به گزارش خبرنگار ایمنا و بر اساس یادداشتی از مصطفی سجاد، پژوهشگر دفاع مقدس، شهر آبادان در ۵۳ کیلومتری خلیج فارس قرار گرفته است. این شهر از شمال به شادگان، از شرق و جنوب به خلیج فارس از جنوبغرب و غرب به کشور عراق و از شمالغربی به خرمشهر محدود میشود.
شهر آبادان، بخشی از جزیره آبادان است که توسط رودها و خلیج فارس محاصره شده است، این شهر، بخش اروندکنار و نیمی از خرمشهر در این جزیره قرار گرفتهاند.
رودهای اروندرود، بهمنشیر و کارون، رودهای اطراف شهر آبادان هستند که همگی به خلیج فارس میریزند. مرز ایران و عراق در منطقه آبادان را رودخانه اروند تشکیل میدهد.
این شهر به علت قرار گرفتن در کنار این رودها و بهطور کلی در جوار خلیج فارس دارای تابستانی بسیار گرم و زمستانی معتدل و فرحبخش است، چنانکه لطافت هوای آن گردشگران زمستانی و نوروزی را به خود جذب میکند.
آبادان به دلیل موقعیت راهبردی، داشتن پالایشگاه نفت و پتروشیمی و هممرز بودن با کشور عراق، یکی از مهمترین شهرهای ایران محسوب میشد.
امپراتوری عثمانی همواره بر آبادان و خرمشهر ادعای مالکیت داشت و در دوره ناصرالدینشاه این دو شهر را اشغال نظامی کرد.
امیرکبیر به نمایندگی از دولت ایران به مذاکره با امپراتوری عثمانی برای باز پس گرفتن خرمشهر و آبادان رفت. عثمانیها به فکر تطمیع شیوخ قبایل عرب افتادند و وعده معاف کردن از پرداخت مالیات در صورت الحاق به عثمانی را دادند و متقابلاً دولت ایران اطمینان داد که عربهای ساکن این شهرها خواهان بازگشت به ایران هستند و برای قدرتنمایی جلوی دولت عثمانی اعلام کرد که اگر شیوخ عرب گفتند که خواهان بازگشت به ایران هستند، مبلغ سنگینی بر مالیات سالیانه آنها افزوده خواهد شد، با این وجود قبایل عرب خواهان بازگشت به ایران شدند.
عثمانیها در سال ۱۸۴۷ میلادی در جریان عهدنامه «ارزروم»، حق حاکمیت مطلقه دولت ایران بر این شهرها را به رسمیت شناختند و از تمام ادعاهای خود دست کشیدند، اما «عبدالکریم قاسم» پس از آن که با کودتای بیستوسوم تیرماه سال ۱۳۳۷ به ریاست دولت عراق رسید، ادعا کرد که عهدنامه «ارزروم» باید باطل شود و خرمشهر و آبادان به عراق ملحق شوند.
قاسم، این دو شهر و نیز کشور کویت را متعلق به عراق نامید و در اتحادیه عرب نیز تقاضای الحاق آنها را به عراق ارائه کرد.
«صدام حسین» نیز با همین انگیزه در سیویکم شهریورماه سال ۱۳۵۹ به ایران تجاوز نظامی کرد و این دو شهر را به اشغال خود درآورد. در ساعات و روزهای ابتدایی سقوط خرمشهر، بیشترین فشار را شاید مردم آبادان تحمل کردند، آنها از برنامههای ارتش عراق مطلع شده و نگران ورود نیروهای بعثی برای اشغال این شهر بودند. مردم آبادان در کنار نیروهای داوطلب و تکاوران ارتش ایستادند تا شهر حفظ شود، اما نیروهای ارتش عراق با وجود مقاومت سرسخت مردم این شهر با احداث دو پل شناور در منطقه مارد و سلمانیه و با هدف محاصره آبادان، اقدام به تثبیت نیروهای خود در منطقه شرق کارون کرده و جاده ارتباطی آبادان به اهواز را قطع کردند.
آنها تا حدودی در عملیات خود موفق بودند و آبادان در حصر فرو رفت، اما حصر این شهر، پنجم مهرماه سال ۱۳۶۰ در جریان عملیات ثامنالائمه پایان یافت.
آبادان در زمان جنگ تحمیلی، آماج حملات هوایی و زمینی ارتش عراق قرار گرفت و خسارات جانی و مالی گستردهای به آن وارد شد. این حملات به پالایشگاه، تأسیسات نفتی، بندرگاهها، فرودگاه، مراکز صنعتی و اقتصادی، شبکه آبرسانی، تأسیسات برق و ساختمانهای مسکونی آسیب فراوانی رساند و موجب کاهش جمعیت شهر شد.
در اثر جنگ، تولید نفت پایین آمد و فعالیتهای اقتصادی راکد شدند. بر اثر فرو ریختن انواع مواد آتشزا و مخرب و نیز به دلیل بیآبی، بخش مهمی از فضای سبز از بین رفت و این اتفاق، برای شهری مثل آبادان که آب و هوایی گرم داشت، بسیار زیانبار بود، آثار جنگ تحمیلی عراق علیه ایران هنوز روی این شهر باقی مانده است.
نظر شما