به گزارش خبرنگار ایمنا، خشونت پدیدهای تاریخی است که در ادوار گذشته نیز وجود داشته است اما علیرغم پیشرفتهای روزافزون بشری این پدیده هنوز هم پابرجا است و فارغ از ملیت، نژاد، طبقه اجتماعی و حتی میزان توسعهیافتگی کشورها، همچنان خشونت جزئی از زندگی روزمره است؛ اگرچه میزان و شدت آن در کشورها، فرهنگها و حتی در خرده فرهنگهای گوناگون متفاوت است اما به عنوان یک پدیده چندبعدی علت و معلول بسیاری از آسیبهای اجتماعی است.
طبق تعریف سازمان جهانی بهداشت استفاده عمدی از نیروی فیزیکی یا قدرت، تهدید یا اقدام واقعی علیه خود، شخص دیگر، گروه یا جامعه، که منجر به آسیب، مرگ، آسیب روانی، ناهنجاری یا محرومیت شود، خشونت نام دارد. خشونت و سوءاستفاده میتواند اشکال مختلفی داشته باشد. خشونت خانگی شامل سوءاستفادههای جسمی، جنسی، عاطفی، اقتصادی، روانشناختی، وابسته به رابطه، متمرکز بر کودکان و بزرگترها و آزار رساندن است.
انواع خشونت
خشونت براساس ویژگیهای افرادی که مرتکب این اقدام شدهاند به خشونت خودمحور، خشونت بین فردی، خشونت جمعی، خشونت خانگی و خشونت جنسی، تقسیمبندی میشود. خشونت خودمحور به رفتارهای خودکشی و خودآزاری تلقی میشود. مورد اول دربردارنده افکار خودکشی یا اقدام به خودکشی که در برخی کشورها خودکشی نافرجام یا خودآزاری عمدی نیز نامیده میشود و خودکشی کامل است. در مقابل، خودآزاری شامل اعمالی نظیر خودزنی است.
خشونت بین فردی به دو زیرمجموعه تقسیم میشود که شامل خشونت خانوادگی و خشونت با شریک زندگی یعنی خشونت نه منحصراً اما تا حد زیادی میان اعضای خانواده و شریک زندگی در خانه روی میدهد و خشونت اجتماعی یعنی خشونتی که به طور کلی خارج از خانه و بین افرادی که ارتباطی با یکدیگر ندارند یا ممکن است یکدیگر را بشناسند رخ میدهد، است.
خشونت جمعی
خشونت جمعی به خشونت اجتماعی، سیاسی و اقتصادی تقسیم میشود. خلاف دو مقوله گسترده دیگر، زیرمجموعههای خشونت جمعی دربردارنده انگیزههای احتمالی برای اعمال خشونت نسبت به گروههای بزرگتر افراد یا دولتها است. خشونت جمعی متعهد به پیشبرد یک دستور کار اجتماعی خاص مانند جنایات جنگی از سوی گروههای سازمان یافته، اقدامات تروریستی و خشونت اوباش است. خشونت سیاسی شامل جنگ و درگیریهای خشونتبار مرتبط، خشونت دولت و اقدامات مشابهی است که توسط گروههای بزرگتر انجام میشود.
خشونت اقتصادی نیز شامل حملات گروههای بزرگتر با انگیزه اقتصادی است؛ به عنوان مثال حملات صورت گرفته با هدف اخلال در فعالیتهای اقتصادی، ممانعت از دسترسی به خدمات ضروری یا ایجاد تفرقه و تقسیم اقتصادی. واضح است که اقدامات صورت گرفته توسط گروههای بزرگتر میتوانند انگیزههای متعددی داشته باشند.
خشونت خانگی آسیب مهم اجتماعی و خانوادگی
خشونت خانگی الگویی از رفتارهایی است که موجب ترساندن، کنترل، تحقیر، منزوی کردن، ایجاد وحشت، ترور، اجبار، تهدید، سرزنش، صدمه، آسیب یا مجروح شدن فرد میشود. خشونت خانگی میتواند شامل اقدامات فیزیکی، جنسی، عاطفی، اقتصادی، روانشناختی یا تهدیدهایی باشد که شخص برای کسب یا حفظ قدرت و کنترل شخص یا اشخاص دیگر از آنها استفاده میکند.
