به گزارش خبرنگار ایمنا، نخستین جلسه از سلسله میزگردهای علمی تخصصی "چیستی و چرایی و اهمیت حقوق شهروندی" با موضوع تنوع فرهنگی برای گفتوگو و توسعه برگزار شد. در این نشست با حضور اساتید، جامعهشناسان و کارشناسان حوزه علوم اجتماعی مفهوم فرهنگ و لزوم توجه به قابلیتهای سلبی و ایجابی آن در تعامل فرهنگی بررسی شد.
اهمیت مفهوم فرهنگ
وحید زادشمپور، دکترای علوم اجتماعی در تشریح و تعریف فرهنگ از دیدگاه تیلور، اظهار کرد: تیلور در واقع ماژولهای فرهنگی را تعریف میکند و آن را مجموعهای از آداب و رسوم، هنجارها، هنر، سینما، دین و آئین میداند.
وی افزود: از نگاه من فرهنگ کاشتن است، کاشتن زیباترین معنایی است که برای این مفهوم میتوانیم به کار ببریم، تمام اطلاعات مادی و معنایی بشر سالهاست کاشته شده است و این روند ادامه دارد، که این روند مفهوم فرهنگ را تشکیل میدهد و همه این مفاهیم از طریق سه نماد بدن، زبان و نوشتار منتقل میشود.
این جامعهشناس تاکید کرد: ارتباط، شاه کلید همه زندگی است و انسانها برای برآورده کردن همه خواستهها و نیازهای خود چه اخلاقی، معنایی و چه مادی به ارتباط و شناخت دیگر فرهنگها نیاز دارند و در این میان توجه به دو قابلیت ایجابی و سلبی فرهنگ اهمیت دارد، به عنوان مثال مردم هندوستان گاو برایشان قابل احترام است، اگر من این فرهنگ پرستش را به کشور خود بیاورم، مردم نباید گوشت گاو بخورند که در کشورم همان قابلیت سلبی را رهنمون میشود، پس شناخت فرهنگهای دیگر باعث شناخت ما از قابلیتهای سلبی و ایجابی آن نیز میشود.
وی ادامه داد: در حالت کلی شناخت ما باید به گونهای باشد که بتوانیم از قابلیتهای ایجابی، حداکثر استفاده را برای تعامل و توسعه ببریم و اجازه ندهیم قابلیتهای سلبی، مانع از پیشرفت و حرکت روبه جلو شود.
زادشمپور با اشاره به نظریههای مختلف "تجربه"، "علم"، "نسبیگرایی" در جامعهشناسی، ترجمهگرایی را متفاوت از بقیه عنوان کرد و افزود: تجربه و درک شناخت براساس تفکر و اینکه "او به چه فکر میکند، خواستهها و افکارش چیست" تاکید دارد و شناخت از این طریق را راهگشاتر میداند.
وی با بیان اینکه پیش شرط اساسی این نظریات و رویکرد چند فرهنگی این است که مغز تکساحتی و دوساحتی باید خاموش شود و این بسیار سخت است، گفت: من و دیگری (بیگانه)، نگاه سیاه و سفید، تغییر و ضدتغییر، همه این دوانگاریها باعث میشود ما به هیچ شناختی از فرهنگها دست پیدا نکنیم، بنابراین باید از نگاه تکساحتی، دوساحتی و ارزشگذاری پرهیز کنیم، درک کنیم فرهنگ، چه جنبهای و چه جایی باید داشته باشد، نباید فرهنگ گاوپرستی هندوستان را ارزشگذاری کنیم، بلکه باید درک و ریشهیابی کنیم که این فرهنگ از کجا ناشی شده است و چرا چنین عقیدهای وجود دارد، اجبار و اختیارها را درنظر بگیریم و نگاه ما همیشه دیالکتیکی باشد تا این چرخه گفتمان ادامه پیدا کند.
مفهوم توسعه و موانع توسعه چیست؟
این نظریهپرداز اجتماعی با اشاره به تعاریف مختلف از توسعه، اظهار کرد: به نظر من هر روند، برنامه، سیاست و تحولی که انسان را در زمینه اخلاق و مادیات به سوی انسانیت پیش ببرد، مفهوم توسعه دارد، به عنوان مثال اگر با کاشت یک بذر خوب در یک زمین مساعد و آبیاری آن بتوانیم درختی به بار آوریم که میوه بدهد در واقع توسعه شکل گرفته است، میتوانیم همین مثال را در چهارچوب انسانی نیز قرار دهیم.
