به گزارش خبرنگار ایمنا و بر اساس یادداشتی از مصطفی سجاد، پژوهشگر دفاع مقدس، دزفول از شهرهای استان خوزستان در جنوبغربی ایران است که روی رودخانه دز واقع شده است، نام این شهر برگرفته از پل دژ مانند آن است.
دزفول از شهرهایی است که نقش وسیعی در پیروزی انقلاب اسلامی ایران داشت، این شهر در زمان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران نیز بارها مورد اصابت موشکهای دشمن قرار گرفت و امام خمینی (ره) با توجه به رشادتها و ازخودگذشتگیهای مردمان غیور این دیار و همچنین اهدای شهدای فراوان درباره این شهر فرمودند: «دزفول دین خود را به اسلام ادا کرد.»
ویرانیهای ناشی از جنگ تحمیلی اکثراً در سالهای بعد از آن ترمیم شده است، اما هنوز آثاری از آن دوره برجای مانده است، مقاومتهای مردم دزفول در مقابل حمله بعثیها موجب شد این شهر به «شهر استقامت» معروف شود.
«شهر موشکها» و «شهر پاتکها» اسامی دیگری بود که روی این شهر گذاشته شد.
اولین موشک در نوزدهم مهرماه سال ۱۳۵۹ در ساعت ۲۲:۱۰ به دزفول اصابت کرد. در آن شب اکثر مردم دزفول نمیدانستند که موشک یعنی چه؛ آنها بمباران هوایی و توپهای دوربرد دشمن را تجربه کرده بودند، اما نمیدانستند انفجار موشک چگونه است.
پس از برخورد اولین موشک به دزفول، نگهبانی در محلهها و خیابانها شروع شد، مردم به روشنایی در شب حساس شدند و برق شهر از غروب قطع میشد. بعد از آن بارها دزفول از طریق موشک یا گلولههای توپ مورد اصابت قرار گرفت تا این شهر به شهر «هزار موشک» مشهور شود.
در یک آمار نسبتاً دقیق، دزفول در دوران دفاع مقدس مورد اصابت ۲۰۰ موشک و چند هزار گلوله توپ قرار گرفت که اگر این شهر را در شعاعی ۱۰۰ کیلومتری در نظر بگیریم، باید با این همه موشک و توپ و بمباران هوایی با خاک یکسان میشد، اما چرا این اتفاق نیفتاد، دلیل اصلیاش بازسازی سریع ویرانهها بود.
با تصمیم مسئولین شهر هر جا که مورد حمله قرار میگرفت، سریع بازسازی میشد. در اوج موشکباران و بمباران هوایی در دزفول سینما ساخته و راهاندازی شد. استقبال مردم از سینما به اندازهای بود که در یک ماه حدود ۲۵۰۰ بلیت فروخته شد، آن هم در سینمایی که گنجایش ۳۰۰، ۴۰۰ صندلی داشت.
حرکت بعدی بازسازی رنگآمیزی و مرمت وسایل ورزشگاه شهر بود. درست هنگام موشکباران مسابقات فوتبال، کشتی و والیبال برگزار میشد و مردم استقبال خوبی از آن میکردند.
عجیب آن که در هنگام افتتاح پارک تازهتأسیس بعثت، مردم نیامدند و انگار که خدا چنین میخواست، زیرا درست در لحظه افتتاح پارک بعثت، دزفول موشکباران شد.
مردم دزفول به جنگ عادت کرده بودند، عروسیها و جشنها برگزار میشد، مانند سابق، مردم به شبنشینی میرفتند و بازار و مغازهها تعطیل نمیشد.
جو فرهنگی و مذهبی دزفول باعث شد، بسیاری از فرماندهان که در اطراف دزفول زندگی میکردند، به آنجا بیایند. شهیدان حاجمحمدابراهیم همت، رضا دستواره، علیرضا نوری، مهدی و حمید باکری، حسین خرازی، چند تن از فرماندهان لشکر ۲۷ محمدرسولالله (ص) و چند فرمانده تیپ و لشکر دیگر از جمله این فرماندهان بودند.
یکی از موارد روحیهدهنده برای رزمندگان، رادیو جبهه بود. رادیو جبهه از دزفول برای تمام رزمندگان پخش میشد. شاید باور کردن آن سخت باشد که چند جوان کمتجربه با یک ضبطصوت و یک میکروفن این رادیو را راهاندازی کرده باشند، چند تن از جوانان دزفولی نیز برنامههای آن را مینوشتند.
دزفول در زمان جنگ به عنوان شهر نمونه جمهوری اسلامی ایران انتخاب شد، شهری که سمبل استقامت ایرانیان در دوران دفاع مقدس است، دزفول از آن دوران، سربلند بیرون آمد، مردم مؤمن و مهماننواز دزفول در سالهای نبرد یار و یاور انقلاب و رزمندگان بودند. پس بیدلیل نیست که دزفول سمبل استقامت ایرانیان است؛ همانطور که خرمشهر سمبل مقاومت است.
نظر شما