خشونت خانگی (domestic violence) در حال حاضر در همه کشورهای دنیا اعم از توسعهیافته و در حال توسعه، یکی از آسیبها و مسائل مهم اجتماعی و خانوادگی محسوب میشود. در تمام کشورها میکوشند با توجه به ظرفیتها و زیرساختهای اجتماعی، انتظامی و حقوقی تا حد امکان از وقوع این پدیده پیشگیری کنند یا پس از وقوع، از راههای مختلف با آن مقابله و از آسیبدیدگان این پدیده حمایت کنند.
شناسایی و مداخله اولیه در خشونتهای خانگی
شناسایی و مداخله اولیه در خشونت خانگی میتواند اثرات آسیبهای وارده را کاهش دهد یا از وقوع مجدد آن پیشگیری کند؛ به همین علت دانش و مهارت کارکنان مراکز بهداشتی در شناسایی و انجام مداخلات اولیه روانی اجتماعی، اهمیت بالایی دارد. آمارها نشان میدهد که خشونت نسبت به زنان، کودکان و سالمندان نسبت به سایر اعضای خانواده بیشتر است.
به طور کلی میتوان گفت خشونت خانگی یک الگوی بدرفتاری جسمی، جنسی، روانی و هیجانی است که از سوی یکی از اعضای خانواده برای اعمال قدرت و کنترل نسبت به سایر اعضای خانواده انجام میشود که یکی از این موارد، خشونت علیه زنان است و به شکلهای مختلف اعمال میشود.
خشونت جسمی، عاطفی، اقتصادی
در واقع خشونت خانگی دربرگیرنده هر نوع خشونتی است که در حیطه خانواده و زندگی خصوصی افراد رخ میدهد. خشونت خانگی در میان افرادی واقع میشود که به سبب ارتباطات خونی، خانوادگی یا قانونی با یکدیگر روابط صمیمی و پیوندهای عمیق دارند.
خشونت جسمی با رفتارهایی نظیر کتک زدن، هُل دادن، پرت کردن، مشت و لگد زدن و اقدامات آسیبزا مشخص میشود. خشونت عاطفی نیز شامل تهدید، داد زدن، بیتوجهی و تحقیر کردن است. همچنین خشونت جنسی که با شکلهای ناخواسته رابطه در زمان نامناسب انجام میشود.
در خشونت اقتصادی یا مالی نیز شامل قطع هزینه رفت و آمد، غذا، پوشاک و سرپناه است. بررسیها نشان داده است ۲۰ تا ۷۰ درصد زنان هرگز خشونت را آشکار نمیکنند، مگر اینکه پزشک یا فردی قابل اعتماد از آنها این موضوع را بپرسد.
گزارش تنها ۳۵ درصد از خشونتهای خانگی به پلیس
طبق اعلام سازمان بهزیستی، ۲۷ درصد زنان ۱۹ تا ۴۹ ساله در فاصله سالهای ۹۶ تا ۹۷ مورد خشونت همسر قرار گرفتهاند. همچنین طبق گزارش پزشکی قانونی، ۹۰ درصد خشونتهای خانگی علیه زنان است.
پژوهش دیگری نشان میدهد ٦٦ درصد زنان ایرانی از آغاز زندگی مشترک خود تاکنون، حداقل یک بار مورد خشونت قرار گرفتهاند. به این آمارها باید این نکته را نیز افزود که تنها کمتر از ۳۵ درصد از خشونتهای خانگی در ایران به پلیس گزارش داده میشود.
خشونتهای آنلاین یا دیجیتال
خشونت برخط (آنلاین) یا دیجیتال علیه زنان به هر نوع خشونتی گفته میشود که علیه زنان به علت زن بودن فرد با استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات (تلفنهای همراه، اینترنت، رسانههای اجتماعی، بازیهای رایانهای، پیامهای متنی یا پیامک یا ایمیل) تشدید شود.
خشونت آنلاین میتواند شامل آزار و اذیت مجازی (اینترنتی) نظیر ارسال پیامهای مرعوب کننده یا تهدیدآمیز، پیامک جنسی بدون رضایت نظیر ارسال پیامها یا تصاویر برهنه یا جنسی بدون رضایت گیرنده و نشر عمومی اطلاعات خصوصی یا شناسایی اطلاعات مربوط به قربانی، است.