وی تصریح کرد: توسعه زمانی شکل میگیرد که برخورد ما با دیگر فرهنگها براساس ارزشگذاری، قضاوت، استعمار و استثمار نباشد، بلکه براساس دیالکتیک و گفتوگو باشد، ولی متأسفانه در برخی حکومتها فرهنگ اقوام مورد توجه قرار نمیگیرد و این فرهنگها تا زمانی مورد توجه هستند که برای آنها نفع و استفاده داشته باشند، تنوع فرهنگی اساساً محرک توسعه است و تا زمانی که مبنای سیاستهای حکومتی، تاکید بر تک فرهنگی بودن و تمرکز باشد و امکانات یک منطقه یا کشور به مرکز سوق داده شود، هرگز توسعهای اتفاق نخواهد افتاد.
موانع گفتوگو چیست؟
زادشمپور مسائل و موانع موجود، تمرکزگرایی و فراهم نبودن بستر مناسب برای گفتوگو را از موانع پیش روی توسعه در کشور دانست و افزود: انسانهایی که در فرهنگ دیگری زندگی کرده، با انطباق و همگونی فرهنگی؛ ثروتهایی که آنجا کسب کردهاند، برای سرمایهگذاری در مناطق و محل زندگی خود استفاده میکنند اصطلاحاً انجمنهای زادگاهی در توسعه خوانده میشوند.
وی اضافه کرد: اگر همین سرمایهگذاریها و دیگر سرمایهها در مناطق مختلف براساس شعار "محلی فکر کن، محلی عمل کن" و براساس استعدادها و امکانات خاص هر منطقه صورت گیرد، قطعاً گامهای کوچک اما مهم و تأثیرگذاری در روند توسعه آن منطقه صورت خواهد گرفت.
فرهنگ و عوامل تأثیرگذار در بهبود روابط و تعاملات فرهنگی
در ادامه این نشست، رقیه تمیز دکترای جامعهشناسی، درخصوص تعریف فرهنگ و عوامل تأثیرگذار در بهبود روابط و تعاملات فرهنگی، اظهار کرد: زمانی که میخواهیم برای فرهنگ یک جامعه برنامهریزی کنیم از پنج عنصر مهم زبان، احساسات (نفسانیات)، ایدئولوژی، تکنولوژی، سازمانها و نهادها استفاده میکنیم که به آنها ایستار میگویند.
وی افزود: در برنامهریزی برای فرهنگها دقت کنید که عنصر دوم یعنی احساسات و نفسانیات نسبت به سایر عناصر خیلی دیر تغییر و رنگ عوض میکنند. عنصر زبان هم اینگونه است، در حوزه فرهنگ حمله اعراب به آفریقا و ایران مقایسه میشود، در حمله اعراب به آفریقا مصریها عرب شدند اما در حمله به ایران زبان ایرانیها تعییر نکرد.
این جامعهشناس ادامه داد: حتی در حمله مغولها به ایران، این ایرانیان بودند که آنها را تحت تأثیر فرهنگ و آداب و رسوم خود قرار دادند، با علم به این موضوع و در بحث فرهنگ و گفتوگو مسئله اساسی که خیلی نادیده گرفته میشود "ژنها" هستند. ژنها ریزفاکتورهای ارگانیسم هستند که این ریزفاکتورهای فرهنگی شخصیت افراد را شکل میدهند.
وی ادامه داد: در تعریف فرهنگ بشری هر آنچه که از روز اول جزو دستاوردهای بشر بوده است، همگی جزو فرهنگ هستند، خرده فرهنگها شامل سیاست، اقتصاد، نظام و اجتماع است، در خرده نظام سیاست از سرمایه سیاسی، در خرده نظام اقتصادی از سرمایه اقتصادی و در خرده نظام اجتماعی از سرمایه اجتماعی و در خرده نظام فرهنگی از سرمایه فرهنگی صحبت میشود.
این مدرس علوم اجتماعی گفت: در پاسخ به این پرسش که منشأ سرمایه فرهنگی چیست سه عنصر پرورش خانوادگی، پرورش اجتماعی و پرورش طبقاتی دخیل هستند که اگر ما بخواهیم در این حوزه یعنی روابط فرهنگی روبه توسعه حرکت کنیم، باید یک فرد را از نظر آداب اجتماعی، آداب ارتباطی (ارتباط با خدا، خود، گیاهان، حیوانات، انسانها، اشیا و مواد) یعنی هفت حوزه ارتباطی مدنظر قرار دهیم. همچنین آموزشهای رسمی و مهارتهای کسب شده به عنوان منشأ فرهنگ از اهمیت زیادی برخوردار هستند و اگر ما بخواهیم در حوزه فرهنگ تعامل و ارتباطات خود را بهتر کنیم باید در این حوزهها بهخصوص آموزش سرمایهگذاری بیشتری کنیم.
نظر شما