند و هماهنگیهای لازم انجام شد و بلافاصله اکیپ چهارم به آبادان آمد و اکیپ اول به سمت اصفهان بازگشت و کار خود را پایان دادند. نیروهای اصفهان واقعاً از جان مایه گذاشتند و در نقاطی کار کردند که احتمال ریزش مجدد وجود داشت.
در چند روزی که در آبادان حضور داشتید پاسخگوی رسانهها نبودید و به نظر میرسید نمیخواستید این موضوع رسانهای شود.
تعداد زیادی از رسانهها صحبت کردند اما با توجه به شرایط حساس آنجا از گفتوگو با آنان امتناع کردم تنها به این دلیل که حضور من تنها برحسب وظیفه بوده است. در کنار قهرمان بودن من یک آتشنشان هستم و وظیفهام بوده که به کمک مردم خوب آبادان بروم. اصلاً قصد نداشتم این اتفاق پررنگ شود. قطعاً دوست داشتم پس از قهرمانی در جهان افتخارآفرینیام در رسانهها منعکس شود؛ چرا که آن اتفاق باعث افتخار و شادی مردم کشورم میشود اما این کار وظیفهام بوده و مثل چندصد آتشنشان دیگر قصد داشتم کمکرسانی کنم.
پس از گذشت چندین روز از وقوع حادثه روند آواربرداری را چطور دیدید؟ کمک رسانی چطور بود؟
از روز اول نجاتگران تلاش زیادی داشتند اما در همان روزها مدیریت صحنه خوب نبود و همکاری خوبی بین مردم و امدادرسانان انجام نمیگرفت. درواقع همین باعث شده بود آواربرداری با سرعت کمتری انجام شود. بعد از همکاری مردم شرایط کمی بهتر شد و توانستیم کمک بیشتری انجام دهیم. البته درخصوص مردم نیز باید به آنها حق داد. شرایط سنگین و بحرانی بود و اصلاً نمیشد آن را توصیف کرد. آنها شبانهروز درحال عزاداری و درجستوجوی عزیزان خود بودند. واقعاً صحنههای غمانگیزی را شاهد بودیم.
به تازگی به اصفهان بازگشتید. آیا برای کمکرسانی احتمال اعزام مجدد در محل حادثه وجود دارد؟
بله این احتمال وجود دارد. اگر نیاز باشد حتماً حضور خواهیم داشت و از هیچ تلاشی دریغ نمیکنیم. حقیقت این است که بازگشت از آبادان بسیار برایمان سخت بود. با همه کمکرسانان و مردم آشنا شده بودیم و دست به دست هم توانستیم اوضاع را کمی بهتر کنیم. شخصاً از بازگشت ناراحت بودم اما برای تعویض نفرات ناچار بودیم؛ چراکه نیاز به نیروهای تازه نفس در محل حادثه بود.
و اما به عنوان سوال پایانی، قهرمانی در جهان یا امدادرسانی به مردم؟ کدامیک را انتخاب میکنید؟
با اینکه قهرمانی در جهان برایم لذتبخش بوده است اما امدادرسانی برایم اولویت دارد. قطعاً کمک به همنوعان خودم را با جان و دل میپذیرم.
نظر شما