پیامدهای خشونت علیه زنان
گاهی خشونت علیه زن به عنوان امری پسندیده و شایسته تلقی میشود. گرچه پدیده خشونت علیه زنان در تمام جوامع امری شایع است اما هرچه جوامع فقیرتر، سنتیتر و از نظر فرهنگی در سطحی پایینتر باشند، فراوانی و شدت خشونت علیه زنان بیشتر و پیامدهای آن افزونتر میشود.
گرچه در تعریف عام از این لغت، خشونت خانگی میتواند مردان را هم دربرگیرد اما بهدلایل اجتماعی_تاریخی، خشونت خانگی عموماً درخصوص زنان و دختران مطرح میشود. خشونت خانگی علیه زنان، بنابر تعریف سازمان ملل عبارت است از «هر نوع عمل خشونتآمیز مبتنی بر جنسیت که منجر به آسیب جسمی، جنسی و روانی به زنان شود.» همچنین مواردی نظیر ازدواج اجباری، ازدواج و بارداری دختران زیر ۱۸ سال نیز از مصادیق خشونت خانگی علیه زنان محسوب میشوند.
خشونت علیه زنان پیامدهای بسیاری در سطح فردی، خانوادگی و اجتماعی دارد و شامل آسیب به سلامت روان و اعتماد به نفس زن، افزایش احتمال طلاق، یادگیری خشونت از سوی فرزندان، مشکلات مربوط به خواب، تغذیه و افکار خودکشی در زمان وقوع خشونت میشود.
پیشگیری از خشونت خانگی
درمان و پیشگیری از خشونت خانگی از جمله مباحثی است که برای حفظ سلامت زنان و کودکان اهمیت ویژهای دارد؛ چراکه اغلب خشونتها متوجه کودکان، زنان و سالمندان است. زنان رکن اصلی خانوادهها محسوب میشوند و همسرآزاری مسئله را به کودکان و سلامت جامعه میکشاند.
برای پیشگیری از خشونت خانگی مهمترین نکته آموزش و آگاهی افراد جامعه است. آموزش دانشآموزان دبیرستانی، آگاهیهای قبل از ازدواج، آموزشهای رسانهها و سازمانها در پیشگیری از خشونت خانگی لازم و ضروری است.
آموزش و افزایش آگاهی زن و مرد بهتر است قبل از ازدواج صورت بگیرد. آموزش مهارتهای لازم برای ازدواج، روشهای مذاکره، چگونگی ارتباط با همسر، احترام به همسر و توجه به نیازهای او میتواند از بروز مشکلات در آینده که منجر به خشم و خشونت خانگی میشود، جلوگیری کند.
لزوم صمیمیت در خانواده و یکدل بودن
در مجموع لازم است کیفیت رابطه زناشویی از همان ابتدا افزایش یابد و مسئله خشونت خانگی مانند دیگر آموزشهای پیش از ازدواج، مورد توجه قرار بگیرد. طرفداران دیدگاه مردسالاری، خشونت خانگی را امری عادی تلقی میکنند و در بسیاری از موارد از آن به عنوان جذبه و تحکم مردانه نام میبرند.
سالیان طولانی است که با این باورهای غلط همسرآزاری و اعمال خشونت در حق زن توجیه میشود اما امروزه با کمرنگ شدن جنسیت سالاری و ترویج تعامل و همدلی زوجین، این باورها رنگ باخته و جایگاهی ندارند و از این رو لازم است زوجین با بینش بیشتر زندگی مشترک خود را آغاز کنند و فارغ از افکار پوسیده گذشته، صمیمیت در خانواده و یکدل بودن را سرلوحه زندگی خود قرار دهند.
مراجعه به مشاور برای پیشگیری از وقوع خشونت
کمک گرفتن از یک مشاور با تجربه در زمینه درمان خشونت خانگی تا حد زیادی کمک کننده است. چه خود دچار این رفتار باشید و چه قربانی، روانشناس با طرح راهکارها و آموزش مهارت کنترل احساسات شما را در این امر یاری میکند. مشاوره خانواده حتی میتواند برای انجام اقدامات قانونی نیز به شما یاری برساند.
براساس برآوردها، سالانه ۲۴۶ دانشآموز دختر و پسر در مسیر مدرسه یا داخل مدرسه مورد آزار و سوءاستفاده قرار میگیرند و دختران در این موضوع بیش از پسران قربانی بودهاند. برگزاری پیوسته جلسات مشاوره در مدارس برای کمک به دانشآموزان، شنیدن مشکلات آنها و افزایش اعتماد به نفس آنها از اهمیت بالایی برخوردار است.
خط ۱۲۳ و خانههای امن برای زنان در معرض خشونت
باید این اطمینان به زنان و دختران داده شود در صورتی که در خانه با سوءاستفاده و خشونت دست به گریبان هستند، آن را تحمل نکرده و به پلیس یا سایر مراکز مسئول گزارش دهند. در ایران، اورژانس اجتماعی سازمان بهزیستی کشور از مردم خواسته است تا خشونتهای خانگی به ویژه کودکآزاری و همسرآزاری را با مرکز اورژانس اجتماعی یا شماره تلفن ۱۲۳ در میان بگذارند.
سازمان بهزیستی از سال ۱۳۹۳ خانههای امن را برای زنان و دخترانی که در معرض خشونتهای خانگی قرار دارند، راهاندازی کرده است. بنابر اعلام معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی خانههای امن مکانهایی هستند که از زنان در معرض خشونت حمایت میکنند و زنان و دخترانی که ممکن است به هر علتی شب از خانه رانده شوند یا در خانه خود در معرض خطر باشند، در خانههای امن اسکان داده میشوند.
آدرس خانههای امن در دسترس عموم نیست و زنان از طریق تماس تلفنی میتوانند با این خانهها ارتباط برقرار کنند. زنان میتوانند کودکان خود را نیز به این خانهها ببرند. در خانههای امن علاوه بر اسکان افراد، به اشخاص خدمات دیگری نظیر خدمات روانشناختی و مشاوره، خدمات مددکاری، خدمات حقوقی، خدمات پزشکی و بهداشتی ارائه میشود.
لزوم افزایش شجاعت دختران و آموزش صحیح پسران
به زنان و دختران فرصت و شجاعت دهید تا درباره خشونتهایی که علیه آنها به کار رفته صحبت کنند. برگزاری کارگاههای آموزشی درخصوص بهرهکشی جنسی، حقوق دختران و حمایت از کودکان مؤثر خواهد بود. اگر افرادی در این کارگاهها داوطلبانه تجربههای تلخ خود از خشونتها را شرح دهند، به تدریج سایر زنان و دختران نیز تشویق به سخن گفتن خواهند شد.
با آموزش درست پسران، آنها را به مدافعان دیدگاههای برابری جنسیتی تبدیل کنید و نگرشهایی را که در آنها منجر به بروز خشونت علیه زنان و دختران میشود، تغییر دهید. همین شیوه را میتوان برای تقویت نگرش حمایت از کودکان در جامعه نیز به کار برد.
راهکارهای قانون مدنی مربوط به خشونت خانگی
در قانون مدنی ایران، در بخش مربوط به حقوق خانواده در چند مورد محدود به مسئله خشونت خانگی پرداخته شده است. براساس ماده ۱۱۱۵ قانون مدنی، اگر زنی در منزل مشترک با همسر خود مورد ضرر جانی، مالی یا شرافتی قرار گیرد، میتواند خانه همسر خود را ترک کند، بدون اینکه ناشزه (زنی که وظایف زناشویی خود را بدون عذر شرعی یا قانونی انجام نمیدهد) محسوب شود و در مقابل، مرد نیز موظف است که همچنان نفقه همسر خود را بپردازد.
همچنین مطابق ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی، یکی از مواردی که مطابق آن زن میتواند از دادگاه درخواست طلاق کند، ضربوشتم و خشونت جسمی همسر علیه او است. در قانون مجازات اسلامی بهطور اختصاصی به خشونت خانگی علیه زنان پرداخته نشده است و تنها در صورتی که اقدامات صورت گرفته مطابق موازین این قانون جرم باشد (به عنوان مثال ضربوشتم)، دارای مجازات و دیه خواهد بود.
لایحه منع خشونت علیه زنان یا تأمین امنیت زنان
جامعه حقوقی کشور با توجه به موارد ذکر شده و آمارهای موجود، به این نتیجه رسید که زمان آن فرارسیده است که قانونی کامل و جامع برای مقابله با پدیده خشونت خانگی به تصویب برسد. به این ترتیب، متن «لایحه منع خشونت علیه زنان» یا «لایحه تأمین امنیت زنان» در سال ۱۳۹۶ تدوین و به قوه قضائیه ارائه شد.
نظر شما